eitaa logo
تماشاگه راز
281 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر کجا وقت خوش افتاد همانجاست بهشت🌸 کسی که بهشت را در زمین نیافته است در آسمان نیز نخواهد یافت. خانه ی خدا نزدیک ماست، و تنها اثاث آن ، عشق است. بستر عشق به خدا، خدمت به مخلوق است. و همان بهشت واقعی است @TAMASHAGAH
6.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥️ می‌توانید یک مصرعِ حافظ را یک عمر زندگی کنید: تابِ بنفشه می‌دهد، طُرّهٔ مُشک‌سایِ تو پردهٔ غُنچه می‌درَد، خندهٔ دلگشایِ تو تحلیل @TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️‍🔥🕊 هوالعزیز عشق، جنونِ الهی است که نُفوس قدسی و ارواح عالی بدان مبتلا می‌شوند و علاجش جز فنا و مستغرق شدن در معشوق و بقا یافتن به شهودِ وصال       نخواهد بود افلاطون حکمت الهی @TAMASHAGAH
4_5796206993295278791.mp3
7.73M
❤️‍🔥🕊 هر دمی چون نی، از دل نالان، شکوه‌ها دارم روی دل هر شب، تا سحرگاهان، با خدا دارم… @TAMASHAGAH
‍ ‍ 💫 حکایت شیخ بایزید و آن قلّاش که او را حدّ می‌زدند:    بایزید از بازار صرافان می‌گذشت، مردی قلّاش(عیار،رند خراباتی،پاکباز) را آنجا حدّ می‌زدند و او دم نمی‌زد     و با هر تازیانه‌ای می‌خندید. بایزید تا آخر کار آنجا ماند تا حدّ آن قلّاش تمام شد و در حالی که خون از تن او   جاری بود،پیش رفت و پرسید: راستی چگونه بود ناله نمی‌کردی و               می خندیدی؟ گفت:ای شیخ!معشوق من در آن کنار      ایستاده بود و نظاره می‌کرد       و من به او می‌نگریستم و از درد آگاه نبودم و هیچ نمی‌فهمیدم.    چنین گفت آن زمان قلّاش مهجور    که بود ای شیخ معشوق من از دور          ستاده بود جایی بر کناره        نبودش هیچ‌کاری جز نظاره    چو من می‌دیدمش استاده در راه         نبودم آن زمان از درد آگاه       ستاده بهرِ من معشوق بر پای     چگونه من نباشم پای بر جای...؟!    @TAMASHAGAH
17.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️‍🔥🕊 مرا عاشقی شیدا فارغ از دنیا تو کردی... 📻 @TAMASHAGAH
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🍃🌹 نورِ دلِ ما رویِ خوشِ تو بال و پرِ ما خویِ خوشِ تو عید و عرفه خندیدنِ تو مُشک و گُل ما بویِ خوشِ تو ای طالعِ ما قرصِ مهِ تو! سایه‌گهِ ما مویِ خوشِ تو سجده‌گهِ ما خاکِ درِ تو جولانگهِ ما کویِ خوشِ تو دل می‌نرود سویِ دگران چون رفته بُود سویِ خوشِ تو ای مستیِ ما از هستیِ تو غوطه‌گهِ ما جویِ خوش تو سر می‌نهم و چون سر ننهد چوگانِ تو را گویِ خوش تو... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🍃🌹 @TAMASHAGAH
🕊 چون به اِحرامگاهِ دل رسیدی، به آب اِنابت غسلی بکن و از لباس کِسوت بشریّت، مجرّد شو، و احرام عبودیّت دربند، و لبیک عاشقانه بزن، و به عرفاتِ معرفت درآی، و قدم در حرم حریمِ قرب ما نِه مرصاد العباد شیخ نجم‌ الدین رازی @TAMASHAGAH
🔅 پس در عرفات گفت: «یا دلیل المتحیّرین» ! پادشاها... عزیزا.... پاکت دانم؛ پاکت گویم؛ از همه تسبیحِ مسبّحان و از همه تهلیل مهلّلان و از همه پندارِ صاحب‌پنداران و گفت: الهی! تو می‌دانی که عاجزم از مواضعِ شکر تو ذکر حسین منصور حلاج تذکرة‌الاولیاء عطّار نیشابوری @TAMASHAGAH