eitaa logo
تأملات طلبگی
1.4هزار دنبال‌کننده
672 عکس
714 ویدیو
20 فایل
⚜️ فَبشِّرْ عِبادِ، الَّذينَ یَسْتمِعونَ الْقَولَ فَیَتَّبعونَ أَحْسنَهُ. (۱۷،۱۸ زمر) 🔊 مطالب دینی، مباحث حوزوی، کلام بزرگان، نقد و تحلیل، علوم انسانی، مسائل سیاسی. ⚖️ نَحْنُ أبْناءُ الدَّلیل نَمیلُ حَیْثُ یَمیلُ. ارتباط با ادمین: @Amirhossein_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🎙 محققان و عالمان علوم اجتماعی چهار نقش بر عهده دارند. 1⃣ نخست نقش «منتقد» که هم باید در اجتماع علمی به نقادی دانشی بپردازند که همکارانش تولید می‌کنند و نواقص کارشان را بیان کنند و در عین حال خود بدیل ها و پیشنهادهایی بهتر عرضه کنند. 2⃣ محققان اجتماعی و انسانی همچنین وظیفه «نقد اجتماعی» را نیز عهده دار هستند. از همین جا است که نقش دوم آنها شکل می گیرد یعنی «فعال اجتماعی». محقق اجتماعی در جامعه فرد بی تفاوت نسبت به جامعه نیست بلکه در زندگی اجتماعی و سیاسی باید فعالانه مشارکت نماید. 3⃣ نقش سوم محققان اجتماعی فاصله گرفتن از جامعه و نقش های منتقد و فعال اجتماعی برای ایفای نقش علمی خود به عنوان «فرد بی طرف» اما نه بی تفاوت است. در این نقش محققان اجتماعی باید موضوعات علمی و فکری را به صورت مستقل بررسی کنند. 4⃣ در نهایت محققان اجتماعی نقش «عرضه کنندگان» را هم باید ایفا کنند. فروشنده دانش و نظر کارشناسی به سازمان‌ها نهادهای مدنی، صنایع و متقاضیان علم اجتماعی برای هدف های کاربردی و خدماتی. ♻️ محقق اجتماعی در صورتی می‌تواند نقش‌های چهارگانه بیان شده را ایفا کند که درگیری جدی با پرسشهای جامعه خود داشته باشد و تلاش کند آنها را به صورت مسئله، صورت بندی نماید. محقق اجتماعی و انسانی با این قابلیت ها مسئله شناس فرهنگی می‌شود. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ درگیری سوژه و ابژه در علوم انسانی 🔹در علوم پایه، فنی مهندسی و علوم پزشکی و به صورت مختصر علوم غیر انسانی، متعلق علم و شناخت عالم که از آن به ابژه تعبیر می شود؛ امری غیر از خود انسان است. اگر عالم به این علم که از آن به سوژه تعبیر می شود دچار خطا و فهم اشتباهی در شناخت و اعمال نظر در ابژه غیر انسانی بشود، مشکل چندانی رخ نمی دهد؛ چرا که به دنبال کشف قوانین طبیعت بوده و تصرف در طبیعت کرده است و بحث کارکرد این علم مطرح است که نهایتا در آزمون های دیگر قابل رفع خطاست. 🔸اما در علوم انسانی که ابژه آن خود انسان است، اگر سوژه دچار فهم و تحلیل غلطی باشد و بر اساس مبانی اشتباهی کرده و در ابژه تصرف کند، چون خودش ابژه این سوژه است دچار تغییر ماهیت می شود. به عبارتی در علوم انسانی درگیری سوژه و ابژه مطرح است که به دنبال "ما چه هستیم و چه چیزی می توانیم بشیوم" هستیم. لذا خطای سوژه در این علوم تبعات تحولی در ذات خودش را در پی دارد و اهمیت مبانی معرفت شناسی در این علوم بدین جهت، دو چندان است. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ منبر و حل مسئله اجتماعی 🎙از دوران مقدمات که مشغول تحصیل دروس حوزه بودم، دغدغه حل مسأله از زندگی و جامعه را داشتم. ابتدا فکر می کردم با همین نگاه های فردی و برنامه های فردگرایانه فقهی که در منبر ها به مردم ارائه می شود می توان زندگی اجتماعی مردم را مدیریت کرد. بعد از چندسال پی بردم این نگاه تک بعدیِ منبری ارتباط چندانی با زندگی اجتماعی مردم ندارد و گسست های فراوانی در بین هست. جامعه انسانی و زندگی اجتماعی پیچدگی خاص خود را دارند و اموری مرکب هستند که با جزئی نگری و نگاه های فردگرایانه مسائل آن قابل حل نیست. 🔸وقتی کسی از علل بیکاری می پرسد، ما آن را به سادگی به «ساختار اقتصادی»، «سیاست‌های دولت» ، «بازار» یا «نظم جهانی» نسبت میدهیم و دیگر کسی آن را عذاب الهی یا بی عرضگی بی کاران تبیین نمی‌کند. همچنین وقتی از مشکلات روحی افراد سخن به میان می آید دیگر کسی مردم را مجنون یا جن زده خطاب نمی کند بلکه از «افسردگی اجتماعی» ، «کاهش انسجام اجتماعی» ، «فردگرایی» «رشد مسائل اجتماعی» ، «شهرنشینی» ، «صنعتی شدن» و امثال اینها صحبت می‌شود. این صحبت ها نه در دنیای آکادمیا بلکه در مطبوعات یا حتی گفت و گوهای ساده داخل تاکسی نیز ممکن است رخ دهد. از این رو، علوم اجتماعی و انسانی به نحو پنهان اما عمیقاً تأثیر گذار و به تدریج در حال تبدیل شدن به بخش مهمی از گفتمان عمومی جامعه شده و می شود. اکنون ما به کمک علوم اجتماعی و انسانی به نوعی شناخت خودآگاهانه از هستی مشترک جمعی و حتی وجود آدمی خود دست یافته ایم. علوم اجتماعی و انسانی راهی برای تحقق تفهم و درک جهان هستی و واقعیت امروز ماست. 🔸بسیاری از محققان به دلیل تشخیصی که در حوزه معرفتی شان داشته‌اند در زمره اندیشمندان درآمدند. نظریه پردازی در دانش‌های انسانی و اجتماعی چیزی نیست جز تشخیص مسئله یا ارائه روایتی صورت‌بندی شده از واقعیت فرهنگی و اجتماعی به مثابه مسئله. تشخیص مسئله همان بیان دیگری از خلق نظریه در علوم اجتماعی و انسانی است. 🔹مسئله سرمایه‌داری (مارکس)، مسئله بیگانگی(زیمل)، مسئله عقلانیت (وبر) ، مسئله خشونت نمادین (بورديو) ، مسئله فرا واقعیت (بودریار) ، مسئله مرگ سوژه (فوکو) ، مسئله ناخرسندی فرهنگ مدرن (فروید) ، مسئله انسان تک ساحتی (مارکوزه) ، مسئله صنعت فرهنگ (آدرنو) ، مسئله ایدئولوژی (آلتوسر) ، مسئله توليد فضا (لوفور) ، مسئله آنومی (دورکیم) ، مسئله هستی (هایدگر) ، مسئله روش (گادامر) ، مسئله علوم انسانی (دیلتای) و مسئله های دیگر که در زبان شناسی، اقتصاد، علوم سیاسی، انسان شناسی و امثال اینها مسئله هایی هستند که اندیشمندان مسئله شناس تشخیص داده اند. 👇👇 @Taammolate_talabegi