eitaa logo
سفره فرهنگى ريحانه
632 دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
3.1هزار ویدیو
50 فایل
قرارمان چیدن «روح» و «ریحان» برای شما «ریحانه‌»های این سرزمین سبز در سفره‌ای فرهنگی است. «سفره فرهنگی ریحانه» با همت معاونت فرهنگی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) آماده شده است. @farhangimoaseseAdmin : ارتباط با ادمين
مشاهده در ایتا
دانلود
این‌که تو درست‌ میگی،‌ لزوماً به این معنی نیست که من اشتباه میگم؛ تو دنیا‌رو از دید من نگاه نمی‌کنی...🤔 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
☘️ گل نرگس دارای طبع گرم و خشک است و استشمام آن مسکن اعصاب، رفع کننده سردرد، ایجاد شادابی، مفید برای ریه است. ☘️ بوییدن این گل باعث ایجاد انرژی مثبت و افزایش اعتماد به نفس، کاهش استرس و اضطراب و کاهش افسردگی می‌شود. ☘️ تجزیه و تحلیل ترکیبات شیمیایی نرگس نشان می‌دهد که این گیاه دارای اثرات ضد قارچ، ضد ویروس، ضد مالاریا، ضد سرطان، آنتی اکسیدان، تاثیرات مثبت پوستی، قلبی عروقی، تنظیم‌کننده سیستم ایمنی و آنزیم استیل کولین است. ✍️دکتر طیبه شاهی 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
📷 این‌ عکس‌ حال خوب دارد «اللــــــــهم صـــــل علـــــــی محمـــــــد و آل محمــــــــد وعجــــــل فـــــــــرجهم» 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
😳دیکتاتور ضد زن! ✏️در دیدار رهبری با اقشار مختلف زنان، همه تیم حفاظت و رسانه، خانم بودن. همه عوامل اجرایی از بانوان بودند. دکور، صورتی و دخترانه بود، شعار دکور نشانه عزت و احترام به زن بود. تمام محتوای سخنرانی به صورت دقیق به اهمیت زنان اشاره داشت، زنان فعال در حوزه‌های مختلف مقابل رهبرشان سخن گفتند و با کمال احترام حرفشان شنیده و پاسخ داده شد. در جمهوری اسلامی چند دیدار خاص برای زنان داریم، ولی هیچ رهبری در هیچ جای جهان نه‌تنها به این شکل به زنان اهمیت نداده و نمی‌دهد بلکه از زنان در اغلب کشورها به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف پلید استفاده می‌شود. نمی‌دونم بقیه درباره این آقا چه می‌گویند ولی اگر تعریفتان از دیکتاتورِ ضد زن، این آقاست من تا آخر عمرم می‌خوام پیرو این آقای دیکتاتور باشم! ✍️زهرا حاجی‌زاده 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
🌷فرزند شهید سیدحسن نصرالله با عمامه پدرش معمم شد. 🔸رهبر انقلاب(دام‌ظله) به سید محمدمهدی فرمودند: راه پدر را ادامه دهید و‌ انگشتری را به ایشان هدیه دادند و گفتند این را نگه داشته بودم که اگر سید آمد به او‌ هدیه کنم. 🔹محمدمهدی می‌گوید:‌ خداوند بر من منت نهاد که در محضر ولی‌فقیه و مرجع عالی‌قدر، حضرت آیت‌الله سید علی حسینی خامنه‌ای (دام ظله) باشم، و ایشان با دستان مبارکشان، عمامه‌ای را که پدرم (قدس سره) به آن مفتخر بود، بر سرم نهادند. امیدوارم خداوند متعال مرا در وفای به عهدی که بر پیکر پاک پدرم بستم یاری کند؛ عهدی که در مسیر علم و تحصیل بر اساس مکتب اهل‌بیت (علیهم‌السلام) گام بردارم. 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
