🔹منت نهادن بر خدا
یکی خری گم کرده بود. سه روز روزه داشت به نیّت آن که خر خود را بیابد.
بعد از سه روز، خر را مرده یافت. رنجید و از سر رنجش روی به آسمان کرد و گفت که: «اگر عوض این سه روز که داشتم شش روز از رمضان نخورم پس من مرد نباشم! از من صرفه خواهی بردن؟»
(فیه ما فیه: مولانا)
این حکایت بیان حال کسانی است که طاعات و عبادات را چون کالایی برای فروش و رفع حوایج خویش به حق عرضه می کنند و بدان بر خدا منت می نهند و بر خلق فخر می فروشند و حال آنکه خداوند به دادن توفیق طاعت بر بندگان منت دارد.
@TAMASHAGAH
تا بداند که شب ما به چه سان می گذرد
غم عشقش ده و عشقش ده و بسیارش ده
@TAMASHAGAH
اوّل به وفا میِ وصالم درداد
چون مست شدم جام جفا را سرداد
پر آب دو دیده و پر از آتش، دل
خاک ره او شدم به بادم برداد
#حضرت_حافظ
🍂🍁
@TAMASHAGAH
6.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چو بشنوی سخنِ اهلِ دل، مگو که خطاست
سخن شناس نهای جان من خطا این جاست
در اندرونِ منِ خسته دل ندانم کیست
که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
از آن به دیرِ مغانم عزیز میدارند
که آتشی که نمیرد همیشه در دلِ ماست
ندای عشق تو دیشب در اندرون دادند
فضایِ سینهٔ حافظ هنوز پر ز صداست
#حضرت_حافظ
@TAMASHAGAH
🍂
من را چه گشته است که بینمت تورا
در هر چهره ای که هست!؟...
چشمم گرفته ای
یا
جهان با تو یکی شده است !؟؟؟
🍁🍁
مَالِي أرَاكَ فِي كلّ الوُجُوه!
أَغزَوتَ عَيني أم غَزتك الأمَاكِن؟
#نزار_قبانی
@TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چنان موافق طبع منی و در دل من
نشستهای که گمان میبرم در آغوشی
#حضرت_سعدی
@TAMASHAGAH
«آن دگر گفت: در کشتی بودم، گوهری چون آفتاب پیدا آمد در روی دریا. یکی نظر کردم در آن گوهر، خواست نور چشمم را ربودن، به دو دست دو چشم را گرفتم...و تماشاها و عجایب دریا میگفت. گفتم: تماشا میروی؟ تماشا میخواهی؟ بیا اندرون من تماشا کن.»
#مقالات_شمس
«من بندهٔ آنم که خموشی داند»
#حضرت_عشق_مولانا
خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است
#حضرت_حافظ
@TAMASHAGAH
9.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دست به دست جز او مینسپارد دلم
زانک طبیب غم این دل بیمارم اوست
#حضرت_عشق_مولانا
@TAMASHAGAH
7.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂
کو همه لطف که در روی تو دیدم همه شب
وان حدیث چو شکر کز تو شنیدم همه شب
گر چه از شمع تو میسوخت چو پروانه دلم
گرد شمع رخ خوب تو پریدم همه شب
شب به پیش رخ چون ماه تو چادر میبست
من چو مه چادر شب میبدریدم همه شب
جان ز ذوق تو چو گربه لب خود میلیسد
من چو طفلان سر انگشت گزیدم همه شب
سینه چون خانه زنبور پر از مشغله بود
کز تو ای کان عسل شهد کشیدم همه شب
دام شب آمد جانهای خلایق بربود
چون دل مرغ در آن دام طپیدم همه شب
آنک جانها چو کبوتر همه در حکم ویند
اندر آن دام مر او را طلبیدم همه شب
#حضرت_عشق_مولانا
@TAMASHAGAH
باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی
#حضرت_عشق_مولانا
🌟مهربانی در گفتار، اعتماد می آفریند
🌟مهربانی در اندیشه، بصیرت می آفریند
🌟مهربانی در بخشش، عشق می آفریند
@TAMASHAGAH