eitaa logo
داستان آمَنو
103 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
232 ویدیو
0 فایل
✓ داستان آمَنو ✓قصه وداستان ✓ اسمهای نیکو برای نوزاد ✓ مطالبی از گناهان کبیره ✓پرواز تا پروردگار ✓زیبایی های دین اسلام ••••••••••••• شماره پیام برای نوشتن پیشنهادات و نظرات شما ۰۹۱۳۳۷۶۷۰۸۵
مشاهده در ایتا
دانلود
را آگاهانه‌تر بخوانیم در زیارت عاشورا حدود هجده دعا داریم و متناسب با آن، هجده مقام از خدا می‌خواهیم بعضی از این مقام‌ها به‌قدری بالاست که اگر زیارت عاشورا وجود نداشت، نمی‌توانستیم باور کنیم که کسی جرأت درخواست آنها را از خدا داشته باشد و اما آن مقام‌ها: مقام خونخواهی امام حسین علیه‌السلام ان یرزقنی طلب ثارک اینکه کسی بخواهد خونخواهی امام حسین را بکند، مقام خیلی بالایی است، چون خونخواهِ اصلی ابی‌عبدالله علیه‌السلام، امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف است مقام وجاهت عندالله (آبرومندی نزد خدا) اللهم اجعلنی عندک وجیها مقام معِیَّت و همراهی با معصوم ان یجعلنی معکم فی‌الدنیا و الآخرة مع امام منصور این درخواست، بسیار ویژه است، چون تمام انبیا و اولیا آرزویش را داشته‌اند مقامی حیات طیبه اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد مقام شهادت و مماتی ممات محمد و آل محمد چون مرگ همه معصومین از پیامبر تا امام حسن عسکری علیهم‌السلام، با شهادت بوده مقام محمود ان یُبِلِّغنی‌المقام‌المحمود در قرآن آیه‌ای داریم که به پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم می‌گوید: نماز شب بخوان تا به مقام محمود برسی مقام محمود از نگاه بیشتر مفسران، یعنی مقام شفاعت خود شفاعت شدن، یک مقامی است که به هر کسی نمی‌رسد (لا یملکون الشفاعة؛ شفاعت به هر کس نمی‌رسد) حالا یک مقامی هست که از شفاعت‌شدن بالاتر است و آن هم مقام شفاعت‌کردن است و ما در این فراز، این را از خدا می‌خواهیم مقام مشارکت در مصیبت ولیّ معصوم لقد عظمت الرّزِیّة… بک علینا… و اسئل الله بحقکم… ان یعطینی بمصابی بکم (یعنی مصیبت شما را، مصیبت خودم می‌دانم) الحمدلله علی عظیم رزِیّتی (دقیقاً در اینجاست که انسان مصیبت را برای خودش می‌داند) این مقام، خیلی عظیم است و خیلی باید درباره‌اش بحث کرد حکایت زیارت عاشورا، حکایت یکی‌شدن با اهل‌بیت است، قرار است از این طریق، به شجره حیات متصل شویم مقام برائت (برای دوری و تبرّی‌جستن از بعضی جریان‌ها و افراد و نیز بعضی خصوصیت‌ها) و بالبرائة من اعدائکم مقام لعن این مقام، آن‌قدر مهم است که در زیارت عاشورا بر سلام اولویت دارد اول صدتا لعن می‌دهیم و بعد صد سلام (جاروب کن خانه را، سپس میهمان طلب) که اگر خانه دل جارو نکرده باشی در حقیقت لعن روزانه به خود می‌فرستی اللهم‌العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد نکته: چهره اصلی برائت و لعن، بعد از ظهور دیده می‌شود، چون ما مردم اصلاً تا قبل از ظهوراطلاع نداریم کسانی که باعث و بانی ماجرای کربلا بوده‌اند، ما را از چه نعمات زیاد و برکات بزرگی