🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 یکی از دلایل خیانت کردن آقایون خودماخانمهاهستیم... 🌸🍃🍃🍃

سلام آسمان جان ،انشاالله که این دفعه پیام من هم درگروه بگذارید😘😘 سلام دوستان چقدردلم می گیره وقتی شماعزیزان ازخیانت همسرانتون می گید ،دوستان عزیز یکی از دلایل خیانت کردن آقایون خودماخانمهاهستیم ،وقتی یه خانم طوری آرایش می کنه ولباس می پوشه ومیاد بیرون که والا قبلنها عروس روهم اینجوری آرایش نمی کردن،خوب همه مردان که پیغمبر زاده نیستند وهمه که حیای چشم ندارن این که شد طرف اول بانگاه وکم کم بایه صحبت کردن متاسفانه باعث می شه که وارد وادی خیانت بشه،خواهران عزیزم فقط به خاطر خداوزندگی خودتون سعی کنید درمیحط بیرون از خانه رعایت کنید،اجرشماخواهران باحجاب باحضرت زهرا لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 میخواستم به اون عزیزی که خواستگارشون ازشون خواستند... 🌸🍃🍃🍃

سلام به ادمین عزیز و اعضای گل کانال 💐 میخواستم به اون عزیزی که خواستگارشون ازشون خواستند چادر رو کنار بذارند بگم عزیزم اصلا زیر بار این حرف نرو. شما با ارزش ترین چیز یعنی یادگار حضرت زهرا سلام الله رو دارید. چادر خیییلی ارزش داره. وقتی یه خانم با چادر بیرون ظاهر میشه داره تبلیغ دین اسلام رو میکنه. داره دفاع ازمقام حضرت زهرا سلام الله میکنه به قول خودتون معامله با خدا وحضرت زهرا بکنید ومطمئن باشید ضررنمیکنید خوشبخت بشی عزیز دل💖💖 لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 خوشبختی یعنی اینکه همه ساله خادم مهمانهای فاطمه زهرا(س)باشی 😍😍 لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 فرزند آوری.... 🌸🍃🍃🍃

#تجربه_من ۸۷۳ #ازدواج_در_وقت_نیاز #فرزندآوری #دوتا_کافی_نیست #فاصله_سنی_بین_فرزندان #معرفی_پزشک #زایمان_طبیعی_بعد_از_سزارین #قسمت_اول من متولد ۶۲ هستم و فرزند سوم خانواده، ما چهارتا بچه بودیم پشت سرهم، یک خواهر و یک برادر بزرگتر و یک برادر کوچکتر دارم. دوران کودکی الحمدلله عالی، چون برادر و خواهر پشت سر هم داشتم و منزل ویلایی، مدام در حال بازی بودیم و خلق بازی و برنامه های جدید و خوش بودیم همه با هم بازی می کردیم و همه با هم درس می خواندیم. پدرم دبیر بودند (خدارحمتشون کنه خیییلی خوب بودند) و مادرم هم همراه ما درس میخواندند، کتاب و دفتر که پهن می شد، همه می نشستیم و بهترین دوران عمرمان بود تا اینکه دانشگاه قبول شدم. از وقتی خودم را شناختم آرزوی داشتن بچه داشتم، یک بچه برای خودم، حتی وقتی که خیلی کوچک بودم و اصلا به ازدواج فکر هم نمی کردم. الحمدلله پدرم مرد فرهیخته ای بودند و دستم را برای انجام کارهای فرهنگی در مدرسه و دانشگاه باز گذاشته بودند. پدرم بسیار مطالعه می کردند و من هم همینطور بودم. پدر منبع همه سوالات و شبهات ما بودند. سال ۸۰ وارد دانشگاه شدم. برای داشتن همسر شایسته کسی که خدا او را دوست داشته باشد، خیلی دعا میکردم ولی از آمدن خواستگار به منزل اصلا خوشم نمی آمد، از خدا خواستم که فقط کسی که قسمتم هست و تو میپسندی بیاید و همینطور هم شد سال ۸۱ عقد کردیم. همسرم مرد مهربان و خود ساخته ای بودند الحمدلله، متاسفانه بعد از عروسی تحت تاثیر جو جامعه که بلافاصله بعد ازدواج فرزند نیارید، به مدت ۲سال فرزند نیاوردیم که الان پشیمان هستم. پسر اولم به خاطر پیشرفت نکردن زایمان طبیعی به روش سزارین فروردین ۸۶ به دنیا آمد. کولیک داشت و مدام جیغ می زد، هر دو به شدت ناراحت بودیم از اینکه فرزند آوردیم و فکر میکردیم که ما را از هم دور کرده... و بدتر اینکه افسردگی بعد زایمان هم گرفته بودم. تجربه نداشتم و یکسری حساسیتها، زود رنجیها و قانونمندی هایی که داشتیم هم کار را بدتر می‌کرد. پسرم کم کم خیلی بهتر شد و بودنش باعث شادی و نشاط بیشتر، با خودم فکر می کردم همین یکی کافی هست. هرروز با پسرم تمرین های مختلف که در کتابها خوانده بودم انجام می دادم و این کار حالت وسواسی پیدا کرده بودم. دفتری داشت که همه کلمات که عکسش را کشیده بودم. در ۱ سالگی اسمش را میگفت و همه دفترش را می شناختند😄 ۵ سال بعد که ماههای آخر بارداری دوم را میگذراندم همه چیز خیلی فرق کرده بودم. الحمدلله از حساسیتهای من خیلی کم شده بود، درس حوزه را شروع کرده بودم و به شدت درگیر کارهای فرهنگی و حوزه بودم و البته پدر عزیزم رو از دست داده بودم.😭 وقتی سونوگرافی به من و همسرم گفت دختر هست از خوشحالی اشک در چشمهایم جمع شد. سال ۹۱ فاطمه خانم به جمع سه نفره ما اضافه شد و با آمدنش کلی خوشحالی برای داداشش آورد که همیشه شکایت داشت که من داداش و خواهر ندارم و صندلی عقب ماشین، هیچکس پیش من نیست. ادامه👇 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075

#تجربه_من ۸۷۳ #ازدواج_در_وقت_نیاز #فرزندآوری #دوتا_کافی_نیست #فاصله_سنی_بین_فرزندان #معرفی_پزشک #زایمان_طبیعی_بعد_از_سزارین #بارداری_بعداز_35_سالگی #قسمت_دوم سه سال بعد در حالی که هنوز درس حوزه می خواندم، پسر دومم به دنیا آمد. در حاملگی دوم به کربلا رفتم و حاملگی سوم سفر مکه قسمتم شد. حاملگی های خوبی داشتم الحمدلله، غیر از ویار خیلی شدید ملالی نبود. هر پزشکی که میرفتم و هرچقدر قرص ضد تهوع میخوردم فایده ای نداشت و همه پزشکها میگفتن چاره ای نیست😔 فکر میکردم سه تا فرزند دارم و کافی هست اما چند سال قبل به همسرم گفتم سه تا فرزند به خاطر دل خودمان آوردیم بیا فرزند چهارم رو فقط به خاطر امر رهبر و یاری امام زمانمان بیاوریم. هرچند جو فامیل فرزند چهارم رو خیلی نمی پذیرفت. همسرم مخالفت کردند به خاطر ویار شدیدی که داشتم و اینکه همه چیز زندگی تحت الشعاع این حالت من قرار می‌گرفت. یکسال طول کشید تا توانستم به مرور و با صحبتهای مختلف ایشان را راضی کنم(هر مردی که جلوگیری کند از بارداری و همسرش فرزند بخواهد، باید دیه بدهد هربار) اینم گفتم البته با مهربانی و جزو آخرین حربه ها😉 به همسرم گفتم اگر خدا بخواهد میتواند این بارداری را بدون ویار قرار بدهد و همینطور هم شد. یکسال هم طول کشید تا باردار شدم. قبل بارداری چهارم با کلاس سبک زندگی آشنا شدم که خوراک های خوب را به برنامه زندگی اضافه کردم و خوراکی های صنعتی دارای مواد نگهدارنده، سس، سوسیس کالباس و نوشابه و... را کلا حذف کردیم. بارداری بدون ویار برایم خییلی شیرین بود. تصمیم گرفته بودم این بار زایمان طبیعی داشته باشم. اما متاسفانه هیچ دکتری قبول نمیکرد بعد سه بار سزارین طبیعی زایمان کنم. تا اینکه دکتر آیتی عزیز در مشهد قبول کردند. از من پرسیدند چرا میخواهی طبیعی زایمان کنی؟ گفتم هم اینکه برای فرزند بعدی سزارین پنجم نشم و هم اینکه به بقیه که میخواهند وی بک داشته باشند نشان بدهم که امکانپذیر هست💪 ماههای آخر تمام مواردی که برای یک زایمان طبیعی لازم هست رو تحت نظر مامای طب سنتی انجام دادم(دمنوش ، آبزن ، ورزش ، ماساژ) ورزش ماه‌های آخر بارداری، در حقیقت همه کارهای خانه هست که مادران ما در قدیم انجام میدادند و متاسفانه الان به هر بهانه ای انجام نمی شود. جاروی دستی کشیدن، فرش را نشسته نپتون کشیدن، شستن لباسها در تشت و... و الحمدلله صبح یک روز سرد پاییزی، وقتی گرمای بدن پسر کوچولوی عزیزم رو در آغوشم حس کردم، انگار دنیا رو به من دادند. باورم نمیشد که موفق شده بودم دکتر و ماماهای بیمارستان هم متعجب احساس پیروزی می کردند. همان روز مرخص شدم و یک شب هم در بیمارستان نماندم. دکتر آیتی گفتند خوب هستی و میتونی مرخص بشی😜 الان پسر اولم ۱۷ سالشه، دخترم ۱۲ ساله، پسر دوم ۹ ساله و پسر کوچولوم، یک ساله هست. از اینکه بین بچه ها فاصله زیاد گذاشتم پشیمان هستم. واقعا توصیه میکنم که فاصله ۳یا ۴سال بیشتر بین هر فرزند خیلی خوب نیست. و من الان باید در ۴۰سالگی حداقل فرزند پنجمم ۳ساله می بود. در تمام این سالها با وجود فرزندان کارهای فرهنگی انجام دادم و درس میخواندم و در حال حاضر معلم هستم😅 در پایان اینکه در موقعیتهای مختلف الحمدلله قابلیت حل مسئله و توانایی حل مشکل را داشتم. به نظرم بر میگردد به اینکه پدر و مادرم با راحت طلبی ما را بزرگ نکردند و این راحت طلبی آسیب زننده ترین چیز در بحث تربیت دینی هست. ممنونم از مادر عزیزم 🌹و پدر خوبم 🌸 برای شادی روح پدر عزیزم صلواتی هدیه بفرمایید. 🙏 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075

🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 من بچه اول خانوادم هفت سال منو پسر عموم همو دوست داریم .... 🌸🍃🍃🍃

سلام ب شما دوست عزیر منم میخوام مشکلات خودم بگم. من بچه اول خانوادم هفت سال منو پسر عموم همو دوست داریم با مخالفت های خانواده ها دوسال پیش اومد خواستگاری پارسال ابان ماه هم عقد کردیم پسر عموم خانوادش ترد کردن گفتن هیچ کمکی ب تو نمیکنیم ی عقد ساده گرفتیم رفت سربازی الان سربازه خانواده من اسرار دارن زودتر عروسی کنم برم ولی ایشون سرباز هستن و مرخصی ندارن نمیتونم تنهایی خونه اجاره کنم اجازه نمیدن وام ازدواج با چ سختی تنها گرفتم دادیم ی ماشین و و پیش پرداخت خونه مسکن ملی الان ن اجاره خونه داریم. ن سربازی نامزدم تموم شده ن خانوادم برام جهاز گرفتن اسرار هم دارن زودتر عروسی کن مادرم خیلی اذیتم کرده نرفته تو همین خونه پیر شدم باکارگری ی خورده ریزه هایی گرفتم ولی مادرم میگه ماه چیزی برات نمیگیریم خیلی حرف پشت زدم زدن حتی مادرم کم حرف نگفته نمیدونم چرا اینقدر بین بچه هاش فرق میزاره شاید اصلا من بچه اینا نیستم نمیدونم فقط خیلی خسته شدم کاری کرده ک از زندگی خسته شدم چند بار دست ب خودکشی زدم از مرگ برگشتم برام دعا کنید نامزدم کسری خدمت بگیره، تاعید اجاره خونه جور بشه برم مشهد پابوس امام رضا(ع) برم سرخونه زندگیم خانمی ک همسایه امام رضایی دعاکن برام شب عید بیام پابوسش ممنون از کانال خوبتون منم باشم دختربی کس و تنها. ❤️❤️ لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 #بلدی_بگو 🌸🍃🍃🍃

سلام آسمان جان عزیز.ممنون از کانال خوبتون من همیشه پیام های دوستان رو میخونم و علاقه زیادی ب این کانال دارم و اولین باره ک براتون پیام میذارم لطفاً پیام مرا در کانال بذارید. من ۳۱ سالمه ی دختر ۴ ساله دارم برای جلوگیری از بارداری ۴ ساله ک ای یودی هورمونی میرنا دارم .این ماه میخواستم برای بارداری اقدام کنم و قبلش ای یو دیمو بردارم ولی الان این ماه پریودییم دو روز عقب افتاده علایم بارداری دارم زیر دلم درد کوچیک و کمر درد دارم پا درد دارم ترشح زیاد سفید رنگ دارم سینه هام حساس شدن ولی بی بی چک گذاشتم منفی بوده نمی‌دونم زوده ایا؟ و اینکه اگه باردار باشم دوستان خواهش میکنم اگر کسی تجربه ای داره بگه اگه باردار باشم تکلیف ای یو دی وی میشه؟ میگن اگه ای یودی داشته باشی بارداری خارج از رحم میشه درسته ایا؟ لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 شب یلدای من اگر با تو سپر شد یلداست............ یا اباصالح❤️ لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 صحبت از ماندن یک عمر بماند به‌ کنار قدر نوشیدن یک چای بمانی کافیست لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 «آقاجان، حتماً روزِ عید به این نیَّت که‌ دلتون از شادیِ اهل‌بیت شاده، دَهَنِتون رو‌شیرین کُنین . حتّی شده با یک‌دونه نُقل! چون این شیرینی ، سَوایِ بقیه ی شیرینی هاست ؛ اول‌ دهنت رو شیرین میکنه، بعد تلخی رو‌‌ از جونِت میگیره و اینجوری عیدِت عیــد میشه و روزِت قشنگ ...» بَعد هم دیسِ سَبزِ پُر از شیرینی های جورواجور رو‌ میگرفت سَمتِمون تا بَرداریم و عِیدِمون مُبارَک بشه ... لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام در جواب خانمی که میگه من هیچ عاشقانه ای ندارم چون همسرم بیست سال بزرگتره عشق وعاشقی اصلا به سن وسال وفاصله سنی نیست الان شوهر من که سه سال از من بزرگتره هم اصلا تاحالا عشقی نشون نداده من رو هم از زندگی عاشقانه سرد کرد چون همیشه یکطرفه بود لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 #شما_فرستادین اگر ازدواج سالم بین جوونا اتفاق بیفته ثواب داره واز شما که صبوری میکنین و پای درد دلای ما میشینین سپاسگزارم لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🍃🍃🍃🍃🍃 سرگذشت جذاب تاوان یک‌گناه ‌

ثریا خانم چشماش قد توپی گرد شده بود اما با دیدن حرص و جوش مادرم خنده اش گرفته بود...مش حبیب رو به رحمت گفت:بلند شو بابا،از اینجا به بعدش بستگی به خودت داره این بله رو خودت باید بگیری ببینم چند مرده حلاجی ... بابا استکان چای رو برداشت:آرزو بابا هر حرفی داری بزن،اما و اگرها رو بذار کنار،زندگی خودته پس پی این زندگی با خودت صاف بساز که بحث یه عمره... با هم به حیاط رفتیم،تختی زیر درخت مخل داشتیم که همیشه قالی پهن بود و دو متکا کنار هم...روی تخت نشستیم اما اون لحظه هیچی به ذهنم نیومد کلمه ها فرار میکردن وزبونم باز نشده احساس میکردم شدیدا لکنت گرفته ام.دنبال سوالاتی میگشتم که یه عمر با خودم مرورشون میکردم سوالاتی که همه میگفتن کاش میتونستن قبل عقد از طرف مقابلشون بپرسن که بعد زندگی به مشکل نخورن...رحمت که سکوت منو دید گفت:من در خدمتم هر سوالی داری بپرس... دختر بی دست و پایی نبودم اما اون لحظه هیچی به زبونم نیومد جز اینکه با تموم توانی که مونده بود گفتم:میشه شما بپرسین... نگاهش نمیکردم اما سنگینی نگاهشو روی خودم حس میکردم...سکوت رو شکست:رحمت اسکندری ام بیست و پنج سالمه دیپلم ریاضی دارم اما چون پدرم کمر درد سختی داره بعد دیپلم تمام وقتمو گذاشتم برای کار البته کار میکنم که زندگی کنم قبلترش هم کار میکردم اما درکنارش درسم هم دوست داشتم ولی خوب شرایط ادامه نداشتم دو خواهر دارم که ازدواج کردن و یه برادر به اسم رحیم که دبیرستانیه،خرج خانواده ام با خودمه،خونه زندگیم جداست ولی احترام خانواده ام اولویت زندگیمه،مش نجف از ادامه درست میگفت،مشکلی ندارم اتفاقا حمایتت هم میکنم تا هرجا که خودت بخوای...نفسی تازه کرد:چندباری وقتی میرفتی به شیداخانم خواهرت سر بزنی دیده بودمت،از اون دیدنا که تا تهش رو باید بری البته ته ام نداره به مادرم گفتم که گفت بچه ای ،خواهر بزرگترت مجرده هنوز،منتظر موندم البته مادرم با زنعموت درمیون گذاشت که از خودمم پرسید جوابمو که شنید با پدرتون صحبت کرد و این شد که الان ما در خدمتتونیم،حقیقتش تجربه ای ندارم که این جور مواقع چیا باید بگم هم اینا هم خودتون در جریان بودین بلخره هم روستایی هستیم... زبون باز کردم که حرفی بزنم اما با دیدن شادی چشمم به در خشک شد....تنها اومده بود رحمت بلند شد سلام کنه که شادی گفت:تنها اونم وسط حیاطی که درش روی همه؟؟میفهمی کسی ببینه چیا به ریش بابا و داداشامون میبندن؟؟ ...... لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🍃🌸🍃🌸🍃🍃 سلام به آسمان عزیزم که گروهش منبع آرامشه خوشبختی یعنی نگاه خداوند توی زندگیم که باعث شفا گرفتن دخترم شده😍😍 دخترم کمی توی حرف زدن مشکل داشت پارسال بعد از اینکه بردمش حرم امام رضا هفته بعدش به طور خیلی معجزه آسایی حرف‌زدنش درست شد☺️☺️ لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 خوشبختی یعنی... 🌸🍃🍃🍃

،سلام آسمان عزیزم خوشبختی یعنی پدر 96ساله ومادر 91 ساله که خیلی مومن و نورانی و صاف وصادق با قلبی پاک دعا گوی همه بنده های خدا هستند خداروشکر هنوز مادرم آشپزی میکنه هنوز یساعت جدا از هم نبودند پدرم با کشاورزی با دستان زحمتکش هفت فرزند سرو سامان داده مکه رفته سوریه رفته 9 بار پابوس امام رضا رفته راز سلامتی‌شان به قول مادر صله رحم و کم خوری ناگفته نماند مادرم که لبنیات زیاد می‌خورده پوکی استخون داره ولی پدرم که اصلا شیر نمیخورده فقط،گاهی ماست ودوغ وکره محلی که از ،دسترنج خودش به عمل می اومده پدرم پوکی استخون نداره گرچه داغ اولاد داغونشون کرده وگرنه خیلی سرحال وسالم بودند الهی هیچ کس در زندگانی نبیند داغ فرزند جوانی ببخشید طولانی شد التماس دعا لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 برای سمانه ومجید.... 🌸🍃🍃🍃

🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 برای سمانه ومجید.... تشکر از آسمان برای ایجاد این کانال خوب جذاب خواستم بگم سمانه چرا اینکار کرده مادرارش و مادرمجید آدم نبودن مادر نبودن فرض کن کسی با مادر خودش این کار بکنه دلش طاقت داره یا اینکه کسی در آینده با سارینا دخترخودش. این کار انجام بده تحمل می‌کنه که عین کار خودش انجام بده چقدر سخته که فقط به خودمون فک کنیم و خودمون جای طرف مقابل بزاریم امیدوارم که درک کنید مادر مجید که هم پول پسرش برداشتی رفتی هم دخترش جالب اینجا تو داستان گفتی پدرمادرت فرستادی زیارت و حج. به نظرم زیارت اونا غصبی هست و درست نیست چطور مجید خانواده ش بد هستن ولی پولشون خوب چه آدمهای هستید شما این بدون دنیا گرد گرد همش به خودت بر میگردد خانم هر جا این زمین باشی لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🍃🌸🍃🌸🌸🌸🌸🍃🍃🍃 💬 قرائت دعای "عهــــد" 🎧 با نوای علی فانی هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه ❤️🌹 #شما_فرستادین 🍃🌸🌸🌸🌸🍃🍃🍃 لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🍃🌸🌸🌸🌸🍃🍃🍃 سلام آسمان جون....من هیچوقت نفهمیدم عاشقی و عشق و علاقه چیه...۱۵سالگی ازدواج کردم و شدم کلفت خونه مادرشوهرم... من بندرعباس هستم...اینجا خیلی به عروسها سخت میگیرین بعضی از خانواده ها😢 همسرم هیچوقت پشتیبانم نبوده😔😔 لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 اونقدر اطرافیان گفتن عروس عمه که عاشق پسرعمه م شدم شدید.... 🌸🍃🍃🍃

منم ضربه خوردم ازین رسومات قدیمیها اونقدر اطرافیان گفتن عروس عمه که عاشق پسرعمه م شدم شدید ولی هیچوقت به خواستگاری من نیومد ومن هنوز بعد از ۲۵سال وقتی میبینمش اذیت میشم وحتی به خانمش گفتن که مادونفر همدیگر رو میخواستیم واون هم هرجا من رو میدید بد رفتار میکرد وشنیدم نسبت به همسرش بدبین شده وامسال هم از هم جداشدن ومن هم الان ذهنم درگیر هردوی اونهاست لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 خانوم کانالمون میگه..؟ 🌸🍃🍃🍃

سلام ، نمی دونم چرا پیام هام رو نه میخونین ونه میذارین تو گروه ولی واقعیت ها رو انعکاس بدین حتی اگه به مذاقتون خوشایند نیست نویسنده داستان سمانه و آرش ، ایرادهای زیادی داشت ، یک خانم رویایی که فقط رویای حقارت داشت ، واصلا یک درصد هم فکر نمی کرد که تو ایران زندگی میکنه ، شاید یک مرد زیبایی براش مهم باشه ، ولی زیبا تو دانشگاه کم نیست که بخواد دنبال یک دختر عقده ایی له له بزنه ، اونم شخصی که تو ناز ونعمت بزرگ شده ، مطمئنا کسی مثل مجید هم عمرا به همچنین خانمی پیشنهاد ازدواج بده ، این خانم در عالم هپروتی زندگی کرد که خیلی حقارت داشت، کاش نویسنده بجای اینهمه بدبخت نشون دادن شخصیت اصلی یک کم از غرور و پشتکار و انسانیتش می نوشت ، دختری که در یک خانواده سه نفره (یک نفر شغل ثابت ، یک نفر شغل روزمزد ، بعضا خودش سرکار ) اول که فقیر نیست ، ثانیا بهتر بود بجای اینهمه پستی و حقارت کمی عزت نفس می‌داشت مثلا میگفت ، یک زندگی آرومی داشتیم دستمون به دهنمون می‌رسید، معقول به نظر میرسه که دونفر هم زمان با هم از پولدارترین قشر جامعه خواستگارش باشن ، یک انسان بی سواد کارگر هم به شخصیتی مثل سمانه نگاه نم کنه ، تاچه رسه خواستگارش بشه ، نویسنده میخواسته به مردها توهین کنه ، ولی نمی دونسته که با حقیر کردن زن به تحقیر مرد نمی رسی البته مطمئنا هدفش ضربه زدن به قشر کم درآمد جامعه بوده ، که دختران بی بضاعت رو تشویق کند دنبال پولدارها بپلکن ، ولی سرابی که به جوونا نشون میدی ، آثار ماتاخر ی برای خودت داره ، چوب خدا صدا نداره اگه خواننده هات برات اهمیت دارن ، این پیام رو بذار تا جوونا گول سمانه ها رو نخورن لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100