طاها مهاجر | محمد سالار
بله #انقلاب_ادامه_دارد ... برای ایجاد یک تمدن اسلامی، باید از چهار زنجیره گذر کنیم. این چهار زنجیر
اطلاعنگاشت | زنجیره تمدنسازی اسلامی
تشکیل دولت اسلامی یکی از مراحل رسیدن به تمدن اسلامی است.
#انقلاب_اسلامی؛ #تمدن_اسلامی؛ #دولت_اسلامی؛ #جامعه_اسلامی؛ #فرآیند_انقلاب_اسلامی
@TahaMohajer1444
طاها مهاجر | محمد سالار
دکترین اسلام @TahaMohajer1444
اسلام چیست؟
اگر یک گردشگری در شهر شما به شما رسید، و پرسید «اسلام چیست؟»، اسلام را چگونه تبیین میکنید؟ آیا اسلام را میشناسیم که برای او (و حتی خود) تبیین کنیم؟ برای تبیین عقلانی اسلام، #دکترین_اسلام را تعریف کنید. در دکترین چیستی، چرایی و چگونگی موضوعیت دارد. در واقع نتیجه این میشود: اسلام چیست؟ اسلام چرا؟ و اسلام چگونه؟
لایهی اول: در تبیین دکترین اسلام، اولین و اساسیترین مسئلهای که رخ میدهد این است که بین ایمان کامل و عمل صالح تفکیک کنیم. در قرآن کریم 65 بار ایمان و عمل صالح در کنار هم آمده است و در دکترین اسلام لازم و ملزوم همدیگر هستند که یکی منهای دیگری ارزش و اهمیت ندارد.
لایهی دوم: اسلام سه وجه کلی دارد: 1. عقاید 2. اخلاق و 3. احکام
برای شناختن یک موضوع یا هر مسئلهای، باید با #اصول آن آشنا شویم مانند اصول جنگ، #اصول_دین، #اصول_علم و غیره.
* عقاید - متعقد
برای عقاید و عقیده هم، اصولی را معرفی میکنید؛ سه اصل [عام]: اصل #توحید، اصل #نبوت و اصل #معاد؛ و دو اصل [خاص] مکمل شیعه: اصل #عدل و اصل #امامت.
* علایق – متعلق
ایمان و عقیده به مواردی تعلق میگیرد؟ ایمان به الله، غیب، ملائکه، انبیاء (ع)، کتاب، آیاتالهی و آخرت تعلق میگیرد.
اینکه #ایمان شکل ظاهری پیدا کند، در #عمل_صالح که دارای اخلاق و احکام هستند روشن میشود. اول باید خُلق ما مشخص شود. «اخلاق» راسخشدن خالق در انسان است. #اخلاق به نسبت عقاید و علایق ناظر به ایمان، درک و حفظ حضور میباشد. تمام اصول پنجگانه و هفتگانه، در #توحید خلاصه میشود. #درک_حضور و #حفظ_حضور، #تقوا نامیده میشود؛ برای معرفی اسلام که کوچه بنبستی در قرآن وجود دارد، به نام #تقوا است. تقوا یعنی اینکه درک کنید در محضر هستید و درک در این محضر را حفظ کنید، #ادب_حضور میگویند. دوم، #احکام ناظر به این است که #درک_حضور، #درک_حدود یا #حفظ_حدود داشته باشیم.
آنچه که تا الآن #دکترین_اسلام را تبیین کردیم یعنی عقاید و علایق، ایمان و #متعلقات_ایمان، #اصول_دین و #متعلقات_ایمان در حوزهی #ریشهشناسی هستند. از شناخت ریشه سراغ روش در دکترین اسلام میرویم.
#روششناسی در اسلام مبتنی بر دوگانگی یا #ثنویت است. اسلام دینی است که برای رسیدن به #توحید از ثنویت آغاز میکند: «لا اله» «الا الله». در روششناسی توحید، تمام باطل را حذف و نفی میکنیم و به جای آن، تمام حق میماند. به این ساز و کار، روش توحید میگویند.
تابع ستون ایمان، اسلام در #روششناسی، مؤلفهی #هجرت از آن انگارهی منفی به انگارهی مثبت میباشد یعنی هجرت از باطل به حق؛ «هجرت در ثنویت باطل و حق با ولایت».
در بخش #اخلاق برای رسیدن به #ادب_حضور، ثنویت غیب و حضور است. یعنی اینکه به نسبت غیب و حضور، درک کنیم و درک و #حفظ_حدود را در #ادب_حضور رقم بزنیم، فقط یگانگی است. کسی که درک حضور داشته باشد، در اینجا ثنویت نفی میشود. در ادب حضور هم وقتی درک حضور به وجود آمد، غیب و شهود برای ما منتفی میشود؛ «هجرت در ثنویت غیب و حضور با ولایت».
در بخش #احکام هم «هجرت در ثنویت سلب و ایجاب با ولایت» میباشد. چهارچوب ثنویت سلب و ایجاب در حوزهی حدود الهی میگنجد.
به صورت مختصر، #دکترین_اسلام:
* اسلام چیست: اسلام دین تسلیم (تسلیم الله شدن) است.
* چرا تسلیم: ما تسلیم #حق میشویم تا متعالی بشویم!
* چرا تسلیم حق شویم: زیرا سعهی وجودی پیدا کنیم [سوره طه از آیه ٢٥ الی ٢٨].
* چگونه اسلام؛ کدام جزء وجود انسان، اسلام میآوریم یا تسلیم میشویم؟ با #صدر (شرح صدر) [سوره شرح آیه ١]
* چگونه تسلیم حق شویم: #هجرت از انگارههای باطل به انگارههای حق.
* چگونه اسلام؛ از طریق «رعایت حدود الهی» تسلیم حق میشویم.
و ... .
این نمای کلی از #دکترین_اسلام میباشد.
#ثنویت_توحیدی #هجرت
@TahaMohajer1444
طاها مهاجر | محمد سالار
وادیهای ثنویت مفهومی در قرآن کریم @TahaMohajer1444
ثنویت یا دوگانگی
اساس معرفت بشر از 2500 سال قبل به این سو در چین و هند و در یونان بر #ثنویت قرار گرفت؛ بشر نگاه به هر پدیده کرد، آن را دوگانه پیدا کرد: شب و روز، زن و مرد، تر و خشک، سرد و گرم و غیره. لذا میبینید که معرفت خود را بر این ثنویت بنیان نهادند و امروز بیش از بیش از 4 میلیارد نفر در جهان اساس معرفت خود را از اصل تضاد میگیرند. البته معرفت از مصر تا یونان و از یونان به مسیحیت و حتی شبهعلم، #تثلیث و سهگانگی است که انشاءالله در آینده مطلبی را ارسال خواهم نمود.
#ثنویت از صفت نسبی ثَنَوی (منسوب به اثنَین) و ریشه "آن ث ن ی" است.[ذیل «ثنی»] و به معنای دوگانگی است.
اساس اسلام در توحید، ثنویت میباشد. اسلام نوعی ثنویت را قبول دارد که به آن #ثنویت_توحیدی میگویند. این در شعار اسلام «لا اله الا الله» ایده میشود. در ثنویت توحیدی، یک دوآلیسم را مشخص میکند؛ «لا اله» را میزند و «الا الله» میماند، #توحید گویند. همانطور که گفته شد روششناسی اسلام، به روش #هجرت عمل میکند؛ «وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا ... [سوره أنفال آیه 74]». «هجر» یک واژهی حبشی است. واژهی #هجرت که در روششناسی شعار اسلام اینچنین است که از «لا اله» (انگارههای باطل) به «الا الله» (انگارههای حق) هجرت میکنیم. صرف اینکه «لا اله الا الله» گفته میشود، کفایت نمیکند بلکه هجرت از منظر هستیشناسی، معرفت، عقیده، اندیشه و مواردی از این دست، دیده میشود.
در #قرآن_کریم، ثنویتها به چهار اَبَروادی تقسیمبندی میشود:
1. وادی تباین: ثنویتهایی که از همدیگر جدا هستند اما در یک آیهی قرآنکریم اشاره شده است.
- جن و إنس
- سماوات و أرض
- شیاطین و ملائکه
- و ...
2. وادی تعادل و تضاد: ثنویتهایی که لازم و ملزوم یکدیگر هستند و ضروری همدیگر هستند یعنی اگر یکی نباشد، دیگری منتفی میشود. این نوع ثنویت در اندیشهی شرقی نمود پیدا کرده است.
- سری و علنی
- اثنی و ذکر
- تأویل و تنزیل
- تولی و تبری
- یسر و عسر
- إنذار و بشارت
- امر و نهی
- فانی و باقی
- نیل و نهار
- اول و آخر
- ظاهر و باطن
- عبودیت و ربوبیت
- لمیسرفوا و لمیقتروا
- و ...
3. وادی ترادف: این ثنویتها مترادف گزارههایی که لازم و ملزوم هم و در توالی، در ردیف و هممعنی هستند.
- ابداع و خلق
- خلق و جعل
- عبرت و آیت
- فطرت و خلقت
- صیرورت و رجعت
- ولایت و هدایت
- بشر و انسان
- اسلام و ایمان
- حفظ و حصن (فرج)
- لهو و لعب
- عدد و إحصاء
- شرک و کفر
- فاتقوا الله و اطیعون
- و ...
4. وادی توحید: صراط مستقیم در الگوی توحیدی «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيم» مشخص است اما در کنار آن انحرافی دارد: «مَغْضُوبین» و «ضّالِّين»؛ چگونه ما در این راه قرار میگیریم؟ جایی که ثنویتها را بشناسیم که کدامیک از صراط مستقیم میباشد و کدامیک از این مسیر انحراف شده است.
* حق - باطل [سوره بقره آیه 42]؛ در اینجا باطل را کنار میگذارید، حق را بر میتابید، در نتیجه به توحید میرسید. در واقع در این ساز و کار اول باید به #فرقان برسید [سوره انفال آیه 29]. فرقان یعنی قوهی فرقگذاشتن بین دوگانهها میباشد. کار قرآن این است که فرق بگذارد.
* «لا اله» - «الا الله» [سوره محمّد آیه 19]
* ظلمات – نور [سوره بقره آیه 257] (آیتالکرسی)
* شک – یقین [سوره نساء آیه 157]؛ شک از منظر فلاسفه معبر خوبی است اما ایستگاه بدی است.
* حرام – حلال [سوره بقره آیه 257]
* شر – خیر [سوره بقره آیه 216]
* اغوا – ارشاد [سوره بقره آیه 256 و سوره اعراف آیه 146]
* مفسد - مصلح [سوره بقره آیه 11 و 220] [سوره شعراء آیه 152]
* منکر – معروف [سوره آلعمران آیه 104]
* ذلت – عزت [سوره منافقون آیه 8]
* کذب – صدق [سوره عنکبوت آیه 3]
* توهین – تکریم [سوره فجر آیه 15 و 16]
* خسارت – فلاح [سوره مجادله آیه 19 و 22]
* بئسالمصیر – الیاللهالمصیر (صیرورت) [سوره آلعمران آیه 162 و سوره نور آیه 42]
* قلب مریض – قلب سلیم [سوره بقره آیه 10 و سوره شعراء آیه 89]
* ولایت طاغوت – ولایت الله [سوره بقره آیه 257]
* و ...
امام خامنهای در دیدار با مردم ایلام در سالروز ولادت امیرالمومنین علی علیهالسلام، معرفت امیرالمومنین را #معرفت_توحیدی میداند.
- دریافت تصویر کامل وادیهای ثنویت مفهومی در قرآن کریم (شامل چهار اَبَر وادی توحید، ترادف، تضاد و تباین)
kolbeh-keramat.ir/Documents/Single/3515
@TahaMohajer1444
طاها مهاجر | محمد سالار
امام خامنهای (مدظلهالعالی): «مبنای علوم انسانی غربی، غیرتوحیدی، مادی و غیرالهیست». @TahaMohajer1
تثلیث یا سهگانگی / 1
واژهی #تثلیث در لاتین از اصطلاح trinitas بهکار میبرند. ترتولیانوس (ح 160-220 میلادی) برای نخستین بار این واژه لاتینی را در قرن سوم برای بیان مفهوم تثلیث به کار برد و به معنا سهگانهباوری یا سهگانگی Trinity است.
تثلیث یعنی اینکه خدا تشکیل یافته از سه عنصر پدر و پسر و روحالقدس و معنیاش این است که خداوند مرکب است و میتواند تجزیه شود. هرکدام از این سه موجود بهتنهایی و مستقلاً به یک اندازه خدایند پس سه خدا هستند منتها خدائیشان به یک اندازه است. [1 (پدر) + ۱ (پسر) + ۱ (روحالقدس) = یهوه]
خدای پدر: اساساً باکار خلقت شناخته میشود.
پسر: عامل اصلی در نجات بشر به شمار میرود.
روحالقدس: ایمانداران را تقدیس میکند.
در موضوع #فلسفه، درخت فلسفه سه ریشه دارد: لوگوس، کمیت و کیفیت. این سه از مدرسهی اسکندرانی توسط پولس گرفته شده بود. در مصر باستان، پولس از تثلیثِ هوروس [خدای آسمان]، اُزیریس [نیل] و ایزیس [مصر] از مکتب فکری و معرفتی مردم مصر باستان (ایزیسم) گرفت و وارد آیین ایزیس هلنی (یونان) کرد. از یونان بود که تثلیث وارد فلسفه شد. تثلیث در فلسفه با تثلیث ایزیسم با پولس در مسیحیت در قالب پدر، پسر و روحالقدس دیده شد.
* تثلیث آیین ایزیس مصری: {اُزیریس – هوروس – ایزیس}
* تثلیث آیین ایزیس هلنی: {سراپیس (همتراز دیونیزوس) – هرمانوبیس (هرمس آنوبیس) – ایزیس (همتراز آفرویدت/دمتر)}
* تثلیث در فلسفه یونانی: {لوگوس – کمیت - کیفیت}
* تثلیث در آیین مسیحیت: {پدر – پسر – روحالقدس}
هر فلسفهای و شبهعلمی در اندیشهی غربیها، تثلیثی میباشد. نمونهای از تثلیث در شبهعلم:
* تثلیث در نگاه هگل: {تز – آنتیتز - سنتز}
* تثلیث در نگاه فروید: {اید – ایگو - سوپرایگو}
* تثلیث در درخت زندگی داروین: {آرخیا – باکتریا - یوکاریوتا}
* تثلیث در قوای سهگانه منتسکیو: {مجریه – مقننه - قضائیه}
* و ... .
در سوره مائده آیه 73 اشاره شده است کسانی که میگویند #تثلیث در واقع کافر شدهاند. چون هیچ خدایی جز #الله نیست و اگر چه باز تکرار کنند برای آنها عذابی دردناک خواهد رسید: «لقد كفر الذين قالوا إن اللـه ثالث ثلاثة وما من إله إلا إله واحد وإن لم ينتهوا عما يقولون ليمسن الذين كفروا منهم عذاب أليم» ؛ ترجمه: كسانى كه [به تثليث قائل شده و] گفتند: «خدا سومين [شخص از] سه [شخص يا سه اقنوم] است، قطعاً كافر شدهاند، و حال آنكه هيچ معبودى جز خداى يكتا نيست. و اگر از آنچه مىگويند باز نايستند، به كافران ايشان عذابى دردناك خواهد رسيد.
مجدداً در سوره النساء آیه 171 به همین نکته اشاره شده است که «نگوئید ثلاثه»: «يا أهل الكتاب لا تغلوا في دينكم ولا تقولوا على الله إلا الحق إنما المسيح عيسى ابن مريم رسول اللـه وكلمته ألقاها إلى مريم وروح منه فآمنوا باللـه ورسله ولا تقولوا ثلاثة انتهوا خيرا لكم إنما الله إله واحد سبحانه أن يكون له ولد له ما في السماوات وما في الأرض وكفى باللـه وكيلا»؛ ترجمه: اى اهل كتاب، در دين خود غلوّ مكنيد، و در باره خدا جز [سخنِ] درست مگوييد. مسيح، عيسى بن مريم، فقط پيامبر خدا و كلمه اوست كه آن را به سوى مريم افكنده و روحى از جانب اوست. پس به خدا و پيامبرانش ايمان بياوريد و نگوييد [خدا] سهگانه است. باز ايستيد كه براى شما بهتر است. خدا فقط معبودى يگانه است. منزّه از آن است كه براى او فرزندى باشد. آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آنِ اوست، و خداوند بس كارساز است.
حال اینکه امام خامنهای (مدظلهالعالی) فرمودند: «مبنای علوم انسانی غربی، غیرتوحیدی، مادی و غیرالهیست». در ادامه ایشان فرمودند: «نگاه آنها به انسان، حیوان است» ابتدا ارسطو بود که انسان را حیوان ناطق نامید؛ بعدها شد حیوان ضاحک؛ سپس حیوان مدنیالطبع؛ تا عصر فروید که او انسان را حیوان غیرقابل اعتماد نامید و امروز، ژان فرانسوا دورتیه انسان را حیوان شگفتانگیز میداند. در مورد انسان صحبت میکنیم درحالیکه اندیشهی فلسفی در 2500 سال گذشته انسان را تنها از بُعد حیوانی آن مورد مطالعه قرار داده است. پس هرگز به کُنه مسأله نخواهند رسید، زیرا تفکر توحیدی ندارند.
با هزینهی بیتالمال مسلمین در دانشگاه، دانشجویان را مسیحی بار میآوریم آنگاه متعرض دینگریزی جوانان هستیم. آیا این میزان هزینه و وقت و بودجه را که صرف کردیم تا پدر، پسر، روحالقدس را در ذهن جوانان نهادینه سازیم، برای توحید گذاشتیم تا روبروی این علوم تثلیثی، علم توحیدی تولید کنیم؟ نتیجه آنکه امام مسلمین میفرمایند: «اگر #جنبش_نرمافزاری و #نهضت_تولید_علم محقق نشود، #انقلاب و دستاوردهای آن به قتلگاه میرود».
ادامه دارد ...
@TahaMohajer1444
طاها مهاجر | محمد سالار
تثلیث یا سهگانگی / 1 واژهی #تثلیث در لاتین از اصطلاح trinitas بهکار میبرند. ترتولیانوس (ح 160-
وادیهای تثلیث مفهومی در قرآن کریم
@TahaMohajer1444
طاها مهاجر | محمد سالار
وادیهای تثلیث مفهومی در قرآن کریم @TahaMohajer1444
تثلیث یا سهگانگی / 2 (پایانی)
#تثلیث همانند #ثنویت در #قرآن_کریم به چهار اَبَروادی تقسیمبندی میشود:
1. وادی تباین: سهگانههایی که از همدیگر جدا هستند اما در یک آیهی قرآنکریم اشاره شده است.
- سمع و بصر و افئده [سوره نحل آیه 78]
2. وادی تعادل و تضاد: سهگانههایی که یکی تضاد دیگری است و هر دو تضاد میانه است.
- «وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا» [سوره فرقان آیه 67]
- و ...
3 . وادی ترادف: این سهگانهها مترادف گزارههایی که لازم و ملزوم هم و در توالی، در ردیف و هممعنی هستند.
- «ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ...» [سوره نحل آیه 125]
- «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ أُولَـئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّـهِ ...» [سوره بقره آیه 218]
- و ...
4. وادی توحید: از سهگانهها، دو انگارهی آن باطل و انگارهی دیگر، حق است.
* « صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ (حق)- غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ (باطل)» [سوره فاتحه آیه 7]
* شرق و غرب – امت وسط [سوره بقره آیه 142 و 143]
#ثنویت که مبنای مکاتب شرقی و #تثلیث که مبنای مکاتب غربی است، در اسلام پذیرفته شده اما اصالت ندارد و ذیل توحید فهم میشود. آنچیزی که باید برای فهم صحیح، مبنای علم واقع شود این است که کثرت در ثنویت و تثلیث ما را گُمراه نکند، بلکه معیار طراز، #توحید باشد.
* بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ - قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ - اللَّهُ الصَّمَدُ - لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ - وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ
- دریافت تصویر کامل وادیهای تثلیث مفهومی در قرآن کریم (شامل چهار اَبَر وادی توحید، ترادف، تضاد و تباین)
kolbeh-keramat.ir/Documents/Single/3526
@TahaMohajer1444
دیرینشناسی فهم
قسمت اول
نگاهی که متفکرین در 2500 سال گذشته به هستی و عالم داشتند، دیدند همه چیز ناظر به #ثنویت است. نگاهشان به شب و روز، تر و خشک، سرد و گرم، زن و مرد، سفید و سیاه، و غیره، آنها را به این نتیجه رساند که همهی عالم از چنین منطقی تبعیت میکند و ثنویت را اصل گرفتند. اولین متنی که به این مبحث پرداخته است از آناکسیمندر بود که این تمایز را بررسی کرد. بعد از مطالعهی آناکسیمندر، هراکلیتوس ثنویت را در قالب ستیزه و جنگ قرار داد و جملهی معروف وی «جنگ، پدر همه چیز است! [اگر دوستان اصل منبع را یافتند، حتماً ارسال کنند]» مطرح شد. پس در تاریخ شکلگیری منطق، از ثنویتها آغاز شده است. در روند شکلگیری منطق در شرق توسط لائوتسو پذیرفته شد که امروز ما این منطق را تحت عنوان «یین و یانگ» میشناسیم. این تفکر در ظاهر زیبا و درست است اما در باطن اشکالات بسیار قابل ملاحظهای دارد.
به اصطلاح #منطق به «دانش شناسایی و ارائهی روش درست اندیشیدن» میگویند. اما چرا با فراگیر شدن منطق، مشکلات #استراتژیک اتفاق میافتد از قبیل جنگ و ...؟
موضوع #دیرین_شناسی_فهم به ما کمک میکند تا روش فهمیدن و مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد را اصلاح کنیم. حوزهی دیرینشناسی فهم در حیطهی مشکلات کوچک و تاکتیکی نیست بلکه مشکلاتی فراتر از مشکلات #استراتژیک و حتی در واقع مشکلات #پارادایمیک محسوب میشود. مشکلات استراتژیک در یک دورهی زمانی اتفاق میافتد. مثلاً مشکلات آب و هوایی، جنگ و نظامی، سیل و زلزله و مشکلاتی از این دست در یک دوره رفع میشود. بعضی از انحرافها چند هزار سال باقی میماند. اگر یک روزی اشکال و انحرافی را به وجود میآورد و به تاریخ میپیوندد و موجب عبرت دیگران میشود که قرآن تأکید دارد «قل سيروا في الأرض فانظروا كيف كان عاقبة الذين من قبل كان أكثرهم مشركين (سوره روم آیه 42) [عبارت « قُلْ سيرُوا فِي الْأَرْضِ ...» در قرآن کریم چهار بار تکرار شده است.]» و خطاب به اهل #بصیرت، #عبرت بگیرید [فاعتبروا يا أولي الأبصار (سوره حشر آیه2)]؛ ولی بعضی از انحرافها نه تنها از بین نمیروند بلکه میمانند و نسلهای بعد را هم میبلعند. این انحراف یک بلایی است که هرنسلی جدیدی هم بیاید وارد گلوی اژدهای جدید میشود یعنی تهدیدی شبیه ماجرای ضحاک که مغز سَرِ جوانان را به او میدادند، میباشد. در ماجرای ضحاک آمده است که ابلیس به عنوان مشاور ضحاک با حرفهای جذابش توانسته بود ضحاک را فریب دهد، دو بوسه بر دوش ضحاک، دو مار از جای بوسهها روئیده میشود. پس از این واقعه ابلیس نسخهای تجویز میکند که برای اینکه به ضحاک گزندی نرسد، هر روز مغز جوانان را خوراک مارها بنماید؛ این مصیبت بزرگی برای ضحاک بود تا اینکه بالاخره فریدون و کاوهی آهنگر و دیگران درگیر میشوند تا این مصیبت را از بین ببرند. مشکلی که بشر در فهم دارد این است که ریشه و پایههای فهم بشر غلط است. از قول صائب تبریزی « خشت اول گر نهد معمار کج/تا ثریا می رود دیوار کج» خشت اول معرفت را نیاکان ما در قرنهای مختلف غلط گذاشتند و روشهای غلطی که مبنا قرار گرفته امروز با کمال تأسف مبنای زندگی بشر شده است.
ادامه دارد ...
#دیرینشناسی_فهم
@TahaMohajer1444
طاها مهاجر | محمد سالار
دیرینشناسی فهم قسمت اول نگاهی که متفکرین در 2500 سال گذشته به هستی و عالم داشتند، دیدند همه چیز نا
دیرینشناسی فهم / خلق و جعل
قسمت دوم (پایانی)
قرآنکریم سرچشمه علم حیاتبخش میباشد. #قرآن_کریم، معجزهی رسول جلیلالقدر الله، سرفصلی به نام #خلق_و_جعل دارد. خدای متعال غیر از آنکه #خالق است، #جاعل نیز هست؛ فراتر از عالم خلق، عالم جعل است. جاعل یکی از القاب خداست؛ «إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَه [سوره بقره آیهی30]». علم فیزیک با 2500 سال عقبه، به عنوان تاج علوم جهان مدرن، تنها یک بخش کوچکی از ظرفیت عظیم واژهی قرآنی #جعل را اشاره کرده است.
در عالم خلق هر خلقی و هر پدیدهای زوج آفریده شده است [«ومن كل شيء خلقنا زوجين لعلكم تذكرون» {سوره ذاریات آیه 49}]؛ یک: وقتی عالم، زوج آفریده شده است پس تضاد معنی ندارد بلکه در زوجیت #تکامل موضوعیت دارد. دو: وقتی زوجیت مطرح باشد، فرار معنی ندارد بلکه در زوجیت جذب همدیگر میشوند. این تضاد در غرب و شرق، مبنای علم منطق شد. اما در #قرآن_کریم این اختلاف و تضاد در زوجیت است، در نتیجه منطق قرآن در عالم خلقت، زوجیت است و در عالم #جعل، #توحید و #وحدانیت است. اشکال اصلی که وجود داشته و دارد در این است که منطق در غرب و شرق تفکیک اولیه به عالم خلق و عالم جعل صورت نمیدهند. چون این تفکیک را صورت نمیدهند، هر آنچه در عالم خلق و عالم جعل است را در الگوی متضاد میبرند در حالیکه اینگونه نیست. اَبَروادیها در قرآن کریم، در عالم خلقت، هر پدیدهای زوج خلق شده است و در عالم جعل زوج را قبول نداریم؛ ثنویتی که هست، یکی جعل الله است و دیگری جعل بشر است. در حق و باطل، هرآنچه الله خلق و جعل کرده است، حق است اما هر آنچه جعل بشر باشد، باطل است. چون باطل برای انسان مهم است اما برای حیوان، گیاهان، جمادات و نباتات، باطل معنی ندارد.
عدم تفکیک حوزهی خلق از جعل، تاریخ علم منطق را مخدوش کرده است. بین ثنویت مخلوق و ثنویت مجعول، خلط کردند. برای فهم درست این موضوع #پلت «منطق و اصول» در پیوست این مطلب موجود است. هرچند که این پلات در نگاه قرآنکریم و انبیاء و ائمهی معصومین علیهمالسلام کامل نشده است و نیاز به بروزرسانی دارد ولی برای اصلاح فهم خود و اطرافیان، مورد استفاده قرارگرفته و میگیرد.
برای آشنایی بیشتر سرفصلهای «دکترین اسلام» که شامل مجموعه جلسات نظام طرحریزی استراتژیک مبتنی بر اسلام در کلبه کرامت میباشد را دریافت و مطالعه نمایید
🔺 yon.ir/LcUz0
#دیرین_شناسی_فهم #معرفت_توحیدی #منطق_توحیدی #توحید
پلت: «منطق و اصول»
kolbeh-keramat.ir/Documents/Single/2593
@TahaMohajer1444
طاها مهاجر | محمد سالار
#متعلقات_ایمان در آیات قرآن کریم eitaa.com/TahaMohajer1444/19 نمونهی آیات مرتبط با هفت متعلق ایما
ایمان به آیتهای الهی؛ موضوعی که از نگاه اندیشمندانِ مسلمان مغفول مانده است
در طول سالیان، اندیشمندان مسلمان و ادیان دیگر بر روی شش مُتَعَلَّقِ ایمان، پژوهشهایی هر چند اندک انجام دادهاند اما آنچه از آن غفلت شده یا حداقل کمتر به آن پرداخته شده است، متعلق هفتم یا آیات الهی است؛ باید به این نکته توجه کرد که ایمان به «آیات الهی» مقولهای جدا از ایمان به «آیههای قرآن» است چرا که ایمان به آیههای قرآن در متعلق ایمان به کتاب ذکر شده است.
واژهی #آیه قدمتی بالغ بر چهارهزار سال دارد. ریشهی آن به زبان آرامی میرسد و به معنی «اشاره» است؛ یعنی هر چیزی به حقیقتی اشاره دارد.
خداوند در قرآن میفرماید:
«إنّ فِی السَّماواتِ وَ الأَرضِ لَأَیاتٍ لِلمُؤمِنینَ؛ بیشک در آسمانها و زمین نشانههای (فراوانی) برای مؤمنان وجود دارد. [سورهی جاثیه آیهی 3]» و همینطور: «و الَّذینَ هُم بِآیَاتِ رَبِّهِم یُؤمِنُونَ؛ و آنان که به آیات پروردگارشان ایمان میآورند. [سورهی مؤمنون آیهی 58]»
در یک جمله آیت را میتوان اینگونه تعریف کرد: « #آیت، علامت حبس شده در شیء است.»
@TahaMohajer1444
🌐 صفحات «طاها مهاجر» در شبکههای اجتماعی
📣 #اطلاع_رسانی
🔷 تلگرام:
🔹 t.me/TahaMohajer1
🔶 ایتا:
🔸 eitaa.com/TahaMohajer1444
🔷 آیگپ:
🔹 iGap.net/TahaMohajer1444
🔶 اینستاگرام
🔸 instagram.com/mohammad.salar95
🔷 توئیتر
🔹twitter.com/TahaMohajer
🔶 آپارات:
🔸 aparat.com/TahaMohajer1444
❇️ وبلاگ:
🌐 www.TahaMohajer.blog.ir
@TahaMohajer1444
سکولاریسم Secularism
در اواخر قرن 16 و اوایل قرن 17، دورهی #رنسانس واژهی #سکولاریسم در پیمان وستفالی به کار رفت. واژه سکولاریسم secularism برگرفته از واژه لاتینی secularis، مشتق از seculum به معنای «نیا» یا «گیتی» در برابر «مینو» است. به معنی واقعی کلمه، سکولاریسم #عرفیگرایی مینامند. مکتب سکولاریسم، مکتبی است که حضور #الله را در ابعاد مختلف زندگی بشر نظیر سیاست، اقتصاد، فرهنگ، اجتماع، دفاعی-امنیتی، علم، آموزش و پرورش، حکومت، اخلاق، و غیره را غائب و به مرور زمان نفی و حذف میکند.
سکولاریسم از زمانی آغاز شد که انگارهی قداستزدایی مطرح شد. با تقدسزدایی بود که سکولاریسم بوجود آمد. قداستزدایی با وارد کردن شک و شبهه بر عصمت انبیاء، ائمهی اطهار علیهمالسلام، کتب آسمانی به ویژه قرآن کریم پدید میآید. در حالیکه در آیهی 2 سورهی بقره، آمده است که «ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ؛ در این کتاب (قرآن کریم)، برای #هدایت متقین هیچ شک و ریبی وجود ندارد.»
سکولاریسم، دنیاسازیِ بیتوجه به عقبا است. در این تلقی، دنیا باید ساخته شود. world حاصلجمع دو واژه weor و old به معنای قدمت بشر است. یعنی همهی مدلها و قوانینی که بشرهای قبل از امروز بر جای گذاشتهاند روی هم جمع شده و مجموعه قوانینی ساخته که در نگاه انسان امروز عرف تلقی میشوند. در قرآن کریم بارها بیان شده که «هرگاه به آنها گفته شد چرا ایمان نمیآورید پاسخ میگفتند: چون نیاکان و اجداد ما به این صورت بودند.» حال نیز گفته میشود که عرف است. عرف یا دنیویت یعنی نفی حرام و نفی حلال و نفی مستحب و نفی مکروه؛ حد وسطِ مباح، باقی مانده تا همهی اعمال و رفتار انسان با آن دیده و سنجیده شود. مباح گرفتن همهچیز همان اباحیگری یا #لیبرالیسم است.
به کانال «جنبش مردمی رهایی از لیبرالیسم» بپیوندید: @NoLiberalism
#ثنویت_توحیدی #انقلابی و #غیرانقلابی
#غیرانقلابی #لیبرال #سکولار
@TahaMohajer1444
حکمت عقل / عقل از سوی الله، حباء میشود!
