eitaa logo
تاملی در تاریخ اسلام
2.1هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
168 ویدیو
284 فایل
﴾﷽﴿ 🕌امام علی(علیه السلام) خطاب به امام حسن(علیه السلام): «وَاعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِینَ..» 📚نهج البلاغه، نامه۳۱ ✅روزی نه چندان دورِ دور، ماهم در تاریخ، ورق خواهیم خورد. @hosseinifazel نشر و کپی بدون ذکر منبع🚫 📚مقتل : @AsnadolMasaeb
مشاهده در ایتا
دانلود
1⃣ترور شخصی :👇 ✅وقتی حضرت فاطمه(سلام الله علیها) مخفيانه دفن شد، و تنفّر و نارضایتی ایشان از اهل سقیفه، بر همگان آشکار شد، اين مسأله آبرو و حيثيت حكومت غاصبِ وقت را زير سؤال برد و اثر منفى در ميان مردم گذاشت. و از طرفی مظلومیّت و حقانیت امام علی(علیه السلام) و جنایت اهل سقیفه برای مردم ثابت شد که این نارضایتی دختر پیامبر(ص) تا حدی بوده که حتی برای تشییع پیکر مطهرش، اجازه شرکت به آنان را هم نداده است. لذا غاصبین در يك شوراى توطئه‏ آميز به اين نتيجه رسيدند كه على(علیه السلام) بايد ترور شود! آنان بر این عقیده بودند که تا زمانی که علی(علیه السلام) زنده است، ما از حکومت و سلطنت سودی نمی بریم! و حتی امکان دارد علی(علیه السلام) با مقبولیتی که در عموم مسلمانان دارد، مردم را علیه حکومت غاصب بشوراند. پس نقشه ترور ایشان را کشیدند! آن هم در حال نماز صبح كه هوا تاريك است و قهراً قاتل شناخته نخواهد شد. بدين منظور «خالد بن وليد» را مامور اين جنايت هولناك نمودند و قضيه را با وى در ميان گذاشتند. خالد نيز اعلان آمادگى كرد و از ابوبکر و عمر پرسید : چه زمانی او را بکشم؟ ابوبکر گفت : 📋《إِذَا انْصَرَفْتُ مِنْ صَلَاةِ الْفَجْرِ فَاضْرِبْ عُنُقَ عَلِيٍّ(ع)》 ♦️وقتی من نماز صبح را تمام کردم، گردن علی را بزن! پس برای این کار، در مسجد کنار علی(ع) بنشین!(۱) پس قرار بر اين شد كه وقتی ابوبكر سلام نماز را گفت، بلافاصله اين ترور صورت بگيرد. «اسماء بنت عميس» كه در اين تاريخ همسر ابوبكر بود، از پشت‏ پرده اين توطئه با خبر بود، جريان را از طريق كنيزش به اطلاع اميرالمؤمنين(ع) رسانيد. حضرت(ع) فردای اون روز بدون نگرانی در مسجد حاضر شد. 📋《وَ حَضَرَ المَسجِدَ وَ وَقَفَ خَلفَ أَبي بَكرِ وَ صَلَّي لِنَفسِهِ》 ♦️حضرت(ع) در مسجد حاضر شد و پشت أبي بكر ايستاد و نماز را فرادی خواند!(۲) حضرت(ع) ملاحظه كرد که خالد با شمشير و آمادگى كامل در كنار او نشست. ابوبکر شروع به خواندن نماز کرد. وقتی به سلام نماز رسید، در گفتن سلام پایانی نماز دچار تردید شد و قدری مکث کرد. او در این حین عواقب اين كار را سنجيد و نگران عكس‏ العمل مردم و خطرِ آتى آن و حتی احتمال در خطر بودن جانش را در نظر گرفت، لذا تشهد نماز را چندين بار تكرار كرد و سلام نگفت! سرانجام قبل از خواندن سلام نماز سه مرتبه خطاب به خالد گفت : 📋《يَا خَالِدُ! لَا تَفْعَلْ‏ مَا أَمَرْتُكَ‏!》 ♦️ای خالد! آنچه را که به تو دستور داده‏ ام، انجام نده! و سپس گفت : 📋《اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَهُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ》 و از نماز فارغ شد!(۳) امام على(ع) در اين هنگام متوجه شد و بلافاصله به خالد حمله كرد و شمشير او را از دستش گرفت و وى را به زمين كوبيد و روى سينه‏ اش نشست و به او فرمود : 📋《يَا خَالِدُ! مَا الَّذِي أَمَرَكَ بِهِ؟ قَالَ : بِقَتْلِكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(ع)؟ قَالَ : أَوَ كُنْتَ فَاعِلًا؟ فَقَالَ : إِي وَاللَّهِ لَوْ لَا أَنَّهُ نَهَانِي لَوَضَعْتُهُ فِي أَكْثَرِكَ‏ شَعْراً! فَقَالَ لَهُ عَلِيٌّ(ع) : كَذَبْتَ لَا أُمَّ لَكَ مَنْ يَفْعَلُهُ أَضْيَقُ حَلْقَةِ اسْتٍ مِنْكَ!》 ♦️ای خالد! ابوبکر چه چیزی را به تو امر کرده بود؟ خالد : ابوبکر دستور داده بود تا گردن تو را بزنم ای امیرالمومنین(ع)! امام(ع) فرمود : آیا تو این کار را می کردی؟! خالد گفت : آری به خدا قسم! اگر او قبل از سلام نماز نگفته بود که او را نکش، همانا تو را کشته بودم. حضرت فرمود : دروغ گفتی! مادر نباشد تو را، کسي که بخواهد اين کار را با من انجام دهد. سپس حضرت(ع) خواست خالد را بكشد و خالد نیز در حال گریه و التماس بود که مسلمانان حاضر، جلو آمدند تا خالد را نجات دهند، ولى مقدور نشد! سرانجام ابن‏ عباس و حاضرین او را به قبر پيامبر اکرم(ص) سوگند دادند و گفتند : 📋《یا أَبَاالْحَسَن(ع)! اَللَّه اَللَّه بِحَقِّ صاحِبِ الْقَبْرِ!》 ♦️ای اباالحسن(ع)! خدا را، به حق صاحب این قبر، او را نکش و رها کن!(۴) با اين قسم، امام على(ع) خالد را رها كرد و توطئه قتل این گونه بر همگان فاش شد و این جریان لکه ننگ دیگری بود بر کارنامه اهل سقیفه و غاصبین حکومت! 📚منابع : ۱)علل الشرایع شیخ صدوق، ج۱، ص۱۹۲ ۲)تفسیر قمی، ج۲، ص۱۵۹ ۳)بحارالانوار مجلسی، ج۲۹، ۱۳۶ ۴)الاحتجاج طبرسى، ج۱، ص۹۰ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تاملی در تاریخ اسلام
1⃣ترور شخصی :👇 ✅وقتی حضرت فاطمه(سلام الله علیها) مخفيانه دفن شد، و تنفّر و نارضایتی ایشان از اهل سق
2⃣ترور شخصیتی :👇 ✅دستگاه غاصب وقتی در ترور امام علی(علیه السلام) ناکام ماند، رویّه ای دیگری را در دستور کار خود قرار داد. این بار تصمیم به ترور شخصیتی امام(ع) گرفتند. پس اولین کار ممنوعیّت نقل حدیث و حدیث نگاری بود. از آنجایی که بیشتر احادیثی که از رسول اکرم(ص) نقل شده بود، از فضائل امام علی(ع) و مقام اهل بیت(ع) بود، ممنوع اعلام شد‌. در این میان کسانی هم که حدیث نقل می کردند، همچون «ابوذر» و «ابودرداء» برای مدتی زندانی می شدند. خلیفه دوم در زمان حکومتش به همه شهرها نامه نوشت که نزد هر کس اگر حدیث هست، باید نابودش کند.(۱) بهانه آنها همان سخنی بود که پیشتر در حضور پیامبر اکرم(ص) هم زده شده بود و آن جمله «حَسبُنا کِتابَ اللهِ» بود! آنها می خواستند اهل بیت(علیهم السلام) مخصوصاً شخص امام علی(علیه السلام) به انزوا برود و برای منفور ساختن آن حضرت(ع) نزد افکار عمومیِ نسل های مختلف جامعه اسلامی دست به این اقدام زدند و تا جایی پیش بروند که کم کم نسلهای بعدی فضائل و نام علی(ع) را فراموش کنند. این رویه ادامه داشت تا اینکه بعدها در زمان معاویه، بردن نام امام علی(ع) و حتی گذاشتن نام علی(ع) بر روی فرزندان با برخورد حکومت مواجه می شد. از طرفی احادیث جعلی را وارد این جریان کردند و فضائل ساختگی را برای خلفاء از جمله ابوبکر و عمر و به ویژه عثمان را باب کردند و در مقابل احادیثی را در مذمّت امام علی(ع) جعل و سپس نقل می کردند. نقل است که؛ در اواخر حکومت ابوبکر، «صعصعة بن صوحان» حدیثی در فضیلت امام علی(علیه السلام) به «مغیرة بن شعبه» گفت و مغیره در جواب گفت : 📋《إِیَّاکَ أَنْ یَبْلُغَنِی أَنَّکَ تُظْهِرُ شَیئًا مِنْ فَضْلِ عَلِیِّ(ع)! وَأَمَّا عَلَانِیةً فِی الْمَسْجِدِ فَإِنَّ هَذَا لَا یحْتَمِلُهُ الْخَلِیفَةُ لَنَا! بَل أنا أعلَمُ بِذلکَ! ولکِن هَذا السُلطانُ قَد ظَهَرَ وَقَد أخَذنَا بِإظهَارِ عَیبِ عَلیِّ لِلنَّاسِ!》 ♦️مبادا از تو بشنوم که چیزی از فضائل علی(ع) برای من بگویی! اگر فضایل علی(ع) در مسجد علناً بیان شود خلیفه ما را معذور نمی‌دارد. من از تو به آن آگاه تر هستم؛ امّا حکومت از ما خواسته است که عیب او را برای مردم بگوییم.(۲) «ابن ابی الحدید معتزلی» می گوید : 📋《إِنَّ مَعَاوِيَةَ أَمَرَ النَّاسَ بِالعَرَاقِ وَ الشَّامِ وَ غَيرِهِمِا بِسَبِّ عَلِي(ع) وَ البَرَاءَةِ مِنهُ وَ خَطَبَ بِذَلِكَ عَلَى مَنابِرِ الِإسلَامِ وَ صَارَ ذَلِكَ سَنَةً فِي أَيَّامِ بَنِي أُمَيَّةِ إِلَى أَن قَامَ عُمَرُ بنُ عَبدِالعَزِيزِ فَأَزَالَه‏ُ》 ♦️معاویه به مردم عراق و شام و دیگر بلاد دستور داد، تا علی(ع) را در خطبه های منبرهای اسلام سب و لعن کنند و از او برائت بجویند! تا اینکه این سنتی شد در ایام حکومت بنی امیه تا زمانی که عمر بن عبدالعزیز بر حکومت نشست.(۳) جاحظ می گوید : 📋《أَنَّ قَوْماً مِنْ بَنِي أُمَيَّةَ قَالُوا لِمُعَاوِيَةَ إِنَّكَ قَدْ بَلَغْتَ مَا أَمَّلْتَ فَلَوْ كَفَفْتَ عَنْ لَعْنِ هَذَا اَلرَّجُلِ》 ♦️جمعی از بنی امیه به معاویه گفتند : تو که به آرزویت رسیدی، اگر از لعن این مرد دست برداری بهتر است! معاویه گفت : 📋《لاَ وَ اَللَّهِ حَتَّى يَرْبُوَ عَلَيْهِ اَلصَّغِيرُ وَ يَهْرَمَ عَلَيْهِ اَلْكَبِيرُ》 ♦️هرگز! به خدا سوگند! که دست‌ از سبّ او نمی دارم‌ تا زمانی كه‌ اطفال‌ امَّت‌ با سبِّ علی(ع) جوان‌ گردند و با آن‌ سبّ رشد و نمو كنند، و بزرگان‌ به‌ صورت‌ پيران‌ فرتوت‌ درآيند.(۴) ابن حجر مي گويد : 📋《كَانَ بَنُو أميَّةِ إذَا سَمَعوا بِمَولُودِِ اسمُهُ عَليِِّ قَتَلُوهُ》 ♦️بنی امیه هنگامی که متوجه می شدند که نام کودکی را علی گذاشته اند، او را می کشتند.