eitaa logo
تاریخ دیروز، امروز، فردا
188 دنبال‌کننده
183 عکس
47 ویدیو
0 فایل
تاریخ دیروز، روشنگر مسیر فردا توضیحی درباره هویت کانال: https://eitaa.com/TarikhDEF/2 فهرستی از گزیده مطالب کانال: https://eitaa.com/TarikhDEF/4 ارتباط با مدیر: @yahadi71
مشاهده در ایتا
دانلود
◀️ آقا تو از اسلام چه اطلاعی داری؟! 🔰 دکتر 6 اسفند57 در مصاحبه با میگوید: «ایران نمیتواند به قرن اول اسلام بازگردد، باید در این کشور یک دولت مورد قبول از نقطه نظر بین الملل روی کار بیاید... در ایران باید دولتی سر کار بیاید که قدرت خود را از یک مجلس ملی گرفته است... ایشان[آیت الله خمینی] هیچ مقام رسمی را عهده دار نخواهند شد و فقط به ارشاد ملت خواهند پرداخت... ارتش رژیم شاه باید به صورت کامل برچیده شود و با یک نیروی جدید جابجا گردد.» اطلاعات، 6 اسفند57، صفحه8 🔰 همکار نزدیک و یکی از بنیان گذاران است که بعد از ورودش به ایران اعلام شده بود او صالح ترین فرد برای ریاست جمهوری است و در سال های گذشته هرگز با شاه سازش نکرده است و او قطعا رئیس جمهور خواهد شد. 🔰 او 5 اسفند57 نیز در دیدار با امام، اشاره به شایعه ریاست جمهوریش که در روزنامه ها مطرح شده میکند و میگوید از طرف من نبوده و من تکذیب میکنم. جالب اینجاست که امام نیز در پاسخش میگوید: «میدانم که از شما چنین کاری ساخته نیست.» صحیفه امام، ج6، ص217 🔰 شایگان پس از دیدار با امام در مصاحبه ای نیز می گوید: «این دیدار یک دیدار کاملا معمولی است و من خبری پیرامون کاندیداتوری ریاست جمهوری ندارم.» همچنین در پاسخ به سوالی درباره تمایلشان به ریاست جمهوری می گوید: «هر چه امام بفرمایند من انجام میدهم، چه این دستور انجام یک کار ساده باشد، چه یک کار عظیم.» اطلاعات، 5 اسفند57، صفحه2 🔰اما پاسخ امام به دیدگاه شایگاه جالب است: «شنيدم كه يكى از اينهايى كه تازه آمده است[=شایگان]، براى اينكه دلش مى‏خواهد يك چيزى بشود[=ظاهرا ریاست جمهوری]، گفته است كه نمى‏شود اسلام را درست كرد! آقا تو از اسلام چه اطلاعى دارى كه مى‏گويى نمى‏شود؟ چه مى‏دانى اسلام چه هست و نمى‏شود. همين حرف است كه من مى‏گويم كه اسلام را مخفى كردند نگذاشتند به مردم برسد. اسلام همين طور در بسته. خيال كردند همين است كه بروند صبح نماز بخوانند! خوب ما ببينيم كه رؤساى اسلام ما چه بودند. حضرت امير نمازش را مى‏خواند، شمشيرش را هم مى‏كشيد. شمشيرش دستش بود، نماز هم مى‏خواند؛ هر دو بود. قضاوت هم مى‏كرد. همه كارها را مى‏كرد. البته حالا توسعه پيدا كرده...» 💬پ.ن: این سوال، سوال جدی ای است: آیا با اسلامی که اکنون در دست ماست میشود دنیا را آباد کرد؟ ساخت؟ حکومت داری کرد؟ اتفاقا امروزه عده ای میگویند اول انقلاب گرم بودیم و نمیدانستیم چه میگوییم اما امروز بعد از 40 سال تجربه حکومت داری، عینا میبینیم که با اسلام نمیشود حکومت داری کرد. پس نسخه چیست؟ روشن است، اسلام را واگذاریم برای اخلاق و آخرت اما ساخت دنیا را به دست علم بشری و متخصصین امروز بدهیم. این کلمات صرفا حرف چند دانشگاهی نیست بلکه از حوزه نیز اخیرا این حرف ها بیشتر شنیده میشود. حقیقتا و باید روی این مسئله فکر و تعمق کرد، اسلام را عمیقا شناخت، نه صرفا گزاره های فقهی اسلام را، بلکه نگاهی ، ، و به اسلام داشت، و پیامبر اکرم و ائمه معصومین(ع) را مو به مو رصد کرد، توجه جدی به و مقاصدی که ترسیم میکند داشت،همچنین باید با و به دین حرکت کرد. بعید میدانم شخصی با این داشته ها و نگاهی راهبردی به دین، به این نتیجه برسد که با اسلام نمیشود حکومت داری کرد، نمیشود تمدن ساخت بلکه آنگاه خواهد دید اساسا چالش اساسی امروز ما با بر سر همین نکته است که آنها با نگاه مادی خود میخواهند دنیا را بسازند اما جمهوری اسلامی تمام ادعایش این است که من میخواهم «» بکنم. اساسا برای دنیا چیزی جز این نکته نیست. بازخوانی تجربه حکومت داری 40 ساله انقلاب نیز حرف خوبی است، اما نباید سطحی با آن برخورد کرد بلکه نیاز به کار فنی دارد. 🆔 @TarikhDEF
◀️ استقامت درمقابل عذرهای شرعی 🔰يكى از عواملى كه در كارهاى بزرگ، جلوِ انسان را سدّ مى‏كند، است. گاهی انسان باید كار واجب و تكليفى را انجام دهد اما انجام چنین کاری مستلزم یک اشکال بزرگ است، مثلا لازمه چنین کاری کشته شدن عده زیادی است، اینجا آن شخص احساس مى‏كند كه ديگر تكليف ندارد. در مقابل امام حسين(ع) از اين‏گونه عذرهاى شرعى كه مى‏توانست هر انسان ظاهر بينى را از ادامه راه منصرف كند، خیلی زیاد بود: 🔰از اعراض مردم كوفه و كشته شدن مسلم گرفته تا حادثه کربلا، از شهادت اصحاب گرفته تا اسارت آل الله. امام حسین(ع) میتوانست بگوید شرایط محیا نیست، مردم تحمّل نمى‏كنند، مصلحت اقتضا میکند کنار بیاییم. يك‏وقت به كسى مى‏گويند: «اين راه را نرو؛ ممكن است شكنجه یا کشته شوى.» انسانِ قوى مى‏گويد: «شكنجه شوم! کشته شوم، چه مانعى دارد؟» 🔰اما يك‏وقت مى‏گويند: «نرو؛ ممكن است گروهى از مردم، به‏خاطر اين حركت تو سختی کشده و كشته شوند.» اينجا ديگر پاى جان ديگران در میان است. مصلحت چه اقتضا میکند؟ مگر دیگر بزرگان اسلام، مصلحت سنجی نکردند؟ ، ، و... چگونه با این مسئله برخورد کردند؟ تمام تلاش خود را کردند تا این مصلحت سنجی خود را بر امام خود نیز تحمیل کنند اما زورشان نرسید. چه اینکه امروز نیز عده ای مشی شان چنین است. 🔰مطلب مهم و اساسی این است که اگر امام حسين(ع) مى‏خواست در مقابل حوادثِ بسيار تلخ و دشواری که برای او پیش آمد با ديدِ يك متشرّعِ معمولى نگاه كند و عظمتِ رسالتِ خود را به فراموشى بسپارد، قدم‏به‏قدم مى‏توانست عقب‏نشينى كند و بگويد ديگر تكليف نداريم. مصلحت در بیعت با یزید است. اما ایشان چنين نكرد. اين، نشان از او دارد، اما نه استقامت به نحو مرسوم بلکه استقامت در مقابل ، عرفی و عقلی. تحمل این سنخ مشکلات، خیلی سخت تر از دیگر مشکلات است چرا که در ظاهر خلاف به نظر می آيد. 🔰کسی میتواند در مقابل این مصلحت سنجی ها و عذرهای به ظاهر شرعی استقامت کند که اوّلًا در حد اعلى داشته و بفهمد چه كار بزرگى انجام مى‏دهد. ثانياً داشته و ضعفِ نفسش او را نگيرد، چنین شخصی دیگر پایش نخواهد لرزید. امام حسين(ع) اين دو خصوصيت را در كربلا به خوبی از خود نشان داد. لذا حادثه‏ى كربلا مثل خورشيدى بر تارك تاريخ درخشيد؛ هنوز هم مى‏درخشد، و تا ابدالدّهر هم خواهد درخشيد. 🔰امام راحل نیز در اين خصوصيت، به طور كامل دنباله‏رو امام حسين(ع) شد. یک روز به او گفتند با این کارت، حوزه علمیه قم را به تعطیلی میکشانی، روز دیگر گفتند همه علما و مراجع علیه شما تحریک میشوند و بین علما اختلاف می افتد، روز دیگر گفتند جواب این خون های ریخته شده را چه کسی میدهد؟ اين طرز فكرهاست که فشار مى‏آورد و ممكن است هركسى را از ادامه حركت منصرف كند. اما امام، استقامت ورزيد و پای او در هیچ کدام از این موارد نلرزيد. عظمت روح او و عمق بصيرتى كه بر او حاكم بود، در اين جاها ديده میشود. 📌پ.ن1: از همان ابتدای انقلاب عده ای از مبارزه با امریکا میترسیدند. به مرور در این چهل سال افراد زیادی به این نتیجه رسیدند که نمیشود با امریکا مبارزه کرد، حتی همان هایی که اول انقلاب برای مبارزه با امریکا دو آتیشه بودند. همان ها که دیروز خود را فرزندان امام میدانستند و شعار مرگ بر امریکایشان گوش آدم و عالم را پُر کرده بود اما امروز در آغوش امریکا روزگار سپری میکنند. آن وقت میکردند و امروز . بهانه میکنند که مردم تحمل تهاجم امریکا را ندارند، اما حقیقت این است که خود بریده اند. بله قطعا همراهی مردم بسیار مهم و اساسی است اما مشکل ما همیشه در خواص ترسو و بی بصیرت بوده، نه مردمی که همراه نبوده اند. تمام حرف این است که راه، همان است که خمینی به تبع حسین(ع) رفت. امروز نیز شنیده میشود که بعضی میگویند هرچه سریعتر توافق برجام را احیا و نهایی کنید، مردم دیگر تحمل ندارند. تصریح میکنند که هر توافقی بهتر از عدم توافق است. انسان حقیقتا تعجب میکند. بله خیلی مهم و اساسی است اما این نگاه بیشتر شبیه به است، تا عقلانیت. قطعا توافقی که همه تحریم ها را برندارد و تضمینی عملی برای اجرای آن گرفته نشود، توافقی خوب نخواهد بود. البته ما به تیم مذاکره کننده خود خوش بین بوده و به آنها اعتماد داریم اما قرار نیست اگر نقدی بود، بیان نکنیم. هرچند بنده بعید میدانم حتی اگر توافقی هم بشود، امریکا پای آن بماند. 📌پ.ن2: مصلحت جزو عناصر مهم و اساسی فقه شیعه و فقاهت حضرت امام خمینی میباشد اما قرار نیست به بهانه مصلحت، هر جا که مشکلی پیش آمد عَلَم مصلحت به دست گیریم. البته لازم است به صورت فنی و علمی دنبال شود تا بتوان در چارچوبی صحیح آن را پیاده کرد. 🆔 @TarikhDEF
◀️ به بهانه بزرگداشت سیدجمال اسدآبادی 🔰در عصری که خود را حاکم بر کل دنیا کرده بود و همه حتی مسلمانان راه حل عبور از مشکلاتشان را در آن تفکر جستجو میکردند و عملا به گوشه رینگ رانده شده بود و هیچ کس برای رفع نیازهایش خود را محتاج نگاه اسلامی نمیدید، سوالی مهم نگاه ها را به خود معطوف کرده بود: اینکه چگونه میتوان در عین حفظ آموزه های اسلامی، بروز و پویا بود؟ نوع نگاه صحیح به چیست؟ اسلام چه کارکردی برای امروز ما دارد؟ 🔰پاسخ به این سوال در ایران و جهان اسلام ذهن برخی عالمان و را به خود معطوف کرده بود که سرسلسله همه آنان بدون شک است. معتقد است: ➕«بدون‏ ترديد سلسله‏جنبان نهضتهاى اصلاحى صدساله اخير، سيد جمال الدين اسدآبادى معروف به افغانى است. او بود كه را در كشورهاى اسلامى آغاز كرد، دردهاى اجتماعى مسلمين را با واقع‏بينى خاصى بازگو نمود، راه اصلاح و چاره‏جويى را نشان داد... سيد جمال در پى آن‏ بود كه‏ ثابت‏ كند اسلام توانايى دارد كه به صورت يك و يك ، راهنما و تكيه‏گاه انديشه جامعه اسلامى قرار گيرد و آنها را به عزت دنيايى و سعادت اخروى برساند.»(مجموعه آثار، ج24، ص28) 🔰تلاش‌های اصلاحی سید در جهان اسلام مقارن است با آغاز دوران بلوغ . در واقع پس‌از ده‌ها سال که فضای روشن‌فکری غرب‌زده بر جهان اسلام حاکم بود و تنها مسیر پیشرفت را در جستجو می‌کردند، سید جمال را به روی گشود و در این راه تلاش‌های بسیار گسترده‌ای کرد که در عمل موجب شکل‌گیری جریان جدیدی از متفکران در جهان اسلام تا امروز شده است؛ جریان اسلام‌گرایی و جنبش‌های اسلامی در برابر جریان روشن فکری غرب زده. معتقد است: ➕«سید جمال کسی بود که برای اولین بار بازگشت به اسلام را مطرح کرد. کسی بود که مسئله حاکمیت را و خیزش و بعثت جدید اسلام را اولین بار در فضای عالم به وجود آورد.»(30/3/1360) 🔰البته سید جمال، نقطه ‌ضعف های مهمی داشت: یکی از مهمترین نقاط ضعف او، نداشتن است، به خلاف نهضت امام راحل که اتفاقا این مسئله یکی از نقاط قوتش بود. امام راحل میفرمود: ➕«جمال‏ الدين‏ مرد لايقى بوده است، لكن نقاط ضعفى هم داشته است؛ و چون پايگاه ملى و مذهبى در بين مردم نداشته، از آن جهت زحمات او با همه كوششها، به نتيجه نرسيد.»(صحیفه امام، ج5، ص290) یکی از مهمترین و اساسی ترین اشکالات دیگر سید جمال و عمده علما و مصلحان، نوع نگاه آنها به مسئله و است که همین نکته تمایز جدی آنها با است: ➕«مصلحان اسلامى و متفكّرانى كه در يكصدوپنجاه سال گذشته، تحت تأثير عوامل گوناگون قيام كرده و پرچم دعوت اسلامى و احياء و تفكّر اسلامى را بردوش گرفتند - از قبيل و و ديگران - با همه‌ى خدمات ارجمند و گرانبهايشان، همگى اين نقص بزرگ را در كار خود داشتند كه به‌جاى برپا كردن يك ، به يك اكتفا كردند و اصلاح جوامع مسلمان را نه با قوّت و انقلاب، كه با تلاش روشنفكرانه و فقط با ابزار قلم و زبان جستجو كردند. اين شيوه، البتّه ممدوح و مأجور بوده و هست؛ امّا هرگز از آن، توقع نتايجى همچون نتيجه‌ى عمل پيامبران اولوالعزم را - كه سازندگان مقاطع اصلى تاريخ بوده‌اند - نبايد داشت... امام ما براى ، درست همان راهى را پيمود كه رسول معظّم صلّى الله عليه و اله و سلّم پيموده بود؛ يعنى را. در انقلاب، اصل بر حركت است؛ حركتى هدف‌دار، سنجيده، پيوسته، خستگى‌ناپذير و سرشار از ايمان و اخلاص. در انقلاب، به گفتن و نوشتن و تبيين اكتفا نميشود؛ بلكه پيمودن و سنگربه‌سنگر پيش رفتن و خود را به هدف رساندن، اصل و محور قرار ميگيرد. گفتن و نوشتن هم در خدمت همين حركت درمى‌آيد.»(رهبرانقلاب، 10/3/1369) 🆔 @TarikhDEF
هدایت شده از امیرحسین ثابتی
کلیشه ای غلط در ذهن خیلی ها وجود دارد که سیاست خارجی جای ایدئولوژی نیست و چون جمهوری اسلامی سیاست خارجی اش ایدئولوژیک است، بعضی از مشکلات به وجود آمده! همین جمله ساده رییس جمهور امریکا، مثال نقض بزرگی برای این تصور عوامانه و به شدت مبتذل است و به جرات میتوان گفت که اگر سیاست خارجی امریکا از جمهوری اسلامی ایدئولوژیک تر نباشد، کمتر نیست. فقط تفاوت میان محتوای آرمان ها و ایدئولوژی هاست نه اصل آنها. امریکا از دید خودش برای اصل آزادی و گسترش لیبرالیسم هزینه میدهد و قدرت خود را تابعی از بسط این ایدئولوژی میداند و جمهوری اسلامی برای مبارزه و محو استکبار هزینه میدهد و افزایش قدرتش تابعی از گسترش و همه گیری همین ایدئولوژی است. اساسا ایدئولوزی مولد قدرت است و نمی توان تصور کرد قدرتی در جهان وجود داشته باشد که متکی به یک ایدئولوژی مشخص نباشد. حرفهای بسیار زیادی در این باره است که در گفتگوی اخیرم با علی علیزاده نیز به آن اشاره کردم. شاید بعدا بیشتر در این باره بنویسم... @Sabeti
تاریخ دیروز، امروز، فردا
کلیشه ای غلط در ذهن خیلی ها وجود دارد که سیاست خارجی جای ایدئولوژی نیست و چون جمهوری اسلامی سیاست خا
قبلاً در نوشته ای اجمالا اشاره ای به این نکته کرده بودم. مسئله ای که توجه به آن در تحلیل مسائل بسیار کمک خواهد کرد.
آسمانی شدن نه بال میخواهد و نه پر، دلی میخواهد به وسعت خود آسمان... از اینجا هم میشود آسمانی شد... شلمچه و طلائیه به یاد همه دوستان و اعضای کانال بودم، امروز هم فکه و کانال کمیل ان شاالله...
◀️شناخت دستگاه فکری ولیّ(1) 🔰سیره امام در پاریس براین بود که هیچ یک از مقامات دولتی را نمیپذیرفت الا اینکه اول از مسئولیتش استعفا بدهد. تمام تلاشش بر حفظ نخست وزیریش بود. هرکاری میتوانست کرد تا امام به ایران نیاید، یا دیرتر بیاید تا او همچنان بر مَسند بماند. بعد از مدتی دید راهی جز با امام و استفاده از اش نمانده. شرط امام استعفای او بود. اما خبرهای ضد و نقیضی پخش میشد که مثلا بختیار در حال مذاکره با امام است چه اینکه خود بختیار گفته بود: «ما برای فراهم آوردن امکانات بازگشت آیت الله با وی در حال مذاکره هستیم.» 🔰در همین گیر و دارها بود که خبر آمد امام با دیدار بختیار بدون شرط استعفا، موافقت کرده است. این ماجرا را چنین نقل میکند: «عصر یکی از روزها در مدرسه رفاه با آقایان ، ، و نشسته بودیم و طبق معمول غرق در کارها بودیم که و ... وارد شدند و گفتند از پاریس با ما تماس گرفته و خبر داده که امام ملاقات با بختیار را بدون شرط استعفا پذیرفته. آن دو از ما خواستند اعلامیه بنویسیم و این موضوع را به اطلاع مردم برسانیم. ما آن را بعید دانستیم. حاج سید جوادی گفت من دروغ میگویم یا یزدی؟ گفتم نه ولی موضوع را بسیار بعید میدانیم. خبرهای پی در پی که تا شب می رسید همگی از موافقت امام میگفت. یادم می آید نیز همین را میگفت. از خواستیم مستقیما با پاریس تماس بگیرد [و از چند و چون ماجرا آگاه شود.] تماس گرفت. یزدی گوشی را برداشت. [موضوع را] از او پرسید. او هم موافقت امام را با بختیار، بدون استعفا اعلام کرد.» 🔰باور این مسئله برای اندیشمندان و بسیار سخت بود اما چه کنند که در ظاهر، خبر درست است. بعضی موافق دادن اعلامیه بودند و بعضی مخالفت. یکی گفته بود: چرا ما باید کاسه داغ تر از آش باشیم؟ اگر امام میخواهد بختیار را بدون استعفا بپذیرد، چرا ما مخالفت کنیم؟ 🔰ظاهرا بنا میشود اعلامیه ای نوشته و موافقت امام با این دیدار اعلام بشود و چند خطی مینویسد و آن نوشته را کامل میکند. عده ای دیگر از علما که تازه از قم رسیده بودند با نوشتن اعلامیه مخالفت میکنند و میگویند مُحال است امام چنین گفته باشد. 🔰آیت الله خامنه ای نقل میکند: «این نخستین باری بود که آراء انقلابیون را با آنچه که [ظاهرا] از امام شنیده بودم در تعارض میدیدیم. آقای مطهری از پاریس سوال کرده بود. پس این پافشاری بر مخالفت از چه رو بود؟ گفتگوها تا حد مشاجره ادامه یافت تا اینکه دو ساعت بعد زنگ تلفن به صدا در آمد. پشت خط از پاریس بود. گفت امام اعلامیه ای [در این مورد] صادر کرده. دل ها و گوش ها آماده شنیدن شد.» شرح اسم، ص646-648 🔰امام نوشته بود: «آنچه ذكر شده است كه شاپور بختيار را با سمت نخست‏وزيرى من مى‏پذيرم، دروغ است بلكه تا استعفا ندهد او را نمى‏پذيرم؛ چون او را قانونى نمى‏دانم. حضرات آقايان به ملت ابلاغ فرماييد كه توطئه‏اى در دست اجراست و از اين امور جاريه گول نخوريد. من با بختيار تفاهمى نكرده‏ام و آنچه سابق گفته است كه گفتگو بين او و من بوده، دروغ محض است. ملت باید موضع خود را حفظ بکند و مراقب توطئه ها باشد.» 📌پ.ن: این ماجرا اشاره به مسئله ای مهم و اساسی دارد و آن چیزی نیست جز تعارض فکری امام و امت، همانگونه که آیت الله خامنه ای نیز به آن اشاره میکنند. نکته مهم رسیدن امت، به و کشف جامعه است. به همین بهانه در ادامه اندکی به آن خواهیم پرداخت. ➕ بخش دوم: https://eitaa.com/TarikhDEF/63 ➕ بخش سوم: https://eitaa.com/TarikhDEF/65 🆔 @TarikhDEF
◀️شناخت دستگاه فکری ولیّ(2) 🔰یکی از اساسی‌ترین مشکلاتی که در طول تاریخ دچار آن بوده و جبهه حق نیز همیشه از آن آسیب های اساسی دیده، تفاوت خواص با امامشان است. امام و ولیّ جامعه دارای چارچوب، نظام فکری و توحیدی است که خواص جامعه باید نظام فکری خود را با نظام فکری ولیّ، تنظیم کرده و برای هدایت توده مردم خود را هم افق با وی کنند اما متاسفانه این اتفاق در تاریخ کمتر رخ داده لذا در حوادث مختلف دیده میشود ولیّ، تصمیمی گرفته که خواص به بهانه‌های مختلف، با آن همراهی نکرده‌اند. 🔰حسین‌بن علی(ع) میدانست که اگر قیام نکند، اسلام و حقیقت میمیرد لذا این مسیر را انتخاب کرد اما اکثر خواصِ اهل حق، نه چنین فهم و تحلیلی داشتند و نه تسلیم محض امامشان بودند: ➕«شمّ انسانى و عميق يك ملت بايد حوادث را قبل از وقوع آن احساس كند و بفهمد كه چه اتفاقى دارد مى‏افتد، و عكس‏العمل نشان بدهد. در طول تاريخ اسلام وقتى نگاه مى‏كنيم، نداشتن‏ اين‏ درك‏ و درست، ملتها را هميشه در خواب نگه داشته است و به دشمنان ملتها امكان داده است كه هر كارى كه مى‏خواهند، بر سر ملتها بياورند و از عكس‏العمل آن‏ها در امان و مصون بمانند. با اين نگاه، شما به حادثه‏ى كربلا نگاه كنيد. بسيارى از مسلمانانِ... پنجاه‏ساله‏ی بعد از رحلت نبى مكرم، از حوادثى كه مى‏گذشت، تحليل درستى نداشتند. چون تحليل نداشتند، عكس‏العمل نداشتند... خواص احساس خطر نكردند. بعضى هم كه شايد احساس خطر مى‏كردند، منافع شخصى‏شان، عافيتشان، راحتشان، اجازه نداد كه عكس‏العملى نشان بدهند.» بیانات رهبری، 19/10/87 🔰عظمت و بزرگی (ع)، در چنین بستری جلوه کرده و همگان را مبهوت خود میکند، تا آنجا که تمام شهدا در قیامت به مقام او غبطه خواهند خورد. عظمت عباس(ع) را می‌توان چنین خلاصه کرد: تسلیم محض امام بودن، تابعِ بی چون و چرای ولیّ بودن، البته نه تسلیمِ خالیِ از معرفت، بلکه تبعیتی که ناشی از شناخت و معرفت او، نسبت به نظام فکری امامش بود. عباس بزرگترین و برجسته ترین، الگوی اطاعت و ولایت پذیری است. به همین دلیل مکتب ابوالفضل(ع) برای همیشه تاریخ، کارخانه پرورش و ساخت سربازان ولایت و معرفت جویان طریق هدایت، در گِرد ولیّ زمان است. تربیت شدهِ در مکتبِ عباس(ع)، هم را به خوبی میداند، هم را به خوبی میشناسد و هم در لحظه‌ سخت، پشت پایِ رندانه ای به میزند: ➕«مهم این است که ما صحنه نبرد را درست مجسم کنیم. تا صحنه نبرد، از منطقه بلندی، باتلاقی، جنگلی، لغزنده، از منطقه‌ای که از فلان ابزار نظامی... میشود استفاده کرد، برای جنگاور روشن نباشد، قدرت بر جنگ، آن طور که باید، نخواهد بود. نقشه است که موجب می‌شود ما لوله‌ی تفنگ را به قلب دشمن و به آن نقطه‌ای که باید، متوجه کنیم. نقشه است که به ما یاد می دهد به کدام طرف رو کنیم، سلاحمان را به کدام طرف بکشیم، کجا خطرناک تر است، کجا واجب تر است، کجا دشمن کمین کرده، کجا برای ما نقطه‌ی ضعف است که اگر نپوشانیم، دشمن خواهد پوشاند. تا چشم به این نقشه نداشته باشیم، جنگ درست ممکن نیست. در عاشورای حسینی، نقشه دست بعضی‌ها بود و دست بعضی از دوستان نبود. دریای عمیق دشمن با لُجّه‌های خطرناک و مهیب آمده بود؛ اما در جمع دوستان یک عده نقشه دستشان بود، حسین‌به علی را در لحظه حساس دریافتند؛ یک عده کنار دست حسین(ع) هم نشسته بودند، نقشه دستشان نبود؛ اشتباه کردند. چه کسی می‌تواند بگوید و از اسلام و از محبت خاندان پیغمبر نصیبی نداشتند؟ اینها در دامان آل پیغمبر بزرگ شده بودند، اما نقشه‌ی اشتباه در دستشان بود؛ نمی دانستند آن سرزمینی که باید از آن دفاع بشود و آن نقطه‌ای که باید برایش فداکاری بشود، کجاست؛ در مدینه نشستند به امید اینکه چهار تا مسئله بگویند! اسلام مجسم را، قرآن ناطق را، حسین فاطمه را تنها گذاشتند... هنر بزرگ شناخت صحنه است. ها و چند نفر صحابی مخصوص امام حسین(ع) نقشه را خوب فهمیدند. لذا شما دیدید خواهرش (س)، حتی بچه‌های خودش را هم با خودش آورد؛ در حالی که پدرشان در مدینه یا مکه مانده بود و نیامده بود... این، آن کسی است که بصیرت دارد و می داند چه باید بکند... امروز بزرگترین وظیفه ما این است که را بشناسیم... مسئله عمیق_اسلامی را جدی بگیرید... اگر آگاهی نباشد، آدم اشتباه می‌کند. آگاهی که نبود، انسان یک جا اشتباه می‌کند. آدم آگاه نیز گاه اشتباه می‌کند، اما اشتباهات او ماندگار نمی‌شود. البته شرط اصلی هم و ؛ که تا انسان فهمید اشتباه کرده، برگردد.» بیانات رهبری، 2/7/64 🆔 @TarikhDEF
◀️شناخت دستگاه فکری ولیّ(3) 🔰یکی از بارزترین صفاتی که برای عباس(ع) شمرده شده، و تیزبینی اوست. امام صادق(ع) در روایتی می‌فرمایند: «كانَ عَمُّنَا العَبّاسُ نافِذَ البَصيرَةِ، صُلبَ الإِيمانِ، جاهَدَ مَعَ أبي عَبدِ اللّهِ عليه‌السلام، و أبلى بَلاءً حَسَنا، ومَضى شَهيدا.» بصیرت و تیزبینی، پیامدِ استواریِ رای و اصالتِ فکر و اندیشه است و کسی به آن دست پیدا نمی‌کند مگر پس از پاکیزگیِ روان، خلوصِ نیت و از خود راندنِ غرور و هواهای نفسانی و عدمِ سلطهِ آن‌ها بر درون آدمی و خلاصه در یک کلام، فقط به آن نائل می‌شوند، چه اینکه قرآن کریم می‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقانا». 🔰برای مورخان عجیب است که چرا بعد از تصمیم سید الشهدا برای خروج از مدینه، کلامی از عباس(ع) نقل نشده و او سخنی با حسین(ع) نگفته! اما از سوی مقابل ، ، ، ، و عَدَوِی، چقدر راه و چاه نشان امام شان دادند! آه چقدر «عبدالله» مقابل «أباعبدالله»! 🔰«از نظر امام حسین(ع) هدفی روشن وجود داشت؛ اما دیگران در این هدف، مرتب خدشه می‌کردند. آن‌ها آدم‌های کوچکی نبودند؛ آقا زاده‌های درجه یک دنیای اسلام- مثل ، و - بودند! کسانی که شما امروز هر‌کدامشان را نگاه کنید، می بینید که در دنیای اسلام چقدر ارزش دارند. آن‌ها یکی یکی با امام حسین(ع) مینشستند و بر سر این هدف مناقشه و خدشه وارد کردند! گفتند: آقا! به چه دلیل امروز، همان روزی است که شما باید بروید و در مقابل یزید بایستید؟ آن‌قدر هم برای اثبات نظریه‌ی خودشان شواهد داشتند که هر‌کسی را تکان می داد! می‌گفتند: شما فرزند پیغمبر باشید و احکام الهی را بگویید. آیا این بهتر است، یا اینکه کشته شوید؟» رهبر انقلاب، ۸/۱۰/۷۶ 🔰این‌گونه سلوک است که عباس را، عباس می‌کند و امام صادق(ع) در زیارت نامه‌ ایشان می‌فرماید: «أَنَّكَ مَضَيْتَ عَلَى بَصِيرَةٍ مِنْ أَمْرِك‏» . این سلوک او ناشی از همین «نافذ البصیرة» بودنش بود، او می داند حکم آن است که حسین(ع) گوید. حسین(ع) از ، عبور کرده و اکنون در ایستاده، اما عده‌ای همچنان به او مشورت میدهند اما دریغ از ذره‌ای عزم و اراده! حال آنکه امروز، روز عزم است، عزم کربلایی شدن. حسین(ع) راهش را انتخاب کرده و فقط به دنبال همراه می‌گردد: «مَنْ كَانَ بَاذِلًا فِينَا مُهْجَتَهُ وَ مُوَطِّناً عَلَى لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ فَلْيَرْحَلْ فَإِنِّي‏ رَاحِلٌ‏ مُصْبِحاً إِنْ شَاءَ اللَّه‏» و چه زیبا همراه ولیّ شد و مطیع او شد، این است بصیرت نافذ عباس(ع). قهرمان میدان شد و ها عبرتی ابدی برای امروز ما. 🆔 @TarikhDEF
◀️اصلاحات امریکایی و اصلاحات انقلابی(1) 🔰من به تعبيرهاى رايج و و امثال اين‏ها هيچ كارى ندارم؛ اصلاح‏طلبى به عنوان يك پُز سياسى، مورد نظر من نيست. بعضى كسان دم از اصلاح‏طلبى مى‏زنند، در حالى كه اصلًا نمى‏دانند چه‏ مى‏خواهند و دنبال چه هستند. 🔰بعضى كسان دم از اصلاح‏طلبى مى‏زنند، در حالى كه آن چيزى كه ته ذهنشان قرار دارد، در واقع اصلاح‏طلبى نيست؛ نوعى و است... 🔰البته بعضى افراد هم هستند كه اسم اصلاح‏طلبى را مى‏آورند؛ اما مقصودشان است! ...ما داريم و اصلاحات امريكايى. اصلاح امريكايى مظهرش اين است كه جرثومه فسادى مثل محمّد رضاى پهلوى، دوباره به ايران برگردد و امور را در قبضه خود بگيرد... اينكه شما مى‏بينيد رسانه‏هاى امريكايى و انگليسى و سياستمدارانشان دم از اصلاحات در ايران مى‏زنند، منظورشان چنين چيزى است... 🔰البته بعضى هم هستند كه صادقانه اصلاح طلبند؛ در اين شكّى نيست. واقعاً از كمبودها، نارساييها، عقده‏ها و انحرافها رنج مى‏برند و دنبال اصلاح آن‏ها هستند، كه اين به جاى خود مطلوب است... 🔰يكى[از مهمترین نقاط ضعف] مسئله سستى بينش و ايمان انقلابى و اسلامى در بعضى از مسئولان است. اين‏ها مجذوب نسخه‏هاى سياسى غربند؛ آن هم نسخه‏هاى غلط از آب درآمده... 🔰در حوزه انديشه، قانون‏شكنى مى‏كنند. حوزه انديشه و فكر هم قوانينى دارد و بايد از آن قوانين پيروى كرد. اگر كسى درباره يك مبناى فكرى شبهه‏اى دارد، قانونش اين است كه آن را در مراكز تخصّصى و محافل علمى مطرح كند. يا بايد شبهه را برطرف كرد و از ذهن خود زدود، يا اگر شبهه اشكال واقعى است، آن را به يك نظريّه تبديل كرد و ذهنهاى اهل علم و اهل نظر را نسبت به آن منقاد نمود. اين حضرات از اين قانون پيروى نمى‏كنند. 🔰شبهه‏اى به ذهن آن‏ها مى‏آيد، خودشان دچار بى‏اعتقادى مى‏شوند و بر اثر هزارگونه ابتلاء و گرفتارى، پايه‏هاى ايمان عميق قلبى‏شان را موريانه هوى و هوس و رفاه‏زدگى و دنياطلبى مى‏جود و مى‏خورد و شبهه‏دار مى‏شوند؛ آن‏گاه مى‏آيند شبهه را در افكار عمومى مطرح مى‏كنند و اسمش را هم مى‏گذارند! اين است... يك‏وقت معناى تجديد نظر اين است كه انسان از خطايى، انديشمندانه و منصفانه برمى‏گردد. اين امر بسيار خوبى است؛ اما تجديدنظرهاى سياسى، مصلحتى و ناشى از تغيير موقعيّتها و تطميع دشمن، تجديد نظر نيست؛ اين‏ها است. 🔰ما در اسلام اجتهادِ دائم داريم. اجتهاد دائم، يعنى انسانِ صاحب‏نظر هميشه در صدد تكميل فكر خود است. در راه تكامل، گاهى انسان خطايى را تصحيح مى‏كند؛ اين درست و خوب است. در طريق فكر اسلامى، صاحب‏نظران، انديشمندان و انسان‏هايى كه قدرت اجتهاد و استنباط در مبانى فكرى و نظرى انقلاب را دارند- نه هركسى كه ادّعا دارد، نه كسى كه صلاحيتهاى علمى و فكرى لازم را كسب نكرده است- دائم بايد فكر كنند و انديشه را تكميل نمايند. اين امر خوبى است. 🔰نبايد تابع باشيم و هر روز، باد به هر طرف كه وزيد، آن‏گونه تصميم بگيريم؛ يا نگاه كنيم ببينيم دشمن چه ژستى مى‏گيرد، ما هم ژست خود را با او تطبيق‏ كنيم؛ اگر او اخم كرد، ما چهره ترس‏آلود بگيريم؛ اگر او حرف تندى زد، ما چهره معذرت‏طلبانه به خود بگيريم! اينكه نشد. ➕ بخش دوم: https://eitaa.com/TarikhDEF/67 📚بیانات در ديدار جوانان استان اصفهان، 12/8/1380 🆔 @TarikhDEF