eitaa logo
تماشاگه راز
280 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
نه به خاک در بسودم نه به سنگش آزمودم به‌ کجا برم سری را که نکرده‌ام فدایت 🌾🌾 https://eitaa.com/TAMASHAGAH
روزگار حیف روا ندارد و هر آینه دادِ مظلومان بدهد و دندانِ ظالمان بشکند. 🍃🍃🍃 ای‌که در خوابی، از بیداران بیندیش و ای‌که توانائی در رفتن با همراهانِ ناتوان بساز و ای آن‌که فراخ‌دستی تنگدستان را مراعات کن دیدی که پیشینیان چه کردند و چه بردند برفتند و جفا بر مظلومان به سر آمد و وبال بر ظالمان بماند، راست خواهی درویشی به سلامت بِه که پادشاهی و ملامت. 📘رسائل شیخ مصلح‌الدین سعدی🌹 https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🕊 جانِ مرا عشق‌های پراکنده بود چون چشمم به جمال تو افتاد همه را از یاد بردم و به یاد تو پرداختم ای دین و دنیای من نقل از کشکول شیخ بهایی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🔅 از این مسلمانان ملول شده‌بودم مسلمان‌برونانِ کافردرون خوشا کافربرونانِ مسلمان‌درون! 🍃 https://eitaa.com/TAMASHAGAH
‍ 🔅 روا بُود که لطفِ معشوق پرده از پیشِ نظرِ عاشق بردارد تا نورِ چشمش را بقوّتِ نور جمال خود از حدقه‌ی او برباید و این آخرزخمی بُود که بر هدفِ دید‌ه‌ی او اندازد آه و هزار آه... اگر جمالش در خیال آید و بمانَد. ماندنِ خیال با عاشق مرهمِ آن زخم بُود و این رمزی لطیف است: عشق، خود را در حدقه‌ی عاشق جای‌کند تا روح، باصره‌ی او را جز به‌ معشوق نگران ندارد و گفته‌اند که عاشق در هرچه نگرد معشوق را بیند راست‌ست‌. https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🔅حدیثِ زلفِ جانان بس دراز است چه شاید گفت ازآن؟ کان جایِ راز است (زلف،مظهر جلالِ الهی‌ست که جایگاهِ راز و اسرار است ...) 🔅مپرس از من حدیثِ زلفِ پُرچین مجنبانید زنجیرِ مجانین (اگر حدیث زلف پرچین و شکنِ یار را آغازکنم دیوانه‌تر خواهم شد) 🔅ز قدّش راستی گفتم سخن دوش سرِ زلفش مرا گفتا: "فروپوش" (راز قد وبالا و درازی‌ زلف معشوق را فاش مکن) 🔅همه دل‌ها ازو گشته مسلسل همه جان‌ها ازو بوده مُقَلقَل (دل‌های عاشقان از سلسله‌ی موی یار در زنجیر عشق گرفتار آمده‌اند و جان‌های عشاق از دیدن زلفش بی‌قرار و ناآرام شده‌اند) 🔅معلّق صدهزاران دل ز هر سو نشد یک‌دل برون از حلقه‌ی او (دل عاشقان چنان به زلف او آویخته که از آن حلقه بیرون نتوان رفت ... و گرفتارانِ کثرت اسیرِ وحدت شده‌اند) 📗شرحِ ساده‌ی گلشن راز شیخ محمود شبستری 📝 دکتر بهروز ثروتیان https://eitaa.com/TAMASHAGAH
مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام✨ رُبَّ فائتٍ لایُدرَکُ اِلحاقُه! چه‌بسا از دست رفته‌ای که دیگر قابل جبران نیست! (شرح غرر، ج ٤، ص ٣٥٥) خدایا....کمکمون کن ، تو جوونی درست زندگی کنیم! 🙏 https://eitaa.com/TAMASHAGAH
برای تمام رنج هایی که می برم صبوری می کنم صبر اوج احترام به حکمت توست... صبرِ من جواب خواهد داد، می دانم. به شب و صبوری ساکنان کوی دوست سلاااام ✋
به نام نامی دوست..... بسم الله الرحمن الرحیم✨🍃
پروردگارا! دست نیاز را به درگاه تو دراز می کنم . ازکسی خواسته هایم را طلب می کنم که هیچ گاه بر سرم منت نمی گذارد. آرزوهایم را به تو می گویم.. به تو که دوست منی ! عاشق تراز همیشه سربرآستان ملکوتت می گذارم و در دل دعا می کنم و از تو میخواهم که آرامش ، برکت و سلامتی را برای من و دوستانم ارزانی داری. امین یا رب العالمین🙏
جان جانان من ! امروز مرا ببخش بخاطر این نقص ام، اگر سنگدلانه ، بندگانت را به قضاوت نشستم وبااین کار روح الهی ام را آلوده ام . مرا ببخش و دریچه‌ ی جانم را به جانب پاکی و روشنی است بگشا.. بگذار دست هایم در دستان مهربان تو باشد که در وقت رفتن ،جز تو یاوری ندارم. سپاسگزارم ای عشق سپاسگزارم🕊
به اقبالِ حضورت صد گلستان عیش در چنگم مشو غایب ‌که چون آیینه از رُخ می‌پَرد رنگم شدم پیر و نی‌ام مَحرم نوای ناله‌یِ دردی محبت ‌، کاش بنوازد طفیلِ پیکرِ چنگم به رنگِ سایه از خود غافلم لیک اینقدر دانم که‌ گر پنهان شوم نورم و گر پیدا همین رنگم ز خاکِ آستانت چشم بی‌نم می‌روم امّا دلی دارم که خواهد آب گردید آخر از ننگم به بیکاری نفسها سوختم با دل سیه کردم ز دودِ شمع آخر سُرمه‌دان شد کلبه‌یِ تنگم حَیا را کرده‌ام قُفلِ در دُکانِ رُسوایی به رنگِ غنچه پنهانست جیبِ پاره در چنگم جنونِ نازنینی دارم از لیلای بیرنگی که تا گل می‌کند یادش پری هم می‌زند سنگم ز قانونِ نَفس جستم رموزِ پرده‌ی هستی همین آواز می‌آید که بسیار است آهنگم خوشا روزی‌ که نقاشِ نگارستانِ اِستغنا کشد تصویرِ من چندانکه بیرون آرَد از رنگم به صرصر داده‌اند آیینه‌ی نازِ غبارِ من شهِ فرمانرو آزادی‌ام اینست اورنگم به ناهنجاری از خود رفتنم صورت نمی‌بندد پَرِ طاووسم و پرگار دارد گردشِ رنگم ببینم تا کجا منزل‌ کند سعیِ ضعیفِ من به این یک آبله دل چون نفس عمریست می‌لنگم دهد منشورِ شهرت نام را نقشِ نگین پر پرواز گردد گر در آید پای در سنگم
"پندانه" گناه باده پرستان به توبه نزدیک است خدا پناه دهد از غرورِ هُشياران !
دور کنید مرا ، از آن عقلی که گریستن نمی داند و آن فلسفه ای که خندیدن نمی شناسد و آن غروری که در برابر کودکان سر خم نمی کند . خلیل جبران
هوالعزیز💐 فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز پیاله بر کفنم بند تا سحرگه حشر به می ز دل ببرم هول روز رستاخیز فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی که جز ولای توام نیست هیچ دست آویز حضرت حافظ👌 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 درودها بر صاحبدلان خرداندیش عشق به انسانیت سرلوحه وجود سبزتان عاقبی سبز و خوش داشته باشید ... عصربخیر🌱✋
نامه ام را می بری قاصد زبانی هم بگو... نامه را آهسته بگشا ! دل در آن پیچیده است ؟
 «فضیلت؛ خود پاداشِ خویش است» گل گفت:تصور کرده‌ای من می‌شکفم تا دیده‌شوم؟ من برای خودم می‌شکفم نه برای دیگران، چون شکوفایی خرسندم می‌کند. سرچشمه‌ی شادی من در وجود خودم و در شکوفایی‌ام است. ما غیر از این چه داریم؟ غیر از لحظات اعجاب‌آور و مقدس حاصل میان بودن، خودآگاهی و شکفتن؟ اگر قرار است چیزی شایسته‌ی احترام و تقدس باشد باید همین باشد ... "موهبت گرانبهای هستی ناب." اروین د. یالوم
این کـه بدانى در راه درستی هستی یک چیز است و این که فکر کنى راه درست فقط همین است یک چیز دیگر! ما هرگز نمى‌توانیم درباره‌ى "زندگى دیگران" قضاوت کنیم، هرکس رنج‌ها و چشم پوشی ‌هاى خودش را دارد!  
خاطراتت ز آنسوی آفاق ، آوازم دهند تا در آبی های دور از دست پروازم دهند رفته ام زین پیش و خواهم رفت زین پس بازهم با صدای عشق از هر سو که آوازم دهند آنچه را با چشم گفتم با تو ، خواهم گفت نیز با زبان گر شرم و شک یارای ابرازم دهند شام آخر را نخواهم باخت همراهش اگر لذت صبح نخستین را دمی بازم دهند تا سرانجام است امید سر آغازم به جای گر چه هم بیم سرانجام ، از سرآغازم دهند یک دریچه از نیازی مشترک خواهم گشود با تو وقتی مشترک دیواری از رازم دهند در قفس آزاد ،‌زیباتر که در آفاق اسیر گو در بازم بگیرند و پر بازم دهند
خاک ره تو حاضر و بازار سرمه گرم ؟‌ رفتم که چشم سرمه فروشان درآورم
"لا تَخافا إِنَّنِي مَعَكُما أَسْمَعُ وَ أَرى‌" نترسيد، همانا من با شما هستم (و همه چيز را) مى‌شنوم و مى‌بينم. طه/۴۶ https://eitaa.com/TAMASHAGAH
جان ِجانان ِمن! صبر می کنم و با آرامش می پذيرم كه بعضى از چيزها با ترتيبى متفاوت از آن چه در ذهنِ من است اتفاق بیفتد.... می دانم یادگیری نادیده گرفتنِ خیلی از چیزها، یکی از بزرگترین راه ها به سمت داشتن آرامشِ درون است. این به معنی تسلیم شدن نیست بلکه پذیرش چیزهایی ست که من نمی توانم تغییرشان دهم ،صبر و پذیرش برایم فصل عبور از سختی و پرواز را می آموزد.... سپاسگزارم ای عشق! سپاسگزارم🙏 https://eitaa.com/TAMASHAGAH