چطور وقتی فقط "یه نفر" نباشه میتونه کل روزتو داغون کنه؟

امروز چقدر کم حرف زدم میدونین چرا؟ چون داشتم به اون "یه نفر" فکر میکردم و باهاش حرف میزدم. تا وقتی ببینمش 2 روز طول میکشه. سخت به نظر میاد ، اونم وقتی از درونش برام گفت و من فهمیدم چقدر دلم براش تنگ شده.

حس وحشتناک و ترسناکی تو وجودم رخنه کرده که اسمش "وابستگی" عه.

میتونین درک کنین چقدر ترسناکه؟

کاش یه نفر منو از کانال حرفای عاشقانه بکشه بیرون

گلوم درد میکنه دماغم مثل کویر داره میسوزه خدایا از مریضی متنفرم. با من اینکارو نکن

دوست دارم مثل دیلیای دیگه راحت از روزم حرف بزنم ولی خب ، حس میکنم اینجا برام خاصه. پس حرفای خاصم رو میزارم برای اینجا.

میخوام اینو انجام بدم

Day 1:✨ شخصیتت رو توصیف کن کار سختیه، حداقل برای خودم. اممم ... خب من شخصیت آرومی دارم. اکثر مواقع ساکت و خونسردم. خیلی دیر اعتماد میکنم و خیلی هم دیر فراموش میکنم. معتاد موسیقی ام ، از نوع آروم و کلاسیکش. عاشق جاهای ساکت و کم نورم. استایل رترو مورد علاقمه. با مشکلات راحت کنار میام. قبلا خیلی کینه ای و منزوی بودم ولی جدیدا بهتر شدم. تایپم ISTP عه. زیاد میخندم و سعی میکنم از زندگیم لذت ببرم. رقصیدن هم کار مورد علاقمه. بیشتر از این به ذهنم نمیاد

خدایا هنوز علم اونقدری پیشرفت نکرده که دیفن هیدرامینو خوشمزه درستش کنن؟ لامصب مزه زهر مار میده

Day 2:🌕 چیزایی که خوشحالت میکنن من با چیزای خیلی کوچیکی خوشحال میشم. مثل دیدن قرص کامل ماه طلایی ، پیدا کردن آهنگایی که وایبشونو دوست دارم ، خوابیدن جلوی آفتاب تو زمستون ، بغل کردن کسایی که دوسشون دارم ، آهنگ خوندن ، رقصیدن ، رفتن به روستا و عکس گرفتن