6.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ارسالی_اعضای_خوبمون
🍃🌸
#سبک_زندگی_شهدا
در همه امور زندگیتان سادگی را رعایت کنید. اولش هم از همین مراسم ازدواج است، از این جا شروع میشود. اگر ساده برگزار کردید، قدم بعدیاش هم می شود ساده و الا شما که رفتید آن مجلس کذایی مثل اعیان و اشرافهای زمان طاغوت را درست کردید، بعد دیگر نمیتوانید بروید تو خانه کوچکی مثلاً با وسایل مختصری زندگی کنید. این جور نمیشود. دیگر چون خراب شده و از دست رفته است. از اول، زندگی را پایهاش را براساس سادگی و سادهزیستی بگذارید تا زندگی بر خودتان، بر کسانتان و بر مردم جامعه انشاءالله آسان شود
.رهبر معظم انقلاب
🍃...@Sofreyedel...🍃
#سبک_زندگی_شهدا
🌸🍃🌸🍃
کار همیشگی ش بود. هر وقت دلش تنگ می شد دستمو می گرفت و با هم می رفتیم بهشت زهرا "سلام الله علیها "
اول می رفتیم قطعه اموات و چند دقیقه بین قبرها راه می رفتیم؛ بعد می رفتیم سر مزار شهدا.
می گفت : " این جا رو نیگا کن ، اصلا احساس می کنی که این شهدا مرده ان ؟ این جا همون حسی رو داری که تو قطعه ی اموات داری ؟ "
بالا سر مزار بعضی از شهدا می ایستاد و سنشون رو حساب می کرد.
می گفت : " اینایی که می بینی ، همه نوزده ، بیست ساله بودن. ماها رسیدیم به سی سال. خیلی دیر شده ؛ اصلا تو کتم نمی ره که بخوان ما رو قطعه مرده ها دفن کنن ".
از سوز صداش معلوم بود که مدت هاست حسرت شهادت رو به دل داره
شهید مصطفی احمدی روشن
🍃...@Sofreyedel...🍃
#سبک_زندگی_شهدا
🌸🍃
✍🏻یکی از دوستان شهید خرازی میگوید :
حسین خرازی تصمیم به ازدواج 💍گرفته بود و برای عمل به این سنت نبوی از مادر من مدد جست😍
او با مزاح به مادرم گفته بود كه:
«من فقط 50 هزار تومان پول دارم و میخواهم با همین پول خانه و ماشین بخرم و زن هم بگیرم!»😅😁
بالاخره مادرم پس از جستجوی بسیار، دختری مؤمنه را برایش در نظر گرفت👌🏻
و جلسه خواستگاری وی برقرار شد و آن دو به توافق رسیدند.💐
او كه ایام زندگیاش را دائماً در جبهه سپری كرده بود اینك بانویی پارسا را به همسری برمیگزید.🧕🏻💍
مراسم عقد آنها در حضور رهبر كبیر انقلاب امام خمینی (ره) برگزار شد.😍❤
لباس دامادی او پیراهن سبز رزم بود.💚
دوستانش به میمنت آن شب فرخنده یك قبضه تیربار گرنیوف را به همراه 30 فشنگ، كادو كرده و به وی هدیه دادند😅
و بر روی آن چنین نوشتند:👇🏻 «جنگ را فراموش نكنی!»☺
فردا صبح حسین با تكیه بر وجود شیرزنی كه شریك زندگی او شده بود به جبهه بازگشت...😍🌱
دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇
@Aseman100
#سبک_زندگی_شهدا
🌸🍃🌸🍃
قبل از مراسم عقد علی آقا نگاهی به من کرد و گفت :
" شنیدم که عروس هر چی بخواد اجابتش حتمی است "
گفتم :
" چه آرزویی داری .. ؟ "
در حالی که چشمان مهربانش را به زمین دوخته بود گفت :
" اگر علاقه ای به من دارید و به خوشبختی من می اندیشید ، لطف کنید از خدا برایم آرزوی شهادت کنید "
از این جمله تنم لرزید چنین آرزویی برای یک عروس در استثنایی ترین روز زندگی اش بی نهایت سخت بود ، سعی کردم طفره برم اما علی آقا قسم داد که این دعا را در این روز در حقش بکنم .