✍️ زهرا امیری (ایرانی ساکن انگلیس) 🔸در انگلیس روش‌های مدیریت مصرف متنوع است. از سولار سیستم و پنجره دوجداره و حتی سه جداره در سقف و دیوارها تا استفاده از تایمر برای آب و گرما و ترموستات‌های هوشمند که محدوده‌های مورد نظر در خانه را با درجه‌های متفاوت گرم می‌کند. مردم از هر روشی که فکرش را بکنید برای صرفه‌جویی استفاده می‌کنند. از پتوی برقی کم مصرف تا یک لایه لباس اضافه در زمستان که در میان مردم عمومیت دارد. در حالی که ما هر وقت تماس تصویری با ایران می‌گیریم، همه در خانه لباس آستین کوتاه پوشیده‌اند! اما اینجا دمای خانه طوری تنظیم می‌شود که مردم مجبور هستند چند لایه لباس بپوشند. 🔸در انگلیس، صرفه‌جویی در مصرف آب هم با جدیت دنبال می‌شود. به خصوص از آغاز جنگ اوکراین و روسیه و گران‌تر شدن حامل‌های انرژی این صرفه‌جویی با شدت بیشتری دنبال می‌شود. در انگلیس برای صرفه‌جویی در مصرف آب، بعضی‌ها به جیم می‌روند و همان‌جا هم دوش می‌گیرند. از طرف شرکت آب برای خانواده‌ها یک ساعت شنی کوچک فرستاده بودند که زمان دوش گرفتن آن را به حمام ببریم و از آن استفاده کنیم. روی جعبه این ساعت شنی نوشته بود سه دقیقه. یعنی ما سه دقیقه وقت داریم که دوش بگیریم. با اینکه در انگلیس مردم در مصرف منابع انرژی صرفه‌جو هستند اما باز هم دولت راهکارهای تشویقی را برای مصرف کمتر اتخاذ می‌کند که یکی، همین دوش سه دقیقه‌ای است. این در حالی است که ما ایرانی‌ها عادت داریم فقط سه دقیقه زیر دوش بایستیم تا خیس بخوریم! 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
▪️تهدیدی جدی برای ایرانیان 👆روایت تکان‌دهنده یک فعال رسانه‌ای از آمار سقط‌جنین 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
🔹 جلوه‌ای از زندگی مسلمانی ▫️«پیش‌خدمت آقای صدر ... ملّا ابراهیم یک روز به من گفت: اوستا اکبر! من یک ده پانزده سالی است که به زیارت آقا امام رضا (ع) نرفتم. ... شما یک چند روزی جای من این‌جا باش تا من به زیارت بروم و برگردم. ... روز دومی که آن‌جا بودم... رفتم از نانوایی محل دو قرص نان بزرگ خریدم و آمدم. به پیچ کوچهٔ حرم که رسیدم، به آقای صدر برخوردم. ایشان عازم صحن شاه‌عبّاسی حرم بودند تا نماز جماعت را اقامه کنند. پرسیدند که: این نان مال چه کسی است؟ گفتم: مال شما است. گفتند: ما نمی‌توانیم این نان‌ها را بخوریم؛ مگر خانم به شما بقچه نداد؟ گفتم: نه. گفتند: پس این نان‌ها را لطفاً زود پس بدهید. به نانوایی. برگشتم و نان‌ها را به شاطر دادم و گفتم: من می‌روم بقچه بیاورم. گفت: مگر بقچه با خودت نیاورده بودی؟ ملّا ابراهیم همیشه با خودش بقچه می‌آورد. گفتم: نه نیاوردم، به سرعت به منزل آقای صدر رفتم و بقچه را برداشتم و به نانوایی برگشتم. نان‌های جدید را گرفتم و تا کردم و در بقچه گذاشتم. ... آقای صدر احتیاط می‌کردند که بعضی ممکن است نان را ببینند و دل‌شان بخواهد؛ مثلاً زن حامله، زن بچه ‌شیرده، بزرگ، کوچک، یا هر انسان گرسنه‌ای ممکن است وسط راه نان صاف و برّاق را ببیند و هوس کند. ... ملّا ابراهیم وقتی از زیارت مشهد برگشت، 150 تومان به من حقّ‌الزحمه داد. آقای صدر به او گفته بودند: به آقای کمالیان کم دادید، پنجاه تومان دیگر هم باید به ایشان بدهید. گفته بودند: ایشان خیلی زحمت کشیده است و چایی را خوب دم می‌کند، ... پیش از آفتاب در بیرونی را باز و سماور را آتش می‌کند. خلاصه، دویست تومان به من دادند، یعنی روزی بیست تومان.» 📚 (از مصاحبه با اوستا اکبر کمالیان؛ صدر دین، ص٢١٥ - ٢١٧) 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
