eitaa logo
تماشاگه راز
281 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
به تعبیرِ اقبال لاهوری این عالم همچون میکده است و هر کس را از شرابِ آن بهره‌ای است. اما بهرهٔ هر کس به اندازهٔ خودِ اوست؛ خودی که می‌شناسد. برخی جامِ وجودشان فراخ است و برخی خُرد چندانکه بهرهٔ اندکی از آگاهی نصیب‌شان شده است. اما مهم آن است که به هر کس جامی داده شده و می‌تواند به اندازه‌ای از این میکده شراب بگیرد. آیا همگان از جامِ خویش استفاده می‌کنند؟ این نکته‌ای در خورِ تأمل است. گروهی نیز هستند که حتی جامِ وجودِ خود را فراخ‌تر می‌کنند تا از شرابِ این دنیا که همان علم، معرفت، آگاهی، انسانیّت، اخلاق، معنویات و نعماتِ الهی است بیشتر به دست آورند. آنچه اقبال لاهوری بر آن تأکید می‌کند، آگاهی‌یافتن از وجودِ این جام و بهره‌بردن از شرابِ رایگانی است که با تلاش و توکّل به دست خواهد آمد. 🌼🌼🌼🌼 هست این میکده و دعوتِ عام است اینجا قسمتِ باده به اندازه‌ٔ جام است اینجا اقبال لاهوری💥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃💐 علامه خُجَندی بر خاندان نبی می­‌گریست و من بر وی! بر خاندان نبی چرا گرید؟! یکی که معصوم بود به خدا پیوست. بر او می­‌گرید،اما بر خود نمی­‌گرید! اگر از حال خود واقف بود بر خود می گریست ، بلکه همه قـوم خود را حاضر می‌کرد تا زار زار بگریند بر خود…
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃💐 "آن‌كس كه تو را بى‌تو كند، يارِ تو اوست"...! ؟!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃💐 گِلِه از فِراقِ یاران و جَفای روزگاران نَه طریقِ توست سعدی کَمِ خویش گیر و رَستی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃💐 ای خدا! ای فضل تو حاجت روا با تو یاد هیچکس نبود روا اینقدر ارشاد تو بخشیده ای تا بدین بس عیب ما پوشیده ای قطرهٔ دانش که بخشیدی ز پیش متّصل گردان به دریاهای خویش # مولانای جان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃💐 بر تیر نگاه تو دلم سینه سپر کرد تیر آمد و از این سپر و سینه گذر کرد چشم تو به زیبایی خود شیفته‌تر شد همچون گل نرگس که در آیینه نظر کرد با عشق بگو سر به سر دل نگذارد طفلی دلکم را غم تو دست به سر کرد گفتیم دمی با غم تو راز نهانی عالم همه را شور و شر اشک خبر کرد سوز جگرم سوخته دامان دلم را آهی که کشیدیم در آیینه اثر کرد یک لحظه شدم از دل خود غافل و ناگاه چون رود به دریا زد و چون موج خطر کرد بی‌صبر و شکیبم که همه صبر و شکیبم همراه عزیزان سفر کرده ، سفر کرد باید به میانجی گری یک سر مویت فکری به پریشانی احوال بشر کرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا