#شب_پنجم_محرم
#روضه_حضرت_عبدالله_بن_حسن_علیه_السلام
#شب_جمعه
“السلام علیکم یا أئِمَّةَ البَقیع”
اول بریم مدینه،بلدی مادرش فاطمه رو از مدینه تا کربلا همراهی کنی
این مادر تو سن جوانی ام نمیتونست راه بره
اگه گریه کن حسین و حسنی زهرا رو یاری کن
امشب کربلا خیلی کار داره فاطمه
▪️دلم میخواد یه شب مدینه باشم
▪️زائر اون شکسته سینه باشم
▪️دلم میخواد پشت بقیع بشینم
▪️قبر غریب مادر رو ببینم
▪️دلم میخواد تو کوچه ها بمیرم
▪️انتقام مادرم رو بگیرم …
کدوم کوچه های مدینه....
▪️تو اون کوچه که فاطمه زمین خورد
▪️همونجا که یاس مدینه پَژمُرد
▪️میگن...
ان شاء الله که راست نباشه
▪️میگن تو کوچه چادرش خاکی شد
▪️رو صورتش یه لاله حکاکی شد
▪️میگن تو کوچه مجتبی باهاش بود
▪️از اون کوچه تا به خونه عصاش بود
*خیلی سفارش این عبدلله بن حسن رو ، ابی عبدالله به خواهر کرد
خواهر ، خیلی مراقب یتیم برادرم باش.
هرجا زینب میرفت ،این بچه یتیم و با خودش میبرد
از صبح که خطبه خواند دل تو دل یتیم امام حسن نبود
مگه من چیم کمتر از بچههای عمه جانمه.
مگه من از بچههای مسلم چیم کمه.
عمو به همه ی اونا اجازه داد” چرا به من اجازه نمیده جونمو قربونش کنم
این شهید،شهید گودال حسینه،از اینجا عُلقِهٔ ابی عبدالله به این نازدانه معلوم میشه
تو همه ی این رفت و آمد های بنی هاشم و اصحاب عقیله بنی هاشم مواظب یتیم امام حسنه
اما امان از ساعتی که نوبت خود حسین شد
روضه این آقازاده گره خورده به روضه خود حسین
یعنی امروز یه چَشمت باید بره تو گودال برای نیمی از مصائب عاشوراش الان باید گریه کنی
خسته شد ارباب ما،بعضی ها مثل مرحوم شیخ جعفر نوشتن،زخم هاش که به هفتاد و دو تا که رسید از نفس افتاد
“فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً”
یه لحظه خواست استراحت کنه
یه ظالمی چنان با سنگ به پیشانی آقا زد
مرحوم شیخ مفید مینویسد با تیر زدند به پیشانی،این دست و آورد خون پیشانی رو بند بیاره نتونست بند کنه
”این لباس عربی رو بالا زد …”
یا الله
تاسفیدی صَدرُالحسین نمایان شد
یه وقت دیدن حرمله زانو زد
”آخ چنان با تیر سه شعبه …
حسین ….
روضه رو از همین جا مسیرشو عوض کنم
بگذار امروز همه برای یتیم امام حسن گریه کنند
مدینه که نتوانستند برای امام حسن گریه کنند
جلوی چشم ابی عبدالله و قمر بنی هاشم بدن امام حسن رو تیر بارون کردند
چقدر سخت گذشت فقط حسین میدونه و خدای حسین
دیگه نتونست طاقت بیاره
افتاد رو زمین
همه محاصره اش کردند
دیگه نگم چطوری میزدنش
فقط همین قدر بگم
از زیر اون تیغ و تیر و نیزه دید عمو داره فریاد میزنه
"هَلْ مِنْ مُسْتَغِیث …
”باریک الله”
تا زینب صدای استغاثه ی برادرو شنید ، بند دلش پاره شد
اومد بالای بلندی همون جایی که کربلا میری بهش میگن تل زینبیه”
دید آنچه را که نباید ببینه
دست یتیم امام حسن رو گرفته
یه لحظه دید همه داداش رو محاصره کردن،
یه لحظه از این آقازاده غافل شد دو دستش و گذاشت رو سرش
هی میگفت یا غِیٰاثَ المُسْتَغِیثِین...
”تادست عبدالله از عمه جدا شد پا برهنه دوید سمت گودال
یه وقت شنید حسین میگه خواهرم نگذار بیاد
اما اومد ….
”وقتی رسید دید شمشیرزن ها عمو رو میخوان با شمشیر بزنند ، دستشو جلو آورد
یازهرا…
”این نوه ی توست خانم،
یاد اون روزیکه چهل نفر امامت رو میبردن”
دست یداللّٰهیت رو جلو آوردی
آخ دیگه نگم چی شد
” وَکانَ سَبَبُ وَفاتِها اَن قُنْفُذَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ …
یا زهرا.....