▪️آواز دُهُل از دور خوش است! ▫️دو هفته پیش به داروخانه نزدیک محل کارم در خیابان جمهوری رفته بودم. دو بسته قرص سرماخوردگی بدون نسخه می‌خواستم. منتظر ماندم تا دارو را تحویلم دهد. چند قدم آن طرف‌تر آقایی وارد داروخانه شد که از لباس‌‌های شیکش وضع مالی خوبش هویدا بود. او هم در قسمت خرید داروی بدون نسخه کنارم ایستاد. مرد خوش‌پوش، داروهای مختلفی را بدون نسخه سفارش داد و از هر دارو چند عدد یا حتی چند بسته! در آخر هم یک پلاستیک پر از دارو را با هزینه یک میلیون و چهارصد هزار تومان با خود برد! با شوخی به او گفتم: داروخانه زده‌اید؟! خندید و گفت: مسافری داریم که به آلمان می‌رود و این داروها برای اوست! تعجبم بیشتر شد! پرسیدم: مگر آنجا با این همه پیشرفتش کمبود دارو دارند؟! اینجا که همه دنبال داروی خارجی هستند! آن وقت شما از اینجا دارو می‌برید آلمان؟! خندید و گفت: نه حاج‌آقا! آنجا برای یک سرماخوردگی ساده هم دکتر بروی، کلی پول دکتر می‌شود. بعد هم می‌گوید استراحت کن و مایعات گرم بخور خوب می‌شوی! به سختی دارو می‌دهند و دارو هم بسیار گران است. 😔 خندیدم و تأسف خوردم به حال عده‌ای که از غرب، بهشتی دروغین ساخته‌اند، حسرت رفتن به این کشورها را می‌خورند و قدر نعمت‌هایی که دارند، نمی‌دانند! ✍️عباس جلال‌آبادی راوری 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
‌▪️بیماری‌هایی که با تند غذا خوردن به سراغتان می‌آید! ▫️دیابت ▫️مشکلات قلبی ▫️چاقی ▫️ریفلاکس اسید معده ▫️سندرم متابولیک ▫️خفه شدن 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
▫️شب یلدا بود. کرسیِ گرم مادربزرگم پناهی بود برای همه‌ی ما که از برف‌بازی در هوای سرد حسابی یخ زده بودیم. مهمان‌ها در گوشه و کنار اتاق نشسته بودند، هم بازار گپ و گفت گرم بود و هم دل‌ها به مهربانی و محبتی که سفارش همیشگی مادربزرگم به همه خانواده‌اش بود. چکمه‌های خیسم را به دور از چشم مادرم زیر کرسی گذاشتم تا گرم شوند و نشستم پای قصه‌های مادربزرگم که با آب‌و‌تاب تعریف می‌کرد؛ از زمستان‌های قدیم و روزگاری که برف تا زانوهایشان می‌رسید و بچه‌ها با چکمه‌های وصله‌شده در کوچه‌ها بازی می‌کردند. پدربزرگم به مهمان‌های دور کرسی نخودچی کشمش تعارف می‌کرد و به مادرم که گوشی به دست از این اتاق به آن اتاق می‌رفت تا پدرم را مجاب کند که سر سفره‌ی شام حاضری بزند، زیر چشمی نگاه کرد و گفت." قدیما آدما مثل زغال کرسی گرماشون به همه می‌رسید" و آه کوتاهی کشید. لقمه‌های نان‌و‌پنیر و گردوی مادربزرگ توی سینی با نظم چیده شده بود و خاله محبوبه به همه تعارف می‌کرد، در همین حال مادربزرگم هدیه‌‌های کوچکی از بقچه‌اش بیرون آورد و به بچه‌ها داد؛ یک جفت دستکش بافتنی که خودش بافته‌ بود. دلم گرم شد، اما چشم‌هایم پر از اشک نمی‌خواستم گریه کنم اما محبت مادربزرگم همیشه قلبم را نرم می‌کرد. برف پشت پنجره می‌بارید و سرما بیرون خانه بیداد می‌کرد، اما کنار مادربزرگ و پدربزرگ هیچ سرمایی به دل‌هایمان راه نداشت، مانند همه یلداهای دیگر ... ✍️زهرا حاجی‌زاده 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
▫️شاید بهتر باشد هر آدمی پشت پنجره اتاقش یک گلدان گل شمعدانی داشته باشد که هربار گل‌هایش خشک می‌شود و دوباره گل می‌دهد یادش بیفتد همیشه امید هست. 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane