سحرخیز باش تا کامروا شوی رو
بابا رضا عملی نشونم داد
نخوابیدم ولی رزقم دوتا آدم شد
به همراه حرفاشون که لازمشون داشتم.
یکی خادم رواق نجمه خاتون
یکی هم خانم کناریم تو صف نماز
هم رشتهایم از کار دراومد
فوق لیسانس مدیریت دولتی
که البته ۱۰ ساله باز نشسته شده
آفتابگردونم
درکوی نیکنامان ما را جای خواب ندادند🥲 زور میزنم تا نماز صبح خوابم نمونم.
یه نکته کنکوری بهتون بگم
از تاریخ ۱۴۰۲/۳/۲۰ رواق حضرت زهرا رو تغییر کاربری دادن.
دیگه هییییچ رواقی برای خواب تو حرم نیست.
یکی از خادما گفت مثل اینکه یه دعوایی راه انداختن تو رواق، بعد اون کلا دیگه اجازه نمیدن کسی توش بخوابه. ولی مثل رواق نجمه خاتون و بقیه رواقهایی که صرفا برای خانماست، میتونید همچنان برید داخلش. نماز میخونن و برنامه های خوبی دارن.
برادران!
تا ضعف و قوت دشمن را نشناخته باشید دست به شمشیر بردن خطاست.
•|مختارنامه|• #دیالوگ
من با عشق و عقل شمشیر بستهام.
برای باختن به میدان نیامدهام.
من به پیروزی میاندیشم نه به شکست!
•|مختارنامه|• #دیالوگ
«ما را به رسم رفاقت دعا کنید»
کاش همراه صداقت دعا کنید
گره کوری بر دلم زده این دنیا
ما را به قصد فراغت دعا کنید
✍🏻 #آفتابگردون
گوش شیطون کر
چشم شیطون کور
به جز مصراع اولش
بقیشو خودم گفتم
همین الان یهویی🍃
شاید بگید خودشیفتم
ولی این اتفاق نادریه
و واقعا ذوق کردم
چون توقع نداشتم
بتونم شعر بگم
اونم دو بیتی😇
امروز ابتکار عمل در دست دشمن است!
جایی که برد با ما بود یارانمان تعلل کردند و از جنگ ابا داشتند و مکروهش خواندند و آنقدر دست دست کردند و به دشمن فرصت جولان دادند تا دشمن یار زیاد کرد و از ما پیشی گرفت. دشمن تسلیم ما را نمیخواهد. خوش دارد که ما بجنگیم. این که میبینید دم از صلح میزنند و بیرق سفید برافراشتهاند بخاطر ترس از ما نیست. میخواهند برهانی داشته باشند تا دهان عوام را ببندند.
به خدا قسم من نه از مرگ میهراسم و نه از اینکه ما به شماره قلیلیم و دشمن کثیر. ترس من از مردن کینههامان است. کینههایی که در دلهامان خفته. دشمن ما را بکشد، کینه ما را کشته و کینه ما کشته شود، دشمن از چه بترسد؟ پس، کینههاتان را انبار کنید و با خود به میان قبایل ببرید و منتظر روزی شوید تا ابتکار عمل را از دشمن بستانیم و برای غلبه به میدان بیاییم نه شکست.
•|مختارنامه|• #دیالوگ