====================
روضه حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام _شب پنجم محرم93_حجت الاسلام میرزامحمدی2.mp3
2.89M
#شب_پنجم_محرم
#روضه_حضرت_عبدالله_بن_حسن_علیه_السلام
#شب_جمعه
روضه شب جمعه و شب پنجم محرم ، گریز به روضه حضرت زهرا و امام حسن مجتبی .....
====================
#شب_پنجم_محرم
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّه
فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً وَ قَدْ ضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ
بعضیا نوشتن هفتاد و دو زخم و جراحت به بدن ابیعبدلله رسید خسته شد تکیه به نیزهی غریبی داد لحظهای استراحت کنه
فَأَتَاهُ حَجَرٌ
یه نانجیبی با سنگ به پیشانی اربابمون زد
دست مبارک رو گذاشت رو زخم پیشانی
من نمیدونم این چه سنگی بود، قبلا تو روضهها از من شنیدید، اینا سنگریزه نبود از رو زمین بردارند
نه، سنگ یکی از آلات حرب مردم کوفه بود، یعنی تیراندازا جدا بودن، شمشیر زنا جدا بودن، نیزهدارا جدا بودن، سنگاندازا هم یه فرقهی خاص بودن، ابزار خاصی هم داشتن، سنگهاشونم ویژه بود، وقتی پرتاب میکردن اون رزمنده رو زمینگیر میکرد
تا این سنگ به پیشانی خورد ابیعبدلله هرچی تلاش کرد خون بند بیادبند نیومد، احتیاج به یه پارچه بود
لباس مبارک رو بالا آورد بلکه خون پیشانی بند بیاد
اینجا نانجیبی چنان با تیر سه شعبه به قلب ابیعبدلله زد
اینجا تعبیر سید بن طاووس اینه، لَهُ ثَلَاثُ شُعَب مُحددٌ مَسْمُومٌ، این تیر سه تا ویژگی داشت هم سه شعبه بود هم خیلی تیز بود و هم مسموم شده بود، با قلب ابیعبدلله اصابت کرد دیدند ابیعبدلله داره میگه
بسماللَّه و باللَّه و علی ملّة رسول اللَّه
از اینجا به بعدش رو دیگه پیغمبر روضه خوانده، فرمود حسینم دیگه نتونست رو مرکب دوام بیاره،
فَسَقَطَ الحُسين عَن فَرَسِه عَلی خَدِّه الاَيمَن،
اینجا سلام داره،
أَلسَّلامُ عَلیَ الْخَدِّ التَّریبِ،
چنان با گونهای راست به زمین خورد
دیگه از خوندن شعر منصرف شدم، فیض آمادست بهره خواهیم برد
اصلا انگار منتظر بودن حسین رو زمین بیافته، تا خورد رو زمین مهلتش ندادن فَحَمَلُوا عَلَیْهِ مِنْ کُلِّ جَانِبٍ
فرقةٌ بالسيوفِ
وفرقةٌ بالرماحِ
وفرقةٌ بالحجارةِ
امام باقر دو فرقهی دیگه هم اضافه کرد
وفرقةٌ بالخَشَبِ والعصاء
چرا امروز روضهی گودال شد
تا خورد رو زمین نانجیب مهلت ندادن
یه نانجیب با شمشیر به فرق آقا زد فرق آقا دونیمه شد، ابیعبدلله پارچهای طلبید فرق مبارک رو بست اون کلاخود رو رو سر مبارک گذاشت، هرکی داره ضربه میزنه
اینجا صدای عمو به یتیم امام حسن رسید
سراسیمه از خیمهها...
هی میگفت وَالله لا اُفارِقُ عَمّی
این درس امروز من و شما باشه
من و تو هم وسط گریه بر ابیعبدلله بگیم وَالله لا اُفارِقُ حُسَینا
تا قیامت امام حسین رو رها نمیکنیم انشالله
هر چه ابیعبدلله خواهرش رو صدا زد،
إحْبِسی،
خواهرم نگذار بیاد
دیگه کار از کار گذشته بود، رسید کنار گودال دستش رو سپر کرد، این مدافع حریم ولایت، نوهی زهراست، مثل مادربزرگش دستش رو سپر کرد
چنان با شمشیر زدن، افتاد تو بغل عمو، ابیعبدلله اینجا یه تعبیری داره، فرمود کاش حسین مرده بود این صحنه رو نمیدید اما به این اکتفا نکردند
یاصاحب الزمان..
فَرَماه حرمله، نانجیب حرمله کار رو تمام کرد فَذَبَحَهُ فِی حَجْرِ عَمِّهِ الْحُسَیْنِ
حسین...
====================
4_5818974992888499234.mp3
7.91M
#شب_پنجم_محرم
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّه
فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً وَ قَدْ ضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ
====================
#شب_پنجم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
▪️با درد همنشینم و با غصه همدمم
تا وقتی که در غیبت تو بسر میبریم ،
حال شیعه همینگونه هست
▪️با درد همنشینم و با غصه همدمم
▪️شافی تویی ، شود که مرا هم دوا کنی
▪️سرتا به پای غرق گناه و ضلالتم
▪️آقا تویی که با بدیم خوب تا کنی
حالا چی میخوای از آقات؟
▪️ای زائر شکسته دل شهر غصهها
▪️کی میشود که قسمت من کربلا کنی
یابن الحسن
به به
به به
یابن الحسن...
أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ
أَلسَّلامُ عَلى شَهیدِ الشُّهَدآءِ
أَلسَّلامُ عَلى غَریبِ الْغُرَبآءِ
أَلسَّلامُ عَلى أَخیهِ الْمَسْمُومِ
امروز و فردا مهمان دو یتیم امام حسنیم
به امام حسن اینگونه سلام میدیم
تو زیارت ناحیه
أَلسَّلامُ عَلى أَخیهِ الْمَسْمُومِ
أَلسَّلامُ عَـلَى الاَْبَدَن السَّلیبَ
السَّلَامُ عَلَی عَبْدِ اللهِ بْنِ الْحَسَنِ
دید عمو رو زمین افتاده
همه محاصرش کردند
فریاد استغاثه عمو بلند شد
نتونست طاقت بیاره
پابرهنه از خیمهها به سمت گودال
زودتر از زینب رسید به گودال
صدا زد
▪️لشکریان خیره سر،چند نفر به یک نفر
▪️فاطمه گشته خون جگر،چندنفر به یک نفر
▪️خواهر دلشکستهاش،همراه دختران او
▪️زند به سینه و به سر،چند نفر به یک نفر
▪️یاد مدینه زنده شد ،روضهی رنج فاطمه
▪️که ناله زد به پشت در ،چند نفر به یک نفر
همینکه دستش رو سپر کرد، دست مبارک از پوست إویزان شد
صدا زد وا امّاه..
حسین...
====================
4_5818974992888499232.mp3
7.63M
#شب_پنجم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
▪️با درد همنشینم و با غصه همدمم
▪️شافی تویی ، شود که مرا هم دوا کنی
====================
4_5911008840597373460.mp3
1.17M
#شب_چهارم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زهراسلام_الله_علیها
مناجات 1
🔸دلم گرفته خدایا در انتظار فرج
یابن الحسن...
🔸دلم گرفته خدایا در انتظار فرج
🔸دو دیده ام شده دریا در انتظار فرج
آقای خوبم یابن الحسن...
🔸هنوز می رسد از کوچه های شهر حجاز
🔸صدای گریه زهرا در انتظار فرج
ایام عزای سیدالشهداست...
اما خیلی حیفه توی مجلسمون روضه مادرش زهرا خونده نشه...
آخه هر مصیبتی که کربلا وارد شد از مدینه شروع شد...
🔸هنوز میرسد از چاه های کوفه به گوش
🔸صدای ناله مولا در انتظار فرج
اگر الان گوش دل باز کنیم صدای امیرالمومنین به گوش میرسه...
هی میگه پسرم مهدی کجایی...
🔸هنوز پرچم سرخ حسین منتظر است
🔸گشوده چشم به صحرا در انتظار فرج
(شاعر: سازگار)
حالا با همین اشک قشنگت...
با همین حال خوبت...
آقات رو صدا بزن...
هرکجا نشستی ...
همه باهم...
یابن الحسن...
202030_853073159.mp3
1.35M
#شب_چهارم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
مناجات 2
🔸سحر خیز مدینه کی می آیی
یا بن الحسن ...
ای پسر فاطمه ...
🔸سحر خیز مدینه کی می آیی
🔸الا ای بی قرینه کی می آیی
🔸قلوب شیعیان دریای خون است
آقا برامون خیلی سخته...
برا همه ی شیعیان شما سخته تنها عزاداری کنن...
مجلس عزای جد غریبت رو برپا کنن...
برا جد غریبت اشک بریزن...
اما شما نباشی امام زمان...
🔸قلوب شیعیان دریای خون است
🔸جهان پرشد زکینه کی می آیی
آقای خوبم ...
امشب چطوری قسمت بدم امام زمان...
🔸عزیزم مادرت چشم انتظار است
امشب میخواهیم شما رو به مادرتون زهرا قسم بدیم آقا...
🔸عزیزم مادرت چشم انتظار است
🔸دوای زخم سینه کی می آیی
آقا جانم...
امام زمان...
هر کجای عالم هستی پسر فاطمه...
میدونم احترام خاصی ب مادرت زهرا داری...
