eitaa logo
تماشاگه راز
279 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6028218880357304887.mp3
11.78M
‍ ❤️‍🔥🕊   کجاست بارشی از ابرِ مهربانِ صدایت؟  که تشنه‌مانده دلم در هوای زمزمه‌هایت  به قصّه تو هم امشب، درونِ بستر سینه  هوای خواب ندارد دلی که کرده هوایت تهی‌ست دستم، اگرنه برای‌هدیه‌به‌عشقت چه جای جسم و جوانی؟! که جان من به فدایت چگونه‌می‌طلبی‌هوشیاری‌از منِ‌سرمست؟ که‌رفته‌ایم ز خود پیشِ‌چشمِ هوش‌ربایت  هزار عاشق دیوانه در من است که هرگز  به هیچ بند و فسونی نمی‌کنند رهایت دل است جای تو تنها و جز خیال تو کس نیست اگر هر آینه‌، غیر از تویی نشست به جایت هنوز دوست نمی‌دارمت مگر به تمامی که‌عشق را همه‌جان‌دادن‌است‌اوج و نهایت                     هوای روی تو دارم نمی‌گذارندم مگر به کوی تو این ابرها ببارندم چه باک اگر به دل بی‌غمان نبردم راه غم شکسته‌دلانم که می‌گسارندم 🎙 @TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر آن چیزی که تو گویی که آنید به بالاتر نگر بالای آنیم تو آبی لیک گردابی و محبوس درآ در ما که ما سیل روانیم @TAMASHAGAH
هر چند زندگی همه اش با دعا گذشت عمر من و تو باز هم از هم جدا گذشت گفتی هو البصیر که هی خود خوری کنم یعنی خدا ندید که بر ما چه ها گذشت؟ چشمم به راه معجزه ای از خدا نبود از رود نیل می شد اگر با شنا گذشت می خواستم نفس بکشم در هوای تو دیدی چقدر زندگی ام بی هوا گذشت؟ خواهم گذشت من هم از این عشق عاقبت قارون اگر به پند کسی از طلا گذشت حافظ ندید خوشتر اگر از صدای عشق بر ما که در سکوت و بدون صدا گذشت بنشین کنار من دم آخر، فقط مرا قدری بغل بگیر که کار از دوا گذشت محمد رفیعی @TAMASHAGAH
تماشاگه راز
هر چند زندگی همه اش با دعا گذشت عمر من و تو باز هم از هم جدا گذشت گفتی هو البصیر که هی خود خوری کنم
هوالبصیر 🌱 صبرتلخ است ولیکن برشیرین دارد در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع شب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع روز و شب خوابم نمی‌آید به چشم غم پرست بس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمع رشته صبرم به مقراض غمت ببریده شد همچنان در آتش مهر تو سوزانم چو شمع گر کمیت اشک گلگونم نبودی گرم رو کی شدی روشن به گیتی راز پنهانم چو شمع در میان آب و آتش همچنان سرگرم توست این دل زار نزار اشک بارانم چو شمع در شب هجران مرا پروانه وصلی فرست ور نه از دردت جهانی را بسوزانم چو شمع بی جمال عالم آرای تو روزم چون شب است با کمال عشق تو در عین نقصانم چو شمع کوه صبرم نرم شد چون موم در دست غمت تا در آب و آتش عشقت گدازانم چو شمع همچو صبحم یک نفس باقیست با دیدار تو چهره بنما دلبرا تا جان برافشانم چو شمع سرفرازم کن شبی از وصل خود‌ ای نازنین تا منور گردد از دیدارت ایوانم چو شمع‌ آتش مهر تو را حافظ عجب در سر گرفت آتش دل کی به آب دیده بنشانم چو شمع 🍃🍃🍃🍃
صورت نبندد ای صنم، بی زلف تو آرام دل دل فتنه شد بر زلف تو، ای فتنهٔ ایام دل ای جان من مولای تو، دل غرقهٔ دریای تو دیری است تا سودای تو، بگرفت هفت اندام دل تا جان به عشقت بنده شد، زین بندگی تابنده شد تا دل ز نامت زنده شد، پر شد دو عالم نام دل @TAMASHAGAH
به دست من افتد فراق را بکُشم... فریاد که جگر مشتاقان در آتش اشتیاق تو بریان شد، و درون جان عاشقان از درد افتراق تو پر خون شد. آه ! که از برگ‌ریزان خزان به نوبهاران رَزان رسیدیم، و گل‌های وصال یار ما در جویبار ما شکفته نشد. @TAMASHAGAH
4_6050957631223239411.mp3
