eitaa logo
ولایت ، توتیای چشم
239 دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
4.7هزار ویدیو
91 فایل
فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی ، مذهبی ، اخلاق و خانواده . (در یک کلام ، بصیرت افزایی) @TOOTIYAYCHASHM http://eitaa.com/joinchat/2540306432Cdd24344a89
مشاهده در ایتا
دانلود
جان می‌دهم از حسرت دیدار تو چون صبح باشد که چو خورشید درخشان به درآیی🌤 ❤️ 🕊 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🟣خاک های نرم کوشک🟣 نذر فی سبيل الله خندید، ادامه دادم:« اثر اون حرفتون این قدر زیاد بود که ما با خیال راحت زندگی کردیم اگر بگی یک ذره هم دلم تکون خورده دروغ گفتی.».. خدا رحمتش کند هنوز که هنوز است اثر آن حرفش توی دل من و بچه ها مانده به قول خودش، هیچ جنبنده ای مزاحم ما نشده است "۱". همسر شهید همیشه از این نذر و نیازها داشتم آن دفعه هم یک گوسفند نذر کرده بودم نذر زنده برگشتن عبدالحسین. وقتی از جبهه برگشت جریان را به اش گفتم خودش دنبال کار را گرفت؛ یک گوسفند زنده خرید و آورد تو حیاط بست. مادرم و چند تا از در و همسایه هم گوسفند را دیده بودند کنجکاو قضیه .شدند علتش را که می پرسیدند می گفتم «نذر داشتم.» بالاخره گوسفند را کشتیم خودش نشست و با حوصله همه گوشت ها را تقسیم کرد. هر قسمت را تو یک پلاستیک می گذاشت حتی جگر و پوست و چیزهای دیگرش را هم ،جداجدا تو چند تا پلاستیک گذاشت. کارش که تمام شد دست ها را شست و گفت:« یه کیسه گونی بزرگ برام بیار» «گونی می خواین چکار؟» پاورقی -۱- شهید برونسی کم کم به وضع آن خانه سر و سامان داد. ادامه دارد.... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🟣خاک های نرم کوشک🟣 نذر فی سبيل الله اشاره کرد به پلاستیکها و گفت:« می خوام اینارو بگذارم توش» فکر کردم خودش می خواهد سهم فک و فامیل و همسایه ها را ببرد درخانه هاشان گفتم:« شما نمی خواد زحمت بکشین من خودم با بچه ها می برم.» لبخند زد انگار فکرم را خواند با لحن معنی داری پرسید:«مگر شما این گوسفند رو فی سبیل الله نذر نکردی؟» «خوب چرا.» «پس برو یک گونی بیار» رفتم آوردم. همه ی پلاستیک ها را که قسمت کرده بود ریخت توی گونی حتی یک سیر گوشت هم برای خودمان نگه نداشت کیسه را گذاشت پشت موتورش، گفت:«تو فامیل و همسایه های ما الحمدلله کسی نیست که به نون شبش محتاج باشه.» خداحافظی کرد و رفت نمی دانم گوشت ها را کجا برد و به کی ها داد ولی می دانم که یک ذره از آن گوشت ها را نه ما دیدیم و نه هیچ کدام از فامیل و در و همسایه چندتایی شان می خواستند ته و توی قضیه را در بیاورند. گوسفند رو کشتین؟ «آره.» وقتی این را می شنیدند چشم هاشان گرد می شد. «چه بی سروصدا!» حتما انتظار داشتند سهمی هم به آنها برسد شنیدم بعضی شان با کنایه می گفتند:« گوسفند رو برای خودشون کشتن!» ادامه دارد.... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
💠 با «قرآن کریم» نورانی شویم سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵ وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ و هر آینه در «زبور» بعد از ذكر (تورات) نوشتيم که بندگان شايسته‌ام وارث (حكومت) زمين خواهند شد. @Tobeh_Channel
‏عجب توئیت حقی زهرا موسوی زاده:👌👌 تو یه ‎ جاهلانه میندازی تو صندوق اون یه حرف جاهلانه و نپخته میزنه تو رسانه بین المللی بعدی یه خروار بمب عامدانه و وحشیانه میندازه رو سر زن و بچه بیگناه میبینی؟! دنیا همینجوری احمقانه به هم وصله! 🇮🇷 @jahadetabeein 🇮🇷 @jahadetabeein از ماست که برماست !!!
به سازمان ملل رفت قرآن را بالا برد و را به رخ اربابان تروریست‌ها کشید، در واقع بر صورت متجاوزان کشیده(سیلی) نواخت از ظریف‌ترین تجاوزات دشمن غافل نماند و دیپلمات قهرمان نام گرفت تا برادریِ میدان و دیپلماسی را حسرت دیپلماسی نابلدان کند اما امسال کسانی به نیویورک رفتند که توانستند صراحتا جایی برای برادری با شیطان بزرگ، احمق درجه یک، آمریکای جنایتکار پیدا کنند وسط معرکه سلاح بر زمین بگذارند در حالیکه میهمان عزیز مراسم تحلیفشان را ببخِ گوششان ترور کرده بودند نهادهای بین المللی را برای تأمین امنیتی که خودشان با نابلدی به خطر انداختند، به منطقه دعوت کنند نخواستند در تله تنش بیفتند بی‌تجربه‌تر از هر صاحب منصبی، تَوَهمِ قهرمانی در ساحت مذاکره داشتند با اینکه ظریف داشنند اما خشن‌تر از هر متجاوزی، بیگانه را بر امنیت کشور، که نه، بر امنیت منطقه مسلط کردند عراقچی داشتند و به قدر گروهی کوچک از مقاومت عراق، برای دشمن شاخ و شانه نکشیدند داماد و دختر همراه داشتند، نمی‌توانستند در حضور خانواده با دشمن گلاویز بشوند، بنابراین ترجیح دادند دعوا نکنند و میز گفتگو بچینند اما ندیدند و نشنیدند که در همان سخن‌گاهی که ایستادند و سخن گفتند، فرمان ترور عزیزترین و مقتدرترین رهبر مقاومت در منطقه صادر شد در صحن سازمان ملل و اکنون ما هستیم و عزایِ بزرگِ سیدِ مقاومت و غلط‌های دیگری که دشمن زبون، جرأت کرده بر زبان جاری کند ای قلمِ تاریخ، مدیونی اگر حتی «واو»ی از این وقایع را حذف کنی و یا تصحیفی در متن ایجاد کنی مسلم را یاری نکردند به کربلا نرفتند بعضی‌شان چند قدمی با مختار حرکت کردند اما دانسته یا ندانسته گرفتار تزویر و فریب شدند خواستند در تله تنش گرفتار نشوند اما به شهادت تاریخ همه از دم تیغ تیز گذشتند و از خون‌های به هدر ریخته‌شده‌شان جوی‌ها جاری شد امیرِ کلام، سلطانِ نهج البلاغه، امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: مَا أَكْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَارَ تا کجا باشند داعیه‌داران نهج‌البلاغه‌خوانی!
هدایت شده از کانال توبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌دین این فیلم واجب است درس آموزنده سید حسن نصرالله به همه شیعیان جهان اعتقاد عملی به ولایت فقیه در عصر غیبت یعنی همین که سید حسن نصرالله در مصاحبه با حجت الاسلام دکترمجتبی مصباح از فهمشون به ولایت بیان میکنن. لطفا خوب نگاه کنیم تا ببینیم در کجای داستان قرار داریم.
هدایت شده از کانال توبه
از لبنان برای غزه نوشتند: ای غزه! ما به تو وفادار بودیم؟ گرانبهاترین دارایی‌مان را، پدرمان را، عزیزمان را، سیدمان را پیشکش کردیم... @Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 ساعت ۸ به وقت امام هشتم 💚 💚صلوات خاصه امام رضا «ع» 💚 🌷 اللهم 🌷 🌷 صل علیٰ 🌷 🌷عليِ بْنِ موسَی 🌷 🌷الرِضَا المرتضیٰ الاِمام🌷ِ 🌷 التَّقيِ النَّقي و حُجَّتكَ 🌷 🌷 عَلی مَنْ فَوقِ الاَرض 🌷 🌷ومَن تَحتَ الثَّريٰ 🌷 🌷 الصِّديقِ 🌷 🌷الشهید🌷 🌷صَلاةً 🌷 🌷كَثيرةً تامَّةً 🌷 🌷 زاكيةً مُتَواصِلةً 🌷 🌷 مُتَواتِرَة ًمُتَرادِفة 🌷 🌷 كَأَفْضَل ماصَلَّيْتَ عَلى🌷 🌷 أَحَدٍ مِن اَوْليائِك. 🌷 🌷صلوات الله علیک🌷 🌷و علی آبائك🌷 🌷وأوﻻدك🌷 💚♻️کاش میشد پر بگیرم تا حرم 💚♻️پیشِ سلطان پیشِ آقایِ کرم 💚♻️کاش دعوت میشدم با زائران 💚♻️در حرم پر میزدم با عاشقان 💚♻️کاش من راهم صدایم میزدی 💚♻️یک زیارت را به نامم میزدی 💚♻️کاش گردد این گدا پابوسِ تو 💚♻️بندهٔ عاشق تر و مخصوصِ تو 💚♻️درشبِ قبرم کنی من راخطاب 💚♻️میکنی آقا قدم‌ها را حساب 💚♻️باتوعاشق‌ترشدن عشقِ منست 💚♻️عشقِ زیبای شما رزق منست @Tobeh_Channel
       👇تقویم نجومی دوشنبه👇 👇👇👇کانال عمومی👇👇👇             ‌    (تقویم همسران)  ✴️ دوشنبه 👈9 مهر / میزان 1403 👈26 ربیع الاول 1446👈30 سپتامبر 2024 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ امور دینی و اسلامی. ❇️امروز برای امور زیر خوب است: ✅جابجایی و نقل و انتقال. ✅خرید و فروش. ✅بردن جهاز عروس به خانه بخت. ✅درختکاری. ✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✅امور زراعی و کشاورزی. ✅صدقه دادن ثواب مضاعف دارد. ✅و دیدارها خوب است. 📛ولی ازدواج خیر ندارد و ممکن است به جدایی بکشد. 🚘 سفر: مسافرت اصلا خوب نیست و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد. 🤕 مریض مراقبت بیشتری نیاز دارد.(منظوری مریضی است که امروز مریضیش شروع شود). 👶زایمان مناسب و نوزاد عمر طولانی دارد. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج سنبله و از نظر نجومی مناسب برای امور زیر است: ✳️خرید باغ و خانه و زمین زراعی. ✳️داد و ستد و تجارت. ✳️ارسال کالا به مشتری. ✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✳️قباله و قولنامه نوشتن. ✳️و امور آموزشی و زراعی نیک است. ✳️ شما میتوانید باجستجوی کلمه" تقویم همسران"در تلگرام و ایتا به ما بپیوندید و تقویم هر روز را دریافت نمایید. 🟣 امور مربوط به نوشتن ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب است. 👩‍❤️‍👨 مباشرت و مجامعت: مباشرت امشب :فرزند چنین شبی دستانی سخاوتمند و بخشنده دارد. 💠 به کانال ما در موضوع خواص و فروش حرز امام جواد علیه السلام سری بزنید. مناسب ترین قیمت و مطمئن...👇 @Herz_adiye_hamrah 💇‍♂ اصلاح سر و صورت: طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه باعث رهایی از بلا می شود. 🔴 حجامت: یا در این روز از ماه قمری ، باعث خلاصی از مرض می شود. @taghvimehamsaran 🔵ناخن گرفتن: دوشنبه برای ، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد. 👕دوخت و دوز لباس: دوشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود. ✴️️ استخاره: وقت در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن). ✳️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه. ✳️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد. @taghvimehamsaran 💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 😴😴 تعبیر خواب. تعبیر خوابی که امشب شبِ سه شنبه دیده شود طبق ایه ی 27 سوره مبارکه "نحل " است. قال سننظر اصدقت ام کنت من الکاذبین... و از معنای آن استفاده می شود که جاسوسی خبری به این شخص برساند و او در صدد تفحص در مورد این خبر شود و خبر صحیح باشد. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. @taghvimehamsaran 🌸زندگیتون مهدوی🌸 📚 منبع مطالب ما. تقویم همسران:نوشته ی حبیب الله تقیان انتشارات حسنین علیهماالسلام قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 تلفن 02537747297 09123532816 09032516300 📛📛📛📛📛📛 📩 این مطلب را برای دوستانتان حتما با لینک ارسال کنید مطلب بدون لینک کانال ممنوع و حرام است. 📛📛📛📛📛📛 @taghvimehamsaran ادمین...👇 @tl_09123532816 مطلب تخصصی و مفید تقویم همسران را هر شب، در اینجا دریافت کنید و عضو شوید👇 لینک کانال اصلی ما در تلگرام ,ایتا و سروش..👇 @taghvimehamsaran https://eitaa.com/joinchat/2302672912C0ee314a7eb
شهید مدافع حرم رضا عباسی 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 تاریخ ولادت: ۱۳۵۸/۸/۱ محل ولادت: کرمانشاه _ شهرستان صحنه تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۱۰/۲۱ محل شهادت: خان طومان _ سوریه _ حلب پیکرشان پس از ۸ سال گمنامی در تاریخ ۱۴٠۲/۹/۲۶ به میهن بازگشت. مزار: گلزار شهدای ملارد 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهید مدافع حرم رضاعباسی 🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
💚 💚 🤍 🤍 ❤️❤️ 🍃آسمان غرق غرورسٺ ڪجایـے آقا⁉️😭 🍃خاڪ دلتنگ ظھورسٺ ڪجایـے آقا⁉️😭 🍃همه جا بوے نفسھاے تو در جریانست...💞 🍃دستم از دست تو دورسٺ ڪجایـے آقا⁉️😭 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 💔 درد ما از هجر یوسف کمتر از یعقوب نیستـــــ... او پســر گم کـــرده بود و ما پدر گم کرده ایم... 💔 📤 اگر ۱ نفر را به او وصل کردی برای سپاهش تو سردار یاری 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 ما فرزندان مکتبی هستیم که همه پیامبران، امامان و فرماندهان آن شهید شده اند… 🕊 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🟣خاک های نرم کوشک🟣 نمره ی تک بعدها هم اگر گوسفندی نذر داشتم، همین کار را می کرد هرچی هم می پرسیدم:«گوشت ها روکجا می برین؟» نمی گفت، هیچ وقت هم نگذاشت کسی بفهمد. ابوالحسن برونسی (فرزند ارشد شهید) از درس ما هیچ وقت غافل نمی شد هر بار می آمد مرخصی از مدرسه ی همه مان خبر می گرفت، قبل از بقیه . می آمد مدرسه ی من، خاطره ی آن روز هنوز مثل روشنایی خورشید توی ذهنم می درخشد. نشسته بودیم سر کلاس معلم دیکته گفته بود و حالا داشت ورقه ها را تصحیح می کرد ورقه ای را برداشت و نگاهی به من انداخت پیش خودم گفتم: «حتماً مال منه!» دلم شروع کرد به تند زدن می دانستم خیط کاشتم هر چه قیافه اش تو هم تر می رفت حال و اوضاع من بدتر می شد یکهو صدای در کلاس حواس همه را پرت کرد معلم با صدای بلندی گفت: «بفرمایید.» در باز شد. از چیزی که دیدم قلبم می خواست از جا کنده شود پدرم درست دم در ایستاده بود! معلم به خودش تکانی داد و زود بلند شد پدرم آمد جلو با هم احوالپرسی کردند. «اتفاقاً خیلی به موقع رسیدین حاج آقای برونسی» پدرم لبخندی زد پرسید: «چطور؟» ادامه دارد.... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🟣خاک های نرم کوشک🟣 نمره ی تک همین حالا داشتم دیکته ی حسن رو صحیح می کردم یعنی پیش پای شما کارش تموم شد.» با هم رفتند پای میز ورقه ی مرا نشان پدرم داد یکدفعه چهره اش گرفت نگاه ناراحتش آمد تو نگام کمی خودم را جمع و جور کردم دهانم خشک شده بود و تنم داغ سرم را انداختم پایین و چشم دوختم به کفش هام. حواسم ولی نه به کفش هام بود و نه به هیچ جای دیگر .فقط خجالت می کشیدم از لابلای حرف های معلم فهمیدم نمره ی دیکته ام هفت شده. این چه نمره ایه که شما گرفتی؟» صدای پدرم مرا به خود آورد سرم را گرفتم بالا ولی به اش نگاه نکردم« چرا درس نمی خونی؟ آقای معلم میگن درسات ضعیفه.» حرفی نداشتم بگویم انگار حال و احوال مرا فهمید لحنش آرامتر شد گفت :«حالا بیا خونه تا ببینم چی میشه.» با معلم خداحافظی کرد و رفت. زنگ تفریح بچه ها دورم را گرفتند. هر کدام چیزی می گفتندیکیشان گفت: «اگر بری خونه حتماً یکدست کتک مفصل می خوری» به اش خندیدم،گفتم:« بابام اهل زدن نیست ،دیگه خیلی ناراحت باشه دعوام . کنه حالا کتک هم بزنه عیبی نداره، چون خیلی دوستش دارم» زنگ تعطیلی مدرسه خورد دوست داشتم از کلاس بیرون نروم یاد قیافه ی ناراحت پدر مرا به هزار فکر و خیال می انداخت هر جور بودراهی خانه شدم. بالاخره رسیدم خانه پیش بقیه نرفتم تو اتاق دیگری نشستم و کز کردم همه اش قیافه ی ناراحت پدرم تو ذهنم می آمد که دارد دعوام می کند. ادامه دارد.... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
💠 با «قرآن کریم» نورانی شویم سوره مبارکه حج آیه ۱۱ وَمِنَ النَّاسِ مَن يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ و از (ميان) مردم كسى است كه خداوند را تنها با زبان مى‌پرستد (و ايمان او در حاشيه و مرز كفر است) پس اگر خيرى به او برسد ، به آن اطمينان و آرامش پیدا می‌کند و اگر مصيبت و آزمايشى به او برسد دگرگون می‌شود (و به سوى كفر می‌رود ، چنين كسى) در دنيا و آخرت زيانكار است اين همان زيان و خسارت آشكار است. @Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
🔸️ به شما وصیت میکنم که ایمانتان به رهبری حضرت امام خامنه‌ای محکم و قوی باشد، که خیر دنیا و آخرتتان در این است سید حسن نصرالله @Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
💢 نسبت و امام مهدی (عجّ) 🔹 بیت المقدس، معاصر ظهور امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف از چند جهت مورد توجّه قرار می‌گیرد. 🔹یکی از آن جهت‌ها، در آن، میان سرسخت ترین دشمن امام مهدی عجّ است. از دشمنان آشکار در نهضت حضرت مهدی عجّ فردی به نام «سفیانی» است. 🔹وی جنایات خود را سه ماه پیش از ظهور از آغاز می کند و شش ماه بعد از ظهور در نبردی حوالی بیت المقدس پرونده خونبار و سیاه وی برای همیشه بسته می‌شود. او دشمن سرسخت و رویاروی آن حضرت است، هر چند که امام عجّ در حقیقت با نیروهای کافری که از سفیانی پشتیبانی می‌کنند روبروست. 🔹روایات تصریح کرده اند که خروج سفیانی از وعده‌های حتمی خداوند است. سفیانی پس از جنایات متعدد و خونباری که از شام تا عراق و حجاز انجام می دهد، با تجربه اوّلین شکست خود به سبب فرورفتن بخشی از سپاهیانش در بیابانی حوالی مکه ـ بیداء ـ پس از ظهور، به مدینه و سپس عراق روانه می‌شود. 🔹روایات، در مورد جنگ های سفیانی با حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف و یارانش، تنها به ذکر نبرد و آزادی فلسطین پرداخته‌اند که وی خواهد بود. نتیجه این جنگ شکست او و همه هم پیمانانش است. 🌹 @Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
🔴تشرف جنگجوی جنگ صفین خدمت اقا امام زمان عج! ✳️یکی از شیعیان خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام می گوید: « روزی نزد پدرم بودم. مردی را دیدم که با او صحبت می کرد. 💠ناگاه در بین سخن گفتن، خواب بر او غلبه کرد و عمامه از سرش افتاد. اثر زخم عمیقی بر سرش ظاهر شد. از او سؤال کردم جریان این جراحت که به ضربات شمشیر می ماند چیست؟ 🍃گفت: اینها از ضربه شمشیر در جنگ صفین است. 🔴حاضرین تعجب کرده به او گفتند: جنگ صفین مربوط به قرنها پیش است و یقیناً تو در آن زمان نبوده ای، چطور چنین چیزی امکان دارد؟ گفت: بله. همین طور است که می گویید. اما مطلب اینگونه است که: 🔰 من روزی به طرف مصر سفر می کردم و در بین راه مردی از طایفه غرّه با من همراه شد. با هم صحبت می کردیم و در بین صحبت از جنگ صفین، یادی به میان آمد. ⚡️ آن مرد گفت: اگر من در آن جا حاضر بودم، شمشیر خود را از خون علی(علیه السلام) و اصحابش سیراب می کردم. 💠من هم گفتم: اگر من حاضر بودم، شمشیر خود را از خون معاویه و یارانش رنگین می کردم. ⚡️آن مرد گفت: علی و معاویه و آن یاران که الان نیستند؛ ولی من و تو که از یاران آنهاییم،بیا تا حق خود را از یکدیگر بگیریم و روح ایشان را از خود راضی نماییم. این را گفت و شمشیر را از نیام خارج نمود. من هم شمشیر خودم را از غلاف کشیدم و به یکدیگر درآویختیم. ♻️درگیری شدیدی واقع گردید. ناگاه آن مرد ضربه ای بر فرق سرم وارد کرد که افتادم و از هوش رفتم. 🔵دیگر ندانستم که چه اتفاقاتی افتاد، مگر وقتی که دیدم مردی مرا با ته نیزه خود حرکت می دهد و بیدار می نماید؛ 🌟چون چشم گشودم، سواری را بر سر بالین خود دیدم که از اسب پیاده شد. دستی بر جراحت و زخم من کشید، گویا دست او دارویی بود که فوراً آن را بهبودی بخشید و جای ضربه را خوب کرد. 🌷 بعد فرمود: کمی صبر کن تا برگردم. آن مرد بر اسب خود سوار شد و از نظرم غایب گردید. طولی نکشید که مراجعت نمود و سر آن مرد را که به من ضربه زده بود، در دست داشت و اسب و اثاثیه مرا با خود آورد. 🌼فرمود: این سر، سرِ دشمن تو است؛ چون تو ما را یاری کردی، ما هم تو را یاری نمودیم. ☘« ولینصرن الله من ینصره: یقیناً خدای تعالی، کسی که او را یاری کند، یاریش می نماید. سوره حج آیه 40 » 🍀وقتی این قضیه را دیدم مسرور گشته و عرض کردم: ای مولای من تو کیستی؟ فرمودند: 🌸« من محمد ابن الحسن، صاحب الزمان هستم. بعد فرمودند: اگر راجع به این زخم از تو پرسیدند: بگو آن را در جنگ صفین به سرم زده اند. » این جمله را فرمود و از نظرم غایب شد... @Tobeh_Channel 📘داستان هایی زیبا از ملاقات با امام عصر علیه السلام
        👇تقویم نجومی سه شنبه👇     👇👇👇 کانال عمومی 👇👇👇             🌏 تقویم همسران 🌍 (اولین و کاملترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی ، اسلامی) @taghvimehamsaran ✴️ سه شنبه 👈10 مهر/ میزان 1403 👈27 ربیع الاول 1446👈1 کتبر 2024 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️امروز سه شنبه روز مناسبی برای امور زیر است. ✅خواستگاری و عقد و عروسی. ✅خرید و فروش. ✅ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✅امور زراعی و کشاورزی. ✅ملاقات با قاضی. ✅مسافرت. ✅شروع به کسب و کار. ✅مطالبه حق و حقوق. ✅و دیدارهای سیاسی خوب است. ✅ برای پیوستن به کانال تقویم نجومی اسلامی و دریافت تقویم هر روز کافی است کلمه "تقویم همسران" را در تلگرام و ایتا جستجو کنید. 🚖سفر : مسافرت سلامتی و سود دارد. 👶مناسب زایمان و نوزاد زیبا و خوشرو و دوست داشتنی است. 🤕 بیمار امروز زود خوب شود. 🔭  احکام نجوم. 