فقط برای خدا
زندگی به سبک شهید حاج قاسم
•═•••❣•••═•
@TarighAhmad
•═•••❣•••═•
🌸🍃
🔆«اعتماد و اطمینان به وعدهی الهی»
🔅هدف ما #تحقق_دین_خدا و پیاده شدن شریعت الهی در جامعه است؛ 🍀
💫بنابراین خداوند طبق وعدهی خود، ما را یاری خواهد کرد، همچنانکه تاکنون نیز به این وعده عمل کرده و با وجود انبوه مشکلات، جمهوری اسلامی در #قلهی_عزت قرار دارد و مایهی افتخار و مباهات برای اسلام است.💐
امام خامنه ای ❤️
۱۳۹۸/۷/۴✨🌸🍃
••●❥🍃🌸✦🌸🍃❥●••
@TarighAhmad
🌸🍃
💫✨حاج حسین یکتا: هرگاه مایل به گناه بودی این سه نکته رو فراموش نکن:
#خدا میبینه
ملائک مینویسن
در هر حال مرگ میاد
حواسمون به اعمالمون هست؟
#شهدا حواسشون به اعمالشون بود.🌸🍃
••●❥❤️❥●••
@TarighAhmad
#تلنگرانہ ❣️
‼️هیچ وقت نگو:
محیط خرابه
منم خراب شدم!
همانگونه که هرچه هوا سردتر باشد🌨
لباست را بیشتر میکنی!
پس هر چه جامعه فاسدتر شد
تو لباسِ تقوایت را بیشتر کن.😇
•┄═•🌤•═┄•
@TarighAhmad
•┄═•🌤•═┄•
🌠☫﷽☫🌠
#حجاب مانند اولین خاکریز #جبهه است؛
که دشمن برای تصرف سرزمینی حتماً باید اول آن را بگیرد.
-شهیدمطهری
#هفته_عفاف_حجاب
...•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
@TarighAhmad
....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
••●❥❤️❥●••
#مفتنمیریم [😔🏴]•°
مبادایڪ ویروسماراازقافلهےشهدا
جدا ڪند {💔→}
یادمانباشدجانامانتےاستڪهبایدبه جانانسپرد{♥️→}
#اختصاصے
#عڪسگرافیڪے
•°•✦❣❃❣✦•°•
@TarighAhmad
•°•✦❣❃❣✦•°•
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
🌹هوالمحبـــــــوب 🌹رمان زیبا و واقعے #اینڪ_شوڪران 🌹قسمت #سی_وپنج اذان که گفتند،.. با این که سر
🌹هوالمحبـــــــوب
🌹رمان زیبا و واقعے #اینڪ_شوڪران
🌹قسمت #سی_وشش
تا صبح بیدار ماندم...
نماز میخواندم، دعا می کردم، زل میزدم به منوچهر که آرام خوابیده بود،
انگار فردا خیلی کار دارد.
از خودم بدم آمد. تظاهر کردن را یاد گرفته بودم. کاری که هرگز فکر نمی کردم بتوانم.
این چند روز تا آنجا که توانسته بودم، پنهانی گریه😭 کرده بودم و جلوی منوچهر خندیده بودم.😊
دکتر تشخیص سرطان روده داده بود. سرطان پیشرفته ی روده که به معده زده بود.😣
جواب کمیسیون سپاه هم آمده بود:.. جانباز نود درصد.
هر چند تا دیروز زیر بار نرفته بودند که این بیماری ها از عوارض جنگ باشد...😞
با این همه باز بنیاد گفته بود..
👈بیمار های منوچهر مادرزادی است.😰
همه عصبانی بودند،...
من، جمشید، دوستان منوچهر. اما خودش می خندید😃 که از وقتی به دنیا آمدم بدنم پر از ترکش بود!
خب راست می گویند...!
هیچ وقت نتوانسته بودم مثل او سکوت کنم...
صبح قبل از عمل تنها بودیم دستم رو گرفت و گذاشت روی سینش...😭
گفت:
_"قلبم دوست داره بمونی، اما عقلم میگه این دختر از پونزده سالگی به پای تو سوخته. خدا زیبایی های زندگی رو برای بنده های خوبش خلق کرده. اونم باید ازشون استفاده کنه. شاد باشه..."
لباش میلرزید...
گفتم:
_"من که لحظه های شاد زیاد داشتم. از جبهه برگشتن هات، زنده بودنت، نفس هات، همه شادی زندگی منه... همین که میبینمت شادم..."☺️😭
گفت:
_ "من تا حالا برات شوهری نکردم. از این به بعد هم شوهر خوبی نمیتونم باشم. تو از بین میری."
گفتم:
_"بذار دوتایی با هم بریم ."😭
همون موقع جمشید و رسول اومدن. پرستارا هم برانکارد آوردن که منوچهر رو ببرن.
منوچهر نذاشت. گفت
_پاهام سالمه میخوام راه برم هنوز فلج نشدم..
ادامه دارد..
دسترسی به پارت اول🦋✨
👇
https://eitaa.com/Tarighahmad/8431
🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ
✍نویسنده؛ مریم برادران
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴ •| طَریقْ أَحْمَدْ |•
➣ @TarighAhmad
🌹هوالمحبـــــــوب
🌹رمان زیبا و واقعے #اینڪ_شوڪران
🌹قسمت #سی_وهفت
جلوی در اتاق عمل،...
برگشت صورت جمشید و رسول رو بوسید.
دست من رو دو سه بار بوسید..
گفت
_این دستا خیلی زحمت کشیدن. بعد از این بیشتر زحمت میکشن...
نگاهم کرد و پرسید:
_"تا آخرش هستی؟"
گفتم:
_"هستم."😭
و رفت...
حتی برنگشت پشتش رو نگاه کنه...
نکند برنگردد؟ .......
لبه ی تخت منوچهر نشستم، مثل ماتم زده ها.😣
باید چه کار کنم؟......
فکرم کار نمی کرد. همه ی بدنم گوش شده بود..
بیایند خبر بدهند منوچهر...
دکتر #بایک_درصدامید برده بودش اتاق عمل.
به من گفته بود #به_توسل خودتان برمی گردد...
چند بار وضو گرفتم...
اما برای دعا خواندن تمرکز نداشتم. حال خودم را نمی فهمیدم...😭
راه می رفتم،...
می نشستم....
چادرم را برمیداشتم، دوباره سرم میکردم.
سر ظهر صدایم زدند...
پاهایم را همراه خودم کشیدم تا دم اتاق ریکاوری...
توی اتاق شش تا تخت بود.
دو تا از مریض ها داد می زدند...
یکی استفراغ می کرد...
یکی اسم زنی را صدا می زد...
و دو نفر دیگر از درد به خودشان می پیچیدند....
تخت آخر دست چپ منوچهر بود.
به سینه اش خیره شدم. بالا و پایین نمی آمد.
برگشتم به دکترش نگاه کردم و منتظر ماندم....😰
دکتر گفت:
_موقع بیهوشی روح آدم ها خودش را
نشان می دهد. #روحش_صاف_صاف است.
گوشم را نزدیک لب های منوچهر بردم که داشت تکان می خورد. داشت #اذان می گفت...
تمام مدت بیهوشی ذکر می گفت... قسمتی از کبد و روده و معدش رو برداشته بودن.
تا چند روز قدغن بود کسی بیاد ملاقاتش. اما زخمش عفونت کرد.
تا دو هفته نمی تونست چیزی بخوره. یواش یواش مایعات می خورد.
منوچهر باید شیمی درمانی می شد.
از آزمایش مغز استخوان، پیش رفت سرطان رو میسنجن و بر اساس اون شیمی درمانی می کنن...😣
دکتر شفاییان متخصص خونه که دکتر میری برای مداوای منوچهر معرفیش کرد.
ادامه دارد..
دسترسی به پارت اول🦋✨
👇
https://eitaa.com/Tarighahmad/8431
🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ
✍نویسنده؛ مریم برادران
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴ •| طَریقْ أَحْمَدْ |•
➣ @TarighAhmad
:
یه استاد داشتم...
میگفت:
هر وقت نمازتو نتونستی اول وقت بخونی بدون خیلی بد بخت شدی...
برو فکر کن ببین چیکار کردی که سعادتشو ازت گرفتن...
#فلذابدبختنباشیمــــ🙄🚫
••●❥❤️❥●••
@TarighAhmad
:
#میدونیرفیق...