* الْعَقْلُ حِبَاءٌ مِنَ اللَّه
واژهی «Reason» در قرن هفدهم میلادی به کار رفت اما این واژه چه معنیای دارد؟! همانطور که گفته شد برای دسترسی به مفهوم واقعی و حقیقی یک واژه، باید آن واژه را نخست ریشهشناسی کنیم، سپس از منظر اصطلاح و مفهوم آن در دورههای متعدد، مفهومشناسی کرد:
https://eitaa.com/TahaMohajer1444/7
واژهی انگلیسی «Reason» از ریشهی لاتینی «ration» مشتق شده و در زبان یونانی معادل «Nous» بوده است. واژهی «Intellect» هم نیز معادل ریزن به کار میرود. همچنین در زبان فارسی ریزِن به «خِرَد» و «اندیشه» و در عربی به «فهم» و «تفکر» ترجمه میشود که به هیچ عنوان نمیتوان این واژهها را معادل هم دانست زیرا برداشت مفهومی از هر واژه در هر زبان منحصر به فرد است. بزرگترین انحرافی که در طول تاریخ صورت گرفت این بود که بین ریزن و #عقل خلط کردند کما اینکه واژهی #عقل یک واژهی قرآنی است که هیچ قرابتی با معادلهای ترجمهای خود در زبانهای عربی و حتی فارسی ندارد. «عقل» در لغت به معنی «بازداشتن» و «منع» است و از این رو به این نام خوانده شده است که شبیه عقالِ شتر است؛ چون همانطور که افسار شتر، وی را از بیراهه رفتن باز میدارد. عقل نیز صاحبش را از#جهل و عدول راه راست بازمیدارد.
ریشهی «عقل» در قرآن کریم، 49 بار تکرار شده است. حوزهی تعقل در قرآن کریم، به قلب انسان برمیگردد. قلب انسان، مانند قطبنمایی است که گاهی نور ایمان به آن میتابد و گاهی نیز در تاریکی کفر میماند؛ گاهی در شک است و گاهی در یقین [سوره توبه آیه 110]. در اصول کافی آمده است که: «قَالَ الرِّضَا عَلَیهِالسَّلام: الْعَقْلُ حِبَاءٌ مِنَ اللَّهِ وَ الْأَدَبُ كُلْفَةٌ فَمَنْ تَكَلَّفَ الْأَدَبَ قَدَرَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَكَلَّفَ الْعَقْلَ لَمْ يَزْدَدْ بِذَلِكَ إِلَّا جَهْلا ؛ امام رضا علیه اسلام میفرمایند: عقل از سوی الله، حباء (هدیه) میشود و ادب با رنج سختى به دست آيد پس كسى كه در كسب ادب زحمت كشد آن را به دست آرد و كسى كه در كسب عقل رنج برد بر نادانى خويش افزايد. [اصول کافی؛ ج1؛ ص234]» لذا حکمت عقل، مکتب حباء را برمیتابد. انسان خود نمیتواند با تلاش و کوشش آن را کسب نماید؛ در حالیکه #ادب به دست آوردنی است. فلذا باید تلاش و کوشش خود را معطوف به کسب ادب نماید هر چند که این تکلیف همراه با پذیرش رنج و سختی باشد. انسان برای تعقل به «قوام» که در لغت به غذایی گفته میشود که برای انسان کافی باشد، نیاز دارد که در اصطلاح به معنی «بنمایه» و «اساس» چیزی اطلاق میشود که آن را کفایت نماید. زیرا «قوام» انسان در «عقل» او است. قوام، به عنوان قاعدهای از #حکمت عقل مبتنی بر مکتب حباء، به تبیین چسیتی، چرایی و چگونگی برتافتن عقل به عنوان بنمایهی انسان و پایه و اساس دین است، میپردازد.
امام جعفر صادق علیهالسلام در حدیث #جنود_عقل_و_جهل، ثنویت عقل و جهل را در #توحید_جعفری میبیند؛ توحید جعفری، توحیدی است که دو ستون #عقل و #جهل را معلوم نموده و ستون جهل را میزداید؛ این زمانی محقق میشود که در ما رکن عقل باشد و با جهل به تقابل خیزد.
مکتب #رسیونالیسم یا خِرَدگراییِ شمارشگر، مکتبی است که اصالت را به خِرَد میدهند که با تکیه بر اصول منطقی در اندیشه، رفتار و گفتار به کار گرفته میشود. رسیونالیسم توسط دکارت در فرانسه، مال برانش و اسپینوزا، آن را پایهگذاری کردند. به غلط در بین دانشگاهیان و کتب متعدد، رسیونالیسم را به #عقلگرایی ترجمه کردند در حالیکه معادل خردگرایی است.
بعد از فلاسفه خِرَدگرایی، تجربهگرایان انگلیسی، به این نتیجه رسیدند که منشأِ شناختِ بشر در واقع تمام از تجربهی حسی و حواس پنجگانه است نه عقل! حال اینکه آنان نه انسان را از منظر کیسیتی میشناسند و نه عقل را؛ زیرا که آنان همه چیز را مبتنی بر حس [ #امپرسیسم] و تجربه [#پوزیتیویسم] میسنجند و به دنبال اثبات آن هستند!
در نتیجه، عقل، دهنه و مهار فکر و خیال است که معیار آن برای تحدید فکر و خیال، #حدود_الهی است. به شهادت #قرآن_کریم، همه از نعمت عقل برخوردار نیستند: «أَکثَرُهُم لَایَعقِلُونَ» اگر #تقوا ورزیده و لایق شدیم، قلب ما آمادهی تعقل میشود در این صورت خدا عقل را به انسان #حباء میکند. عقل و #وحی دو روی یک سکهاند؛ زیرا هر دو با معیننمودن حدود الهی، عمل ما را تحدید و کنترل میکنند. پس عقل، حجت و رسول درون در نسبت با آوردهی حجت و رسول بیرون (وحی) است.
با نشر این #مفهوم_قرآنی، برای تبدیل شدن آن به گفتمان عمومی قدمی برداریم. إنشاءالله
#ثنویت_توحیدی #انقلابی و #غیرانقلابی
#لیبرال #سکولار #امانیسم
#کلبه_کرامت
@TahaMohajer1444
اثباتگرایی Positivism و حسگرایی Empiricism
واژه «Positive» از ریشهی لاتینی «positivus» مشتق شده و مفهومی مدرن است که توسط آگوست کُنت وضع گردیده است. «پوزیتیو» در زبان عربی به «مثبت» در مقابل منفی، و به «محصّل» و «واقعی» در مقابل خیالی ترجمه شده و در اصطلاح «اثبات» و «تحصل» به کار میرود.
مکتب #پوزیتیویسم یا #اثباتگرایی، مکتبی است که معرفت بشری را بر پایهی #اثبات میدانند. پوزیتیو یعنی برای هر واقعیتی که مشاهده میشود، نگاتیو (فرمول) تهیه شده و آن را روش کرد؛ سپس هرگاه از این روش استفاده شد، کاری پوزیتیویستی انجام شده است. برای مثال، سیبی از درخت میافتد و بر اساس این اتفاق، فرمول سقوط کشف میشود، سپس استفاده از این فرمول برای موارد دیگر، کاری پوزیتیویستی است. صددرصد علومی که در دانشگاهها ارائه میشود، اینگونه هستند. اما آیا این روندی که در علوم نظیر فلسفه، فیزیک، ریاضی، اقتصاد، حقوق، جامعهشناسی، روانشناسی، عمران، کشاورزی و رشتههای مختلف دیگر طی شده است و به نتایجی رسیدند که آن نتایج، مستند و نگارش شده و حتی برخی از تجربهها به نتایج درستی رسیده، به معرفت نیل پیدا میکند؟ تمام معرفت تنها این علوم تجربی است؟! آیا هرکسی چنین مدارج و مراحلی را طی نمود، #انسان به عالیترین سطح #معرفت رسیده است؟
اما در مکتب #امپریسیسم Empiricism، برپایهی تجربه، دانش شکل میگیرد و معرفت بشری نمیتواند از مرزهای تجربهی حسی فراتر رود. از فیلسوفان تجربهگرا میتوان از جرج بارکلی، #جان_لاک و #دیوید_هیوم نام برد. این مکتب مقابل خردگرایی یا #رسیونالیسم است.
در #قرآن_کریم مشاهده میگردد که برخی از افراد قوم بنیاسرائیل، علم الله را محدود به ظواهر امور مادی میدانستند اما قرآن کریم با تکیه بر حاضر و ناظربودن خداوند متعال و آگاهی او بر همه امور پیدا و پنهان، بر تصور #باطل آنها که از عقیده به #ماتریالیسم (اصالت ماده) و حس ناشی میشد، خط بطلان کشیده و مبارزه خود را با این عقاید پوچ اعلام نموده است. یکی از عواملی که منجر به #حسگرایی میشود، #جهل است. قرآن کریم اشاره به این عامل میفرماید: «وقالوا ما هي إلا حياتنا الدنيا نموت ونحيا وما يهلكنا إلا الدهر وما لهم بذلك من علم إن هم إلا يظنون؛ و گفتند: زندگى جز همين زندگى دنيا نيست دستهاى مىميرند و دستهاى ديگر زنده مىشوند و ما را جز روزگار هلاك نمىكند اينان هيچ علمى به سخنان خود ندارند و جز مظنه و پندار دليلى ندارند.». خداوند در این آیات قرآن حکیم به نقل سخن «دهریون» پرداخته، که مبدأ و معاد را انکار میکنند؛ اما هیچ دلیلی بر انکار خود ندارند، بلکه #جهل، آنها را بر این عقیده واداشته است. و علت دیگری که در قرآن حکیم برای حسگرایی بیان شده، روحیهی استکباری است: «وقال الذين لا يرجون لقاءنا لولا أنزل علينا الملائكة أو نرى ربنا لقد استكبروا في أنفسهم وعتوا عتوا كبيرا؛ كسانى كه معاد را منكرند، گويند: چرا ملائکه به ما نازل نمىشوند يا چرا پروردگار خويش را نمىبينيم؟! حقا كه خويش را سخت بزرگ شمردند و زيادهروى كردند، زيادهروى کبیر! [سوره فرقان آیه 21]»؛ بیان کلی آیه این است که کفار به دلیل روحیهی استکباری از رسولالله، ایمان آوردنشان را مشروط به اینکه خدا و ملائکه را به صورت حسی مشاهده کنند!
معرفت بشری بر مبنای ایدئولوژی #پوزیتیویسم و #امپریسیسم تنها مبتنی بر «حس» و «تجربه» موضوعیت مییابد، فلذا آنچه که به واسطهی حواس و دادههای حسی «اثبات» نشود نهتنها علم نیست بلکه مهمل و بیمعنا تلقی میشود. در نهایت نیز در قرن بیستم میلادی ایدئولوژی «نئوپوزیتیویسم» در ادامهی مکتب پوزیتیویسم، حتی از برتافتن گزارههای «متافیزیکی» سرباز میزند.
«وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ؛ خلق نکردم جن و انس را جزء اینکه مرا عبادت کنند. [سوره ذاریات آیه 56]» مفسرین «لِيَعْبُدُونِ» را ناظر به «لِيَعْرِفُون» دیدند. معنای این نیست که «عَبَدَ» به معنای «عَرَفَ» است یا #عبادت به معنای #معرفت است، خیر؛ بلکه به معنای این است که عبادت بدون معرفت امکان ندارد و عبادت نیست. جامعهای که به عبودیت خدا میرسد، یعنی به معرفت کامل خدا میرسد، تخلق به اخلاقالله پیدا میکند؛ این، آن نهایت کمال انسانی است. بنابراین هدف نهایی معرفت است. البته هدف قبل از آن؛ ایجاد #جامعه_اسلامی است که هدف بسیار بزرگ و بسیار والایی است.
#ثنویت_توحیدی #انقلابی و #غیرانقلابی
#لیبرال #سکولار #امانیسم #مدرنیسم #مدرنیته #استکبار #کلبه_کرامت
@TahaMohajer1444
اومانیسم Humanism
ريشهی اين واژه، «Humdle» است و از واژه لاتين «Humus» به معني خاک يا زمين مشتق شده است.
مکتب #اومانیسم یا بشرگرایی، مکتبی است که #بشر را در کانون مناسبات هستی قرار میدهد، و همه چیز و همه کس با بشر تعریف میشود. حتی خدا در اومانیسم نیز در نسبت با بشر دیده و تبیین میشود.
اومانیستها به یک مکتب فکری معتقدند که موجود انسانی را با سایر گونههای #حیات متمایز است. مبتنی بر این تعریف «Human Rights» (مسامحتاً #حقوق_بشر) به وجود آمد؛ اما آیا این #هیومن_رایتز همان حقوق بشر به معنی واقعی و حقیقی کلمه است؟
معنای واقعی و حقیقی هر واژه و مفهومی به این دلیل مهم است که با وجود تنوع فرهنگها در کنار بنمایههای فلسفی و عقیدتی کشورهای مختلف باعث میشود هنگام ترجمه از زبانی به زبان دیگر معنای اصلی را از دست داده و گاه به شکلی متفاوت حقیقی خود ترجمه شود؛ نتیجه این امر بههمریختگی معنایی و آشفتگی معرفتی در زبان مقصد است. براستی «Human Rights» چیست؟ آیا «Human Rights» همان «حقوق بشر» است؟
واژهی «Truth» انگلیسی، و واژهی «Veritas» لاتینی، مابهازای واژهی «درستی» در فارسی هستند، لیکن معادل واژهی «حق» و «حقیقت» قرآنی نیستند، بلکه واژهی عربی «صحیح» را میتوان نزدیکترین مفهوم به آنها در نظر گرفت. Rights به عملکردن و قضاوتکردن بر طبق آنچه Truth است گفته میشود. فلذا ایدئولوژی «راستی» در راستای تحقق آنچه «درست» است، صورت میپذیرد. مبتنی بر ایدئولوژی راستی، عبارتهایی نظیر «Human Rights»، «Political Rights» و «Civil Rights» تدوین میشود.
اومانیسم آمد تا ارزش و عاملیت انسانها را به صورت فردی و جمعی فراهم کند. آنچه که در قلب و نقطهی کانونی اومانیسم موضوعیت دارد این است که "انسان چه میخواهد؟". نیازهای انسان را مبتنی بر رفتار مطالعه نمودند اما چرا انسانِ #اومانیست، عمیقاً از زندگی و حیات خود، لذت نمیبرد؟ چرا انسانِ اومانیست، ناآرام است؟ چرا انسان با #علوم_انسانی، نمیتواند خیر و مصلحت خودش را بسنجد و تشخیص دهد؟ آیا هر چیزی انسان میخواهد، لزوماً مطلوب وی است؟ چرا در جوامع گوناگون، انسانِ اومانیست، مشکل روحی و روانی دارد؟ و سوالاتی از این دست ... .
#ثنویت_توحیدی #انقلابی و #غیرانقلابی | #حق و #باطل
#لیبرال #سکولار #امانیسم #مدرنیسم #مدرنیته #استکبار #سوپرپارادایم_امانیسم #ابرپارادایم_امانیسم #انسان_محوری #انسان_گرایی #بشر_گرایی #کلبه_کرامت
#Human_Rights #هیومن_رایتس
@TahaMohajer1444
1. حتی اگر FATF هم اجرا شود، تأثیری در تبادلات مالی و بانکی ندارد. چون در بیانیههای مرتبط با ایران وعدهی رفع تحریمهای یانکی را ندادهاند. مثلاً پس از امضای توافقنامهی دولت روحانی با FATF در خرداد 95، نیروی ویژه در تاریخ ژوئن 2016 طی بیانیهای از پیوستن ایران به FATF خوشآمد میگوید؛ 📖بیانیهای که تأکید میکند اگر ایران پیشرفت کافی در اجرای طرح اقدام نداشته باشد، نیروی ویژه اقدامات متقابل انجام میدهد و همچنین، اگر طی 12 ماه به تمام تعهداتش عمل کند، نیروی ویژه گامهای بعدی رو انجام میدهد📖
پس هدف پذیرش FATF رفع تحریمها بوده یا گامهای بعدی؟!!
در بندهای FATF، ایران تعهد داده که دو کنوانسیون پالزمو و CFT تصویب و اجرا کنند! در توصیههای FATF، بایستی کامل کنوانسیونهای وین، پالرمو، سازمان ملل متحد علیه فساد و CFT اجرا شود.
2. نیروی ویژه اقدام مالی FATF، پازلی از محاصرهی مالی ایران در جنگ مالی-ارزی آمریکاست؛ ایسا، کاتسا و یو-ترن از آمریکا و FATF، پالرمو و CFT از نهادهای بینالمللی (UN).
3. در قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم CFT، طبق تعریف آمریکا و اروپای مستکبر از تروریسم شامل حزبالله لبنان، حماس، ملت سوریه، عراق و یمن، و کسانیکه در مقابل سلطهجوییها و ظلمهای آنها مقاومت کند، میشوند. درحالی که از نظرِ ما از جنبشهای آزادیبخش تلقی میشوند.
4. در دورهی قبلی مجلس، جهت از بین بردن هرگونه بهانهای، قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم براساس اهداف نظام اسلامی و قانون اساسی ج.ا.ایران در 13 بهمن 1394 تصویب و پس از تأیید شورای نگهبان از سوی رئیس (سخنگوی) مجلس آقای لاریجانی به رئیس جمهوری آقای روحانی ابلاغ شد. سوال مهم و کلیدی این است که با وجود قانون مصوب مبارزه با تأمین مالی تروریسم در داخل کشور، چه نیازی به تعهد دادن به طرف غربی است؟ قانون مطلوب آمریکا و اروپا در زمینهی تروریسم، چه تفاوتی با قانون مصوب نظام جمهوری اسلامی ایران که خواستهی آنها را تأمین نکرده و دولت آقای روحانی نیز متأسفانه با تمکین خواستههای آنها لایحه جدید قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم را به مجلس ارائه داده است؟
5. دولت روحانی سعی کرده تا مشکلی که «نهضتهای آزادیبخش و مبارزات گروههای مقاومت و ایران» در پیوستن به CFT به وجود میآید اعلامیهای تفسیری حل کند؛ در حالیکه این اعلامیه تفسیری دولت صرفاً مصرف داخلی داشته و هیچگونه ارزش حقوقی نداشته و نمیتواند به عنوان حقالشرط نسبت به مواد کنوانسیون تلقی شود. در بیانیه 27 ژوئن 2016، آمده است: 📖ایران ذیل بیانیه عمومی FATF باقی خواهد ماند تا وقتی که طرح اقدام، به صورت کامل اجرا شود. ... FATF قویا از ایران می خواهد که به صورت کامل نواقص مربوط به پولشویی و مبارزه با تامین مالی تروریسم را اجرا کند.📖
6. چرا مجلس خودش برای موضوع مبارزه با تروریسم، قانون نمیگذارد؟! وقتی میشود قوانین داخلی داشت، چرا متعهد به قوانین کنوانسیونهای بینالمللی شویم که یقهگیری نهادهای بینالمللی از ایران باشد؟
«لن تَرْضىَ عَنكَ الْيهَُودُ وَ لَا النَّصَارَى حَتىَ تَتَّبِعَ مِلَّتهَُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الهُْدَى وَ لَئنِِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِى جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلىٍِ وَ لَا نَصِير؛ ترجمه: يهود و نصارى هرگز از تو راضى نمىشوند مگر وقتى كه از كيش آنان پيروى كنى بگو تنها هدايت، هدايت خدا است و اگر هوى و هوسهاى آنان را پيروى كنى بعد از آن علمى كه روزيت شد، آن وقت از ناحيه خدا نه سرپرستى خواهى داشت و نه ياورى!»
دنیای استکبار به کمتر از محو کامل هویت دینیِ شما راضی نیست و این پیشروی هیچ حدیقفی ندارد.
#نه_به_FATF
#خود_تحریمی
@TahaMohajer1444