تحلیل فیلم علاءالدین(۲۰۱۹)
#قسمت_دوم
پازلِ تخریب و توهین به خداوند و پیامبرش در این اثر، هنگامی تکمیل میشود که میبینیم در برشهایِ مختلفی از فیلم و انیمیشنِ “علاءالدین” به اسلام هم تعدّی و توهین میشود. این رویکرد را میتوان در قسمتهایِ متعددی از فیلم مشاهده کرد. بهعنوان مثال میتوان به شخصیتِ منفور و شرورِ داستان اشاره کرد که اسم او «جعفر» است و زیردستش که فردی جنایتکار و قاتلِ است -در انیمیشن- «کاظم» نام دارد. ترکیبِ جعفر و کاظم برای ما آشناست و ما را به یادِ امام جعفر صادق (ع) -رئیسِ مذهب شیعه- و فرزندِ بزرگوار ایشان یعنی امام کاظم (ع) میاندازد!
جعفر شخصیت منفی فیلم علاءالدین
در قسمتی از انیمیشن یاسمین بهخاطر اینکه از سبدِ یکی از فروشندگان بازار به کودکان گرسنه غذا داده ولی پولی برای پرداخت به فروشنده ندارد، بهعنوان دزد دستگیر میشود و فروشنده بدون هیچ محاکمهای، قصدِ قطع کردنِ دست یاسمین را دارد که البته با مداخلهی علاءالدین این کار انجام نمیپذیرد! میدانیم که مجازاتِ قطعِ دست بهسبب دزدی در اسلام تابعِ شروط متعددی است که نیاز به اثبات قطعی در محکمه دارد و در صورت فقدانِ یکی از شروط، چنین مجازاتی صورت نمیگیرد، ولی در این انیمیشن قطع دست دزد توسط یک مسلمان را، از آب خوردن هم راحتتر به تصویر کشیدهاند!
حجاب هم در انیمیشنِ علاءالدین بیمصرف و دست و پا گیر توصیف شده است و قسمتی که -در انیمیشن- روسری از سر یاسمین میاُفتد و علاءالدین در همان هنگام عاشقِ دخترِ سلطان میشود، ناظر به همین موضوع است. نگاههای شهوتآلود و زنندهیِ علاءالدین به یاسمین را هم اگر در کنار دیگر مواردِ ذکر شده قرار دهیم، پازلِ تخریب اسلام در این اثر کامل میگردد.
و در پایان یادمان نرود که تمامِ قصهی علاءالدین -در انیمیشن- توسطِ یک فروشندهی دورهگرد و البته فریبکار بیان میشود تا بتواند اجناسِ خراب و بنجل خود را با چربزبانی و داستانسُرایی به مشتریهای خود (که در حقیقت این مشتریان، همان مخاطبان هستند) غالب کند. و این یعنی داستانِ فردی بهنام علاءالدین که گویا روایتِ زندگیِ نبیّ مکرمِ اسلام است، افسانهای بیش نیست.
تخریب اسلام در فیلم سینمایی علاءالدین
اکنون زمان این رسیده که به سوالِ ابتدایی برگردیم و از خود بپرسیم که چرا و با چه هدفی انیمیشنِ علاءالدین در سال 2019 دوباره برایک مردمِ جهان به نمایش در آمده است؟!!.
با این ترفند، جعفر برخلاف میل باطنیاش در چراغِ جادویِ مخصوصِ خود محبوس، و همهچیز ختم بهخیر میشود. یاسمین هم با تغییرِ قوانینِ کشور، علاءالدین را که از مردم عادیِ جامعه حساب میشود، برای ازدواج برمیگزیند.
فیلم علاءالدین
تحلیل فیلم
فیلم و انیمیشنِ علاءالدین از آن دست آثاری هستند که اکثر مخاطبین با هر سلیقهای آن را میپسندند، چرا که هم داستانش تاریخی است، هم مرموز و جادویی است، هم اکشن و ماجراجویانه و هم روایتگرِ داستانی عاشقانه.
