#تدبر_در_قرآن
♻️إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كٰانُوا شِيَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمٰا أَمْرُهُمْ إِلَى اللّٰهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمٰا كٰانُوا يَفْعَلُونَ«انعام: 159»
♻️(اى پيامبر!) تو را با كسانى كه دين خود را پراكنده ساخته و گروه گروه شدند، هيچگونه ارتباطى نيست.(تو مسئول آنان نيستى و) سرنوشت كارشان تنها با خداست،آنگاه او آنان را به عملكردشان آگاه خواهد كرد.
#نكتهها:
تفرقهافكنى در دين، يعنى بدعتگذارى و تفسير دين به رأى خود كه در قرآن و حديث، شديدترين تعبيرات،درباره اين گونه افراد آمده است. به برخى از اين نمونهها توجّه كنيد:
🍃*قرآن مىگويد: واى بر آنان كه با دست خود مطلبى مىنويسند،سپس مىگويند:اين از طرف خداوند است. (بقره: 79)
🍃*على عليه السلام مىفرمايد:
هرگاه بدعتى آيد،سنّتى مىرود. (.بحارالانوار،ج2،ص 264.)
و يكى از وظايف انبيا و علما، بدعتزدايى و جلوگيرى از تحريفهاست.
(.الحياة،ج2،ص 344.)
🍃*در روايات آمده است: "توبهى صاحب بدعت،پذيرفته نمىشود" .(.بحارالانوار،ج72،ص216.)
🍃*كسى كه به بدعتگذار احترام گذارد يا لبخندى بزند،در فروپاشى دين گام برداشته است.
🍃*رسول خدا (ص) فرمود:
"هرگاه در ميان امّتم اختلاف شد، هركس طبق سنّت و گفته من عمل كند و سراغ راه و روش ديگران نرود،پاداش صد شهيد خواهد داشت." (بحارالانوار،ج2،ص262.)
🍃*در قرآن کریم،بارها از يهود،به خاطر تحريفهايى كه علمايشان در دين پديد آوردند انتقاد شده است.
🍃درباره حضرت موسى(ع) هم مىخوانيم:
وقتى از كوه طور برگشت و انحراف و گوسالهپرستى قوم خود را ديد،از فرط ناراحتى الواح تورات را بر زمين افكند و ريش برادرش را كه جانشين او بود گرفت و گفت:چرا امّتم منحرف شدند؟
هارون در پاسخ گفت: ترسيدم اگر براى جلوگيرى از انحرافشان شدّت عمل به خرج دهم، مردم متفرّق شوند و تو بگويى چرا مردم فرقه فرقه شدند(تفرقهاى كه با بازگشت تو هم قابل اصلاح نباشد).
✅اين آيات و روايات،مسئوليّت سنگين دين شناسان را در حفظ اصالت مكتب و مقابله با انحرافات فكرى،در عين حفظ وحدت اجتماعى امّت،بيان مىكند.
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
#تدبر_در_قرآن
♻️سختىهايى را كه انسان مىبيند،با اراده خداوند و در مدار رحمت اوست.
«...إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمٰنُ بِضُرٍّ...» (یس: 23)
♻️راى توجّه به خداوند،كافى است شرايط سخت و فوقالعاده را در پيش خود مجسّم سازيم.
«...إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمٰنُ بِضُرٍّ...» (یس: 23)
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
#تدبر_در_قرآن
♻️«سوره مبارکه آل عمران: آیه 120»
❇️إنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِهٰا وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لاٰ يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً إِنَّ اللّٰهَ بِمٰا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ
❇️اگر خوبى به شما رسد،آنان را غمگين سازد و اگر بدى به شما رسد،آنها بدان شادمان مىشوند و اگر(در برابرشان)صبر كنيد و پرهيزكار باشيد، حيلهى بدخواهانهى آنان هيچگونه آسيبى به شما نرساند.همانا خداوند به آنچه انجام مىدهند احاطه دارد.
#نكتهها:
اين آيه شریفه راه شناختِ دوست و دشمن را بيان مىكند كه آن،توجّه به روحيات و عكسالعمل ديگران در مواقع كاميابى و يا ناكامى مسلمانان است.