محروم کرده‌اند ما الآن از دنیای بعد از ظهور چیزی نمی‌دانیم و درک نمی‌کنیم اصل برائت در آن زمان اتفاق می‌افتد مقام سِلم انی سلم لمن سالمکم و ولیّ لمن والاکم این مقام، عبارت است از مقام دوستی با دوستان و دوستداران اهل‌بیت، برای تشکیل یک شبکه متحد در راه تحقق منویّات این خاندان مقام حَرب حرب لمن حاربکم این مقام، یعنی مقام دشمنی با دشمنان اهل‌بیت، برای پالایش آن شبکه متحد و همچنین مبارزه با موانع رشد بشر مقام ایثار ما در زیارت عاشورا این مقام را درخواست می‌کنیم و لااقل ادای آن را درمی‌آوریم ایثار یعنی بذل بهترین‌ها، و ما در زیارت عاشورا بهترین داشته‌های خود را فدای امام می‌کنیم بابی انت و امی مقام قربة الی‌الله باید گفت: مقام قرب و نزدیکی به خدا، بالاترین مقام ممکن است، منتها مراتب بالای آن فقط به کمک و دستگیری ولیّ‌خدا که در این مسیر پیشتاز است، ممکن می‌شود اللهم انی اتقرب الیک مقام دوستی و نزدیکی به اهل‌بیت انی اتقرب الی‌الله و الی رسوله این مقام نیز، امتداد مقام قربة الی‌الله است مقام معرفت اهل‌بیت اکرمنی بمعرفتکم و معرفة اولیائکم مقام ثبات قدم و اهل تزلزل نبودن و هر لحظه رنگ عوض نکردن ان یثبّت لی عندکم قدم صدق ثبّت لی قدم صدق عندک مع‌الحسین مقام رجعت که هرکسی قادر نیست به این مقام برسد رجعت فقط برای برخی مؤمنین و برخی کفار اتفاق می‌افتد و ان یرزقنی طلب ثارکم مع امام منصور طلب خونخواهی با امان عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف فقط در صورت رجعت برای ما مقدور خواهد بود مقام درود و صلوات خدا اللهم‌اجعلنی فی مقامی هذا ممن تناله منک صلوات و رحمة و مغفرة فی هذاالیوم و فی موقفی هذا و ایام حیاتی درخواست خود را محدود به یک زمان و مکان خاص نمی‌کنیم (یعنی الآن و اینجا و همه روزهای عمرم) و لا جعله‌الله آخرالعهد منی (یعنی الی‌الابد باشد و محدود به حال) لبیک یا حسین اللهم عجل لولیک‌الفرج التماس دعا نسل آفتاب
نقش خانواده در واقعه عاشورا درعاشورا یک خانواده‌ای می‌آیدکه هرکسی جایگاه، وظایف و تکالیف مشخصی دارد و نسبت به تکالیف خود مطیع است. باجان و دل این کارها را انجام می‌دهند و بعد این باعث می‌شود هویت شیعه به وجود بیاید. امروز می‌بینیم که در جریان ارزش‌ها، مادری کردن ارزش می‌شود. نقش عمه ارزش می‌شود. خواهر یک نقش ارزشی پیدا می‌کند. در کنار همه نقش‌ها روابط عاطفی زیبایی می‌بینید. علی‌اکبر وقتی با امام صحبت می‌کند شما جایگاه فرزندی و پدری را می‌بینید. قاسم وقتی می‌آید رجوع می‌کند شما این را می‌بینید. کلام خواهر با برادر چگونه است ،برخوردرباب با شوهرچگونه است این است سبک زندگی حسینی که کامل‌ترین الگوی خانواده را در روز واقعه عاشورا ارائه کرده است. -هدف امام حسین علیه‌السلام کوشش در جهت اصلاح خانواده و به‌تبع آن اصلاح جامعه است. از سیدالشهدا علیه‌السلام باید درس سالم زندگی کردن را آموخت.