(۵) امام علی(ع) در طول تاریخ هم ترور شخصی شدند و هم ترور شخصیتی! حضرت علی(ع) در خطبه ی شقشقیه می‌فرماید: 📋《فَصَبَرتُ، و فِی العَینِ قَذىً، وفِی الحَلقِ شَجَاً》 ♦️من سالها صبر کردم، در حالی‌ که خاری در چشم و استخوانی در گلو داشتم.(۶) امام علی(ع) منبر نمی رفتند، مگر اینکه در آخر کلام خویش، در حق خود می فرمودند: 📋《..مَا زِلْتُ مَظْلُوُمَاً..》 ♦️من همیشه مظلوم بوده‌ام!(۷) 📚منابع: ۱)کنزالعمال متقی هندی، ج۵، ص۳۷ ۲)الکامل ابن اثیر، ج٣، ص۴٣٠ ۳)شرح نهج البلاغة ابن أبی الحديد، ج‏۴، ص۵۷ ۴)بحارالأنوار مجلسی، ج۳۳، ص۲۱۴ ۵)تهذيب التهذيب ابن حجر ،ج۷، ص۲۸۱ ۶)بحار الانوار مجلسی، ج ۲۹، ص۵۱۶ ۷)مناقب آل أبی طالب ابن شهر آشوب، ج۲، ص۱۱۵ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚔هزار ضربه شمشیر بر بدن مطهر !👇 @TarikhEslam
✅در تاریخ آمده است که ؛ در لحظات بحرانی و سرنوشت سازِ جنگ های صدر اسلام، امام علی(علیه السلام) یگانه جنگاوری بود که شهادت طلبانه خود را وقف اسلام می کرد. تا جایی که حضرت زهرا(سلام الله علیها) در بخشی از خطبه فدکیه، در وصف مولا خطاب به مهاجر و انصار می فرماید : 📋《کُلَّما اَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ اَطْفَأَهَا اللَّهُ، اَوْ نَجَمَ قَرْنُ الشَّیْطانِ، اَوْ فَغَرَتْ فاغِرَةٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ، قَذَفَ اَخاهُ فی لَهَواتِها، فَلا یَنْکَفِی‏ءُ حَتَّى یَطَأَ جِناحَها بِأَخْمَصِهِ، وَ یَخْمِدَ لَهَبَهَا بِسَیْفِهِ》 ♦️هرگاه آتش جنگ برافروختند خداوند خاموشش نموده، یا هر هنگام که شیطان سر برآورد یا اژدهائى از مشرکین دهان بازکرد، پیامبر(ص) برادرش را در کام آن افکند، و او تا زمانى که سرآنان را به زمین نمى‌‏کوفت و آتش آنها را به آب شمشیرش خاموش نمى‌‏کرد، باز نمى‏‌گشت.(۱) در جای جای بدن امیرمؤمنان(علیه السلام) از فرق مبارک که در جنگ بدر و احد آسیب دید، تا کف پای او که در جنگ صفین تیری به آن اصابت کرد، آثار زخم و شمشیر و نیزه و تیر وجود داشت. فقط در جنگ احد نود جراحت بر بدن مبارکش وارد آمد. به گفته مورخان جایی در بدنش سالم نماند و مانند گوشت جویده شده‌ای، روی زیر اندازی از پوست به استراحت می پرداخت. مرحوم شیخ مفید ضمن برشمردن هفتاد خصلت برای امیرمؤمنان(علیه السلام)، به مسئله آثار هزار زخم شمشیر اشاره کرده و چنین می فرماید : 📋《فَعُدَّ مَا بِهِ مِنْ أَثَرِ الْجِرَاحَاتِ عِنْدَ خُرُوجِهِ مِنَ الدُّنْيَا فَكَانَت أَلْفَ جِرَاحَةٍ مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ!》 ♦️آثار زخم را در بدن امام علی(علیه السلام) به هنگامی که از دنیا رفت، برشمردند که هزار اثر جراحت از فرق سر تا کف پایش بود.(۲) 📚منابع : ۱)الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۱۳۵ ۲)الاختصاص شیخ مفید، ص۱۵۳ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوال9⃣0⃣2⃣:آیا ازدواج «عمر بن خطاب» با دختر در تاریخ صحّت دارد؟👇 ✍پاسخ این سوال در تحقیقی مفصّل و متقن توسط موسسه «حضرت ولیعصر(عج)» در نُه محور :👇 @TarikhEslam
