🪴بخوانیم و بیندیشیم
🟠 ما وارثان انبیای عدالتیم...
🔹دنیا را دیگر نه سیاست اداره میکند، نه دین، نه اخلاق.
دنیا را #سرمایه میچرخاند.
و سرمایه، نه در پی معناست،
نه عدالت،
نه رهایی.
آنچه میخواهد، #تملک است؛ تملک انسان، زمین، آسمان، حتی روح. و این، همان خطری است که امروز بشر را تهدید میکند
♦️ آنگاه که همهچیز به #کالا بدل شود، چیزی از #حقیقت باقی نمیماند.
🔸در آغاز، ثروت در کنجی آرام، بیادعا، بیدردسر، مشغول سوداگری بود.
با قدرت کاری نداشت، با سیاست دشمنی نداشت، با سیاست بینزاع بود، تنها میخواست سود کند.
اما دریغ که سودِ بیسقف، تشنهتر از آن است که به بازار #قانع بماند.
بیتاب،به کاخها #نفوذ میکند،
درحاشیه مجالس خلوت،
با لبخندی زرین،
#زبان_قدرت را میخرد.
و آنگاه، سیاستمدار، که باید آینهدار مردم باشد،
بر #سفره_سرمایه مینشیند.
چنانکه سندل هشدار میدهد:
♦️ «وقتی سیاست به خدمت بازار درآید، دموکراسی از درون تهی میشود».
🔹از اینجا به بعد، دیگر
سیاست نه آیینه حقیقت است،
نه ترازوی عدالت.
سیاست،
#حسابدار_منافع_سرمایه است.
نماینده،تاجر میشود،
و مجلس: تالار بورس.
آزادی: تزئین؛
انتخابات:
نمایشنامهای که
#کارگردانش #قدرت است.
عدالت:
شعار تبلیغاتی.
و مردم:
ارقامی در جدولهای آماری!
♦️قدرت از آنِ ثروت است،
و ثروت از آنِ کمتر از یک درصد.
همان یک درصدی که، نه تنها صاحب قدرتند، بلکه
#نویسندهٔ_تاریخند،
#سازندهٔ_اسطورهاند، #خالقان_خدایان_زمینیاند.
🔸زرسالاری اما،
تنها سیاست را تسخیر نمیکند.
#فرهنگ را نیز میبلعد.
دین را از درون میتراشد
و تنها پوستهای از آن باقی میگذارد، بیتیغ، بیاعتراض، بیخطر.
و این همان چیزی است که آوینی گفت:
♦️ «تمدن غرب، دین را خلع سلاح کرده، آن را از روح انقلابی و اعتراضی تهی ساخته است... تا دین، به #کالایی_تزیینی بدل شود.»
🔹زرسالاری
#هنر را بدل میکند به #کالا،
#آموزش را به ابزار #تطبیق،
و #رسانه را
به دستگاه #تخدیرجمعی.
🔴 این جهانی است که در آن، انسان دیگر انسان نیست.
یا #مشتری است،
یا #سربازسرمایه.
اگر _فقیر است،
#تقصیرخودش است.
اگر #معترض است،
یا #روانیست یا #افراطی.
🔴اگر #بیدار است،
#خطرناک است.
🔸اما هنوز میتوان بیدار بود.
هنوز میتوان نپیوست، نفروخت، سکوت نکرد.
هنوز میتوان زیست،
نه برای سود، بلکه برای معنا.
هنوز میتوان انسان ماند.
مگر نه آنکه معلم شهید ما، از عمق جان فریاد زد که:
🔹«تمدن مادی، انسان را از اصل خود جدا کرده است؛ از فطرت خداجوی و معنابخش»
ما باید به این #فطرت بازگردیم، به آن معنا که #نه در بازار یافت میشود و نه در گیشه؛
بلکه در عمق جان آدمیست.
🟢باید از نو #نوشت،
از نو #خواند،
از نو #زیست.
باید انسان را،
سیاست را،
دین را، رهایی را
از #چنگال_زر باز ستاند.
این، نه آرزویی شاعرانه،
که ضرورتی تاریخیست.
اگر همهچیز
به #عدد فرو کاهیده شود،
اگر همهچیز
در خدمت #بقا باشد،
#حقیقت_میمیرد.
و آنگاه که حقیقت بمیرد،
دیگر هیچ مرگی،
شایسته ماتم نیست.
اما هنوز
حقیقت #نمرده است.
هنوز #راهی هست.
نه از دل قراردادهایی که ب مُهری جعلی از حقوق بشر مُمهور میشود و ما را بیش از پیش در نظم غربی هضم میکند،
بلکه از دل #بازگشت به *معنا،
به #توحید،
به #فطرت انسانی.
🔸راه،
از دل آن انسانهایی میگذرد
که زمین را
#نه بازار که #امانت میدانند؛
قدرت را
نه #غنیمت که #مسئولیت میشمارند.
❇️ #تمدن_نوین_اسلامی،
تنها زمانی #متولد خواهد شد که « #اراده_جمعی_برای_عبور »
شکل بگیرد؛
عبور از #عبودیت_زر،
به #بندگی_حق.
آوینی میگفت:
«تمدن غرب، تمدن مرگ است، چون بهجای خدا، زر را میپرستد. تمدن اسلامی، تمدن توحید است و حیات دارد.»
و این اراده،
در دل همین مردم،
همین کوچهها،
همین جوانانی که
#نه دل به قدرت دارند
و #نه دلخوش به سرمایه،
زنده است.
امید در تپش همین دلهاست.
🟣 ما محکوم
به #تسلیم_نیستیم.
ما وارثان انبیای عدالتیم.
و آینده، نه در
اختیار #زرپرستان_بیخدا،
که ازآن
#بیداران_بیادعاست.
✍ سید یاسر جبرائیلی
#حکمران
🪴تفکرخونه