بیایجورےباشیمڪهاگهامامزمـان بیادگوشیمونروبگیرهخجالت نڪشیم... :)🌱
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴ •| طَریقْ أَحْمَدْ |•
➣ @TarighAhmad
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
#مصاحبہمادرشهیــــــد {😍}•√ سوال یڪ1⃣ ←روحیهواخلاقشهیدچطوربود؟!😍 سلام علیڪم ورحمة اللهـ وبرڪ
#مصاحبہمادرشهیــــــد {😍}•√
سوالدو2⃣
چهـ چیزےباعثشدبهـ شهادتبرسند؟!💔
ازچیزهایےڪه باعث شد احمد شهید بشود
اخلاص وایمان او به خدا و آگاهے براے
ظلم ستیزیش بود|✌️🏻🍃|
اودر مڪتب اهل بیت علیهم السلام تربیت شد ڪهدر طول تاریخ پیام وعبرٺ هاے بزرگے داشتتمام جوانان بہ ارزش هاے آن و شعار
"هیهات من الذله" معتقداند و بااخلاص و محبت براے برافراشته شدن پرچم دین تلاش مےڪنند وخداوند پاداش آنهارا شهادت قرارداد |💔😍|
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
@TarighAhmad
#سلام_امام_زمانم❣
صبــ☀️ـح یعنی ...
#تپشِ قلبِ زمان
درهوسِ دیدنِ تــــ❣ـــــو
که #بیایی و زمین
گلشنِ🌺 اسرار شود
#سلام آرزویِ زمین و زمان
#اللہــمعجللولیڪالفرج 🌸🍃
•┄❁🌹❁┄•
@TarighAhmad
•┄❁🌹❁┄•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
نکند امسال نباشد از نوکرے، خبرۍ ...!
من کربلاتو ندیدم آقا، گله ایی ندارم.😔
تو را جان زهرا هیئتارو نگیر ازم.😭💔
#محَرَم
༺ ════════════
💢 @TARIGHAHMAD 💢
༺════════════
🕊🌷🕊🌷🕊🌷
🕊ڪارےکن اےشهیـد🌹
بعضے وقتها نمیدانمدر گـرد وغبار
گنـاه این دنیا چهڪنم😔
مـرا جداکن از زمیـن🌍
دستم را بگیر
میخواهم
در دنیاے تو آرام بگیرم...
#روزتون_معطر_با_عطر_و_بوی_شهدا
#رفیق_شهیدم
#غریب_طوس
🍃💞|@Tarighahmad
🦋🌸🍃
#حضرت_آقا :
هرکس بیشتر کار کرد #حاج_قاسم میشـود!
حاجقاسـم خودش حاجقاسـم شده!
یعنی هرکس رفت وارد میـدان شد؛
میـاندار شد
کار بیشتـر کرد ،
میشـود حاجقاسـم..
حاج قاسم شویم برای نائب امام زمان عج
••●❥🍃🌸✦🌸🍃❥●••
@TarighAhmad
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
#روزشمار_غدیر 🗓 26 روز تا روز "افشاے پیوند میان کفر و نفاق" باقیست.. علے از اول منتخب خدا بود ...
#روزشمار_غدیر
🗓 25 روز تا روز "افشاے پیوند میان کفر و نفاق" باقیست..
خدا به احترام قدومش دیوار خانه اش را شکافت.
و افتخار سکونت سه روزه در خانه ے خدا نصیب علے و مادر
علے شد.
و این احترام هنوز باقے است. از تولد علے تا سه روز همه
مے توانند خانه نشین مساجد بشوند. یک فلسفه ے اعتکاف،
قدر شناسے مقام امیرالمومنین است.
#کتاب_پدر
#نرجس_شکوریان_فرد
╔═...💕💕...══════╗
@TarighAhmad
╚══════...💕💕...═╝
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
#آشنایے_با_ابرهیم زندگی نامه هم زمان با تحصیل علم به کار در بازار تهران مشغول بود و پس از انقلاب
#آشنایے_با_ابراهیم
گفتن ناسزای ناجور به یزید!
بارها مے دیدم که با بچه هایے که نه ظاهر مذهبی و نه به دنبال مسائل دینی بودند رفیق مے شد و آنها را جذب ورزش و بعد مسجد مے کرد.
یک بار به ابراهیم گفتم: آقا ابرام اینها کین که دنبال خودت راه مے اندازے؟ با تعجب پرسید: (چطور، چے شده؟) گفتم: (دیشب یکے رو با خودت آورده بودے هیأت، اون هم اومد کنار من نشست. وقتے که حاج آقا داشت از مظلومیت امام حسین و کارهاے بد یزید مے گفت این پسر، با عصبانیت گوش مے کرد و مرتب فحش های ناجور به یزید مے داد!
ابراهیم که با تعجب داشت به حرف هام گوش مے کرد، زد زیر خنده و گفت: (عیبے نداره، این پسر تا حالا هیأت نرفته و گریه نکرده، مطمئن باش با امام حسین که رفیق بشه آدم درستی مے شه، ما هم اگر بتونیم این بچه ها رو مذهبے کنیم هنر کردیم).
دوستے ابراهیم با این پسر به آنجایے رسید که همه چیز را کنار گذاشت و یکے از بچه هاے خوب ورزشکار شد.
راوے ایرج گرائے
#شهید_ابراهیم_هادے
#سلام_بر_ابراهیم
#شهید_گمنام
#کانال_کمیل
╔═...💕💕...══════╗
@TarighAhmad
╚══════...💕💕...═╝
✅این تصویر جالب دریکی از کانالهای جمهوری آذربایجان بوده
نوشته بسیار خواندنی و جالبی دارد👌
(دست قطع شده حاج قاسم )
شرح در تصویر 👆👆
@Tarighahmad
:
دخترخانماتوجہڪردین..☄🌸
همہباهاشمشڪݪ دارن🤔⛓
همہدربارش نظر میدن😶
اونسردنیـ🌍ـادارنواسشنقشہمیڪشن😕بهاونسردنیـاآخہچہربطےدارهڪہما چےمیپومیشیمـ.😒
واسہڪےۅ واسهچےۅچہرنگےمیپوشیمـ😌👑
همہوقتےتامیبینندتورویاسرشونرو میندازنپایین🥀
یابهاحترامٺبلندمیشنـ😌💙
وڪنارمیرن.
اصنخداانگارےغرباݪڪرده.🙈
یہسرےهاهنوزدارنشمحڪم 🦋🔗
یہسرےهامولشڪردناصن.☹️💔
اونچیزےڪہهمہدارنبہخاطرشـ آتیشـ🔥میگیرن،همینیڪچادر
قوارهمشڪے🏴💛توڪہ
دنیـ🌍ـابابودنش،دارهمیلرزه.🌪
پسبهترنیس😀
ازخودمونایندُرّنایابروجدانڪنیم..😻👑
.وافتخارڪنیمباهاش...😌💜
وجورےقدمبرداریمڪہاقامونلذٺببره🌼🌱
میدونیدڪہچادرمونارثیہمادرمون حضرتزهراستـ💚✨هرڪسےلیاقٺ داشتنشونداره🙃🎈
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴ •| طَریقْ أَحْمَدْ |•
➣ @TarighAhmad
✅وصیت امام علی (ع) به پسرشان امام حسن مجتبی (ع)
✍پسرم هرگز ازتاخیردعا ناامید مباش زیرابخشش الهی به اندازه نیت است چه بسادراجابت دعاتاخیر می شود تاپاداش درخواست کننده بیشتر وجزای آرزومندکامل تر شود.گاهی چیزی خواسته ای ولی آن رابه تونداده اندودرعوض بهترازآن رادرجهان یاآن جهان به توداده اند وگاهی دعایت به اجابت نرسیده است زیراچیزی طلب کرده ای که اگرداده شودمایه تباهی دین توخواهدبود.پس چیزی بخواه که نیکی وزیبایی اش برایت ماندگارباشد ورنج سختی اش ازتوبرکنار.
📚 نهج البلاغه
💠: @TarighAhmad🌷
گاهی چه دلگیرمیشوی از خدا
و گاهی چه بی تاب و دلـــتنـــگ
گاهی از حکمتش ناراضی
و گاهی شاکر و خوشحال
گاهی مشکوک ...
و گاهی مجذوب عدالتش...
گاهی بسیار نزدیک...
و گاه بیشمار دور..
خدا که همان خداست، ای کاش ما اینقدر
گاهی به گاهی نمیشدیم...
ㄟ(ツ)ㄏ↧ʝσɨŋ↧
@TarighAhmad