6.44M
شمع روشن شد و پروانه در آتش گُل کرد می توان سوخت اگر... امر بفرماید عشق ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🕊❤️‍🔥 @TAMASHAGAH
🕊❤️‍🔥 بود عمری به دلم با تو که تنها بِنِشینم کامم اکنون که برآمد بنشین تا بنشینم پاک و رسوا همه را عشق به یک‌شعله بسوزد تو که پاکی بِنِشین تا منِ رسوا بنشینم بی‌ادب نیستم اما پی یک عمر صبوری با تو امشب نتوانم که شکیبا بنشینم شمع را شاهد احوال من و خویش مگردان خلوتی خواسته‌ام با تو که تنها بنشینم من و دامان دگر از پی دامان تو؟ حاشا! نه گیاهم که به هر دامن صحرا بنشینم آن غبارم که گرَم از سر دامن نفشانی برنخیزم همه‌ی عمر و همین‌جا بنشینم ساغرم! دُورزنان پیش لبت آمدم امشب دستگیری کن و مگذار که از پا بنشینم @TAMASHAGAH
جان جانان من! تمام راه هایی که رفتم و به مقصد رسیدم ،کار تو بود. به شب سلاااام✋ @TAMASHAGAH
هوالباری🍃✨
"وَ لَيْسَ لِي أَنْ أَحْمِلَكُمْ عَلَى مَا تَكْرَهُونَ" و من نمى‌توانم شما را به راهى كه دوست نداريد اجبار كنم. خطبه/۲۰۸ @TAMASHAGAH
و گفت : محبت آن بوَد که خویش را جمله به محبوب خویش بخشی و تو را هیچ باز نماند از تو! الاولیاءعطار شیخ علی رودباری @TAMASHAGAH
جان‌ جانان من! بهترین و زیباترین نعمتی که به من داده ای خودت هستی! به اندازه ی گستردگی و عظمت ات دوستت دارم . سپاسگزارم ای عشق سپاسگزارم🙏 @TAMASHAGAH
🍃🌼 تمامِ عشق تقدیم کسانی که از شدتِ خوب بودنشان احساس کردیم خداوند دوستمان دارد . سلااااام به آنانی که تمام نمی شوند💐✋ @TAMASHAGAH
به حسن و خُلق و وفا کس به یارِ ما نرسد تو را در این سخن انکارِ کارِ ما نرسد اگر چه حُسن فروشان به جلوه آمده‌اند کسی به حُسن و ملاحت به یارِ ما نرسد به حق صحبت دیرین که هیچ محرمِ راز به یارِ یک جهتِ حق گزارِ ما نرسد هزار نقش برآید ز کِلکِ صُنع و یکی به دلپذیری نقشِ نگارِ ما نرسد هزار نقد به بازارِ کائنات آرند یکی به سکهٔ صاحب عیارِ ما نرسد دریغ قافله عمر کان چنان رفتند که گَردشان به هوایِ دیارِ ما نرسد دلا ز رنجِ حسودان مرنج و واثق باش که بد به خاطرِ امیدوارِ ما نرسد چنان بِزی که اگر خاکِ ره شوی کس را غبارِ خاطری از رهگذارِ ما نرسد بسوخت و ترسم که شرحِ قصه او به سمعِ پادشهِ کامگارِ ما نرسد  @TAMASHAGAH
چون به ترازوی عشق هر دو برابر شدیم مهر تو کم می‌شود عشق من افزون چراست ؟! @TAMASHAGAH
من مالک ملک لامکانی شده‌ام من عارف گنج زرکانی شده‌ام تا از صدف تن گهر دل سوزد در عالم جان بحر معانی شده‌ام جان دوستی در اندرون خودخدمتی پیوسته است         هیچ            جز               در                    پیوست                        نیست... جان @TAMASHAGAH
در گفتن ذکر حق زبان از همه به طاعت که به شب کنی نهان از همه به خواهی ز پل صراط آسان گذری نان ده به جهانیان که نان از همه به    ابوالخیر @TAMASHAGAH
نترسید روشن باشید ، رویا ببینید دوست بدارید ، به خانه برگردید. من شاعرم من شما را در اسم قشنگ آفتاب غسل خواهم داد... @TAMASHAGAH
تو کی بشنوی ناله‌یِ دادخواه؟ به کیوان‌ بَرت کلّه‌یِ خوابگاه چنان خُسب کاید فغانت به گوش اگر دادخواهی برآرَد خروش که نالد ز ظالم که در دور ِ تو ست که هر جور کاو می‌کند، جور ِ توست نه سگ دامن ِ کاروانی درید که دهقان ِ نادان؛ که سگ پرورید دلیر آمدی سعدیا در سخن! چو تیغت به دست است، فتحی بکُن بگو آن‌چه دانی! که حق گفته به! - نه رشوت‌ستانی و نه عشوه‌ده- طمع بند و دفتر زِ حکمت بشوی، طمع بگسل و هرچه دانی بگوی سعدی🍃 @TAMASHAGAH