eitaa logo
کانال روضه دفتری مداح دلسوخته(ترنم نور)
1.5هزار دنبال‌کننده
63 عکس
80 ویدیو
49 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته : کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی http://eitaa.com/yousofarjone مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه ۲ 🔸آه از آن ساعت که با صد شور و شین 🔸زینب آمد بر سر قبر حسین امان از اون لحظه ای که بی بی زینب کبری وارد کربلا شد... 🔸بر سر قبر برادر چون رسید 🔸ناله و آه و فغان از دل کشید یا صاحب الزمان... تا اهلبیت به کربلا رسیدند... مثل برگهای خزان... خودشون رو از مرکب ها به زمین انداختند... هر کدوم قبر عزیزی رو در آغوش گرفت... یکی قبر علی اکبر رو بغل گرفته... یکی قبر قاسم رو گرفته... یکی کنار قبر عباس... یک مادری هم کنار قبر علی اصغر... اما بین جمعیت دیدند زینب هم داره دنبال قبر حسین میگرده... 🔸با زبانِ حال، آن دور از وطن 🔸گفت با قبر برادر این سخن 🔸السلام ای کشته راه خدا 🔸السلام ای نور چشم مصطفی داداش ببین خواهرت برگشته... 🔸بهر تو امروز مهمان آمده 🔸خواهرت از شام ویران آمده داداش نبودی ببینی.. بعد از تو با ما چه کردند... 🔸چون تو رفتی بی‌کس و یاور شدم 🔸دستگیر فرقه ی کافر شدم داداش طاقت داری بگم یا نه... 🔸بعد قتل و غارت اموال تو 🔸تاخت دشمن بر سر اطفال تو 🔸بس ‌که سیلی شمر زد بر رویشان 🔸گشت نیلی صورت نیکویشان جات خالی بود این نامردها که رحم نداشتند... چشم برادرم عباس رو دور دیده بودند... هر وقت بچه ها بهانه میگرفتند بهشون تازیانه میزدند... بهشون سیلی میزدند... بزار اینطوری بگم... 🔸 یاسها را جوهر نیلی زدند 🔸کودکان را یک به یک سیلی زدند همه بچه ها رو زدند... 🔸کودکان را یک به یک سیلی زدند داداش همه این مصیبتها یک طرف مجلس یزید یه طرف... 🔸آه از آن ساعت که از روی غضب 🔸زاده ی سفیان یزید بی‌ادب 🔸در حضور خواهر گریان تو 🔸چوب می‌زد بر لب و دندان تو داداش حسین خیلی برام سخت گذشت... مجلس یزید ملعون... وقتی نانجیب با چوب خیزران به لب و دندانت میزد... شرمنده حسین جان... نتونستم کاری کنم... آخه دستهای خواهرت رو با غل و زنجیر بسته بودند آی غریب حسین... الا لعنه الله علی القوم الظالمین.
روضه ۳ 🔸عشق است کربلای تو لبیک یا حسین 🔸جان و تنم فدای تو لبیک یا حسین اربعین سیدالشهداء و... بازم اسم کربلا شده ذکر هر مجلسی... بازم دلها به سمت حرم با صفاش پر میکشه... 🔸گفتی به خلق: کیست که یاری کند مرا 🔸قربان آن ندای تو لبیک یا حسین آقا... یه روزی صدای غربتت بلند شد... کسی جوابت رو نداد... اما الان میلیون ها زائر دارند می آیند به سمت حرمت... 🔸کی میشود که آیم و از جان صلا دهم 🔸در صحن با صفای تو لبیک یا حسین 🔸احرام بسته، تلبیه گویان، کفن به تن 🔸آیم سوی منای تو لبیک یا حسین : محمد مهدی سیار بازم جا موندم آقا... کی میشه منم دعوت کنی حسین... خوش به حال اونایی که الان کربلا رسیدند... خوش به حال اونایی که الان بین الحرمینن... اونایی که رفتند میدونند... بهترین لحظه زندگی... اون لحظه ای که وارد کربلا میشی... همش سراغ حرم رو میگیری... تا نگاهت به حرم با صفاش میفته... نا خودآگاه اشکت جاری میشه... دستهات روی سینه میزاری میگی... اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَئِکَ ____________ حالا هر کی دلش کربلائی‌ شده بسم الله ... کربلا کربلا 8 🔸این دل تنگم عقده ها دارد1 🔸 گوئیا میل کربلا دارد 1 (یا حسین مظلوم) 8 🔸من که از کودکی عاشقت بوده ام2 🔸تو قبولم نما گرچه آلوده ام1 🔸ای حسین ما را کربلایی کن2 🔸بعد از آن با ما هر چه خواهی کن‌1 یا حسین مظلوم 8 (در صورتی که تسلط روی سبک زمزمه نداشتید میتوانید زمزمه را حذف کنید). ____________ یکی از زایران ابی عبدالله... جابر بن عبدالله انصاریِ ... تا رسید کربلا... با آب فرات غسل کرد... با خضوع و خشوع... اومد کنار قبر ابی عبدلله نشست... دست گذاشت رویِ قبر مبارک... سه مرتبه از سوز دل صدا زد... یا حسین... اما جوابی نیومد... صداش به ناله بلند شد... حَبیبٌ لا یُجیبُ حَبیبَهُ ... ؟ آیا دوست جواب دوستش رو نمیده؟ خودش جواب داد... گفت جابر... جواب سلام میخواهی... از آقایی که... بین سر و بدنش جدایی افتاده... ناله بزن یا حسین... 🔸گذرم تا به در خانه ات افتاد حسین 🔸خانه آباد شدم، خانه ات آباد حسین الا لعنه الله علی القوم الظالمین.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
متن روضه اربعین حسینی (ع) - بگیر جان مرا بر همین تراب حسین بگیر جان مرا بر همین تراب حسین که جان بگیرم از این لطف بی حساب حسین یه دونه حسین امروز بیشتر بگی غنیمتِ، معلوم نیست اربعین سال دیگه نَفَسی باشه، من یه جوری میخوام حسین بگم،اگه سال آخرِ که اربعین زنده ام بتونم یه یاحسین بیشتر بگم نه نای ماندن دارم ..... چندین میلیون زائر میگن رسیدن کربلا، این زائرا همه یه طرف، زینب یه طرف، این زائرا که رسیدن کربلا تو راه خیلی پذیرایی شدن، بهترین غذاها،بهترین رسیدگی ها،کافی ِ بفهمن زائر یه خار تو پاش رفته، همه سبقت می گیرن مداواش کنند،اما یه نفر نگفت:زینب چهل روزِ داره کتک میخوره و تازیانه میخوره نه نای ماندن دارم نه روی برگشتن اگه مدینه بپرسه: حسینت رو کجا گذاشتی اومدی؟ مخواه تا که بمانم در این عذاب حسین ندیده مثل شب و روزهای زینب را به عمر خویش نه ماه و نه آفتاب حسین اسیر دردم ،اسیر غمم، چهل روز است چهل شب است، ندارم به دیده خواب حسین داداش چهل شب ِ نخوابیدم،میدونی از کی دیگه نخوابیدم؟ "اهل روضه اید همه ی شماها، اربعین یعنی مرور روضه های گذشته،چون همه ی روضه ها رو امروز زینب برا حسین خونده، اربعین یعنی از اول محرم هر چی روضه شنیدی دوباره تکرار کنی و داد بزنی" داداش میدونی از کی دیگه خواب از چشمام رفت؟ از اون وقتی که دیدم دست به کمرت گرفتی، دیدم از علقمه داری برمی گردی، دیدم صدای غصه و ناله ات همه ی کربلا رو گرفته {دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد چشم حرامی با حرم رو برو شد بیا برگرد خیمه ای علمدارم من و تنها نگذار ای کس و کارم} حسین...... چهل شب است که میگویم السلام علیک چهل شب است که نشنیده ام جواب حسین این جوری نبوده ، این مصرع رو من قبول ندارم، حسین جان من که یادم ِ هر موقع تو رو صدا زدم جوابم رو دادی،کافی بود بفهمی دل زینب برات تنگ شده،هر موقع حس می کردی بهانه ات رو گرفتم،حس می کردی باید یه نگاه کنی، یه نیرو به زینب بدی خودت رو نشونم میدادی، دروازه ی کوفه دیدی همه دارن سنگ میزنن، دیدم سرت بالا نیزه ها داره قرآن میخونه،"روز سکوت نیست امروز، امروز بچه های حسین با اشاره حرف میزدن،چون صداشون در نمی اومد" داداش! مگه میشه سری که بالا نیزه قرآن بخونه با خواهرش حرف نزنه؟ من با نگاه باهات حرف زدم، دیگه کجا من رو نگاه کردی؟ داداش یادتِ، اونجایی که من رو بردن محله ی یهودیا،من و بردن کوچه و بازار،چشمت به زینب افتاد چشمات رو بستی،اما داداش هرچی یادم بره، این آخری رو یادم نمیره،داداش! اون شب هم که اومدی خرابه،میخواستی دل دخترت رو آروم کنی،دیدم سر بریدت رو از روی خاک برداشت بابا! دخترت از دنیا بریده بدون تو خوشی ندیده ببین همه موهام سفیده بابا! حسین واسه دخترت اومدی،اما دل من رو بردی، وقتی نگاه کردم دیدم سر یه طرف افتاد، دخترت یه طرف، ناله زدم:حسین..........
🥀 💥السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب س یا زینب س💥 🌾کسی که رنج فراوان کشید زینب بود 🌾کسی که شادیِ دوران ندید زینب بود 🌾به چهار سالگی یتیمی از غم مادر 🌾کسی که رنج چهل ساله کشید زینب بود 🌾به راه کرببلا تا زِ راه شام خراب 🌾کسی که پای برهنه دوید زینب بود 🌾بدید بر سر نی، رأس پُر زخون حسین 🌾کسی که سرش به محمل شکست زینب بود 🌾میان آن درو دیوار و شعلهٔ آتش 🌾کسی که نالهٔ مادر شنید زینب بود ⬅️امروز دلهارو ببریم حرم بی‌بی زینب، ان شالله یه روزی کنار حرمش ناله بزنی امروز از چشات بخواه برا زینب گریه کنه، زینب ام المصائبه، پیغمبر بشارت داد برا کسی که برا زینب گریه کنه،فرمود: پاداش اون مثل کسیه که برا حسین ع گریه کنه، ⬅️یه روز آقا امیرالمومنین فرمود زینب جان ، پسر جعفر طیار عبدالله ازت خواستگاری کرده، فرمود بابا هر چی شما بفرمایید، فرمود واقعا دنبال رو باباش طیاره. گفت:بابا هر چی شما بگی من قبول میکنم، فقط یه شرط دارم، اونم چون شرط مال مادرمه میگم، اگه قبول کرد منم برای ازدواج مانعی نمی بینم، من از حسینم جدا نمیتونم باشم، اگه حسینم سفری داشته باشه، همراه حسین باید برم، از الان اجازه شرعیشو به من بده قبول میکنم، به عبدالله گفتن، گفت: من غلام شما خاندانم، هر چی شما بگین همونه. آقا امیرالمومنین اومدن پیش بی‌بی زینب، فرمودند:زینب جان عبدالله قبول کرد. ⬅️سوز⬅️صدا زد بابا من نمیتونم بدون جسینم زندگی کنم، لذا از وقتی که تو مدینه بودند روزی یک بار باید حسینو میدید ⏪شاید شنیده باشید بارها ام سلمه میگه، اومدم خونه عروس دیدم داره گریه میکنه، خانم جان یاد مادر افتادی، (نه، بالاتر از مادرم) خانم جان یاد پدر افتادید،( نه بالاتر) ⬅️سوز⬅️فرمود سه روزه حسینمو ندیدم، ام سلمه میگه الان میرم این خبرو به حسینت میدم، ⬆️اوج و سوز⬆️میگه اومدم دیدن حسین... دیدم داره گریه میکنه، صدا ام سلمه سه روزه زینبم رو ندیدم. هر دو عاشق هم بودن علاقهٔ شدیدی به هم داشتن، 🔅آخ میون همه دلها امون از دل زینب🔅 (زمزمه کن)➡️ آی دلای کربلایی، دل عالمی بسوزه برا دل زینب، کدوم روضه بخونم نام بی بی زینب نباشه،(هر روضه ای شما بخونی نام بی‌بی زینب میاد انواع روضه رو میشه خوند) 🔅(مدینه، روضه پیامبر، روضه حضرت زهرا س، امام حسن ع انواع روضه ها رو میشه اینجا خوند) 🔅آخ کربلا زینبه(روضه کربلا) 🔅آخ قتلگاه زینبه(روضه قتلگاه) 🔅دم دروازه کوفه زینبه(روضه اسرا) 🔅خرابه شام زینبه(روضه حضرت رقیه) 🔅آخ اربعین کربلا زینبه(روضه اربعین) 🔅برگشت کاروان به مدینه زینبه آخ ..... ⬅️لحظه ای کاروان برگشت مدینه، عبدالله ابن جعفر همسر بی‌بی زینبه، دوید جلوی کاروان ، آی کاروان بگید ببینم همسرم زینب کجاست، یه کَجاوِه ای رو نشونش دادن گفتن خانمت زینب تو این کجاوه نشسته، رفت جلو پردهٔ کجاوه رو زد بالا یه خانمی رو دید ، صدا زد خانم بگو ببینم همسرم زینب کجاست ⬅️ سوز و اوج⬅️یه وقت عبدالله نگاه کرد دید صدای ناله بلند شد عبدالله.... عبدالله.... من زینبم عبدالله، چرا نمیشناسی صدا زد: (دشتی) 🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت ( مگه نمیگفتی بی حسین نمیتونم باشم ) 🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت 🌾اگر تو زینبی کو نور عینت 🌾اگر تو زینبی چرا رنگت پریده 🌾اگه تو زینبی چرا موهات سپیده ✨ حسینت کو✨ اللهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه،، خواهر برادر و خیلی دوست داره صدا زد عبدالله داغ برادر دیدم عبدالله، تن بی سر حسینم رو دیدم رأس حسین به نیزها دیدم عبدالله 🍂آخ میون همه دلها امون از دل زینب🍂 🌾تمام ذکر زینب یا حسین است 🌾وجودش لحظه لحظه با حسین است 🌾قنوت نیمه شبهای خواهر 🌾زیارتنامهٔ مولا حسین است 🍁هر چقدر ارادت داری به ابی عبدالله به ناله های دل زینب به اشک و آه و گریه های زینب سه مرتبه ناله بزن🍁 ✨ یا حسین✨
شبای جمعه،گودال شلوغه ایشالا اینکه میگن،دروغه میگن رو سینش پرید مادرُ انگار ندید رو دامن فاطمه حسینشو سر برید امشب بگو یا 🔺بمن اشک بده برات گریه کنم🔺 ألسلامُ عَلَى ابْنِ خاتَمِ الاْنْبِیآءِ أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ سَیِّدِ الاْوْصِیآءِ أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ فاطِمَهَ الزَّهْرآءِ السلام عَلَى ابْنِ خَدیجَهَ الْکُبْرى  أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ زَمْـزَمَ وَ الصَّفا اَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّماءِ اَلسَّلامُ عَلَى الْمَهْتُوكِ الْخِباءِ ‏_گاهش_هتك  اَلسَّلامُ عَلى غَريبِ الْغُرَباءِ 🔸دارم از زبون امام زمان،روضه میخونما اَلسَّلامُ عَلى شَهيدِ الشُّهَداءِ اَلسَّلامُ عَلى قَتيلِ الْأَدْعِياءِ 🔹اَلسَّلامُ عَلى ساكِنِ كَرْبَلاءَ🔹 اَلسَّلامُ عَلى مَنْ بَكَتْهُ مَلائِكَةُ السَّماءِ اَلسَّلامُ عَلَى الْجُيُوبِ الْمُضَرَّجاتِ اَلسَّلامُ عَلَى الشِّفاهِ الذَّابِلاتِ 🔸ای تشنه لب... ای تشنه لب🔸 اَلسَّلامُ عَلَى الْأَجْسادِ الْعارِياتِ 🔸ای بی کفن ... عریان بدن🔸 اَلسَّلامُ عَلَى الْأَعْضاءِ الْمُقَطَّعاتِ اَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُشالاتِ ❤️حسین حسین حسین❤️ همه حرفارو زدم تا به اینجا برسم اَلسَّلامُ عَلَى النِّسْوَةِ الْبارِزات از خیمه ها بیرون اومدن ابو حمزه دید امام سجاد داره گریه میکنه خیلی حالش منقلبه یه نگاه کرد گفت یابن رسول الله عموی شما،سیدالشهدارو کشتن، گفت بله مگه جد شما،علی رو با شمشیر نکشتن؟ فرمود بله گفت کشته شدن،،، شهادت عادت شما اهل بیتِ چرا انقده بی تابی میکنید بعد اینهمه سال؟ فرمود ابوحمزه، کشته شدن شهادت برا ما اهل بیت،امر طبیعیه اما هرگز شنیدید قبل واقعه عاشورا، زنی ازخونواده ما به اسارت رفته باشه؟؟؟ تا الان شنیدید جسارت کرده باشن؟؟ بخدا هرموقع به عمه هام و خواهرام نگاه میکنم،یاد فرار اونا تو بیابون میفتم از خیمه ای به خیمه دیگه فرار میکردن دشمن فریاد میزد،خیمه هارو آتیش بزنید یه چندخط از حضرت زینب بخونم... حالا که کار به اینجا کشیده شده یا اباعبدالله...روضه،روضه غیرته روضه ناموسه روضه ای که امام زمان فرمود،خون گریه میکنم شهادت حق مائه همه اهل بیت،به شهادت میرسن اما اسارت حق ما نبود عمه جان مارو به اسارت بردن.. 💠ز روی نیزه،کن نظاره 💠که باغ عمرم،بی بهاره 💠تنها،شدم میان جمع نامحرم 💠نظر نما به حال من یک دم 💠ببین که قلب من شکسته این حرفو زینب داره میزنه 💠تنها،شدم میان جمع نامحرم 💠نظر نما به حال من یک دم 💠ببین که قلب من شکسته ... 💠بگو به عباس دلاور 💠پس از تو غارت گشته معجر 🔺🔺دشمن به ضرب تازیانه ها،هر شب یه سوال از شما دارم... حرف به اینجا کشیده شد،بزار بگم به نظر شما وداع برا امام حسین سخت تر بود یا برا حضرت زینب؟؟ شاید بگی مصیبت برا اونیکه باقی میمونه درد و مصیبتو تحمل میکنه سخت تره با رفتن امام حسین،تازه مصیبتای زینب،شروع شد اما من از شما میپرسم اگه قراره شما برید،خواهرتون میون یه عده نامحرم یه عده نامحرم بی شرم و حیا... برا شما سخت تره یا برا خواهرت؟؟ امام حسین میدونه چخبره میدونه اینا چه نامردین... حیا ندارن فلذا اون لحظه آخر امام حسین حتی از تو گودال... از شهید امام حسین هم میترسیدن... افتاده،،، برا اینکه خاطرشون جمع بشه امام حسین،زندس یا نه،،، میدونن غیرت الله یکی دادزد گفت حالا وقتشه بریم سمت خیمه ها هرچی توان داشت هرچی انرژی داشت، تکیه زد به نیزه و رو زانوهاش نشست گفت آی نامردا، هنوز من زندم تا من زندم،به سمت خیمه ها نرید حالا میفهمی این روضه رو... 💠تنها،شدم میان جمع نامحرم 💠نظر نما به حال من یک دم 💠ببین که قلب من شکسته 💠دشمن،به ضرب تازیانه ها،هر شب 💠دهد تسلی به دل زینب ...
◼️انا لله و انا الیه راجعون علامه حسن زاده آملی دقایقی قبل در بیمارستان امام رضا علیه السلام آمل به رحمت ایزدی پیوست.🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☘ 🎥| بچه‌های حاج‌قاسم 🍃🌹🍃 🌺این قسمت: شهيد میرحسینی
AUD-20210925-WA0386.opus
1.29M
☘️ 🌀خاطره گویی| خاطره‌ای از شهید نادر مهدوی 🍃🌹🍃 🌺 : حاج محمد حسین کشاورز، همرزم شهید نادر مهدوی
اربعین خوش به حال اونایی که الان کربلان" خوش به حال اونایی که با پای پیاده رسیدن کربلا"خوش به حال اونا که  حسین حسین گفتن و سینه زدن و راه رو  پیاده رفتن کربلا،نوبت ما هم میرسه* خواستم این اربعین را کربلا باشم،نشد از نجف پای پیاده کربلا باشم،نشد رفقا ما جا موندیم اونایی که باید اربعین برن کربلا رفتن،امشب به حال خودمون گریه کنیم،چاره چیه؟باید چی کار کنیم؟ میروم مشهد وبا آقام درد و دل کنم میرم به امام رضا میگم؛چی میگی به آقا؟ خواستم این اربعین را کربلا باشم حسین* *شب اربعین رسید،از دهه محرم که شبا التماست میکردم ما رو ببر کربلا از همین امشب میترسیدم،همه رفقام رفتند کربلا، عجب غوغاییه،من که به این نتیجه رسیدم غیر کربلا خبری نیست،کربلا نری باختی...ولی امشب به ماهم یه نگاهی کن...تو که ملیون ملیون زائر رو راه دادی،مارم زائر اربعینت محسوب کن* ای کاش میشد من همین شب ها در گوشه ای دنج از حرم باشم یا نوحه ای پرشور باشم یا ترکیب بند محتشم باشم *بودند دیو و دد همه سیراب و زینب آمده کربلا،حسین جان* میشد شبیه پرچم سرخی برروی بیرق ها رهابودم دردسته های سینه زن گاهی درهیات زنجیرها بودم میشد که تامرز شلمچه رفت میشد که زد دل را به جاده *ناشکریه ها ولی ای کاش کربلاتو نمیدیدم حسین جان،این زائرا چشمشون که به گنبد میفته چه حالی دارن من با خودم میگفتم اگر پیاده برم این بیت رو میخونم: از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین آقاجونم زائرات که با پای پیاده میان کربلا چقدر بهشون عزت و احترام میکنند؛اینقدر خدمت میکنند؛محبت میکنند؛زائر رو شرمنده میکنند دلا بسوزه برا خواهرت که وقتی روز دوم محرم رسید کربلا با یه عزت و احترامی پیاده شد،یکی پرده ی محمل رو کنار زد،یکی خم شد،یکی زیر بغلای عمه رو گرفت؛ قاسم خم شد برا عمه رکاب گرفت؛یه روزم زینب میخواست از کربلا حرکت کنه،همه ی بچه ها رو سوار بر ناقه های عریان کرد،زین العابدین رو سوار کرد؛همه دارن زینب رو تماشا میکنند دختر علی میخواد چه کنه؟ اگه کربلا نرفتم تقصیر خودمه،اگه منو راه ندادن برا گناهای زیاده که انجام دادم؛کربلا توفیق میخواد آقا امشب دلم بین زائراته عجب شوری برپاست کربلا... بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا... بر دلم ترسم بماند ... نکند مارو کربلا نبری،سال بعد اربعین ما میایم کربلا* میشد که تا مرز شلمچه رفت میشد که زد دل را به جاده رفت میشد شبیه خیل مشتاقان تا کربلا پای پیاده رفت با تو محرم را صفر کردم با تو چهل شب را سحر کردم *این حرف زینبم هست با تو محرم را صفر کردم با تو چهل شب را سحر کردم حسین جان! خبر داری ما را تا سر بازار بردند خبر داری چی به سر ما آوردند؟ما امشب آمدیم ادای کربلاییا رو در بیاریم امشب روضه میخوننا،میگن حسین جان وقتی بچه هات اربعین اومدن کربلا از بالای اسب و شتر خودشون رو پرتاب کردند رو زمین؛سابقه داشت،حسین جان موقعی که اینا رو اومدن از کنار قتلگاه عبور بدن اینا طاقت نیاوردن* با تو محرم را صفر کردم با تو چهل شب را سحر کردم هر وقت یاد زینب افتادم خون گریه ها را بیشتر کردم هر وقت یاد زینب افتادیم معجر دوباره یادمان آمد از خیزران، از شام، از غربت از گوشواره یادمان آمد می خوانم از چشم عزاداران مقتل به مقتل از لهوفت را تا دین جدت را بفهمم، باز می خوانم امشب "یا سیوفَت را *ان کان دینُ محمد اَن لم یَستَقِم الا بقتلی فیا سیوف خذینی* حال خوشی دارم اگر چه اشک در سطرسطر شعر من جاریست این چشم و روی خیس در عالم تنها مسیر آبرو داری ست *آقا ما رو جواب نکنی،ما به دردی نمیخوریم حسین جان.... میگه از نجف پای پیاده حرکت کردم برم کربلا،دیدم یه مرد عراقی سایه به سایه دنبال من میاد،هر جا که روی زمین میشینم میاد جلوی من می ایسته،تعجب کردم ولی چیزی نگفتم به مسیرم ادامه دادم،دوباره خسته شدم نشستم،اومد جلوی من ایستاد؛گفتم آقا چه میکنی هدفت چیه  دنبال من راه افتادی؟گفت:کاری ندارم،مزاحمت نمیشم،گفتم پس هدفت چیه؟گفت:راستش رو بخوای من حرکت کردم گفتم حسین جان پول ندارم به زائرات خدمت کنم،حتی ندارم چند بطری آب بخرم دستشون بدم؛حسین جان من راه میفتم تو این گرما سایه بون زائرات بشم؛حسین جان آفتاب به من بخوره به زائرات نخوره؛میگه بلند شدم سر و صورتش رو بوسیدم،یه جمله بهش گفتم دوتایی شروع کردیم گریه کردن؛گفتم کجا بودی عصر عاشورا؟سایه بون تن بی سر پسر فاطمه بشی* "السلام علی الاجساد العاریات"سلام بر اون بدن های برهنه"السلام علی الجسوم الشاحبات"سلام بر اون بدن های رنگ پریده از آفتاب" صدات رو برسون کربلا،حسین جان از ما قبول کن به پهلوی شکسته ی مادرت زهرا(س) به برادرت بگو ابالفضل اسم اینارم بنویس،اینام زائر اربعینند 🥀🥀🥀