دل با تو سفر کرد و تهی ماند کنارم
اکنون چه دهم عرض خود؟ آیینه ندارم
چون شمع در این بزم، پناهی دگرم نیست
جز گردش رنگی که قضا کرد حصارم
هرچند سرشکم همهتن لیک چه حاصل
ابری نشدم تا روم و پیش تو بارم
رحم است به حال من گمکردهحقیقت
آیینهٔ خورشیدم و با سایه دچارم
در انجمن یأس، چه گویم به چه شغلم؟
در کارگه عجز، ندانم به چه کارم
بارم سر خویش است، به دوش که ببندم؟
خارم دل ریش است، ز پای که برآرم؟
دل گفت به این بیکسی، آخِر تو چه چیزی؟
گفتم گلم و دور فکندهست بهارم
ای انجمن ناز! تو خوش باش و طرب کن
من بیدلم و غیر دعا هیچ ندارم
#بیدل_دهلوی
@TAMASHAGAH
میدانم اگر قضاوت نادرستی درمورد کسی بکنم، دنیا تمام تلاشش را میکند تا مرا در شرایط او قرار دهد تا به من ثابت کند، در تاریکی همهٔ ما شبیه یکدیگریم!
کتاب: مردی که میخندد
#ویکتور هوگو
@TAMASHAGAH
تنها انسان عاشق است كه از احوال ديگری باخبر میشود؛ با او همدلی میكند، به درون كشتی ديگری میرود و اگر طنابی سست شده است، آن را محكم میكند و اگر شكستگی پيش آمده است به اصلاح آن میكوشد.
آن كس كه عاشق نيست خبری جز از خويشتن ندارد و یقیناً خويشتن را نيز درست نمیشناسد.
#دکترالهی_قمشهای
@TAMASHAGAH
#پاییز در کوچه_های_کاهگلی_یزد
ای با من و پنهان چو دل از دل سلامت می کنم
تو کعبهای هر جا روم قصد مقامت می کنم
#مولانای جان
@TAMASHAGAH
#این آتش عشق میپزاند ما را
من لبان خويش را با آتشي مقدس
تطهير کردم
تا از عشق سخن بگويم
اما وقتي دهان گشودم
زبانم بند آمده بود .
پيش از آن که عشق را بشناسم
عادت داشتم نغمه هاي عاشقانه سر دهم
اما شناختن را که آموختم
کلمات در دهانم ماسيد
و نوا هاي سينه ام در سکوتي ژرف فرو افتادند .
#جبران خلیل جبران
@TAMASHAGAH
مرا گویی که رایی من چه دانم
چنین مجنون چرایی من چه دانم
مرا گویی بدین زاری که هستی
به عشقم چون برآیی من چه دانم
منم در موج دریاهای عشقت
مرا گویی کجایی من چه دانم
مرا گویی به قربانگاه جانها
نمیترسی که آیی من چه دانم
مرا گویی اگر کشته خدایی
چه داری از خدایی من چه دانم
مرا گویی چه می جویی دگر تو
ورای روشنایی من چه دانم
مرا گویی تو را با این قفس چیست
اگر مرغ هوایی من چه دانم
مرا راه صوابی بود گم شد
ار آن ترک ختایی من چه دانم
بلا را از خوشی نشناسم ایرا
به غایت خوش بلایی من چه دانم
شبی بربود ناگه شمس تبریز
ز من یکتا دو تایی من چه دانم
#مولانای جان
@TAMASHAGAH
ذات تو ز عیب ها جدا دانستم
موصوف به مغز کبریا دانستم
من دل چه کنم چونکه به تحقیق و یقین
خود را چو شناختم تو را دانستم
#مولانای_جان
@TAMASHAGAH
ور به تیغ ام بزنی با تو مرا خصمی نیست
خصم آن ام که میان من و تیغ ات سپر است
#سعدی جان
@TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما با آدم بد مشکلی نداریم .
درِ میخانه ببستند خدایا مپسند
که درِ خانهٔ تزویر و ریا بگشایند…
#حافظ
#اردشیررستمی
@TAMASHAGAH
جمله بی قراری ات از طلب قرار تو است
عاشـــــق بیقرار شــو تا که قـــــرار آیدت
جمله نامرادیات از طلب مـــــراد تو است
عاشـــــق نامرادشـــــو تا که مـــراد آیدت
@TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁
آخرین برگ درخت افتاد
در حیاطِ خلوت پاییز؛
شادیِ شمشاد!
#قیصر_امین_پور
@TAMASHAGAH