امام حسین علیه‌السلام خانواده خود را در نظر گرفته و آن‌ها را اصلاح و به درجات بالای معنوی رساندند. وقتی خانواده اصلاح شود به‌یقین جامعه اصلاح خواهد شد. چون جامعه حاصل تشکیل خانواده‌هاست و یا به‌عبارتی‌دیگر خانواده یک جامعه کوچک است. امام حسین علیه‌السلام چنان اصلاحی در خانواده خود ایجاد کردند که نه‌تنها بر جامعه بلکه بر بشریت تأثیرگذار شدند. اگر قرار باشد که به‌صورت اجتماعی وارد جریان محرم و واقعه کربلا شویم باید خانواده‌های خود را اصلاح کنیم.وقتی می‌گویید خانواده، در خود خانواده جایگاه، نقش‌ها و هویت‌های مختلفی وجود دارد که این را کاملا در کربلا می‌بینیم. جایگاه پدر، جایگاه همسر، جایگاه فرزند، ارتباط پدر با دختر، ارتباط پدر با فرزند شیرخواره، ارتباط با برادرزاده، ارتباط آن‌ها با امام و ارتباط آن‌ها با پدرشان در مکتب عاشورا کاملا دیده می‌شود که می‌توان شاخص‌های تربیتی کربلا را از آن استخراج کرد.نکته مهم در قیام حسینی و در آیین اسلام، اهمیت زیاد به پیوند خانوادگی و احترام و اکرام پدر ، مادر و فرزندان است که از عمق محبت، مهربانی و تکریم میان اعضای خانواده و دیگر خویشاوندان آن حضرت حکایت دارد. تکریم و احترام بی‌حدوحصر در خانواده حسینی و استفاده از واژگانی از قبیل: «فِداکَ رُوحُ أَخیکَ یا سَیِّدی!؛ جان برادرت فدایت، ای سرورم! » که از سوی حضرت عباس علیه‌السلام و خطاب به امام علیه‌السلام بیان‌شده نمونه‌هایی کوچک از این ارتباط عاطفی است. شاید شکوه ارتباط و عشق و علاقه امام با فرزندان و خاندان آن حضرت را می‌توان در شب عاشورا مشاهده کرد، آنجا که ابوحمزه ثمالی در روایتی از امام سجاد علیه‌السلام ماجرای وفاداری یاران و خاندان حضرت را در شب عاشورا بازگو می‌کند؛ در آن هنگام که حضرت قاسم بن حسن سلام‌الله علیها به امام علیه‌السلام عرض کرد: «أَنَا فِی مَنْ یُقْتَلْ؟؛ آیا من هم فردا در شمار شهیدان خواهم بود؟ امام علیه‌السلام با مهربانی و عطوفت فرمود: «یا بُنَیَّ کَیْفَ الْمَوْتُ عِنْدَکَ؟؛ فرزندم! مرگ در نزد تو چگونه است؟ عرض کرد: یا عَمِّ أَحْلی مِنَ الْعَسَلِ؛ عموجان! از عسل شیرین‌تر!» ویا خود امام که حتی در بحبوحه جنگ، فشار دشمن، جراحت های زیاد، تشنگی و ... از زن و فرزند وخانواده خود غافل نمی شود و این نشانگر اوج روحی و کمال روحی امام است، که باید در چنان صحنه هایی بروز کند. می دانیم مهم‌ترین روضه‌هایی که خوانده می‌شود مربوط به اعضای خانواده ایشان است. ازجمله این روضه‌ها، روضه حضرت علی‌اصغر و حضرت علی‌اکبر علیهماالسلام، روضه رقیه خاتون سلام‌الله علیها، روضه حضرت زینب سلام‌الله علیها و روضه حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام که همه جزئی از اعضای خانواده امام حسین(ع) هستند.همه خانواده‌هایی که امام حسین علیه‌السلام را یاری کردند، اعم از زن و مرد و کودک و مسن، همگی با اختیار خودشان در صحنه حاضر شدند و هیچ اجباری برای این کار نداشتند. درواقع خداوند همه را آزاد گذاشت تا به اختیار خودشان جهاد کنند و یا صحنه را ترک کنند. پس ماندند و نقش خودرا بخوبی اجرانمودند.... نویسنده : حسن شجاعی و حجت الاسلام مافی نژاد
