هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد
خداش در همه حال از بلا نگه دارد
حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست
که آشنا ، سخن ِ آشنا نگه دارد
دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای
فرشتهات به دو دست دعا نگه دارد
#حافظ
سلاااام یاران ِجان
عصر زیبای پاییزتان دلبرانه
درپناه لطف بیکران حضرت یار دلارام باشید و تندرست💐✋
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
بگذار تا ز شارع میخانه بگذریم
کز بهر جرعهای همه محتاج این دریم
روز نخست چون دم رندی زدیم و عشق
شرط آن بود که جز ره آن شیوه نسپریم
جایی که تخت و مسند جم میرود به باد
گر غم خوریم خوش نبود به که می خوریم
تا بو که دست در کمر او توان زدن
در خون دل نشسته چو یاقوت احمریم
واعظ مکن نصیحت شوریدگان که ما
با خاک کوی دوست به فردوس ننگریم
چون صوفیان به حالت و رقصند مقتدا
ما نیز هم به شعبده دستی برآوریم
از جرعه تو خاک زمین در و لعل یافت
بیچاره ما که پیش تو از خاک کمتریم
#حافظ چو ره به کنگره کاخ وصل نیست
با خاک آستانه این در به سر بریم
هامون🌹
ازصدای سخن عشق ندیدم خوش تر
یادگاری که دراین گنبد دوار بماند
#حافظ
سلاااام یاران جان ، همدلان مهربان
وقت تون بخیر
در پناه عشق الهی باشید💐✋
هوالعزیز💐
صبا ز منزل جانان گذر دریغ مدار
وز او به عاشق بیدل خبر دریغ مدار
به شکر آن که شکفتی به کام بخت ای گل
نسیم وصل ز مرغ سحر دریغ مدار
حریف عشق تو بودم چو ماه نو بودی
کنون که ماه تمامی نظر دریغ مدار
جهان و هر چه در او هست سهل و مختصر است
ز اهل معرفت این مختصر دریغ مدار
کنون که چشمه قند است لعل نوشینت
سخن بگوی و ز طوطی شکر دریغ مدار
مکارم تو به آفاق میبرد شاعر
از او وظیفه و زاد سفر دریغ مدار
چو ذکر خیر طلب میکنی سخن این است
که در بهای سخن سیم و زر دریغ مدار
غبار غم برود حال خوش شود #حافظ
تو آب دیده از این رهگذر دریغ مدار
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
#مسلمانان_مرا وقتی دلی بود
که با وی گفتمی گر مشکلی بود
به گردابی چو میافتادم از غم
به تدبیرش امید ساحلی بود
دلی همدرد و یاری مصلحت بین
که استظهار هر اهل دلی بود
ز من ضایع شد اندر کوی جانان
چه دامنگیر یا رب منزلی بود
هنر بیعیب حرمان نیست لیکن
ز من محرومتر کی سائلی بود
بر این جان پریشان رحمت آرید
که وقتی کاردانی کاملی بود
مرا تا عشق تعلیم سخن کرد
حدیثم نکته هر محفلی بود
مگو دیگر که #حافظ نکتهدان است
که ما دیدیم و محکم جاهلی بود
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🕊هوالعشق
طفیل هستی عشقند آدمی و پری
ارادتی بنما تا سعادتی ببری
بکوش خواجه و از عشق بینصیب مباش
که بنده را نخرد کس به عیب بیهنری
می صبوح و شکرخواب صبحدم تا چند
به عذر نیم شبی کوش و گریه سحری
تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار
که در برابر چشمی و غایب از نظری
هزار جان مقدس بسوخت زین غیرت
که هر صباح و مسا شمع مجلس دگری
ز من به حضرت آصف که میبرد پیغام
که یاد گیر دو مصرع ز من به نظم دری
بیا که وضع جهان را چنان که من دیدم
گر امتحان بکنی می خوری و غم نخوری
کلاه سروریت کج مباد بر سر حسن
که زیب بخت و سزاوار ملک و تاج سری
به بوی زلف و رخت میروند و میآیند
صبا به غالیه سایی و گل به جلوه گری
چو مستعد نظر نیستی وصال مجوی
که جام جم نکند سود وقت بیبصری
دعای گوشه نشینان بلا بگرداند
چرا به گوشه چشمی به ما نمینگری
بیا و سلطنت از ما بخر به مایه حسن
و از این معامله غافل مشو که حیف خوری
طریق عشق طریقی عجب خطرناک است
نعوذبالله اگر ره به مقصدی نبری
به یمن همت #حافظ امید هست که باز
اری اسامر لیلای لیلة القمر
2.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"ازصدای سخن عشق ندیم خوشتر
یادگاری که دراین گنبد دوار نماند"
#حافظ
...
صدای عشق
فقط صدای مادر
او که خیلی شبیه خداست 🕊
"انگشتری سلیمان"
خداوند به حضرت سلیمان یک انگشتری عنایت کرده بود که در روی نگین وزیر آن جملاتی
حک شده بود که همه آن آیات در قرآن کریم
هم آمده است
این انگشتری دارای خواص و آثار متعددی بود و قدرت آن حضرت را در امور مختلف می افزود.
این انگشتری در آثار عرفانی و متون شعری مکرر مورد اشاره و استفاده قرار گرفته است و کنایه از قدرتی است که خداوند قادر به برخی از انسان ها عطا میفرماید اما طبیعی است که این قدرت نباید مورد سوء استفاده قرار گرفته و آن را در جهت هوا و هوس و امیال نفسانی و خواهش های فردی به کار رود.
من آن نگین سلیمان به هیچ نستانم
که گاه گاه در او دست اهریمن باشد
#حافظ
این انگشتر همیشه در دست حضرت بوده
و خواهد بود
ابن عربی این تعبیر را در مورد سالک به کار میبرد میفرماید:
اگر خداوند قدرتی در اختیار سالک قرارداد این قدرت امانت الهی است و امین باید همواره از این قدرت با دقت زیاد مراقبت نمایند و آن را در اختیار هیچ کس قرار ندهد
خواه این فرد از عزیزترین کسان او باشند
تا مبادا مورد سوء استفاده قرار گیرد
جهان درپناه یازده اسم اعظم
#ابن_عربی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌼🍃
🍃هوالعزیز
گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید
گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید
گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز
گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید
گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم
گفتا که شب رو است او از راه دیگر آید
گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد
گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید
گفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزد
گفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر آید
گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت
گفتا تو بندگی کن کو بنده پرور آید
گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد
گفتا مگوی با کس تا وقت آن درآید
گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد
گفتا خموش #حافظ کاین غصه هم سر آید
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌼🍃
این چه استغناست یارب!
وین چه قادر حکمت است
کین همه زخم نهان هست و
مجال آه نیست!
#حافظ
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌼🍃
صبا به تهنیت ِ پیر ِ می فروش آمد
که موسم ِ طرب و عیش و ناز و نوش آمد
هوا مسیح نفس گشت و باد نافه گشای
درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد
تنور ِ لاله چنان برفروخت باد ِ بهار
که غنچه غرق ِ عرق گشت و گُل به جوش آمد
به گوش ِ هوش نیوش از من و به عشرت کوش
که این سخن سَحر از هاتفم به گوش آمد
ز فکر ِ تفرقه بازآی تا شَوی مجموع
به حُکم ِ آن که چو شد اهرمن سروش آمد
ز مرغ ِ صبح ندانم که سوسن ِ آزاد
چه گوش کرد که با ده زبان خموش آمد
چه جای صحبت ِ نامَحرم است مجلس ِ انس
سَر ِ پیاله بپوشان که خرقه پوش آمد
ز خانقاه به میخانه میرود #حافظ
مگر ز مستی ِ زهد ِ ریا به هوش آمد