«اگر بعضی از مردم این حقیقت را فهم نمیکنند، مرا چه باک؟!
برای ایشان بهتر آن است که تو را بیابند بدون آنکه پاسخ سؤال خویش را دریافت کنند، تا آن که پاسخی دریافت کنند، اما تو را نیابند.»
#اعترافاتِ قدّیس آگوستین، ترجمهٔ سایه میثمی، ص۵۴، دفتر پژوهش و نشر سهروردی)
یادآور شعرِ سعدی است:
«علمی که ره به حق ننماید جهالت است».
آخر چه سود از انبوه آموختهها، اگر راهی به دیداری نباشد.
اگر به لمس تماشایی نینجامد.
شاعر معاصر میگفت: «آغاز و ختمِ ماجرا، لمسِ تماشای تو بود».
و باقی هیچ!
خودت را نشان بده، لحظهای حتی، و داناییام را بسِتان.
و مولانا که به قلب این معنا راه یافته بود، میگفت:
ور تو افلاطون و لقمانی به عِلم
من به یک دیدارْ نادانَت کنم
#صدیق قطبی
@TAMASHAGAH