eitaa logo
دبستان غیردولتی ترنم موعود
248 دنبال‌کننده
7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
31 فایل
✨کانال دبستان ترنم موعود✨ •شماره تماس مدرسه: ۰۴۴۳۳۴۵۵۲۵۱ •زهرا دانشور: ۰۹۱۴۱۸۷۴۵۸۶ •لیلا دانشور: ۰۹۱۴۴۴۰۸۸۴۲ •فاطمه ساعدی: ۰۹۳۵۴۱۴۳۷۸۵ زهره فولادی : ۰۹۱۴۹۳۷۳۵۴۸ نسرین فرهادی : ۰۹۱۴۹۴۰۹۶۴۸
مشاهده در ایتا
دانلود
17.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸اتاق بازی🌸 بازی حرکتی و تعادلی پرش از روی مانع 🏃‍♀🏃‍♀🏃‍♀ ایجاد محیط سرگرمی و نشاط🥰 @Taranom_muood
13.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کاردستی هفته درست کردن ریسه لامپ 💡💡💡💡 تزئین و آماده کردن کلاس برای جشن نیمه شعبان✨✨✨✨ هنر دستان هنرمند کوچولوهای کلاسمون 👌👌👌👌👌👌 @Taranom_muood
دست ورزی✋🏻 🟠آشنایی با جمع و تفریق سه رقمی ها 🔵انجام تکالیف به کمک وسایل آموزشی https://eitaa.com/Taranom_muood
انجام آزمایش🦠🧪🔬 🟣آشنایی با دانه 🟡آشنایی با ویژگی دانه (سختی، نرمی_خوراکی،غیرخوراکی_بزرگ،کوچک_دارویی_تک لپه،دو لپه،چند قسمتی) https://eitaa.com/Taranom_muood
🎵🎶🎵🎶🎵🎵🎶✅درج اجرای زیبای گروه سرود توانمند مدرسه مون با هنرمندی اقای جبلی در کانال رصد ارومیه .https://eitaa.com/Taranom_muood
💎وصف حضرت مهدى عجّل الله تعالى فرجه الشريف ⚪️وَ مِنْهَا: قَدْ لَبِسَ لِلْحِكْمَةِ جُنَّتَهَا وَ أَخَذَهَا بِجَمِيعِ أَدَبِهَا مِنَ الْإِقْبَالِ عَلَيْهَا وَ الْمَعْرِفَةِ بِهَا وَ التَّفَرُّغِ لَهَا، فَهِيَ عِنْدَ نَفْسِهِ ضَالَّتُهُ الَّتِي يَطْلُبُهَا وَ حَاجَتُهُ الَّتِي يَسْأَلُ عَنْهَا، فَهُوَ مُغْتَرِبٌ إِذَا اغْتَرَبَ الْإِسْلَامُ وَ ضَرَبَ بِعَسِيبِ ذَنَبِهِ وَ أَلْصَقَ الْأَرْضَ بِجِرَانِهِ، بَقِيَّةٌ مِنْ بَقَايَا حُجَّتِهِ خَلِيفَةٌ مِنْ خَلَائِفِ أَنْبِيَائِهِ. 🌐زره دانش بر تن دارد، و با تمامى آداب، و با توجّه و معرفت كامل آن را فرا گرفته است، حكمت گمشده اوست كه همواره در جستجوى آن مى باشد، و نياز اوست كه در به دست آوردنش مى پرسد. در آن هنگام كه اسلام غروب مى كند و چونان شترى در راه مانده دم خود را به حركت در آورده، گردن به زمين مى چسباند. او پنهان خواهد شد (دوران غيبت صغرى و كبرى) او باقى مانده حجّت هاى الهى، و آخرين جانشين از جانشينان پيامبران است. 📙خطبه 182 🔶 @Nahj_Et
اگر نمی‌توانید کارهای فوق‌العاده‌ای انجام دهید، کارهای کوچک را بصورت فوق‌العاده انجام دهید... ✅فکر مثبت
📚 کتاب ▫️در این داستان تخیلی زیبا نویسنده سعی کرده ارزش و مفهوم حجاب را در قالبی کودکانه به مخاطب کودک خود عرضه کند. لینالونا به قلم خانم کلرژوبرت در قالب داستانی تخیلی ماجرای دختربچه‌ای را بیان می‌کند که با آدم کوچولویی آشنا می‌شود که وسط جنگل کاج زندگی می‌کند و موهایی آبی رنگ دارد. دختربچه کم کم با او دوست می‌شود.اثر حاضر داستان فانتزی دینی است که برای کودکان گروه سنی 5 تا 9 سال منتشر شده است. ◽️قیمت روی جلد: ۳۲۰۰۰ تومان ◽️قیمت با تخفیف: ۲۷۲۰۰ تومان سفارش از طریق سایت👇 Targol.ir/shop/linaloona عضویت در کانال👇 http://eitaa.com/joinchat/3540123659C99964b6104 دوستان ترنم موعودی تعطیلات عید فرصت مناسبی برای خواندن کتاب خواهد بود این زمان خوب را از دست ندهیم 📚📚📚📚📚
✅ امروز میخوام داستان عجیب حضورِ یکی از بچه‌هایی که برای جشن تکلیف مهمان حضرت آقا بودن رو براتون بگم ☺️😍 🦋 داستان حضور زهرا خانم، فرزند شهید مدافع حرم عبدالمهدی کاظمی از زبان مادر آماده‌ای ⁉️
بسم رب الشهدا و الصدیقین 👇👇👇👇👇👇👇👇 ✍ عبدالمهدی قبل رفتنش بهم گفت وقتی من شهید شدم اگه رفتی دیدن رهبرم به ایشون بگو عبدالمهدی گفت: آقاجون یه جان ناقابل بیشتر نداشتم. اینم دادم در راه از شما.... 🦋 همش این حرفش تو ذهنم بود و منتظر که کی نوبت ما میشه و مشرف به دیدار اقا میشیم.... چند سال گذشت و خبری نشد... ولی این خواسته‌ی عبدالمهدی از ذهنم پاک نمیشد... یه روز یکی از دوستام زنگ زد و گفت عازم حرم اربابم، عازم نینوا... 🕌 دلم پر کشید سمت حرم 😭 بغضی گلوگیر داشتم 😭 اشکم جاری بود. همونجا گفتم آقاجان خودت کمک کن من بتونم خواسته عبد‌المهدی رو انجام بدم.... 🦋 یه نامه نوشتم و بصورت کتبی از آقا امام حسین(ع) طلب کمک کردم و لیاقت حضور محضر آقا رو ازشون خواستم تا بگم حرف شهیدمو... نامه رو دادم دوستم و گفتم بندازش تو شیش گوشه‌ی ارباب 💔 دوستم رفت و نامه رو انداخت و برگشت. خیلی از اون ماجرا نگذشته بود که باهامون تماس گرفتن و گفتن آماده بشین برای دیدار با رهبر انقلاب 👌 شوکه شده بودم،، خوشحال،، متعجب،، راضی،، ولی استرس هم داشتم،، ذوق داشتم 😍 لحظه شماری میکردم واسه اونروز... به بچه‌هام گفتم و آماده شده بودیم واسه رفتن. دل تو دل هیچ کدوممون نبود، اخه بچه‌ها همیشه حسرت این رو داشتن... آرزوشون بود و الان اون آرزو براورده شده بود. حس غریبی بود... سر از پا نمیشناختیم مخصوصا ... ولی شب رفتن‌مون به دیدار... ، دختر کوچیکه چشمش مشکل پیدا کرد. قرمز شد، چرک کرد، آب و چرک شدید از چشمش سرازیر بود... همونجا تو مسیر بردن‌مون بیمارستان و پانسمان و دارو... ولی افاقه نکرد 😢 هیچ دارویی اثر نداشت 😢 چشمش بدتر و بدتر شد و به شدت باد کرده بود. حتی دل نگاه کردن به چشمشم رو نداشتم مونده بودم چرا... چرا امشب... چرا اینجا... چرا اینجوری شد‌.... 🦋 خلاصه اینکه با همین چشم مجروح حاضر شدیم تو اتاقِ مخصوص دیدار با رهبر 😍 نشستیم تا آقا تشریف اوردن و نشستن 😍 بچه‌ها همشون رفتن نزدیک و با آقا حرف زدن و ایشون تم بغل‌شون کردن... همه رفتن جز 😓 هر چقدر بهش اصرار کردم که پاشو برو جلو نرفت... گفت روم نمیشه با این صورت برم جلو ، جلو بقیه 😭❤️ نرفت تا اینکه..... دورهمی مادران ولایی 👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3513843754C13a85b0bf8