آقا بخاطر مادرت زهرا یک سرم به مجلس ما بزن...
🔸دوای زخم سینه کی می آیی
هرکجا نشستی...
امام زمانت رو دعوت کن ...
یا بن الحسن ...
4_5911008840597373436.mp3
1.34M
#شب_چهارم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
مناجات 3
🔸چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید
یابن الحسن...
آقا جانم...
🔸چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید
🔸چرا شب غم ما را سحر نمی آید
امام زمان...
آقاجانم...
امسال هم یه محرم دیگه رسید و...
عزاخانه های جد غریبت حسین برپا شد...
اما... بازم شما نیومدید...
آقای من .. مولای من...
🔸چرا شب غم ما را سحر نمی آید
چرا آقای ما نمیاد...
چرا امام زمان ما نمیاد...
🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما
امشب میخواهیم خدا رو به مادرت زهرا قسم بدیم آقا...
یوسف گم شده ی فاطمه...
🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما
🔸مگر به مجلس مادر پسر نمی آید
امشب میخواهیم روضه ی مادر پهلو شکسته ات رو بخونیم...آقا...
هرکجای عالم هستی یه سرم بیا به مجلس ما...
پسر فاطمه....
🔸مگر به مجلس مادر پسر نمی آید
هرکجای این مجلس نشستی...
اگه با امام زمانت کار داری صداش بزن...
همه با هم ...
یا صاحب الزمان...
#شب_چهارم_محرم #روضه_حضرت_زهراسلام_الله_علیها
متن روضه 1
🔹آتش زدن به خانهي مولا بهانه بود
شب چهارم محرمه...
امشب دلت رو با من همراه کن...
یه سر بریم مدینه...
بریم خانه ی امیرالمومنین...
🔹آتش زدن به خانهي مولا بهانه بود
🔹مقصود خصم، كشتن بانوي خانه بود
( ای وای ای وای😭)
اگه تو مدینه خانه مادرمون زهرا رو آتیش نمیزدند...
کربلا کسی جرات نمیکرد خیمه های خانم زینب کبری رو آتیش بزنه
🔹از آن به باب وحي لگد زد عدو كه ديد
🔹جان علی به پشت در آستانه بود
هنوز آب غسل پیغمبر خشک نشده بود یکعده نامرد ریختند در خانه امیرالمومنین...
خدا لعنتش کنه...
دومی نامرد صدازد...
علی بیرون بیا وگرنه خونه رو به آتیش میکشم...
خانم زهرای مرضیه...
حامی ولایت...
اومد پشت در ایستاد...
صدا زد...
آی نانجیب حیا نمیکنی...
میخواهی بدون اجازه وارد بشی...
نانجیب صدا زد زهرا در رو باز کن
وگرنه خونه رو آتیش میزنم...
مادرمون زهرا امتناع کرد...
در رو باز نکرد...
نانجیب صدا زد...
هیزمها رو بیارید...
پشت در بگذارید ...
در رو آتیش بزنید...
خدا... خونه ای که جبرئیل برا وارد شدن اجازه میگرفت
درش رو آتیش زدند...
سادات منو ببخشید...
یکی گفت ای بی حیا...
توی این خانه دختر پیغمبره...
صدا زد اگرچه فاطمه باشه خونه رو با اهلش به آتیش میکشم...
ای وای، ای وای...
یاصاحب الزمان آقا منو ببخشید...
در خانه رو آتش زدند...
میخواهی گریه کنی بسم الله...
دیگه کسی آروم نباشه...
در نیمه سوخته شد...
مادرمون زهرا پشت در ایستاده....
یکدفعه نانجیب حیا نکرد...
یاصاحب الزمان...
آنچنان با لگد به این در زد که...
صدای ناله ی مادر بلند شد...
یا ابتاه...
یا رسول الله...
بابا بیا به دادم برس...
فَنادَتْ یا اَبتاهُ یا رَسُولَ اللّه
بابا مگه سفارش منو به این مردم نکرده بودی...
یا اَبتاهُ یا رَسُولَ اللّه هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ...
پهلوم روشکستند...😭
یا فِضَّةُ الیکِ فخُذینی فَقَدْ وَ اللَّه قُتِلَ ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل
(بحار الانوار ج 30 ص 295)
ِ
فضه به فریادم برس بخدا محسنم رو کشتند...
آی غیرتی ها...
طاقت دارید بگم یا نه...
خود نامرد دومی به معاویه نامه نوشت گفت...
تا دختر پیغمبر در مقابلم قرار گرفت...
آنچنان سیلی به صورتش زدم...😭
زهرا نقش زمین شد...
تسلای دل امام زمان صدا بزن...
یا زهرا...
🔸کاش وقت در شکستن پای دشمن میشکست
🔸تا که میخ در نشان سینه زهرا نبود