🌓 امروز قمر در برج سنبله است و برای امور زیر خوب است: ✳️خرید خانه و باغ و زمین زراعی. ✳️داد و ستد و تجارت. ✳️ارسال کالا به مشتری. ✳️اغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✳️قباله و قولنامه نوشتن. ✳️ امور آموزشی و تعلیمی. ✳️و امور کشاورزی و زراعی نیک است. 🔵نوشتن حرز و سایر ادعیه و نماز و بستن آن برای اولین بار مناسب است. 🔲 این اختیارات یک سوم مطالب سررسید تقویم همسران است مطالب بیشتر را در کتاب تقویم همسران مطالعه بفرمایید.      @taghvimehamsaran 👨‍👩‍👧‍👦مباشرت امشب شب چهارشنبه : مباشرت شدیدا کراهت دارد. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت: طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، پشیمانی دارد. 💉💉حجامت خون دادن فصد. 🔴 یا در این روز از ماه قمری ، باعث ایمنی از ترس می شود. ✂️ ناخن گرفتن. سه شنبه برای ، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید بر هلاکت خود بترسد. 👕👚 دوخت و دوز. سه شنبه برای بریدن،و دوختن  روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر آن را تکمیل کنند) ✅ وقت در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن) 😴😴 تعبیر خواب. تعبیر خوابی که امشب شبِ چهار شنبه دیده شود طبق ایه ی 28 سوره مبارکه "قصص "  است. قال ذالک بینی و بینک... و از معنای آن استفاده می شود که فرد مهمی نزد خواب بیننده بیاید و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. کتاب تقویم همسران صفحه 115 ❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین  ۱۰۰ مرتبه. ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه که موجب رسیدن به آرزوها میگردد . 💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به و و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد . 🚀 با جستجوی " تقویم همسران" در تلگرام و ایتا و سروش به ما بپیوندید 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸 📚 منابع ما👇 تقویم همسران تالیف:حبیب الله تقیان انتشارات حسنین علیهما السلام قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 تلفن :                      02537747297 0912 353 2816‌‌ 0903 252 6300 📛📛📛📛📛📛📛📛📛 📩 این مطلب را برای دوستانتان حتما با لینک  ارسال  کنید.بدون لینک بهیچ وجه جایز نیست و حرام است. 📛📛📛📛📛📛📛📛📛 مطلب تخصصی و مفید تقویم همسران را هر شب در 👇‌اینجا👇دریافت کنید 👇عضو شوید👇 لینک کانال در ایتا و سروش و تلگرام👇 @taghvimehamsaran ارتباط با ادمین مجموع کانال های نجومی👇 @tl_09123532816 https://eitaa.com/joinchat/2302672912C0ee314a7eb
🔹به مناسبت سالروز شهادت یک زوج جوان ✨هنـوزچندماه ازازدواج لیلا و احمد نگذشته بودڪه احـمدتصمــیم گـرفت به زیارت امـام رضـا(ع)برود.😊 قصدش این بودکه بعداآن به جبهه برود و بیشترنگران این بود که درجبهه شهـید شود اما همسرش رابه مسافرتی نبرده باشد.✨ لیلا پرسیـد :مگراین مدت که همه جا با هم بـودیم به شـما سخت گذشته که می خواهی شهـید بشے⁉️😔 احمـد بیـست سـاله تا این سـن همه ی وقـتش را در راه پیـروزے انقـلاب گذاشـتہ بـود و همـین نقـطه ے مشتـرک آنها بود اما تمام حـدیث دلداریشان نبود💞💕 خندیدوگـفت :نه❗ ولیلا جـواب داد :پس مامے رویم آقا امام رضا(ع)وبعـدبرمی گـردیم. واگـرقـرارباشـد سعـادت نصیـب کسے بـشه هردوے ما باهم شهـید می شیم.🥰 درمسـیر برگشت از مشهد،وقتی درمسافـرخانہ اے برای استـراحت ڪوتاه اقامت گزیدند،مـنافقان آن مسافرخانه رابرای ضدیت با نظام اسلامی بمـب گذاری کردند . و آن دو روح به هم پیوسته با هم به دیدار معشـوق شتافتند.