وقتی خطبه جاری شد هم برای خودم و هم برای علی طلب شهادت کردم ، و بلافاصله با چشمانی پر از اشک ، نگاهم را به علی دوختم .
آثار خوشحالی در چهره اش پیدا بود .. !
مراسم ازدواج ما در حضور آیت ا... مدنی و جمعی از برادران پاسدار برگزار شد .
نمی دانم این چه رازی بود که همه پاسداران این مراسم و داماد و آیت ا... مدنی همه به فیض شهادت رسیدند !
شهید علی تجلایی
🌸🍃
2.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سبک_زندگی_شهدا
#شهید_بلباسی
🍃🌸
به روایت همسر شهید:
بهم میگفت ۱۵ سال اول زندگیت خونه پدرت بودی، ۱۵ سال بعدی رو خونه ی من، خودم بزرگت کردم بچه ی خودمی
راست میگفت خودش بزرگم کرد..
بچه ها قشنگه ببینید...😊
دردل و عبرت رو بفرست👇
@Aseman100
💕@siasatzanane...💕
#سبک_زندگی_شهدا
🌸🍃🌸🍃
قبل از مراسم عقد علی آقا نگاهی به من کرد و گفت :
" شنیدم که عروس هر چی بخواد اجابتش حتمی است "
گفتم :
" چه آرزویی داری .. ؟ "
در حالی که چشمان مهربانش را به زمین دوخته بود گفت :
" اگر علاقه ای به من دارید و به خوشبختی من می اندیشید ، لطف کنید از خدا برایم آرزوی شهادت کنید "
از این جمله تنم لرزید چنین آرزویی برای یک عروس در استثنایی ترین روز زندگی اش بی نهایت سخت بود ، سعی کردم طفره برم اما علی آقا قسم داد که این دعا را در این روز در حقش بکنم .
وقتی خطبه جاری شد هم برای خودم و هم برای علی طلب شهادت کردم ، و بلافاصله با چشمانی پر از اشک ، نگاهم را به علی دوختم .
آثار خوشحالی در چهره اش پیدا بود .. !
مراسم ازدواج ما در حضور آیت ا... مدنی و جمعی از برادران پاسدار برگزار شد .
نمی دانم این چه رازی بود که همه پاسداران این مراسم و داماد و آیت ا... مدنی همه به فیض شهادت رسیدند !
شهید علی تجلایی
دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇
@Aseman100
#سبک_زندگی_شهدا
🌸🍃🌸🍃
کار همیشگی ش بود. هر وقت دلش تنگ می شد دستمو می گرفت و با هم می رفتیم بهشت زهرا "سلام الله علیها "
اول می رفتیم قطعه اموات و چند دقیقه بین قبرها راه می رفتیم؛ بعد می رفتیم سر مزار شهدا.
می گفت : " این جا رو نیگا کن ، اصلا احساس می کنی که این شهدا مرده ان ؟ این جا همون حسی رو داری که تو قطعه ی اموات داری ؟ "
بالا سر مزار بعضی از شهدا می ایستاد و سنشون رو حساب می کرد.
می گفت : " اینایی که می بینی ، همه نوزده ، بیست ساله بودن. ماها رسیدیم به سی سال. خیلی دیر شده ؛ اصلا تو کتم نمی ره که بخوان ما رو قطعه مرده ها دفن کنن ".
از سوز صداش معلوم بود که مدت هاست حسرت شهادت رو به دل داره
شهید مصطفی احمدی روشن
دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇
@Aseman100
#سبک_زندگی_شهدا
🌸🍃🌸🍃
قبل از مراسم عقد علی آقا نگاهی به من کرد و گفت :
" شنیدم که عروس هر چی بخواد اجابتش حتمی است "
گفتم :
" چه آرزویی داری .. ؟ "
در حالی که چشمان مهربانش را به زمین دوخته بود گفت :
" اگر علاقه ای به من دارید و به خوشبختی من می اندیشید ، لطف کنید از خدا برایم آرزوی شهادت کنید "
از این جمله تنم لرزید چنین آرزویی برای یک عروس در استثنایی ترین روز زندگی اش بی نهایت سخت بود ، سعی کردم طفره برم اما علی آقا قسم داد که این دعا را در این روز در حقش بکنم .
وقتی خطبه جاری شد هم برای خودم و هم برای علی طلب شهادت کردم ، و بلافاصله با چشمانی پر از اشک ، نگاهم را به علی دوختم .
آثار خوشحالی در چهره اش پیدا بود .. !
مراسم ازدواج ما در حضور آیت ا... مدنی و جمعی از برادران پاسدار برگزار شد .
نمی دانم این چه رازی بود که همه پاسداران این مراسم و داماد و آیت ا... مدنی همه به فیض شهادت رسیدند !
شهید علی تجلایی
🌸🍃
🍃...تجربه زندگی...🍃
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 خاطرات شهدا..... 🌸🍃🍃🍃
#خاطرات_شهدا 🕊
هر سه شب قدرِ✨ سال ۹۶، مهمان شهدای بهشت زهرا بودیم.
از بعد افطار می رفتیم تا سحر.
آقانوید اهل یک جا نشستن نبود. به مزار خیلی از شهدا سر می زد.
شب ۲۱ ام اما بیشتر، کنار مزار #شهیدرسول نشسته بود، شاید سه ساعت⏰ پایین پایِ شهید بود، گاهی سر به سنگِ کربلایی شهید میگذاشت و نجوا میکرد و با صورت خیس از اشک، سر بلند می کرد.
گاهی گوشی📱 به دست دعا می خواند و در عین معنویتی هم که داشت اگر رفیقی رو سر مزار می دید تعریف و سر به سر گذاشتناش هم به راه بود…
سرمزار چه گفت و چه چیزهایی شنید، نمیدانم، اما هرچه بود، توانست رزق شهادت رو برای سالش بگیره و تنها امضای سرنوشت سازِ حضرت صاحب الامر(عج)، پایین برگه تقدیرش نیاز بود…
شب ۲۳ ام، بعد از اتمام مراسمِ حاج #شیخ_حسین_انصاریان راه
#بهشت_زهرا شدیم.
نزدیکِ اذان صبح 🌥بود که رفتیم کنار مزار #شهید_مهدی_عزیزی.🌷
این شهید عزیز سحرگاه ۲۴ رمضان سال ۹۲ شهید شدند.
گفتیم نزدیک سالگرد شهادتش هست و به برکت این روز، ان شالله به ما عنایت می کنه.
اونجا آقانوید با حال منقلبی زیارت عاشورا و روضه خواند و بعد گفت بریم به شهدا سر بزنیم.😊
بین الطلوعین⛅️ آن روز، فرصت طلایی و نهایی بود.
تک تکِ مزار شهدای مدافع حرم و شهدایی که بهشون ارادت خاص داشت، باهم رفتیم. تک تکِ این مزارها رو خم می شد، می بوسید و براشون سوره قدر میخواند و زیر لب چیزی میگفت.
آخرین مزار ، مزار #شهید_محرم_ترک بود، اولین شهیدِمدافع حرم. 🍃
بعد از خواندن سوره قدر، آهی کشید و اینبار بلند گفت: " شهدا اومدم تک تک تون رو بوسیدم، هدیه دادم بهتون و خواستم واسطه بشید. دعاکنید برای ما هم امضا کنند….."
حتما همان لحظه ها، تقدیر سالش به محضرِ امام زمان (عج) رسیده و مولا با لبخندی شیرین، شهادت در معرکه را همانطور که دوست داشت، برایش امضا کردند…
ان شاﺀالله تقدیر سال ما هم لبخند به لب مولامون آورده باشه✨
🌸اللهم عجل لولیک الفرج🌸
#سبک_زندگی_شهدا
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_نوید_صفری ✨
#نقل_از_همسر_شهید
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
📚⃟🔗 |← #داستان_ازدواج_شهدا ↫ ^
لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇
https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d
من آسمان هستم مدیر کانال...
دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇
@Aseman100