🌼✨🌼✨🌼
هر که در عاشقی قدم نزده است
بر دل از خونِ دیده نم نزده است
او چه داند که چیست حالتِ عشق
که بر او عشق، تیرِ غم نزده است
آتشِ عشقِ دوست در شب و روز
بجز اندر دلم، عَلَم نزده است
یا رب این عشق چیست در پس و پیش
هیچ عاشق درِ حرم نزده است
آه از آن سوختهدلِ بریان
کو به جز در هوات دَم نزده است
روزِ شادیش کَس ندید و چه روز
بادِ شادی قفاش هم نزده است
شادمان آن دل از هوای بتی
که بر او درد و غم، رقم نزده است
#خاقانی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
چون به سوی کعبه نماز میباید کرد،
فرض کن،
آفاقِ عالم جمله جمع شدند
گرد کعبه حلقه کردند و سجود کردند.
چون کعبه را از میان حلقه بگیری،
نه سجود هر یکی سوی همدگر باشد؟!!
دل خود را سجود کردهاند....
#شمس_تبریزی🍃
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
به کوی لاله رخان هر که عشقباز آید
امید نیست که دیگر به عقل بازآید
کبوتری که دگر آشیان نخواهد دید
قضا همیبردش تا به چنگ باز آید
ندانم ابروی شوخت چگونه محرابیست
که گر ببیند زندیق در نماز آید
بزرگوار مقامی و نیکبخت کسی
که هر دم از در او چون تویی فراز آید
به جای خاک قدم بر دو چشم #سعدی نه
که هر که چون تو گرامی بود به ناز آید
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
تماشاگه راز
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
الهی بر همه دانای رازی
بفضل خود ز جمله بینیازی
الهی جز درت جایی نداریم
کجا تازیم چون پایی نداریم
الهی من کیم اینجا، گدایی
میان دوستانت آشنایی
الهی این گدا بس ناتوانست
بدرگاه تو مشتی استخوانست
الهی جان عطّارست حیران
عجب در آتش مهر تو سوزان
دلم خون شد ز مشتاقی تو دانی
مرا فانی کن و باقی تو دانی
فنای ما بقای تست آخر
توئی بر جزو و کل پیوسته ناظر
تو باشی من نباشم جاودانی
نمانم من در آخر هم تو مانی
#عطار
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
هوالعزیز💐
زبان خامه ندارد سر بیان فراق
وگرنه شرح دهم با تو داستان فراق
دریغ مدت عمرم که بر امید وصال
به سر رسید و نیامد به سر زمان فراق
سری که بر سر گردون به فخر میسودم
به راستان که نهادم بر آستان فراق
چگونه باز کنم بال در هوای وصال
که ریخت مرغ دلم پر در آشیان فراق
کنون چه چاره که در بحر غم به گردابی
فتاد زورق صبرم ز بادبان فراق
بسی نماند که کشتی عمر غرقه شود
ز موج شوق تو در بحر بیکران فراق
اگر به دست من افتد فراق را بکشم
که روز هجر سیه باد و خان و مان فراق
رفیق خیل خیالیم و همنشین شکیب
قرین آتش هجران و هم قران فراق
چگونه دعوی وصلت کنم به جان که شدهست
تنم وکیل قضا و دلم ضمان فراق
ز سوز شوق دلم شد کباب دور از یار
مدام خون جگر میخورم ز خوان فراق
فلک چو دید سرم را اسیر چنبر عشق
ببست گردن صبرم به ریسمان فراق
به پای شوق گر این ره به سر شدی حافظ
به دست هجر ندادی کسی عنان فراق
#حافظ🔆
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
💚☘️💚☘️💚
ای از دل و جان لطیفتر قالب تو
بسیار رهست از شکر تا لب تو
عمریست که آفتاب و مه میگردند
روزان و شبان در آرزوی شب تو
حضرت عشق مولانا
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
💚☘️💚☘️💚
بر یاد لبت لعل نگین می بوسم
آنم چو بدست نیست این می بوسم
دستم چو بر آسمان تو می نرسد
می آرم سجده و زمین می بوسم...
حضرت عشق مولانا
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
هرکه با پاکدلان صبح و مسایی دارد
دلش از پرتو اسرار صفایی دارد
زهد با نیت پاک است نه با جامه پاک
ای بس آلوده که پاکیزه ردایی دارد...
گرگ نزدیک چراگاه و شبان رفته به خواب
بره دور از رمه و عزم چرایی دارد
بانو پروین اعتصامی
🌼🍃🌼🍃🌼
درود و سلام ياران جان اگاه
عصرتان خوش
همواره دلتان شادو
لبتان خندان باد ...🌹
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
اگر می شد صدا را دید
چه گل هایی
چه گل هایی
که از باغ صدای تو
به هر آواز می شد چید
اگر می شد صدا را دید...
شفیعی کدکنی
☘☘☘
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
💚☘️💚
گَر شدی عَطشانِ بَحر معنوی
فُرجهیی کُن در جزیرهیْ مثنوی
فُرجه کُن چندان که اندر هر نَفَس
مثنوی را معنوی بینیّ و بس
مثنوی
حضرت عشق مولانا
اگر در وجود تو عطش معنویت وجود دارد، مدتی را در جزیره مثنوی توقف کن تا ببینی که در هر نفسی که می کشی، مثنوی سرتاسر معنوی است.....
https://eitaa.com/TAMASHAGAH