eitaa logo
تماشاگه راز
282 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
در کوچه_های_کاهگلی_یزد ای با من و پنهان چو دل از دل سلامت می کنم تو کعبه‌ای هر جا روم قصد مقامت می کنم جان @TAMASHAGAH
آتش عشق میپزاند ما را من لبان خويش را با آتشي مقدس تطهير کردم تا از عشق سخن بگويم اما وقتي دهان گشودم زبانم بند آمده بود . پيش از آن که عشق را بشناسم عادت داشتم نغمه هاي عاشقانه سر دهم اما شناختن را که آموختم کلمات در دهانم ماسيد و نوا هاي سينه ام در سکوتي ژرف فرو افتادند . خلیل جبران @TAMASHAGAH
مرا گویی که رایی من چه دانم چنین مجنون چرایی من چه دانم مرا گویی بدین زاری که هستی به عشقم چون برآیی من چه دانم منم در موج دریاهای عشقت مرا گویی کجایی من چه دانم مرا گویی به قربانگاه جان‌ها نمی‌ترسی که آیی من چه دانم مرا گویی اگر کشته خدایی چه داری از خدایی من چه دانم مرا گویی چه می جویی دگر تو ورای روشنایی من چه دانم مرا گویی تو را با این قفس چیست اگر مرغ هوایی من چه دانم مرا راه صوابی بود گم شد ار آن ترک ختایی من چه دانم بلا را از خوشی نشناسم ایرا به غایت خوش بلایی من چه دانم شبی بربود ناگه شمس تبریز ز من یکتا دو تایی من چه دانم   جان @TAMASHAGAH
ذات تو ز عیب ها جدا دانستم موصوف به مغز کبریا دانستم من دل چه کنم چونکه به تحقیق و یقین خود را چو شناختم تو را دانستم @TAMASHAGAH
ور به تیغ ام بزنی با تو مرا خصمی نیست خصم آن ام که میان من و تیغ ات سپر است جان @TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما با آدم بد مشکلی نداریم . درِ میخانه ببستند خدایا مپسند که درِ خانهٔ تزویر و ریا بگشایند… @TAMASHAGAH
جمله بی قراری ات از طلب قرار تو است عاشـــــق بیقرار شــو تا که قـــــرار آیدت جمله نامرادیات از طلب مـــــراد تو است عاشـــــق نامرادشـــــو تا که مـــراد آیدت @TAMASHAGAH
🔅ذکر، زدایندهٔ خیالات پریشان: مولانا در بیان فایدهٔ ذکر تمثیلی بسیار بدیع و پرمغز دارد به نام عور و زنبور بدین مضمون که شخصی برهنه با هجوم زنبوران رو به رو می‌شود او برای آن که به نیش زنبوران گرفتار نیاید خود را درون برکهٔ آبی فرو می‌برد. تا وقتی که زیر آب است از گزند زنبوران در امان است اما همین که از آب بیرون می‌آید با هجوم انبوه زنبوران روبه‌رو می‌گردد. در این تمثیل می‌گوید: آدمی در معرض هجوم خیالات یاوه و اوهام آزاردهنده است.او برای رهایی از این وضعیت باید به برکهٔ ذکر خدا درآید.بنابراین مولانا مسأله استغراقِ ذاکر در ذکر خدا را این‌گونه بیان می‌دارد: آن‌چنان که عور اندر آب جَست تا در آب از زخمِ زنبوران برَست می‌کند زنبور بر بالا طواف چون برآرد سر، ندارندش معاف آب، ذکر حقّ و زنبور این زمان هست یاد آن فلانه وآن فلان دَم بخور در آبِ ذکر و صبر کن تا رهی از فکر و وسواسِ کهن بعد از آن تو طبعِ آن آبِ صفا خود بگیری جملگی سر تا به پا آنچنان کز آب آن زنبورِ شرّ می‌گریزد، از تو هم گیرد حذر (شرح موضوعی مثنوی معنوی) ✍ @TAMASHAGAH
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🕊❤️‍🔥 راهِ خداپرستی ازین دل‌شکستگی‌ست اقلیمِ خودپرستی از آن راه دیگر است ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🕊❤️‍🔥              @TAMASHAGAH
💫🕊 عابدان، جزایِ طاعت خواهند و بازرگانان، بهای بضاعت منِ بنده امید آورده‌ام نه طاعت، و به دریوزه آمده‌ام نه به تجارت @TAMASHAGAH