عاشق منم که یار به حالم نظر نکرد... ای خواجه! درد هست ولیکن طبیب نیست... #هوشنگ_ابتهاج #شعر

#حسین_صفا و شب ها برای شنیدن شعرند... که شعرها برای دردی که در دل شب ها نهفته است، سروده شده‌اند... #شماره‌ی۱

غروب شد، همه رفتند... در ایستگاه، کسی نیست... چه خوب شد همه رفتند... چه ساده‌اید که دایم، کنار این چمدان ها، در انتظار قطارید... #حسین_صفا

کدام قله ،کدام اوج؟ منی که اینهمه کوهم از این جهان به ستوهم من از شکار نکردن شما از اینکه شکارم نبوده اید شکارید...

امصبح_ دوازدهم_ سیاه_ صفر یک 🌑❄️

یه روز خوب نمیاد... یه روز خوب، ساخته میشه...

اگه داستان #پسر_ویلچری رو هنوز نخوندین، الان وقتشه...

گمگشته‌ی دیار محبت کجا رود؟ نام حبیب هست و نشان حبیب نیست‌‌... #جان_فدا #حاج_قاسم

بامت بلند باد که دلتنگی‌ات مرا از هر چه هست غیر تو بیزار کرده است... #شعر #فاضل_نظری #جان_فدا

بعد از شبی که رفته‌ای، اینجا پر از شب است حاجی! پس از تو، شب به جهان چیره شد فقط... #شعر #شاید_خودم #جان_فدا

امشب_ سیاه‌ترین شب_ سیزدهمین شب از ماه سیاه_ سه سال پس از او 🌑🥲 #به_وقت_پرواز #به_وقت_یک_و_بیست #جان_فدا

اولین عکسی که بعد از شهادت حاجی ازش دیدم این عکس بود... صبحش که رفیقم اومد بیدارم کنه گفت: پاشو پاشو میدونی حاج قاسمو شهید کردن؟... گفتم: برو بابا چرا پرت و پلا میگی؟... اولش باور نکردم... راستش... هنوزم باور نکردم...گفت جدی میگم... آمریکایی ها زدنش... اومدم توی ایتا و رفتم توی یکی از کانال ها... همین عکسو دیدم... پسر! انگار یه سطل آب یخ ریختن رو سرم... مبهوت شده بودم... باور نمی کردم... راستش... هنوزم باور نکردم... حاجی اصلا یه جور خاصی دوست داشتنی بود... همون اوایل جنگ سوریه شناختمش... اون موقع توی مقطع راهنمایی بودیم... یکی از دوستام حاجی رو خوب میشناخت... می‌گفت تا حاج قاسم هست، داعش هیچ غلطی نمی تونه بکنه... حاجی غرور ملی رو به دوش می کشید... ستون بود واسه دلهای امیدوارمون... نمیگم بعد از حاجی ناامید شدیم... نه... ولی نامردا از قفا زدن... خوب می دونستن کیو دارن میزنن... اما از پشت زدن... بی خبر زدن... بی هوا زدن... می دونی که چی میگم؟... قاسمو زدن... #جان_فدا #جانفدا #حاج_قاسم #یک_و_بیست