💖 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهیده لیلا زارع وشهيد احمد کشاورزی 🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🏝این روزها نیازمندیم به خبرهای خوب! به یکی که پناهگاه و چراغ راه‌مان شود، مرهم‌مان باشد، داغ دل‌های‌مان را ببرد، اشک شوق بر چشمان‌مان جاری کند، برای‌مان اتفاقات خوب رقم بزند، مهربانی و لبخند برای‌مان هدیه آورد، یکی که دوست‌مان بدارد از سر وفاء ... و دست‌مان را بگیرد و ببرد تا خوشبختیِ همیشگی! گفته‌اند وقتی علیه‌السّلام بیایند، همه‌ی این خوبی‌ها می‌آید! و نیازمندی‌های‌مان رنگ دیگری به خود می‌گیرند ... رنگ معرفت و رشد!🏝 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
مگو از نا امیدی، مقصد این راه نزدیک است اگر رفته است نصرالله نصرالله نزدیک است 🕊 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🟣خاک های نرم کوشک🟣 علملیات بی برگشت یکهو دیدم دم درایستاده نگاهش کردم به ام لبخندزدآمدجلو دست کشیدروی سرم و مرابلندکردگفت:«حالا بیا ایندفعه عیبی نداره إن شاءالله از این به بعد خوب درس بخونی» حجت الاسلام محمد رضا رضایی یک روز می گفت: آن موقع که من فرماندهی گردان بودم، بین مسؤولین رده بالا صحبت از یک علمیات بود. منطقه ی عملیات حسابی سخت بود و حساس. قوای زیاد دشمن هم از یک طرف و حدسش به حمله ی ما از طرف دیگر کار را پیچیده تر می کرد. حسابی تو کمین ما بود و انتظار می کشید. یک روز از کادرفرماندهی تیپ آمدند پیشم بی مقدمه گفتند:«برات یک مأموریت داریم که فقط کار خودته، قبول کنی؟» پرسیدم:«چیه؟» «خلاصه اش اینه که تو این مأموریت برگشتی نیست.» یکی شان زودگفت:«مگه اینکه معجزه بشه.» گفتم:«بگید تا بدونم مأموریتش چیه.» «تو این عملیاتی که صحبتش هست قرار شده از چند تا محورعمل کنیم از تعداد نیروی دشمن و از اینکه منتظرحمله ی ما هست خودت خبرداری؛بنابراین اگه ما تو این حمله پیروز هم بشیم قطعاً تلفاتمون بالاست ادامه دارد.... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🟣خاک های نرم کوشک🟣 علملیات بی برگشت بالاست.» لحظه شماری می کردم هرچه زودتر از مأموریت گردان عبدالله " 1 ". با خبر شوم، شروع کردند به توجیه کار من. «شما باید با گردانت بری تو شکم دشمن، باهاش درگیر بشی و مشغولش کنی این طوری دشمن از اطرافش غافل میشه و ما می تونیم از محورهای دیگه عمل کنیم و قطعاً به یاری خدا درصد پیروزی هم می ره بالا.» ساکت بودم داشتم روی قضیه فکر می کردم یکی شان ادامه داد:«همون طور که گفتم احتمالش هست که حتی یکی از شما هم برنگرده چون در واقع شما آگاهانه میرید تو محاصره دشمن و از هر طرف آتیش می ریزن رو سرتون؛ حالا مأموریت با این خصوصیات رو قبول می کنی؟» گفتم:«بله وقتی که وظیفه باشه قبول می کنم» شب عملیات باز نیروها را جمع کردم تذکرات لازم را به شان گفتم نسبت به وظیفه ای که داشتیم، کاملاً توجیه شده بودند. کمی بعد راه افتادیم به طرف دشمن با ذکر و توسل تو خط اول نفوذ .کردیم چهره بچه ها یکی از دیگری مصمم تر بود قدم ها را محکم بر می داشتند و مطمئن، ما به عنوان فدایی نیروهای دیگر می رفتیم، همین انگار شیرینی حمله به دشمن را چند برابر می کرد. دقیق نمی دانم چه مدت راه رفتیم بالاخره رسیدیم به محلی که تعیین شده بود درست تو حلقه ی دشمن یک طرف ما، نیروهای زرهی بود یک طرف ادوات و چند طرف هم نیروهای پیاده عراق بودند. توپخانه اش هم کمی دورتر، گویی انتظار ریختن آتش را می کشید. پاورقی ۱ گردانی که شهید برونسی فرماندهی آن را به عهده داشت. ادامه دارد.... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