ای بانگِ نایِ خوش سَمَر در بانگِ تو طعمِ شِکَر
آید مرا شام و سَحَر از بانگِ تو بوی وفا
بارِ دِگَر آغاز کُن آن پردهها را ساز کُن
بر جمله خوبان ناز کُن ای آفتابِ خوشلِقا
#مولانا
دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
که چنان ز او شدهام بی سر و سامان که مپرس
کس به امید وفا ترک دل و دین مکناد
که چنانم من از این کرده پشیمان که مپرس
به یکی جرعه که آزار کسش در پی نیست
زحمتی میکشم از مردم نادان که مپرس
زاهد از ما به سلامت بگذر کاین می لعل
دل و دین میبرد از دست بدان سان که مپرس
گفتوگوهاست در این راه که جان بگدازد
هر کسی عربدهای این که مبین آن که مپرس
پارسایی و سلامت هوسم بود ولی
شیوهای میکند آن نرگس فتان که مپرس
گفتم از گوی فلک صورت حالی پرسم
گفت آن میکشم اندر خم چوگان که مپرس
گفتمش زلف به خون که شکستی گفتا
#حافظ این قصه دراز است به قرآن که مپرس
4_5830374592006328599.mp3
5.06M
"شکر"
«ای درس عشقت هر شبم تا روز تکرار آمده...»
#حسام الدین سراج
8.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من عاشقی کردم تو عادت، فرق ما این بود
اهل سیاست بودی و اهل هنر بودم
ای کاش آن روزی که گفتی دوستت دارم
یا لال بودی، نه ! زبانم لال! کر بودم...
@TAMASHAGAH