در سياست خارجى نيز توجّه به محكوم كردنها، تأييد و تكذيبها، و انواع كمكها و تبليغات، لازم است.
در آيات قبل، به مسلمانان سفارش كرد كه دشمنان را نه ياور همراه خود بگيرند و نه دوست خود.
اين آيه شریفه مىفرمايد: اين برخورد ممكن است تاوان سختى داشته باشد و آنان عليه شما توطئه كنند، بنابراين شما بايد اهل صبر و تقوا باشيد، تا حيلههاى آنان ضربهاى به شما نزند.
#پيامها:
1-حسادتِ دشمنان به قدرى است كه اگر اندك خيرى به شما برسد،ناراحت مىشوند. «إِنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ»
2-راه نفوذ دشمن در مسلمانان،يا ترس و طمع خودمان است و يا بىپروايى و بىتقوايى ما كه صبر و تقوا،راه چاره آن است.
«إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لاٰ يَضُرُّكُمْ»
3-در مقابله با حسودانى كه از رشد ما ناراحتند، صبر و تقوا چارهساز و كليد پيروزى است.
«إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لاٰ يَضُرُّكُمْ»
4-خداوند با افشاى روحيّات دشمن،به مسلمانان هم روحيّه مىدهد و هم بيدارباش.
«إِنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ... لاٰ يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ»
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
📣 توجه:
🔴بررسی قاعده زیادة المبانی تَدُلُّ علی زیادة المعانی 👇👇👇
زبان عربی فصیحترین زبان و زبانی است گسترده و دارای ابعاد زیاد و از آنجا که خداوند متعال حکیم است و کار لغو انجام نمیدهد و از طرفی هر انتخاب و اصطفائی نزد خداوند حکمت و فلسفه ای دارد، بر ماست تا بدانیم علت و انگیزهی خداوند از انتخاب زبان عربی برای تکلم با مردم چه بوده است؟ این زبان چه خصوصیات و ویژگیهایی داشته تا توانسته افتخار واسطه گری بین خالق و مخلوق را به دست آورد؟
به هر حال و به هر انگیزه ای که این زبان انتخاب شده باشد، اکنون این زبان شاهراه ارتباطی مخلوق با خالق است و بر ماست تا ابعاد و اسرار نهفته در آن را بشناسیم تا مقصود و منظور خداوند از استخدام هر کلمه را دریابیم و در نهایت به مقصود اصلی خداوند پی ببریم.
بنابر این شناخت کامل و عمیق زبان عربی از طرفی در رسیدن به مقصود خداوند از راه ترجمه و تفسیر دقیقتر مؤثر و از طرفی در پی بردن به اعجاز ادبی قرآن دادرس خواهد بود.
یکی از قواعدی که در فهم بهتر واژهها و در نهایت آیات قرآن میتواند ما را یاری کند، قاعدهی *زیاده المبانی تدل علی زیاده المعانی* است؛
🔴قانون کلی داریم که «زیادة المبانی تدلّ علی زیادة المعانی»؛ یعنی هر چه تعداد حروف یک کلمه بیشتر باشد، به همان تناسب معانی بیشتری را افاده خواهد کرد؛ از این رو تفسیر، تنها کنار زدن نقاب از چهره لفظ مشکل و نارسا نیست، بلکه عبارت است از زدودن ابهام موجود در دلالت کلام.
#ادامه_دارد 👇
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
♦️مفاد قاعده:
🔻در میان عرب زبانها مرسوم است که زیادت در حروف و مبانی را دال برزیادت در معنا میدانند.
🔻به عبارت دیگر هر زمان به حروف اصلی یک کلمه، حروف دیگری اضافه شود دلالت بر معانی فرعی جدیدی میکند که لفظ، در ریشهی اصلی خود چنین دلالتی نداشت.
🔻این قاعده را ابن جنی بنیان نهاده زمانی که میگوید: اصوات تابع معانی هستند هر چه صوت قویتر باشد، معنی شدید تر است و هر چه صوت ضعیفتر باشد، معنا ضعیفتر خواهد بود.
علمای علم صرف، این قاعده را منطبق کردهاند با معانی ابواب ثلاثی مزید و مباحث مفصلی را پیرامون حروفی که به مادهی اصلی کلمه اضافه میشود، مطرح نمودهاند
بنابراین تفاوت قائل شدهاند میان دو لفظ قطع و قطّع و همچنین میان دو واژه کسر و کسّر و عشب و اعشوشب و ...
♦️بنابراین حروف زائده نیز داخل در این قاعده میشوند زیرا دلالت بر تاکید و مبالغه و تقویت میکنند مانند باء در کفی بالله و من در ما من اله.
🔻همچنین این قاعده را در اسماء اشاره نیز جاری میدانند و تصریح میکنند که از موارد اعمال این قاعده، در اسماء اشارات است.
🔻تفاوت است میان ذا و ذلک زیرا استفاده از ذا در جایی است که مشار الیه نزدیک است اما زمانی که کاف به آن ملحق میشود معنای بیشتری را افاده میکند و آن همان معنای بُعد و دوری است و دلالت دارد که مشار الیه از متکلم دور است.
#ادامه_دارد
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
#تدبر_در_قرآن
✔️اضافه کردن الف در «لااذبحنّه» برای توجه دادن به این معنی است که ذبح از عذابی که در صدر آیه ذکر شده شدیدتر است. «لاعذّبنّه عذابا شدیدا او لأاذبحنّه».
-✔️ الف در «یرجوا» و «یدعوا» اضافه شده است تا بر آن دلالت کند که فعل به علت دربرداشتن ضمیر فاعل، از اسم سنگینتر است و از اینرو وقتی فعل را خفیف وسبک به حساب میآورند، هرچند که جمع باشد الف آن حذف میشود، مانند «سعو فی آیاتنا معاجزین»؛ زیرا سعی در اینجا سعی باطل است و ثبوتی در عالم وجود ندارد.
✔️- در آیه «کامثال اللّؤلوءا المکنون» الف بعد از همزه اضافه شده است تا بر سفیدی و جلای آن نسبت به مروارید غیر مکنون و غیر پوشیده در چیزی، دلالت داشته باشد و لذا در آیه «کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ» الف اضافه نشده است.
✔️- الف در «مائة» اضافه شده ولی در «فئه» نیامده است؛ زیرا «مائة» مشتمل بر کثرت از نظر دو مرتبه آحاد و عشرات است.
✔️- در آیه «وَ جِیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ» الف اضافه شده و به صورت «و جایء یومئذ» نوشته شده تا دلیل بر آن باشد که این مجییء و آمدن آشکار است.
✔️- در «سأوریکم ایاتی» واو، اضافه شده است تا بر آن دلالت کند که عالم وجود در بالاترین مرتبه وضوح است.
✔️- در آیه «و السّماء بنیناها بایید» یا، اضافه شده است تا تفاوت آن را با «الایدی» که جمع «ید» است، نشان دهد؛ زیرا منظور در آیه، ید به معنای دست نیست، بلکه منظور قوت و قدرتی است که خداوند به وسیله آن، آسمان را بنا کرده است و این قدرت و قوت برای ثبوت در وجود، سزاوارتر از «الایدی» جمع «ید» است و به همین مناسبت یا به آن اضافه شده است.
✔️- واو از آیه «سَنَدْعُ الزَّبانِیَةَ» ساقط شده برای اینکه در آن سرعت فعل و عمل است.
✔️- واو از «وَ یَدْعُ الْإِنْسانُ بِالشَّرِّ» حذف شده تا بر آن دلالت کند که انجام کار بد و شرّ برای انسان آسان است و در انجام آن، سرعت به کار میبرد، همچنانکه در انجام کار خیر، سستی میکند.
✔️- در سوره بقره آیه 247 کلمه «بَسْطَةً» * به سین و در آیه 69 از سوره اعراف با صاد نوشته شده است؛ زیرا با سین به معنای سعه جزئی و با صاد به معنی سعه کلی است.
#ادامه_دارد
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
#تدبر_در_قرآن
♦️علامه طباطبایی(ره) ذیل آیه «إِنَّ الْمُنافِقِینَ یُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُم» مینویسد :
✔️«کلمه» مخادعة «که فعل مضارع» یخادعون «از آن گرفته شده به معنای بسیار خدعه کردن و خدعههای سخت کردن است، البته این در صورتی است که بگوئیم:
زیادتر بودن مبانی دلالت میکند بر زیادی معانی (و همین طور هم هست، زیرا کسی که بسیار خدعه میکند در خدعه کردن مهارت پیدا نموده، خدعههایی شدیدتر و ماهرانهتر میکند...
♦️در تفسیر آیهی «أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجاً فَخَراجُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ هُوَ خَیْرُ الرَّازِقِین» و در بیان تفاوت میان خرج و خراج، از این قاعده استفاده میشود.
✔️تفاوت است میان خرج و خراج و به همین جهت خداوند خرج را به مخلوقات، نسبت داد و خراج را به خود تا دلالت کند بر کثرت و لزوم و بی منت بودن اجر و مزدی که خداوند به بندگانش عطا میکند. بر خلاف خرج که به مخلوق نسبت داده شده زیرا هم اندک است و هم غالبا همراه منت و آزار.
✔️ در آیهی 187 بقره خداوند برای نشان دادن شدت و قوت خیانت آنها از واژهی تختانون استفاده کرده است با اینکه میتوانست از کلمهی تخونون استفاده کند و دلیل آن این است که مبالغه ای که در تختانون وجود دارد در تخونون نیست.
♦️همان طور که در تفسیر آیه *لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَت* نیز و در بیان تفاوت میان کسب و اکتساب معتقد است :
زیادی حروف در اکتسب اشاره به این مطلب دارد که گناهان انسان تا زمانی که تکرار نشوند نوشته نمیشوند و خداوند نیز در مقابل آن انسان را مجازات نمیکند و این نشان دهندهی تفضل و لطف و حلم پروردگار است که به محض انجام عمل نیک و حتی با نیت انجام عمل نیک، آن را نوشته و در مقابلش پاداش میدهد اما در مورد گناهان، در نوشتن آن سرعت نمیگیرد تا شاید بندهی گنه کار توبه کرده و به سوی پروردگارش رجوع کند.
✔️در بیان تفاوت میان قبول و تقبل ذیل آیه 35 آل عمران (فتقبل منی) می توان گفت؛
🔻تفاوت است میان قبول و تقبل هر چند با هم وجوه اشتراکی دارند اما مقصود از تقبل گرفتن همراه رضایت است و در آن عنایت خاص به شیء مورد قبول وجود دارد در حالی که در واژه قبول صرف رضایت مطرح است و آن عنایت خاص یافت نمیشود و این از باب قاعدهی مشهور زیاده المبانی تدل علی زیاده المعانی میباشد.
🔻همچنین در تفاوت میان دو حرف «س» و سوف؛ که معنای سوف در تنفیس و استقبال بلیغتر است از «س»... با توجه به قاعدهی معروف زیاده المبانی ...
#ادامه_دارد
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
#تدبر_در_قرآن
♦️به این آیه توجه کنید👇
✔️( وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاٰةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْهٰا ) ؛ (طه: 132)
✔️فاعْبُدْهُ وَ اصْطَبِرْ لِعِبٰادَتِهِ (مریم: 65)
«اصطبر» به معناى «صبر» است ولی به دلیل زیادت حروف و البته باب افتعال؛ در آن مبالغه و شدّت نهفته است. یعنی «بسیار صبر کن. » «اصطبر» صبر كردن همراه با شدايد و سختىها مىباشد.
✔️ به آیه ذیل توجه کنید:
( وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدٰاةِ وَ الْعَشِيِّ )،(کهف: 28).. اصبر: بر صبر زیاد دلالت ندارد.
🔴قواعد: هر گاه فاء الفعل باب افعال يكى از چهار حرف «صاد، ضاد، طاء و ظاء» باشد، تاءِ باب افتعال به «طاء» تبديل مىشود.
صاد؛ مثل « اِصْطَبِرْ » در (فَاعْبُدْهُ وَ اصْطَبِرْ لِعِبٰادَتِهِ) (مریم: 65) از فعل « صَبَرَ »
و ضاد؛ مثل « اَضْطَرُّهُ » در (ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلىٰ عَذٰابِ النّٰارِ) (بقره: 126) از فعل « ضَرَّ »
و طاء؛ مثل « أَطَّلِعُ » در (أَطَّلِعُ إِلىٰ إِلٰهِ مُوسىٰ)(قصص: 38) از فعل « طَلَعَ»
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
سوره مبارکه ابراهیم
رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاٰةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي رَبَّنٰا وَ تَقَبَّلْ دُعٰاءِ «40»
پروردگارا! مرا برپادارنده نماز قرار ده و از نسل و ذريّهام نيز.
پروردگارا! دعاى مرا(نماز و عبادتم را)بپذير.
رَبَّنَا اغْفِرْ لي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِلْمُؤْمِنينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسابُ
پروردگارا! مرا و پدر و مادرم را و مؤمنان را،روزى كه حساب بر پا مىشود ببخشاى! «41»
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
♻️بررسی لفظ «الزوجه» و «إمراة»(1)
یکی از وجوه اعجاز قرآن بکار بردن ظرافتهایی است که در حروف و الفاظ آن بکار برده شده است که در آن رازهای پنهانی و پیام های قرآنی نهفته است.
🍃لفظ زوج در قرآن ۲۷بار آمده است و لفظ امراه ۲۵بار در قرآن آمده است.
🌟پرواضح است که کلمه «زوج» بدون هیچ فرقی هم به زن و هم به مرد اطلاق می شود؛ تازه زوج به همه زوج های عالَم اعم از جاندار و بی جان گفته می شود که به معنای همسانی و همانندی و یکی بودن و جمع بودن و جفت شدن و یکدیگر را کامل کردن می باشد .
❇️کلمه «الزوجه» به زن اطلاق می شود و با نگاهی به آیات قرانی در می یابیم که این لففظ فقط به زنی گفته می شود که از هر لحاظ با همسرش جورباشد ؛ البته این زوجیت محقق می شود بدون در نظر گرفتن جنس و آیین.
🍃با توجه نمودن به این آیه مطلب کاملا روشن می شود خداوند در این آیه میفرماید:
🍃«وَ مِنْ آيٰاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوٰاجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْهٰا وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيٰاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون» (روم/۲۱)
🍃یکی از نشانه های قدرت خداوند متعال اینست که همسرانی برای شما از جنس خودتان آفرید که به وسیله آن آرام گیرید وعشق ومحبت را بین شماها قرار داده است، براستی در این نشانه هایی برای متفکران وجود دارد.
وهمچنین می فرماید:
🍃«وَ اَلَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنٰا هَبْ لَنٰا مِنْ أَزْوٰاجِنٰا وَ ذُرِّيّٰاتِنٰا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اِجْعَلْنٰا لِلْمُتَّقِينَ إِمٰاما» (فرقان/۷۴)
🍃 آنها که می گویند: پروردگارا ما را ببخش وهمسران ونوه هایی به ما عطا کن که نور چشمان ما باشند و…..
🔰بر این اساس خدا مادرمان «حوا» را با لفظ «زوجه» نام می برد و به پدرمان «آدم» می فرماید:
🍃«وَ قُلْنٰا يٰا آدَمُ اُسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ اَلْجَنَّة...» (بقره/۳۵)
🍃به آدم گفتیم: ای آدم تو و همسرت در بهشن سکنی گزینید
❇️با این اوصاف همسران محمد(ص) را نیز به «زوجه» نام برده است .
🍃«اَلنَّبِيُّ أَوْلىٰ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْوٰاجُهُ أُمَّهٰاتُهُم...» (احزاب/۶)
🍃پیامبر نسبت به مومنان از خودشان شایسته تر است و همسرانش مادران مومنان هستند.
✔️ولی اگر شباهت و همسانی بین همسران وجود نداشته باشد لفظ «إمراة» برای همسر انتخاب می شود.
✅خداوند متعال وقتی که در قرآن بحث همسران «نوح» و «لوط» را مینماید از آنجا که با شوهرانشان هم مسیر نبودند کلمه «إمراة» را برایشان بکار می برد و می فرماید:
🍃«ضَرَبَ اَللّٰهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ كَفَرُوا اِمْرَأَتَ نُوحٍ وَ اِمْرَأَتَ لُوطٍ كٰانَتٰا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبٰادِنٰا صٰالِحَيْنِ فَخٰانَتٰاهُمٰا...»(تحریم: 10)
🍃خداوند متعال همسران نوح ولوط را برای نمونه بی باوران مثال می زند که در نکاح دو بنده صالح خدا بودند ودر نهایت به آن ها خیانت نمودند !
✅ با وجود اینکه همسران آنها از انبیاء الهی بودند ولی قرآن با لفظ «إمراة» از آن ها نام میبرد؛ چون از هر لحاظ با همسرانشان جور نبودند؛ برای همین «الزوجه» را برایشان به کار نمی برد!
✅درباره همسر فرعون آسیه(س) نیز که تفاهمی با شوهرش ندارد در قرآن این گونه آمده است:
🍃«وَ ضَرَبَ اللّٰهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْن...» (تحریم: 11)
🍃خداوند بلند مرتبه نمونه دیگری برای ما می آورد که مومن بودند و آن هم آسیه(س) همسر فرعون است که چون با همسرش هم مسیر و جور و همسان نیست آن را با لفظ «إمراة» می آورد ؛ چون بین آسیه و فرعون همسانی و یکی بودن وجود ندارد ؛ یکی مومن و دیگری کافر و از لحاظ عقیده و ایمان با همدیگر جور نیستند در این حال با لفظ «امراة» نام می برد نه لفظ «الزوجه»
#ادامه_دارد👇
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
♻️بررسی لفظ «الزوجه» و «إمراة» (2)
1️⃣خداوند از زبان حضرت ذکریا(ع) می فرماید:
🍃«وَ كٰانَتِ اِمْرَأَتِي عٰاقِراً فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا...» (مریم/۵)
🍃خداوندا همسرم نازاست،پس از طرف خودت پسری صالح به من عطا بفرما
ومی فرماید:
🍃«قٰالَ رَبِّ أَنّٰى يَكُونُ لِي غُلاٰمٌ وَ قَدْ بَلَغَنِيَ اَلْكِبَرُ وَ اِمْرَأَتِي عٰاقِرٌ قٰالَ كَذٰلِكَ اَللّٰهُ يَفْعَلُ مٰا يَشٰاء» (ال عمران/۴۰)
🍃ذکریا گفت پروردگارا چگونه پسری خواهم داشت در حالی که پیری دامنگیرم شده وهمسرم نازاست وخداوند متعال فرمود،خدا هر چه را بخواهد انجام می دهد.
2️⃣خداوندمتعال می فرماید:
🍃«وَ زَكَرِيّٰا إِذْ نٰادىٰ رَبَّهُ رَبِّ لاٰ تَذَرْنِي فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ اَلْوٰارِثِين* فَاسْتَجَبْنٰا لَهُ وَ وَهَبْنٰا لَهُ يَحْيىٰ وَ أَصْلَحْنٰا لَهُ زَوْجَه...» (انبیا/89- 90)
🍃وقتی زکریا صدا زد پروردگا را مرا تنها مگردان، شما بهترین میراث گران هستی وما هم دعایش را مستجاب نمودیم ویحیی را به وی بخشیدیم وهمسرش را برایش شفا دادیم وبچه دار شد.
✍️در آیه اول 1️⃣لفظ «امراة» به کار برده شده چون همسرش نازا بوده و بچه دار نمی شد و یکسانی و همسانی وجود ندارد که باید همسران داشته باشند و بعد از اینکه زکریا دعایش مستجاب شد و همسرش بچه دار شد فورا لفظ «إمراة» به «زوجه» تغییر پیدا می کند که در این جا همسان و جور بودن را می رساند ودیگر مشکلی بین آن دو وجود ندارد.
🔰شواهد نشان می دهد تفاوت معناداری بین دو واژه زوج و امراه وجود دارد و معمولا هرگاه ناهماهنگی و عدم ایمان و یا نقصی در زوج یا زوجین، وجود داشته، لفظ «إمراة»، جایگزین زوج شده است.
🔻مهمترین مؤلفه های زوجیت، عبارتند از اعتقاد به خدای یگانه، سکونت و آرامش، مودت و رحمت. عواملی از قبیل ارتداد، فوت و طلاق نیزباعث ابطال رابطه زوجیت می شود.
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114