ابوالفضل هیچ عاشقی به سان ابوالفضل پیدا نمیشود/ دیگر برادری چون او فدای مولا نمی شود/ گر بیاید به نام او پسری ،اما/ قمرمنیر و علمدار‌وسقا نمیشود/ یا حامی و مواسی و عبد صالحی / چون او خالصانه مطیع امرخدا نمیشود/ آب, آورده اش چو ریخت خجالت کشید/ که آبی برای کودکی مهیا نمی شود/ سخت است با این تن زخمی ،بدون دست/ جلوی آمدن حسین برپا نمی شود باب الحوائج است عباس ومشگل گشا ست/ به دست بریده اش، گره ای نیست که وا نمی شود/ هم پسر امیرالمومنین وهم نواده رسول/ که گفته ؟ فرزندام البنین،فرزند زهرا نمی شود/ بخوان ،یاکاشف الکرب عن وجه الحسین/ مطمئنم هیچ وردی مانند این دعانمی شود/ حاجت به زیارت رویش در دلم افتاد/ وای بر من اگر بگوید ،روا نمی شود/
من شنیده ام در شب و روز قلب❤️ حضرت ولیعصر صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف زیر فشار سنگینی قراردارد برای سلامتی قلب❤️ آن حضرت صدقه بدهید ▪️ اللهم به حق زینب ( س) عجل لولیک فرج
آقا نگاهم مانده بر در تا بیایی از جاده‌های روشن فردا بیایی دوری تو بغضی نشانده در گلویم ای کاش می‌شد یا بمیرم، یا بیایی  دارد توسل می‌کند چشمان خیسم ای حاجت روز و شب دنیا، بیایی پیچیده شد کار تمام شیعیانت باید برای رفع مشکل‌ها بیایی   امشب دخیلم بر عمو جانت، اباالفضل شاید میان روضۀ سقّا بیایی در انتظار تو تمام لحظه‌ها را آقا نگاهم مانده بر در تا بیایی  
داستان آمَنو
سلام و عرض تسلیت یادآوری قرائت سوره واقعه در شب جمعه این هفته هدیه به ارواح مطهر جمیع شهدای کربلا
به نیت فرج و ظهور آقامون با تمام وجود ،با اشک و آه زیارت عاشورا را بخوانید همراه با دعای علقمه . وخدارا قسم بدهید به حق حسین علیه السلام،قمربنی هاشم علیه السلام ،زینب سلام الله علیها که ظهور انجام بگیرد عاجزانه خواهش میکنم حاجت های خودمون رو کناری بذاریم و این عاشورا این عمل رو فقط به نیت فرج انجام بدیم و تا جایی ک میتونیم اطلاع رسانی کنیم که تعداد بیشتری انجام بدن ان شاءالله اللهم به حق زینب عجل لولیک فرج اللهم به حق زینب عجل لولیک فرج اللهم به حق زینب عجل لولیک فرج فرج مولای غریبمون قطعا و قطعا فرج ما هم هست!😭😭😭😭😭😭😭
زندگی بی او ندارد حاصلی وقت را دریاب اگر صاحب دلی
حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) (۵ یا ۶ ق - ۶۲ ه. ق)، سومین فرزند علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام) و حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) و همسر عبدالله بن جعفر بود. ایشان را با القاب عقیله بنی‌هاشم، ام المصائب، دانشمند بدون معلم، متفکر بدون استاد، یاد کرده‌اند. السلام ای دختر شاه نجف السلام ای صابر صحرای طف السلام ای چادر زهرا به سر السلام ای نور خورشید و قمر السلام ای مقتدای عالمین السلام ای خواهر خوب حسین السلام ای بانوی ماتم زده صبر تو صبر جهان بر هم زده السلام ای تار و پود فاطمه دختر صورت کبود فاطمه السلام ای مظهر شور و شعور پای تا سر عشق، سر تا پا حضور السلام ای کربلا در کربلا ای به ایمان