اگر از ظاهر جذاب و سرگرمکنندهی این اثر بگذریم و با خطکشِ دقیقتری علاءالدین را بسنجیم، درمییابیم که باطن این فیلم به سادگی و جذابیِ ظاهرش نیست و حرفهای زیادی برای گفتن دارد. بهراستی علاءالدین کیست؟ چرا باید یک دزدِ خیابانگردِ یتیم، محور اصلیِ داستان باشد و همهچیز در اطراف او اتفاق بیفتد؟
بیایید به نحوهی شخصیتپردازیِ (معرفیِ شخصیتهای داستان برای مخاطب) علاءالدین در این فیلم نگاهی بیندازیم. شهری که علاءالدین در آن زندگی میکند، اقربا نام دارد که بهظاهر یک نام عربی است. علاوه بر آن، در آهنگهایی که در آغازِ فیلم خوانده میشود، بهطور مکرر عبارت «شبهای عربی» شنیده میشود و همچنین نوعِ پوشش مردمِ شهر و رنگ پوستِ آنها، برای ما یقین حاصل میکند که علاءالدین در میان اعراب زندگی میکند.
فضای عربی اسلامی فیلم علاءالدین
او در ابتدای فیلم یک فرد نیکوکار معرفی میشود که با اینکه گرسنه است، غذایِ خود را به کودکانِ فقیر میدهد. علاءالدین با اینکه یتیم است و اصالتی ندارد، عاشقِ یک دخترِ پولدار یعنی دختر سلطان میشود. در ادامه او مأموریت مییابد وارد غاری شود و در آن غار چیزی پیدا میکند که ورقِ زندگیِ او را برمیگرداند........
#ادامه_دارد
🌐#سیاست
┄┄┅┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┅┄┄
👥به صراط بپیوندید
https://eitaa.com/joinchat/2709913647Cce5ec22c54
~چَنـد قـَدَمـ👣تآ وِصـآلــّ🍃
📝یادداشتهای یک رماناینترنتیخوان 1⃣ #قسمت_اول 🤓✍ من رمان خوانم. لذتی از ساعات روزم را اگر بخواهم
📝یادداشتهای یک رمان اینترنتیخوان
2⃣ #قسمت_دوم
😨✍ با «#قرار_نبود» همراه ترسا میشدم و قربان صدقهی قد و بالای آرتان می رفتم.
👥✍با دو برادر «#اسطوره» هم قدم میشدم و لب جدول همراه دانیار راه میرفتم و برای معده درد برادرش دلگیر بودم.
😕✍با «دروغ شیرین» دنبال کسی میگشتم که دروغی بگوید و پشتش شیرینی یکعمر را برایم به ارمغان بیاورد.
😐✍با «پانتی بنتی» کینه هایم را با صاحب کینه در میان میگذاشتم و آخرش هم با خودش آرام میگرفتم.
😍✍ با «طواف عشق» در تمام زیارتهای اجباریم امید داشتم که کسی باشد و من را بعد از زیارت هم بخواهد.
👩✍ با «بانوی قصه ها» حاضر بودم مثل زنی باشم که خودش را برای کودکهای بی مادر به آب و آتش بزند، اما سر آخر نصیبش مرد جنتلمنی بشود که آرزوی هر دختری است.
😓✍ با «#گناهکار» عقده ی تنهایی و خفت آرشام را به جان میخریدم و نهایت آرشام میشد مرد شب و روزم.
✈️✍ با «توهّم عاشقی» از عرفان دل می کندم و همراه آیدین به فرانسه میرفتم.
😶✍با «#این_مرد_امشب_می_میرد» حاضر بودم یک دختر احمق جلوه کنم اما مرد وزین داستان، آخرش نصیب من بشود.
🤬✍ روزی صدها صفحه میخواندم. گاهی از قلم نویسندهها به تنگ میآمدم و چند تا ناسزا نثارشان میکردم، اما باز هم نمیشد که نخواند...
◀️ ادامه دارد...
#چله_ترک_رمان_اینترنتی
#چله_ترک_رمان_غیر_اخلاقی
♡﴾ @VESAL_180 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