فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرا به درمانی التیام هست که تو گویی.
گاهی آنچنان نیستم، که صدای نفسهایم هم.
تو بخوان مرا به آن سمت که باید.
به آن راه که شاید.
وقتی چاره درد است و درد جبرِ زندگی،
چطور دم بگیرم و بازدم رها کنم؟
تو بگو. تو بخواه. تو نجاتم بده.
آن روزنههای نور کجاست یا رب؟
آنجا که عاقبت امن میشوم،
آنجا که امان مییابم کجاست؟
خواندم تو را.
خواندم «اَنَا عِندَ المُنکَسِرَةِ قُلُوبُهُم.»
پناهم بده. مرا ببخش. مرا بخوان.
نفسهایم را نمیشنوم.
تو اینجایی؟
صدایم میرسد یا رب؟
صدایم میرسد؟
___
جز وصلِ تو دل به هرچه بستم، توبه
#مُنکسِره_قلبی