برادر مبتلا السلام ای خطبه خوان شهر شام خواب را کردی به بدخواهان حرام السلام ای چشم زیبا بین عشق زینب کبری و زهرای دمشق (سیدجمال‌الدین شهزاد) بیابانی سراسر نیزه و تو... دلم می رفت با هر نیزه و تو... سفر کردیم با هم عمه زینب! من و داغ و سر بر نیزه و تو... (سیدحبیب نظاری) در صحنه با شکوه عاشورایی در بارش تیغ و غربت و تنهایی با قافله ای که رنج با خود می برد والله ندیده ام به جر زیبایی! (عبدالرحیم سعیدی راد)
🌹بخشی از زيباييهاي وقايع کربلا: ❤️زيباترين خواهش يک زن { همراه کردن زهير با امام حسين (عليه السلام) توسط همسرش} ❤️زيبا ترين بازگشت { توبه حر و الحاق به سپاه امام حسين (عليه السلام)} ❤️زيباترين وفا داري { نخوردن آب در شط فرات ابالفضل (عليه السلام) } ❤️زيبا ترين جنگ { نبرد حضرت علي اکبر (عليه السلام) با دشمن} ❤️زيبا ترين واکنش { پرتاب کردن سر و هب توسط مادرش به طرف دشمن} ❤️زيبا ترين پاسخ {احلي من العسل جناب قاسم ابن الحسن(عليه السلام)} ❤️زيبا ترين هديه {تقديم عون و محمد به امام حسين (عليه السلام) توسط مادرشان حضرت زينب (سلام الله عليها)} ❤️زيبا ترين نماز { نماز ظهر عاشورا در زير باران تير} ❤️زيبا ترين جانثاري { حائل قرار دادن دستها ، توسط عبدالله ابن حسن (عليه السلام) و دفاع از عمو } ❤️زيبا ترين سخنراني { سخنراني امام سجاد (عليه السلام) و حضرت زينب (سلام الله عليها) در کاخ ظلم } ❤️❤️و از همه زيبايي ها زيباتر جمله « ما رأيتُ الا جميلاً » که حضرت زينب (سلام الله عليها) حيدر وار بيان کرد. وقتی که یزید با کنایه از ایشان پرسید:خب , چه دیدی؟ و خانم جواب دادند: غیر از زیبایی چیزی ندیدم
زیارت وارث،باصدای موسوی قهار
‼️فراوان دعا کنید‼️ ‼️ برای مردم، ‼️ برای مسلمانان، ‼️ برای خانواده، ‼️ برای فرزندان تان ‼️ وبرای خود مومن از دعای خود ،یکی از این سه بهره را می برد ۱_ یابرای او ذخیره می‌شود ۲_ یا برایش مستجاب می شود ۳_ یا بلایی که مقدر بوده به او برسد،از او دفع می‌شود شهادت علیه السلام ،تسلیت باد
بسم الله الرحمن الرحیم داستان های کوتاه از علیه السلام خشک سالی مکه را فراگرفته بود آن چنان كه مردم سخت در مضيقه و تنگناى بى آبى قرار گرفته بودند. عده از شخصیت های معروف جمع شده بودند وکنار کعبه التماس باران می کردند ،اما اثری نداشت ناگهان جوانى خوش سيما، غمگين و محزون نزديك آمد و سر به سجده الهى نهاد و چنين اظهار داشت : ((سَيِّدى بِحُبِّك لى إ لاّ سَقَيْتَهُمُ الْغَيْثَ)) ؛ اى مولا و سرورم ! تو را قسم مى دهم به آن محبّت و دوستى كه نسبت به من دارى ، اين مردم را از آب باران سيراب فرما. ناگهان ابرى پديدار شد و همانند دهانه مشگ ، باران بر اهل مكّه و بر آن جمعيّت فرو ريخت . پس از آن ، جوان اشعارى را به اين مضمون سرود: هركه پروردگار متعال را بشناسد و عارف به او باشد؛ ولى در عين حال خود را از ديگران بى نياز نداند، شقىّ و بيچاره است . بنده خدا به غير از تقوا و پرهيزكارى چه چيز ديگرى مى تواند برايش ‍ سودمند باشد؟ با اين كه مى داند تمامى عزّت ها و سعادتمندى ها و خوشبختى ها تنها براى افراد باتقوا و پرهيزكار خواهد بود. ثابت بنانى گويد: از اهالى مكّه سؤ ال كردم كه اين جوان كيست ؟ گفتند: او علىّ بن الحسين بن علىّ بن ابى طالب - يعنى امام سجّاد، زين العابدين - عليهم السّلام مى باشد.(1) 1- مستدرك الوسائل
بسم الله الرحمن الرحیم داستان های کوتاه از علیه السلام روزى عبّاد بصرى - كه يكى از سران صوفيّه و دراويش بود - در بين راه مكّه ، حضرت سجّاد امام زين العابدين عليه السّلام را ملاقات كرد و گفت : اى علىّ بن الحسين ! تو جهاد و مبارزه با دشمنان و مخالفان را رها كرده اى ، چون كه سخت و طاقت فرسا بود. و به سوى مكّه معظّمه جهت انجام مراسم حجّ حركت كرده اى چون كه ساده و آسان است ؟! و حال آن كه خداوند در قرآن گويد: به درستى كه خداوند از مؤ منين جان و اموالشان را در قبال بهشت خريدارى نموده است تا در راه خدا مقاتله و مبارزه نمايند و بِكُشند و يا كشته شوند ... و در آن جهاد، سعادت عظيم خواهد بود. امام سجّاد عليه السّلام - با كمال متانت و آرامش - فرمود: آيه قرآن را به طور كامل تا پايان آن ادامه بده و بخوان ؟ عبّاد بصرى خواند: توبه كنندگان عابد و شكرگزارانى كه دائم در ركوع و سجود هستند و امر به معروف و نهى از منكر مى كنند و نگهبان و نگه دارنده احكام و حدود الهى مى باشند امام سجّاد عليه السّلام فرمود: هر زمان چنين افرادى را با اين اوصاف و حالات يافتيم ، قيام و جهاد با آن ها در راه خدا براى نابودى دشمن ، همانا از حجّ و اعمال آن افضل خواهد بود. (فروغ کافی)
عليه السّلام بسيار به مادر خود احترام مى نمود و لحظه اى از خدمت به او و رعايت حقوقش دريغ نمى كرد. روزى عدّه اى از اصحاب به آن حضرت عرض كردند: ياابن رسول اللّه ! شما بيش از همه ما نسبت به مادرت نيكى و خدمت كرده اى و مى كنى ؛ ولى با اين حال ، يك بار نديده ايم كه با مادرت هم غذا شده باشى ؟ حضرت سجّاد عليه السّلام در جواب ، به اصحاب خويش فرمود: مى ترسم سر سفره اى كنار مادرم بنشينم و بخواهم لقمه اى را بردارم كه او ميل آن را داشته است كه بردارد، و به همين جهت سعى مى كنم كه با او هم غذا نباشم (اعیان الشیعه)
داستانهای کوتاه از الساجدین علیه السلام بسم الله الرحمن الرحیم روزى امام سجّاد سلام اللّه عليه سخت مريض شد و در بستر بيمارى قرار گرفت ، پدرش امام حسين عليه السّلام ضمن عيادت از او اظهار داشت : چه چيزى را اشتها دارى ؛ خواسته و نيازت چيست تا انجام دهم ؟ حضرت سجّاد عليه السّلام چنين پاسخ داد: مى خواهم تكيه گاهم پروردگارم باشد، چون كه او ناظر و شاهد احوال من مى باشد؛ و اگر مصلحت من باشد مرا عافيت مى بخشد، و من در هر حال راضى به رضايت و مقدّرات او هستم . امام حسين به فرزندش ، زين العابدين عليهماالسّلام فرمود: احسنت ، روش ‍ تو همانند حضرت ابراهيم عليه السّلام مى باشد، هنگامى كه در شديدترين سختى هاى زندگى قرار گرفت و دشمنان او را بر بالاى منجنيق بردند تا حضرتش را در آتش افكنند، جبرئيل عليه السّلام به كمك او آمد و اظهار داشت : اى ابراهيم ! چه خواسته اى دارى ، بگو تا برآورده كنم ؟ در پاسخ اظهار داشت : من در هر حال راضى به رضاى خداوند متعال هستم ؛ و او پناهگاه و تكيه گاه من مى باشد، هرچه را او مصلحت بداند من در اختيار و تحت فرمان او هستم . ( اعيان الشّيعة)
بسم الله الرحمن الرحیم داستان هایی کوتاه از علیه السلام طاووس یمانی می گوید: کنار کعبه رفتم مردی را دیدم زیر ناودان خانه خدا نماز می خواند و دعا می کند و اشک می ریزد. نزد او رفتم، دیدم امام سجاد علیه السلام است، گفتم: یابن رسول الله! شما را در چنین حال می بینم با اینکه دارای سه امتیاز مهم هستی که هر کدام از آنها مایه امید و نجات است: فرزند پیامبر هستی. شفاعت جدت شامل حال شما است. مشمول رحمت الهی می باشی. حضرت فرمود: اما فرزند پیامبر بودنم امیدوار کننده نیست. زیرا خداوند می فرماید: فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَلَا یَتَسَاءَلُونَ ﭘﺲ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺻﻮﺭ ﺩﻣﻴﺪﻩ ﺷﻮﺩ ، ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻧﻪ ﻣﻴﺎﻧﺸﺎﻥ ﺧﻮﻳﺸﺎﻭﻧﺪﻱ ﻭ ﻧﺴﺒﻲ ﻭﺟﻮﺩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺍﻭﺿﺎﻉ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻣﻰ ﭘﺮﺳﻨﺪ ;(101مومنون) شفاعت جدم نیز مایه امید نمی باشد زیرا خداوند می فرمایید: وَلَا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَیٰ ﻭ ﺟﺰ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﭙﺴﻨﺪﺩ ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﻨﺪ.(82انبیاء) پیامبر شفاعت نمی کند مگر اشخاص نیک را بنابراین شفاعت مرا از خوف خدا ایمن نمی کند و اما در مورد رحمت پروردگار قرآن می فرماید: إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِّنَ الْمُحْسنِینَ (65 اعراف) رحمت خدا شامل حال نیکوکاران است، من نمی دانم از نیکوکارانم، یا نه.(منظور مقام عالی عصمت است) نتیجه اینکه باید امیدوار بود اما در کنار ایمان و عمل صالح.
بسم الله الرحمن الرحیم داستان هایی کوتاه از علیه السلام مردی به محضر امام سجاد (علیه السلام) آمد و از حال و روزگار دنیای خود شکایت کرد. امام سجاد (علیه السلام) فرمود بیچاره انسان که در هر روز، دستخوش سه مصیبت است که از هیچ یک عبرت نمی گیرد؛ در صورتی که اگر عبرت می گرفت، مصائب دنیا برای او آسان می شد. هر روز که از عمر او می گذرد از عمر او کاسته می گردد، در صورتی که اگر از مال او چیزی کاسته می شد قابل جبران بود، ولی کاهش عمر قابل جبران نیست. هر روز، رزقی که به او می رسد اگر از راه حلال باشد حساب دارد، و اگر از راه حرام باشد عِقاب دارد و این حساب و عِقاب در دادگاه الهی در انتظار او است. مصیبت سوم از همه بزرگ تر است و آن اینکه هر روز که از عمر انسان می گذرد، به همان اندازه به آخرت نزدیک می گردد، ولی نمی داند که رهسپار بهشت است یا دوزخ؟ اگر به راستی در فکر این سه مصیبت باشد، گرفتاری های مادی در برابر آنها ناچیز است و آسان خواهد شد.
🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋 بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم داستانهای کوتاه از علیه السلام 🕋📖🕋📖🕋📖🕋📖🕋📖🕋📖 :متوجه شخصی در میان آنان شد که سیمای صالحان داشت و با چابکی و نشاط مشغول خدمت و رسیدگی به کارها و حوایج اهل قافله بود. در لحظه اول او را شناخت. با کمال تعجب از اهل قافله پرسید: «این شخص راکه مشغول خدمت و انجام کارهای شماست می شناسید؟» گفتند: «نه، او را نمی شناسیم. این مرد در مدینه به قافله ما ملحق شد. مردی صالح، متقی و پرهیزگار است. ما از او تقاضا نکرده ایم که برای ما کاری انجام دهد، ولی او خودش مایل است که در کارهای دیگران شرکت کند و به آنان کمک بدهد». گفت: «معلوم است که نمی شناسید؛ اگرمی شناختید این طور گستاخ نبودید و هرگز حاضر نمی شدید مانند یک خادم به کارهای شما رسیدگی کند!» گفتند: «مگر این شخص کیست؟» گفت: «این، علی بن الحسین زین العابدین است». جمعیت آشفته به پا خاستند و خواستند برای معذرت دست و پای امام را ببوسند. آنگاه به عنوان گله گفتند: «این چه کاری بود که شما با ما کردید؟! ممکن بود خدای ناخواسته ما جسارتی نسبت به شما بکنیم و مرتکب گناهی بزرگ بشویم!» امام فرمودند: «من عمداً شما را که مرا نمی شناختید برای هم سفری انتخاب کردم؛ زیرا گاهی با کسانی که مرا می شناسند مسافرت می کنم، آنان به خاطر رسول خدا زیاد به من عطوفت و مهربانی می کنند و نمی گذارند که من عهده دار کار و خدمتی بشوم. از این رو مایلم همسفرانی انتخاب کنم که مرا نمی شناسند و از معرفی خودم هم خود داری می کنم تا بتوانم به سعادت خدمت به رفقا نایل شوم».(1) 1- - بحار الانوار،
از راهى كه مى گذشت، هرگاه در ميان جاده به كلوخى برمى خورد، از مركب خويش پياده مى شد وآن را با دست خود از وسط راه برمى داشت، آنگاه سوار شده، به راه خود ادامه مى داد
امام علیه السلام می فرمایند: هرکس داراى چهار خصلت باشد، ایمانش کامل، گناهانش بخشوده خواهد بود، و در حالتى خداوند را ملاقات مى کند که از او راضى وخوشنود است: 1-خصلت خودنگهدارى و تقواى الهى به طورى که بتواند بدون توقّع و چشم داشتى ، نسبت به مردم خدمت نماید. 2-راست گوئى و صداقت نسبت به مردم در تمام موارد زندگى 3-حیا و پاکدامنى نسبت به تمام زشتى هاى شرعى و عرفى . 4-خوش اخلاقى و خوش برخوردى با اهل و عیال خود.
امام سجاد علیه السلام: «إنَّ أفْضَلَ الْجِهادِ عِفَّهُ الْبَطْنِ وَالْفَرْجِ»؛(6) با فضیلت ترین ومهمترین مجاهدت ها، عفیف نگه داشتن شکم و نیروی جنسی است ـ از چیزهاى حرام و شبهه ناک ـ
علیه السلام میفرمایند: «و نَعُوذُ بِکَ مِن شَماتَةِ الاَعدَاء، وَ مِنَ الفَقرِ إِلی الأَکفَاء، وَ مِن مَعِیشَةٍ فِی شِدَّةٍ، و مَیتَةٍ عَلی غَیرِ عُدَّة» خدایا پناه می بریم به تو از شماتت و شاد شدن دشمنان و از نیازمندی به همانندان خودم و از زندگی در سختی، و از مردن بی توشه سفر.