✍محور اول : دختری به نام ام كلثوم وجود نداشته است! http://www.valiasr-aj.com/lib/omekolsom/01.htm#03 ✍محور دوم : ام كلثوم دختر ابوبكر، يا ام كلثوم دختر امام علی(ع)؟ http://www.valiasr-aj.com/lib/omekolsom/02.htm#04محور سوم : تعارض های موجود در نقل قضيه! http://www.valiasr-aj.com/lib/omekolsom/02.htm#05محور چهارم : اهانت به ناموس رسول خدا! http://www.valiasr-aj.com/lib/omekolsom/03.htm#06محور پنجم : بررسي و تحليل بهانه عمر براي ازدواج! http://www.valiasr-aj.com/lib/omekolsom/03.htm#07محور ششم : مخالفت با سنت رسول خدا! http://www.valiasr-aj.com/lib/omekolsom/03.htm#08محور هفتم : عمر با ام كلثوم «كفو» نبود! http://www.valiasr-aj.com/lib/omekolsom/04.htm#11محور هشتم : ازدواج با تهديد و زورگويي! http://www.valiasr-aj.com/lib/omekolsom/04.htm#10محور نهم : بررسي روايات اهل تسنن! http://www.valiasr-aj.com/lib/omekolsom/04.htm#11 @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
21.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍پاسخی دیگر به شبهه «ازدواج عمر و دختر امیرالمؤمنین(علیه السلام)» در بیان @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍ 3⃣3⃣2⃣ :📚 کتاب «ازدواج ام کلثوم با عمر» بررسی و نقد شبهه ازدواج حضرت ام کلثوم(سلام الله علیها) با عمر بن خطاب؛ اثر آیت الله استاد سید علی میلانی✍📚👇 @TarikhEslam
4_5863933121405128890.pdf
873.6K
📚✍📚✍📚✍📚✍📚 کتاب «ازدواج ام کلثوم با عمر» @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📆بیست و دوم جمادی الثانی سال سیزدهم هجری قمری؛ مرگ «ابوبکر بن ابی قحافه» خلیفه اول اهل تسنن؛ @TarikhEslam
✅ابوبکر در روز دوشنبه هفتم جمادی‌ الثانی سال ۱۳ هجری قمری در بستر مرگ افتاد و از نماز گزاردن با مردم باز ماند. در این بیماری که ۱۵ روز ادامه یافت، عمر بن خطاب به جای وی با مردم نماز می‌گزارد و مردم در منزلش از او عیادت می‌کردند. سرانجام بنا بر روایت عایشه و برادرش عبدالرحمن، ابوبکر در شامگاه روز سه‌شنبه بیست و دوم همان ماه، پس از ۶۲ سال عمر و ۲ سال و ۳ ماه و ۲۲ روز خلافت مُرد. قبل از مرگ ابوبکر، عثمان بن عفان همواره نزد وی به عنوان نامه‌ نویس او حضور داشت. روزی در هنگامی که کسی از مردم عیادت کننده نزد آنها نبود ابوبکر به عثمان گفت : بنویس! «بسم الله الرحمن الرحیم، این وصیت ابوبکر بن أبي قُحافة به مسلمانان است. أما بعد ..» و در این لحظه از هوش رفت و عثمان بلافاصله نوشت : «پس من عمر بن خطاب را جانشین خود و خلیفه بر شما قرار دادم، و سوگند که بهتر از او سراغ ندارم.» پس از مدتی ابوبکر به هوش آمد و [برای اینکه یادش بیاید تا کجا گفته] به عثمان گفت : بخوان برایم! عثمان همین نوشته را خواند. ابوبکر گفت : به نظرم ترسیدی که اگر در این بی‌ هوشی از دنیا روم مردم اختلاف و تفرقه پیدا کنند! عثمان گفت : بله! پس ابوبکر همین نوشته را تأیید کرد. پس از مرگ ابوبکر، عمر به همراه خادمِ ابوبکر که این وصیتنامه را در دست داشت از خانۀ ابوبکر خارج شد. عمر چوب دستی بلندی از نخل خرما به دست گرفته بود و با آن به مردم اشاره می کرد و می گفت : ای مردم وصیت خلیفۀ رسول الله را بشنوید! و بنا به نقل دیگر، خود عمر آن نوشته را در دست داشت، و [پیش از باز کردن و خواندنش] شخصی از او پرسید : ای ابا حفص در این نوشته چیست؟ عمر گفت : نمی دانم! آن مرد گفت : ولی من به خدا سوگند می دانم چه در آن است؛ سال اول تو او را به امیری رساندی و امسال او تو را به امیری رساند!(۱) 📚منابع : ۱)موسوعة التاريخ الإسلامي استاد غروی، ج۴، ص۲۲۵ به نقل از تاريخ طبری، ج٣، صص٤١۹-۴۲۹ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗿پشيمانی «ابوبكر بن ابی قحافه» در آخرين روزهای زندگی از هتک حرمت به !👇 @TarikhEslam
✅معمولاً هر شخصی در آخرين روزهاي زندگيش و هنگامي كه احساس مي کند مرگ به او نزديك شده است، مهمترين سخنان خود را گفته و اساسي ترین سفارش ها را می کند. ابوبکر نيز در آخرين روزهاي عمرش، سخنانی گفته است كه شنيدن آن ها واقعيت هاي بسياری را آشكار می كند؛ هر چند كه او حتی در اين جا نيز از گفتن تمام حقايق خودداری كرده است ؛ اما همين اندازه اش نيز براي اثبات بسياري از مسائل كفايت مي كند. وی در آخرين روزهاي عمرش، اعتراف مي كند كه دستور هجوم به خانه صديقه طاهره(س) را صادر كرده است. تعدادی از علمای اهل سنت؛ از جمله شمس الدين ذهبي، در کتاب تاریخ الاسلام، و محمد بن جرير طبري در تاريخش، ابن قتيبه دينوري در الإمامة والسياسة، ابن عساكر در تاريخ مدينه دمشق چنين مي نويسند : عبدالرحمن بن عوف در بيماري ابوبكر بر او وارد شد و بر وي سلام كرد، پس از گفتگويي، ابوبكر به او چنين گفت : 📋《..أَمَا إِنِّي لا آسَى عَلَى شَيْءٍ إِلّا عَلَى ثَلاثٍ فَعَلْتُهُنَّ : ..وَدِدْتُ أَنِّي لَمْ أَكُنْ كَشَفْتُ بَيْتَ فَاطِمَةَ(س) وَتَرَكْتُهُ، وَأَنْ أُغْلِقَ عَلَيَّ الْحَرْبَ》 ♦️من به چيزی تأسف نمي خورم، مگر بر سه چيز كه انجام دادم. ..دوست داشتم خانه ی فاطمه(س) را هتك حرمت نمی كردم، هر چند برای جنگ بسته شده بود! 📚منابع: ۱)تاريخ الإسلام ذهبی، ج۳، ص۱۱۸ ۲)تاريخ طبری، ج۲، ص۶۱۹ ۳)الامامة والسياسة دينوری، ج۱، ص۲۴ ۴)تاريخ مدينة دمشق ابن عساكر، ج۳۰، ص۴۲۲ ۵)شرح نهج البلاغة ابن أبي الحديد، ج۲، ص۴۶ ۶)المعجم الكبير طبرانی، ج۱، ص۶۲ ۷)مروج الذهب مسعودی، ج۱، ص۲۹۰ ۸)ميزان الاعتدال ذهبی، ج۳، ص۱۰۹ ۹)لسان الميزان عسقلانی، ج۴، ص۱۸۹ ۱۰)كنز العمال متقی هندی، ج۵، ص۶۳۱ ۱۱)مجمع الزوائد هيثمی، ج۵، ص۲۰۲ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
؟ 🕌تصویری از بیرون ضریح قبر مطهر حضرت رسول اکرم(صلوات الله علیه و آله) که در کنار ایشان «ابوبکر» و «عُمر» نیز دفن می باشند. [یکی از فضائلی که اهل سنت برای خلیفه اول و دوم خود قائلند دفن این دو نفر در کنار مرقد مطهر و شریف حضرت رسول اکرم(ص) می باشد!] @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕌تصویری از داخل ضریح قبر مطهر حضرت رسول اکرم(صلوات الله علیه و آله) :👆 @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍تصریح در نشان دادن انزجار و نفرت از سران سقیفه و غاصبان خلافت :👇 @TarikhEslam
✅نقل است که؛ حال حضرت فاطمه(سلام الله علیها) در روزهای آخر عمر شریفشان، روز به روز رو به وخامت بود. زنان نیز سخنان حضرت فاطمه(س) را در بین مدینه بازگو کردند و همگان به نارضایتی فاطمه(س) از ابوبکر و عمر پی بردند و در صدد نکوهش عمر و ابوبکر بر آمدند. خلیفه وقت، ابوبکر، به همراه عمر بن خطاب وضعیت را به ضرر خود دیدند و به این ترتیب قصد عیادت از ایشان را کردند که با این کار حداقل حضرت(س) را راضی نگه دارند و خود را بی تقصیر جلوه دهند و اینکه دلجویی ظاهری انجام داده باشند و مسئله غصب خلافت و هجوم را معمولی جلوه دهند و تنفّر مردم را نسبت به خودشان کم کنند و هم به حکومت خود رنگ مشرعیت بدهند. اما در اولین درخواست با بی توجّهی حضرت زهرا(س) رو به رو شدند. وقتی کار به اینجا کشید و فهمیدند که حضرت(س) آنان را به حضور نمی طلبد، از امام علی(ع) خواستند تا وساطت کند. پس، از أمیرالمومنین(ع) درخواست ملاقات و عیادت ایشان را کردند، حضرت علی(ع) تقاضای آن دو را به فاطمه(س) ارائه کردند و ایشان در جواب فرمودند : 📋《البَیتُ بَیتُکَ وَ الحُرَّةُ اَمَتُکَ، اِفعَل ما تَشَاءُ!》 ♦️خانه متعلق به شماست و من هم به منزله كنيز و خدمتگزار در خانه شما هستم و هر طور که صلاح می دانید عمل کنید.(۱) پس بدین ترتیب حضرت(س) پذیرفت. سپس ابوبکر و عمر داخل شدند. حضرت زهرا(س) تا آنان را دید، روی به دیوار و پشت به آنان کرد. گفتند : آمده ایم که رضای شما را حاصل کنیم! حضرت(س) فرمود : من با شما حرف نمی زنم، مگر که قول بدهید که آنچه را که می گویم، اگر راست است، به راستی آن شهادت بدهید. آنان نیز قبول کردند. 📋حضرت(س) خطاب به آن دو فرمود: 《أَرَأَیتُكُما إِنْ حَدَّثْتُكُما عَنْ رَسُولِ اللهِ(ص)! تَعْرِفانِهِ وَ تَفْعَلانِ بِهِ؟ قالا : نَعَمْ. فَقالَتْ : نَشَدْتُكُمَا اللّهُ أَلَمْ تَسْمَعا رَسُولَ الله(ص) یقُولُ : (رِضَی فاطِمَةَ مِنْ رِضاىَ، وَ سَخَطُ فاطِمَةَ مِنْ سَخَطى، فَمَنْ أَحَبَّ فاطِمَةَ إِبْنَتى فَقَدْ أَحَبَّنى، وَ مَنْ أَرْضى فاطِمَةَ فَقَدْ أَرْضانى، وَ مَنْ أَسْخَطَ فاطِمَةَ فَقَدْ أَسْخَطَنى)؟ قالا : نَعَمْ! سَمِعْناهُ مِنْ رَسُولِ اللّهِ(ص)! فَقالَتْ : فَإِنّى أُشْهِدُ اللّهَ وَ مَلائِكَتَهُ أَنَّكُما أَسْخَطْتُمانى وَ ما أَرْضَیتُمانى وَ لَئِنْ لَقیتُ النَّبِىَّ لاََشْكُوَنَّكُما إِلَیهِ!》 ♦️آیا اگر حدیثى را از پیامبر خدا(ص) نقل كنم به آن عمل خواهید كرد؟ گفتند : آرى. فرمودند: شما را به خدا آیا نشنیده اید كه پیامبر(ص) فرموده اند : «خشنودى فاطمه(س) خشنودى من، و خشم فاطمه(س) خشم من است، هر كه دخترم فاطمه(س) را دوست بدارد، مرا دوست داشته، و هر كه فاطمه(س) را خشنود سازد، مرا خشنود ساخته، و هر كه فاطمه(س) را خشمگین نماید، مرا خشمگین نموده است»؟ گفتند : آرى، چنین حدیثى را از پیامبر خدا(ص) شنیده ایم. حضرت(س) فرمود : من هم خدا و فرشتگان را گواه مى گیرم كه شما دو نفر مرا خشمگین نمودید و خشنودم نساختید، و چون پیامبر(ص) را ملاقات نمایم، حتماً از شما به او شكایت خواهم نمود. در این هنگام، ابوبکر پیش آمد و گفت : ای فاطمه(س)! پناه می برم به خدا از اینکه مورد خشم پیامبر اکرم(ص) و تو باشم و بعد شروع کرد به گریستن! در این هنگام حضرت فاطمه(ع) مرتب خطاب به ابوبکر می فرمود : 📋《وَاللهِ لَاَدعُوَنَّ اللهَ عَلَیكَ عِندَ كُلِّ صَلَوةِِ اُصَلَّیَهَا》 ♦️به خدا قسم! من در هر نمازى كه مى خوانم، تو را نفرین مى كنم.(۲) آنان پس از شنیدن این سخنِ حضرت(س)، منزل را ترک کردند. 📚منابع: ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۹۸ ۲)بحارالأنوار مجلسی، ج۲۹، ص۶۲۷/ ﺍﻻﻣﺎﻣﻪ ﻭ ﺍﻟﺴﻴﺎﺳﻪ دینوری، ﺝ۱، ﺹ۲۰ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜اعتراف بخاری عالم بزرگ اهل تسنن به دفن شبانه به علت خشم آن حضرت(س) از ابوبکر! 👤ابوعبدالله محمد بن بن اسماعیل بخاری(متوفی سال ۲۵۶ هجری قمری) در صحیح خود می نویسد : «فَأَبَی أَبُوبَکْرٍ أَنْ یَدْفَعَ إِلَی فَاطِمَةَ(س) مِنْهَا شَیْئًا، فَوَجَدَتْ فَاطِمَةُ(س) عَلَی أَبِی بَکْرٍ فِی ذَلِکَ، فَهَجَرَتْهُ فَلَمْ تُکَلِّمْهُ حَتَّی تُوُفِّیَتْ، وَ عَاشَتْ بَعْدَ النَّبِیِّ(ص) سِتَّةَ أَشْهُرٍ، فَلَمَّا تُوُفِّیَتْ دَفَنَهَا زَوجُهَا عَلِیٌّ(ع) لَیْلًا، وَلَمْ یُؤْذِنْ بِهَا أَبَا بَکْرٍ وَ صَلَّی عَلَیْهَا» ابوبکر از اینکه فدک و چیزی از آن را به صدیقه طاهره(س) برگرداند، روی گرداند. در مقابل عکس‌العمل حضرت فاطمه(س) این بود که بر خلیفه اول غضبناک شدند و بعد از این قضیه هرگز با او صحبت نکردند تا اینکه ایشان به شهادت رسیدند؛ حضرت(س) بعد از رحلت رسول اکرم(ص) شش ماه زنده بودند. وقتی از دنیا رفتند، امام علی(علیه السلام) او را شبانه به خاک سپردند و اجازه ندادند ابوبکر بر پیکر فاطمه(سلام الله علیها) نماز بخواند. 📚منبع : صحیح بخاری، ج ۵، ص ۱۳۹ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا