13.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گوشی رو بچرخونید🙏
ایران زیبا🇮🇷
لرستان عزیز❤️
شب همهگی بخیر🌙
Motaz Aaqayi51_aqayi_tahdir_zariat_.mp3
زمان:
حجم:
829.4K
سوره زاریات این سوره یکی از سورهایی هست که آیت الله لواسانی سفارش کردن هرروز بخونید🌹
روزمون رو با شنیدن صدای دلنواز آیات قرآن کریم شروع کنیم🍃🌸🍃
878.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام و صد سلام به همه اعضا محترم کانال 🌙🌙💫
وقتتون بخیر و نیکی و سلامتی💚🖤
انشاءالله امروزتون سرشار از نور و روشنایی و زیبایی و طراوت و شادابی باشه و قشنگترین و شیرینترین اتفاقات براتون رخ بده 🤲🤲❤️🖤
انشاءالله نگاه ویژه خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها به زندگی تکتکتون باشه 🤲💐🌺🖤
عزیزان کانال از فردا تا روز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها سه روز در کانال هیئت عزا داری برگزار میکنیم❤️🖤
پس از الان یه گوشه اتاق یا حال پذیرایی، و یا هر کجایی که فکر میکنید مناسب این کار هست رو برای حضرت تکیه بزنید و هر روز همون جا یه عزاداری خونوادگی بگیرید😢
یه روضه خودتون یا همسر و یا فرزندانتون بخونن
دقت کنید حتما یکی از اعضای خونواده باشه ولی اگر نمیشه از وسایلی مثل گوشی و یا وسایل صوتی دیگه بزارید پخش بشه🌟
شکر گزاری عملی امروز ما خوش اخلاقی هست، امروز که تکیه خانم حضرت زهرا سلام الله علیها رو میزنید از خود حضرت بخواهید که در این فضیله اخلاقی کمکتون کنه
من خودم تکیه زدم الان فیلم میگیرم ببینید👇👇
14.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تکیه برای حضرت زهرا سلام الله علیها در منزل خودم❤️🖤
منتظر عکس و یا فیلم از تکیه های منزل شما هستم که بگذاریم در کانال🌸
#علاقه ۱
دختر آخر خانواده بودم تا زمانی که پدر و مادرم زنده بودن برادرهام اجازه نمیدادن ازدواج کنم معتقد بودن باید بشینم و از پدر مادرم مراقبت کنم.
تا زمانی که زنده بودن روی چشم هام نگهشون میداشتم بعد از فوت پدر و مادرم برادرهام اجازه دادن تو خونهبشینم.اما خیلی مراقبم بودن. زیر نظر خودشون زندگی میکردم جوری که برامآزار دهنده بود و هیچ ازادی نداشتم فقط کافی بود ساعت از ۶ غروب بگذره و من در خونه رو باز کنم قیامت میکردن که نباید در و باز کنی و میخوای ابروی مارو ببری ۳۲ ساله بودم و هیچ خواستگاری هم نداشتم از دست برادرهام کسی جرات نمیکرد بیاد خواستگاریم و نزدیکم بشه تا یه روز یکی از همسایه ها گفت میخواد برام خاستگار بیاره. حمید تنها اومد ۴۰ سالش بود و تا الان ازدواج نکرده بود. برادرهام خیلی مخالف بودن میگفتن شوهر نکن خودمون خرجت رو میدیم تا زنده ای مجرد بمون ولی من دلم میخواست شوهر کنم جواب مثبت دادم و همسرش شدم
ادامه دارد...
کپی حرام
#علاقه ۲
خونه ش از برادرهام دور بود برادرهام که میترسیدن من اذیت بشم اجازه دادن ما اونجا بشینیم میگفتن نزدیکمون باشی خیالمون راحت تره اما حمید قبول نکرد و گفت در صورتی که ازمون اجاره بگیرید ما اینجا زندگی میکنیم من چنمیخوام فکر کنید ازتون سواستفاده میکنم.
اوایل حمید خیلی خوب مهربون بود ولی به مرور زمان بداخلاق و بداخلاقتر شد. من برای نجات از محدودیت های برادرام باهاش ازدواج کردم ولی حمید از اونا بدتر بود یه روز انقدر پا پیچش شدم که دلیل بدخلقی هاش رو بفهمم تا اینکه بهم گفت
_رو به ورشکستگیم و هر کاری میکنم مشکلاتم حل نمیشن
دلم براش سوخت یواشکی برادرهام طلاهام رو فروختم و دادم به حمید که خودشو از ورشکستگی نجات بده وقتی فهمید بهم گفت
_حق نداشتی اینکارو بکنی اونا طلاهای دوران مجردیت بودن...
ادامه دارد
کپی حرام