💠#زندان_الرشید(خاطرات سردار گرجیزاده)
✍به قلم: دکتر مهدی بهداروند
🍁قسمت:179
حدود دو ماهی از ارتحال امام خمینی گذشته بود؛ ولی روزنامه های عراقی همچنان به حوادث ایران در این باره می پرداختند. یک روزه بعد از نماز ظهر و عصر، سروصدای عده ای در سالن زندان بلند شد. هوای گرم زندان ما را کلافه کرده بود. عباس گفت: «على آقا، فکر میکنم مهمان جدیدی برایمان رسیده.» از گوشه پنجره نگاهی به سالن کردم. نگهبان ها هشت نفر را، که از لباسشان معلوم بود از ارتش عراق هستند، به طرف سلولها هل می دادند. یکی از آنها را صدا می زدند: «سید علاء.»
به عباس گفتم: «میشنوی چه می گوید؟»
- بله. میگوید سید علاء.
- خوب، میدانی سید علاء یعنی چه؟
- نه!
- یعنی بچه سید. معلوم نیست شاید منظورشان همان سید عربی است؛ یعنی آقای ایرانی؟
- بابا، تو هم از غیب خبر میدهی. خب معلوم است، سید علاء يعنی علاء از سادات است. اینکه گفتن ندارد.
شب ساعت یازده بود که طبق معمول برای کسب اطلاعات آنها را صدا زدم: «شما کیستید؟» از لهجه ام فهمیدند عراقی نیستم و پرسیدند: «شما اهل کجا هستید؟»
- ایرانی ام.
- چه کاره اید؟
- پاسدار. شما را چرا اینجا آورده اند؟
- حتما جرمی مرتکب شدیم که ما را اینجا آوردند. از جواب سربالای او بدم آمد و دیگر سوالی نکردم. صبح روز بعد، وقتی ساعت ده برای دستشویی ما را بیرون بردند، به سلول آنها که رسیدم، نگاهی به داخل کردم. یک نفر بلافاصله گفت: «سلام علیکم.» جواب سلام او را دادم. حدودا چهل و پنج ساله بود و دشداشه سفید عربی به تن داشت. پرسیدم: اسم شما چیست؟» گفت: « اسم من سید علاء است. دیشب من با شما صحبت می کردم.»
آمدم بگویم تو بودی که حال نداشتی حرف بزنی؛ حرفم را خوردم و چیزی نگفتم. به غیر از او، باقی افراد لباس نظامی بر تن داشتند. تعجب کردم چرا او با لباس عربی است. سید علاء نگاهی کرد و با لهجه غلیظ عربی گفت: «شما ایرانی هستید؟» گفتم: «با اجازه شما بله!»
اشک در چشمان سید علاء جمع شد؛ طوری که نزدیک بود گریه کند. در حالی که دستش را به دیوار سلول گرفته بود، گفت: راستی اینجا شما را کتک می زنند؟ با شما بدرفتاری میکنند؟»
- چطور مگر؟.
- میخواهم بدانم.
- دوران کتک ما تمام شد. اوایل که اسیر شده بودیم و برای پی بردندمان، به اندازه تمام روزهای عمرمان ما را شکنجه کردند، که یادمان نمی رود.
- حالا چطور؟
- الان بد نیست؛ ولی زندان است و محدودیت و مشکلات خاص خودش را دارد.
سید علاء مثل یک پدر از پسرش سؤال می کرد و با ناراحتی سوال بعدی را می پرسید. هر چه پرسید، من دنبال حل این سؤال بودم که آخر این آدم شخصی بین این هفت نفر نظامی چه می کند؟! دوست داشتم سؤالهای او زود تمام شود و جواب سؤال مرا بدهد.
نظامیانی که همراه سید علاء بودند، از دیدنم خوشحال نبودند و گاهی با ناراحتی نگاهم می کردند. حتی راضی نمیشدند با من حرفی بزنند. از یکی شان، که سبیل بلندی داشت و چهارشانه بود، پرسیدم: «چرا شما را اینجا آوردند؟» آنقدر خودخواه و متکبر بود که حتی سرش را بلند نکرد نگاهم کند. من هم سؤال بعدی را نپرسیدم. خوب که به این هفت نفر نگاه کردم، فهمیدم از موضوعی ترسیده اند. ترس از سر و رویشان می بارید. تا آمدم سؤال دیگری بکنم، سید علاء لبش را گاز گرفت و علامت داد سؤال نکن. ولی از سید علاء پرسیدم: «سید، خودت بگو با این لباس عربی بین این ارتشی ها چه میکنی؟»
- حالا وقتش نیست. بعدا می گویم اصل قضیه چیست و چرا ما را دستگیر کرده اند و آورده اند اینجا. وقت زیاد است. برایت مفصل توضیح خواهم داد. حالا بروا
👈ادامه دارد
✔️منبع: کانال حماسه جنوب
🌺🌺🌺
📖#ڪلام_شھید
💐اولاً ؛ فقط بہ خاطر مظلومیتِ
سیـدہ زیـنب بہ سوریہ می روم
دومـاً ؛ اگر بہ سوریـہ بروی قـطعاً
زمینۂ ظهـور امام زمان عج را می بینید
🌹#پاسدار_مدافع_حرم
#شهـید_حسین_مشتاقی
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید حسین
مشتاقی 🌹🍃
🌺🌺🌺
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
🌙🌙اذان به افق تهران☀️☀️
🌙الله اکبر ☀️
🌙الله اکبر☀️
🌙 الله اکبر☀️
🌙 الله اکبر☀️
🌙اشهد ان لا اله الا الله☀️
🌙اشهد ان لا اله الا الله☀️
🌙اشهد ان محمدا رسول الله☀️
🌙اشهد ان محمدا رسول الله☀️
🌙اشهد ان علیا ولی الله☀️
🌙اشهد ان علیا ولی الله☀️
🌙حی علی الصلاه☀️
🌙حی علی الصلاه☀️
🌙حی علی الفلاح☀️
🌙حی علی الفلاح☀️
🌙حی علی خیر العمل☀️
🌙حی علی خیر العمل☀️
🌙الله اکبر ☀️
🌙الله اکبر☀️
🌙لا اله الا الله ☀️
🌙لا اله الا الله☀️
☀️🌙☀️🌙☀️🌙☀️🌙☀️
عَجِلوُابا لصلاة
👋التمــــــــــاس دعــــا
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
💛دعا برای شروع روز 💛
💙بسم الله الرحمن الرحیم💙
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار
🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن
🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن
🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة
💚دعای ایمان💚
💞بسم اللّه الرحمن الرحیـم💞
🌹لااِلهَ اِلَّا اللهُ الموُجُودُ فی کُلِّ زَمانٍ
🌹 لا اِلهَ الا اللهُ المَعبوُدُ فی کُلِّ مَکانٍ
🌹لا اله الا اللهُ المَعروُفُ بِکُلِّ اِحسانٍ
🌹لااِلهَ الااللهُ کُل یَومٍ فی شَأنٍ
🌹لااله الااللهُ اَلاَمانُ اَلاَمانُ اَلاَمانُ مِن زوالِ الایمانِ و مِن شَرِّ الشَّیطانِ یاقَدیمَ الاِحسانِ
یاغَفُورُ یارَحمنُ یارَحیمُ بِرَحمَتِکَ یااَرحَمَ الرّاحِمینَ .🌹
💚دعای چهارحمد💚
💞بسم الله الرحمن الرحیم 💞
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی عَرَّفَنی نَفسَهُ وَ لَم یَترُکنی عُمیانَ القَلب
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَنی مِن اُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّی الله ُ عَلَیهِ وَ آلِه
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَ رِزقی فی یَدِهِ وَ لَم یَجعَلهُ فی اَیدِی النّاس
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی سَتَرَ عُیُوبی عَورَتی وَ لَم یَفضَحنی بَینَ النّاسِ.
🌹دعای برکت روز:
(الحَمدُللّه فالِقِ الإِصباحِ،سُبحانَ رَبِّ المَساءِ وَالصَّباحِ،
اللّهُمَّ صَبِّح آلَ مُحَمَّدٍ بِبَرَکَةٍ وعافِیَةٍ، وسُرورٍ وقُرَّةِ عَینٍ.
اللّهُمَّ إنَّکَ تُنَزِّلُ بِاللَّیل وَالنَّهارِ ما تَشاءُ، فَأَنزِل عَلَیِّ و عَلی أهلِ بَیتی مِن بَرَکَة السَّماواتِ وَالأَرضِ،
رِزقا حَلالاً طَیِّبا واسِعا تُغنینی بِهِ عَن جَمیع
ِ خَلقِک)َ
🌹🌹🌹
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
1_936191787.mp3
4.58M
🌹 دعای زیبای سحر ماه رمضان
🎤 با نوای زیبا و خاطره انگیز مرحوم موسوی قهار
💚 التماس دعا💚
🌹🌹🌹
سلام_امام_زمانم♥️
میدانم که صبحی زیبا
خورشید رویتان میدرخشد
و من شادمانه تر از هر روز
سلام خواهم کرد...
▪️ السلام علیک یا صاحب الزمان
در فراق شما عمری است شب زده ایم ...
عمری است در رویای طلوع سپیده ، در حسرت دیدار آفتاب ، در آرزوی لبخند روشنایی ... لحظه شماری می کنیم ...
ای کاش خداوند شما را برساند و ما را از هجوم همواره ی شب برهاند ...
السَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تُصْبِحُ وَ تُمْسِي
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج 🌹♥️🌹
🌺🌺🌺
✨🍃هر روز در ماه مبارک رمضــان، ثواب روزه مون رو به یه شهید هدیه میدیم
🌷ثواب روزه امروزمون رو هدیه میکنیم به شهید جواد الله کرم☘
#سالروز_شهادت
🍃🌸سلامی به زیبایی لبخند شهدا
🌼🍃صحبتون شهدایی🌼🍃
🌺🌺🌺
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
*یادش بخیر صلوات نامه قدیم مردم ایران*
🔵 صلوات نامه مشهور مردم که در گذشته، کودکان در مکتب خانه ها بعد از فراگیری قرآن می خواندند و زمزمه می کردند .
سعی کنیم آن را در محافل خانوادگی بخوانیم و سنت صلوات خوانی را احیا کنیم و حتی آن را به بچه های خودمان یاد بدهیم .
🌷اول خوانیم خدا را
رسول انبیا را
علی مرتضی را
*صل علی محمد
صلوات بر محمد*
🌷صلوات را خدا گفت
جبرئیل بارها گفت
در شان مصطفی گفت
*صل علی محمد
صلوات بر محمد*
🌷شاه نجف علی است
سرور دین علی است
شیر خدا علی است
*صل علی محمد
صلوات بر محمد*
🌷یا رب به حق زهرا
شفیع روز جزا
یعنی که خیر النساء
*صل علی محمد
صلوات بر محمد*
🌷بعد از علی حسن بود
چون غنچه در چمن بود
نور دو چشم من بود
*صل علی محمد
صلوات بر محمد*
🌷بوی حسین شنیدیم
چون گل شکفته دیدیم
به مدعا رسیدیم
*صل علی محمد
صلوات بر محمد*
🌷زین العباد دانا
سجاد است و بینا
می گفت وقت دعا
*صل علی محمد
صلوات بر محمد*
🌷باقر امام دین است
نور خدا یقین است
فرزند عابدین است
*صل علی محمد
صلوات بر محمد*
🌷جعفر صبح صادق
هم نور و هم موافق
تاج سر خلایق
*صل علی محمد
صلوات بر محمد*
🌷موسای با سعادت
با ذکر و با عبادت
می گفت در اسارت
*صل علی محمد
صلوات بر محمد*
💚هشتم رضا امام است
از ضامنی تمام است
شاه غریب بنام است
*صل علی محمد
صلوات بر محمد*
💚ما شیعه تقی ایم
خاک ره نقی ایم
محتاج عسکری ایم
*صل علی محمد
صلوات بر محمد*
💚مهدی به تاج و نورش
با پرچم رسولش
نزدیک شد ظهورش
*صل علی محمد
صلوات بر محمد*
💚یارب به حق زهرا
شفیع روز جزا
بخشا گناه ما را
*صل علی محمد
صلوات بر محمد*
💚ای مردمان بدانید، این ذکر را بخوانید تا در بلا نمانید
*صل علی محمد
صلوات بر محمد*
🌷 *اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌷
لطفا این صلوات نامه را منتشر کنید ؛ ثواب را به ارواح طیبه شهدا و ارواح همه مومنین و مومنات خفته در سینه خاک تقدیم کنیم .
🌷🌷💐