4.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
و در مناجات یک شب میگفت :
یا رب... !
دلم حاضر کن،
یا نماز بی دل بپذیر
رابعه عدویه
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
"هوالغنی"
ای صاحب دل ؛
عرش الهیت را مفتوح بر جان بفرما و جان را ...
جز بر آستان مبارکت میفزا ...
کریما ؛ چشمان ما را بر کرامت انسان ها بگشا و بگذار چون تو آنان را بنگریم و چون تو بر آنان مهر ورزیم ...
ما مسکینان سرای فیض و فضل توایم برما منت نما و ...
بارقه ای از نگاهت را نوازشگر دل و جانمان فرما
آمین🙏
درها به طنینهای تو واکردم
هر تکه را جایی افکندم
پُر کردم هستی ز نگاه
بر لب مردابی پاره لبخند تو بر روی لجن دیدم رفتم به نماز
در بنِ خاری یاد تو پنهان بود برچیدم پاشیدم به جهان
بر سیم درختان زدم آهنگ ز خود روییدن و به خود گستردن
و شیاریدم شب یک دست نیایش افشاندم دانه راز
و شکستم آویز فریب
و دویدم تاهیچ و دویدم تاچهره مرگ تا هسته هوش
و فتادم بر صخره درد از شبنم دیدار تو تر شد انگشتم، لرزیدم
وزشی میرفت از دامنهای گامی همره او رفتم
ته تاریکی تکه خورشیدی دیدم خوردم وز خود رفتم و رها بودم...
#سهراب_سپهری
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
4_5863754906032146405.mp3
زمان:
حجم:
299.5K
حافظ غزل شماره 63 خوانش موسوی گرمارودی
🌼هوالمحبوب🌼
روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست
در غنچهای هنوز و صدت عندلیب هست
گر آمدم به کوی تو چندان غریب نیست
چون من در آن دیار هزاران غریب هست
هر چند دورم از تو که دور از تو کس مباد
لیکن امید وصل توام عنقریب هست
در عشق خانقاه و خرابات فرق نیست
هر جا که هست پرتو روی حبیب هست
آن جا که کار صومعه را جلوه میدهند
ناقوس دیر راهب و نام صلیب هست
عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد
ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست
فریاد #حافظ این همه آخر به هرزه نیست
هم قصهای غریب و حدیثی عجیب هست
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
نگاه مرد مسافر به روی زمین افتاد
چه سیب های قشنگی !
حیات نشئه ی تنهایی است.
و میزبان پرسید:
قشنگ یعنی چه؟
- قشنگ یعنی تعبیر عاشقانه اشکال
و عشق ، تنها عشق
ترا به گرمی یک سیب می کند مانوس.
و عشق ، تنها عشق
مرا به وسعت اندوه زندگی ها برد ،
مرا رساند به امکان یک پرنده شدن.
- و نوشداری اندوه؟
- صدای خالص اکسیر می دهد این نوش.
و حال ، شب شده بود.
چراغ روشن بود.
و چای می خوردند.
- چرا گرفته دلت، مثل آنکه تنهایی.
- چقدر هم تنها!
- خیال می کنم
دچار آن رگ پنهان رنگ ها هستی.
- دچار یعنی
- عاشق.
- و فکر کن که چه تنهاست
اگر ماهی کوچک ، دچار آبی دریای بیکران باشد.
- چه فکر نازک غمناکی !
- و غم تبسم پوشیده نگاه گیاه است.
و غم اشاره محوی به رد وحدت اشیاست.
- خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند
و دست منبسط نور روی شانه آنهاست.
- نه ، وصل ممکن نیست ،
همیشه فاصله ای هست .
اگر چه منحنی آب بالش خوبی است.
برای خواب دل آویز و ترد نیلوفر،
همیشه فاصله ای هست.
دچار باید بود
و گرنه زمزمه حیات میان دو حرف
حرام خواهد شد.
و عشق
سفر به روشنی اهتراز خلوت اشیاست.
و عشق
صدای فاصله هاست.
صدای فاصله هایی که
- غرق ابهامند
- نه ،
صدای فاصله هایی که مثل نقره تمیزند
و با شنیدن یک هیچ می شوند کدر.
