انگشت به لب مانده ام از قاعده ی" عشق "
ما " یار " ندیده تب معشوق کشیدیم !
#صائب تبریزی
@TAMASHAGAH
گرچه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم کش
تا سحرگه ز کنار تو جوان برخیزم..
#حافظ
@TAMASHAGAH
سعدی اگر عاشقی میل وصالت چراست؟
هر که دل دوست جست مصلحت خود نخواست...
#سعدی
@TAMASHAGAH
بهر امتحان ای دوست، گر طلب کنی جان را
آنچنان برافشانم، کز طلب خجل مانی!
#شیخ بهائی
@TAMASHAGAH
هر چه گویی آخری دارد به غیر از حرف عشق
کاین همه گفتند و آخر نیست این افسانه را
#وحشی بافقی
@TAMASHAGAH
ای آنکه به ملک خویش پاینده تویی
وز دامن شب صبح نماینده تویی
کار من بیچاره قوی بسته شده
بگشای خدایا که گشاینده تویی
#ابوسعید ابوالخیر
@TAMASHAGAH
ز عشقت سوختم اي جان کجايي
بماندم بي سر و سامان کجايي
نه جاني و نه غير از جان چه چيزي
نه در جان نه برون از جان کجايي
#عطار
@TAMASHAGAH
ناله را هرچند می خواهم که پنهانی کشم
سینه می گوید که من تنگ آمدم، فریاد کن
#امیر خسرو دهلوی
@TAMASHAGAH
هرگز دلم ز کوی تو جائی دگر نرفت
یکدم خیال روی توام از نظر نرفت
جان رفت و اشتیاق تو از جان بدر نشد
سر رفت و آرزوی تو از سر بدر نرفت
#عبید زاکانی
@TAMASHAGAH
نمازم را قضا کرده تماشا کردنت ای ماه
بماند بین ما این رازها بینی و بین ا...
#حمید رضا برقعی
@TAMASHAGAH
با خود ببر مرا به جهانی که مال ماست
آنجا که رنگ آینه، رنگ خیال ماست
آنجا که آسمانِ بلندش کبوتری است
باغ بهشت و بام ابد زیر بال ماست
خیام کوزه میشکند، مست میشویم
عطار میگزد لب خود را وبال ماست
سعدی حدیث چشم تو را شعر میکند
حافظ مدام درصدد بسط فال ماست
با خود ببر مرا به حوالی دورها
این عالم عبوس و مزخرف محال ماست
باران و باد یاد تو را داد میکشند
پاییز و بیقراری آن شرح حال ماست
هر زخمهای که خورده دل از ابتلا به عشق
شد روزنی به نور و...مسیر کمال ماست
شب ها برس به خواب من و آتشم بزن
رویا هنوز در تب و تاب وصال ماست
#لیلا تبریزیان
@TAMASHAGAH