همیشه عاشق تنهاست.
و دست عاشق در دست ترد ثانیه هاست.
#سهراب سپهری
مسافر
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
9.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼
در انتظار تو
چشمم سپید گشت و غمی نیست
اگر قبول تو افتد فدای چشم سیاهت
استاد شهریار
1.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹
الهی...
هرگز گلی را نبوییدم
مگر این که اشتیاق تو را
در من فزونی داد
ای امید من
درد من و دوای من در دست توست
کاش می شد که
جرعه ای باده از لبان تو بنوشم
شیخ عبدالصمد عاملی
(پدر شیخ بهایی)
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
⭐️
سعدی در رسالهی راجع به عشق و عقل
نشان میدهد که :
عقل با همهی فضیلت که دارد
نه راه، بلکه چراغ است
و شخص اگر چه چراغ دارد
تا نرود به مقصد نمیرسد.
آلت معرفت هم البته عقل است
اما عقل در طریق معرفت
به حیرت منتهی میشود
و آنجا که عقل در میماند
راه به عشق طی میشود
اما آن حال ورای بیان است
از آنکه وجد و مکاشفه است
و به گفتار و خبر در نمیگنجد...
#جستجو_در_تصوف_ایران
#دکتر_عبدالحسین_زرینکوب
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
تماشاگه راز
⭐️ سعدی در رسالهی راجع به عشق و عقل نشان میدهد که : عقل با همهی فضیلت که دارد نه راه، بلکه
⭐️
شمس تبریز معتقد بود که
حکمت سه گونه است:
گفتار، کردار و دیدار.
حکمت گفتار عالمان راست،
حکمت کردار عابدان راست
و حکمت دیدار عارفان را.
وی بحث و نظر را هر چند که
در اثبات وجود خدا باشد
کاری بیحاصل مییافت و
آنها را که به مسائل
کلام و عقاید اشتغال داشتند
به باد استهزا میگرفت.
در تعلیم خود او آنچه تازگی داشت
و یا لااقل در زندگی و اندیشهی
یک ملای محقق اهل بحث و نظر که
خود را تسلیم ارشاد و تعلیم او کرده بود
بیسابقه به نظر میرسید
توجه خاصی بود که نسبت به
عشق - عشق عرفانی - اظهار میکرد.
در واقع شمس، انسان کامل را
بیشتر "معشوق" میدید تا "عاشق"
و خود او هم به همین سبب
در نزد مولانا به عنوان "سلطانالمعشوقین"
تلقی میشد که الهام عشق میکرد.
#جستجو_در_تصوف_ایران
#دکتر_عبدالحسین_زرینکوب
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
⭐️
درد و غم را حق پی آن آفرید
تا از آن دو خوشدلی آید پدید
عشق به زندگی،
تحمل هر رنجی را آسان میکند.
عشق به زندگی،
روح اخلاق و فضیلتمداری است،
و هر دردی جز درد زندگی، عین بیدردی
و کمال بیهودهگردی است.
در جهان، از گرگ گرسنه و مار زخمی
آنقدر نباید ترسید که از کسانی که
زندگی را نمیفهمند و قدم زدن در پارک را
و رفیقبازی را و دوستی با حیوانات را
و عشقورزی با طبیعت را و
خندیدن و رقصیدن را و موسیقی را
و نشستن بر روی صندلیهای سینما و تئاتر را.
آنان که جز به نفوذ و اقتدار بیشتر نمیاندیشند
و جز صدای طبل جنگ،
قلب و روحشان را نمینوازد،
هراسانگیزترین جنبندگان روی زمیناند،
حتی اگر پشت مقدسترین
آرمانهای انسانی سنگر بگیرند.
اگر ملتی گرفتار چنین
پشیمنهپوشان عبوسی شد،
جز این راهی ندارد که زندگی و شادی را
پر و بال دهد تا فضا را بر آنان تنگ کند.
عبوس زهد به وجه خمار ننشیند
مرید خرقۀ دردیکشان خوشخویم
📝یادداشت های استاد رضا بابایی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH