◀️شبهه #شماره_1660
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
آیا قرآن نیاز به تفسیر دارد؟
سوره مریم آیه 98
این قرآن را بر زبان تو آسان کردیم تا پرهیزکاران را مژده دهی و ستیزه گران را بترسانی
سوره الدخان آیه 58
ما ادای سخن خویش بر زبان تو را آسان کردیم، باشد که پند گیرند.
سوره القمر آیه 17
و این قرآن را آسان ادا کردیم تا از آن پند گیرند. آیا پند گیرنده ای هست؟
سوره القمر آیه 22
و این قرآن را آسان ادا کردیم تا از آن پند گیرند. آیا پند گیرنده ای هست؟ (احتمالا خط رو خط افتاده جبرئیل دوبار یک آیه رو برای محمد در یک سوره نازل کرده)
سوره القمر آیه 32
و این قرآن را آسان ادا کردیم تا از آن پند گیرند. آیا پند گیرنده ای هست؟ (احتمالا حضرت محمد مشغول عمل خیر نکاح بودند و متوجه پیغام خداوند نمیشده اند و برای همین جبرئیل 3 بار همین آیه رو در یک سوره نازل میکند تا مطمئن شود حضرت متوجه آیه شده)
سوره القمر آیه 40
و این قرآن را آسان ادا کردیم تا از آن پند گیرند. آیا پند گیرنده ای هست؟ (پروردگارا، سوزنت گیر کرده؟! فهمیدیم! چرا اینقدر تکرار میکنی؟ آیا فکر میکنی با مشتی بقره طرفی؟)
#قرآنی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
در این که قرآن کتابی قابل فهم است و به زبان عربی روشن بیان شده و یادآور به فطریات و عقلیات است و با بیان موعظه گونه و نصیحت وار و با وعده و وعید به هدایت آدمیان همت گمارده، هیچ شکی نیست.
قرآن کتاب معما نیست که فقط معما شناسان بتوانند آن را بفهمند و کتاب تخصصی علمی هم نیست که عموم مردم و غیر متخصصان با مراجعه مستقیم به او هیچ بهره ای نگیرند و جز مراجعه به اهل تخصص برای فهم آن راهی نداشته باشند.
قرآن برای هدایت عموم مردم نازل شده و عموم مردم می توانند با مراجعه مستقیم به آن ، از سفره گسترده معارفش بهره گیرند و به بسیاری از پیام های هدایتی اش آگاه شوند و این گونه نیست که بهره عموم فقط تلاوت آیات و ثواب بردن باشد بدون این که با آیاتش ارتباط برقرار کرده و چیزی بفهمند.
تا اینجا درست ، اما این همه کلام نیست. اما آیا قرآن کتاب معارف نیست، آیا همه آیات قرآن برای همه کس قابل فهم است؟
مگر خدا نفرموده آیات قرآن دو دسته اند: آیات محکم و متشابه، آیا همه افراد توان ارجاع محکمات به متشابهات و درک معنای صحیح متشابهات را دارند؟
مگر قرآن دارای آیات ناسخ و منسوخ نیست؟ آیا همه افراد توان درک و شناخت آیات ناسخ و منسوخ را دارند؟
آیا قرآن دارای مطلق و مقید هست و همه افراد توان شناخت این ها را دارند؟
به این آیه توجه کنید:
«انا سنلقى عليك قولا ثقيلا» ؛ (1)
اگر قرآن احتیاج به مفسر و معلم و مبین ندارد، پس خدا نعوذ بالله نمی دانسته که قرآن را به تنهایی کافی ندانسته و در جنب قرآن، پیامبر را هم فرستاده تا مبین و معلم قرآن باشد:
«كَيْفَ تَكْفُرُونَ وَ اَنْتُمْ تُتْلى عَلَيْكُمْ آياتُ اللّهِ وَ فيكُمْ رَسُولُهُ ؛ (2) چگونه كفر مىورزيد و حال آن كه آيات خدا بر شما تلاوت مىشود و رسول خدا در بين شماست؟».
در اين آيه دو عامل براى هدايت مردم و حفظ آنان از گمراهى معرفى شده است: يكى آيات كتاب خدا كه بر مردم تلاوت مىشود و دوم رسول خدا كه در بين آن هاست و مضمون وحى را تبيين مىكند. از ظهور كلام فهميده مىشود كه كتاب خدا بدون ضميمه شدن تفسير پيامبر و به تنهايى براى در امان نگه داشتن آن ها از كفر، كافى نيست؛ زيرا ممكن است مضمون وحى را درست نفهمند و آن را بد تفسير كنند و گمراه شوند.
«اَنْزَلْنا اِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبيِّنَ لِلنّاسِ مُا نُزِّلَ اِلَيْهِمْ »؛ (3)
در اين آيه به صراحت وظيفه رسول خدا تبيين و تفسير قرآن معرفى شده است.
در آيات متعددى رسول خدا، معلوم كتاب معرفى شده است:
«اَرْسَلْنا فيكُمْ رَسُولاً مِنْكُمْ يَتْلوْ عَلَيْكُمْ اياتِنا وَ يُزَكّيكُمُ وُ يُعَلِّمُكُمْ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ ؛ (4) در ميان شما فرستادهاى از خودتان روانه كرديم كه آيات ما را بر شما مىخواند و شما را پاك مىگرداند».
«رَبَّنَا وَ ابْعَثْ فيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ اياتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُزَكّيهِمْ ؛ (5) پروردگارا در ميان آنان فرستادهاى از خودشان برانگيز تا آيات تو را بر آنان بخواند وكتاب و حكمت بدانان بياموزد و پاكشان گرداند».
معلوم است كه منظور از تعليم كتاب، آموزش خواندن آن نبوده است؛ زيرا آنان عرب بودند و هم معانى ظاهرى الفاظ قرآن را مىفهميدند و هم باسوادهاى آنان مىتوانستند نوشتههاى قرآن را تلاوت كنند و تعليم خواندن و نوشتن به بى سوادهاى آنان هم، تعليم قرآن نبود؛ بلكه تعليم خواندن و نوشتن بود. پس منظور از تعليم كتاب، يعنى تبيين مضامين و پيامهاى قرآن و تفسير آيات آن.
و مگر رسول خدا هنگام وفات نفرمود:
من دو چيز گران بها و ارزشمند در بين شما به ارث مىگذارم و اگر بعد از من به آن دو متمسك شويد، هرگز گمراه نخواهيد شد و آن دو عبارتند از: كتاب خدا و عترت و اهل بيتم. (6)
اين بيان مشابه همان آيه 101 آل عمران است كه سبب صيانت از گمراهى را كتاب خدا و رسول خدا معرفى كرده بود. علاوه بر اين روايات فراوان ديگرى دلالت دارد.
بنا بر این قرآن به زبان عربی مبین و برای هدایت عموم نازل شده و فهم آن در هیچ دسته و گروهی منحصر نشده و همه می توانند با کسب مقدمات لازم از سفره مواهب بیکران قرآن طعام های معرفتی و هدایتی بگیرند. ولی چون افراد در معرض بدفهمی و غلط فهمی هستند و چون درک همه معارف قرآن از توان غالب انسان ها خارج است، خداوند پیامبر و اهل بیتش را به بیان و تفسیر قرآن گمارده و ما باید فهم خود را به آنان ارجاع داده و در صورت تایید آن ها ، به فهممان عمل کنیم و برای فهم معانی متعالی قرآن باید از پیامبر و اهل بیت و شاگردان مکتب آن ها کمک بگیریم.
پی نوشت ها:
1. مزمل (73) آیه 5.
2. آل عمران (3) آیه 101.
3. نحل(16)آیه 44.
4. بقره(2)آیه 151.
5. همان، آیه 129.
6. محمد قمى، حديث ثقلين ، مصر دارالتقريب، 1371 ق، ص 9.
منبع: سایت مرکز ملی پاسخگویی به شبهات دینی
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1661
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
مقایسه ی بندهایی از منشور کوروش بزرگ با قران
منشور كوروش:🔰
اينک که به ياري »مزدا« تاج سلطنت ايران و بابل و کشورهاي چهارگوشه جهانرا به سرگذاشته ام اعلام مي کنم
که تا روزي که زنده هستم و مزدا توفيق سلطنت را به من مي دهد دين و آئين و رسوم ملت هائي را که من پادشاه آنها هستم محترم خواهم شمرد و نخواهم گذاشت که حکام و زير دستان من دين و آئين و رسوم ملت هائي که من پادشاه آنها هستم يا ملت هاي ديگر را مورد تحقير قرار بدهند يا به آنها توهين نمايند.
قرآن:👇
و با آنان بجنگيد تا فتنه اى بر جاى نماند و دين يكسره از آن خدا گردد پس اگر از كفر بازايستند قطعا خدا به آنچه انجام میدهند بيناست)۳۹(سوره انفال
منشور كوروش:🔰
من از امروز که تاج سلطنت را به سر نهاده ام تا روزي که زنده هستم و مزدا توفيق سلطنت را به من مي دهد هرگز سلطنت خود را بر هيچ ملتي تحميل نخواهم کرد و هر ملتي آزاد است که مرا به سلطنت خود قبول کند يا نکند و هرگاه نخواهد مرا پادشاه خود بداند من براي سلطنت آن ملت مبادرت به جنگ نخواهم کرد.
قرآن:👇
با كسانى از اهل كتاب كه به خدا و روز بازپسين ايمان نمیآورند و آنچه را خدا و فرستادهاش حرام گردانيده اند حرام نمیدارند و متدين به دين حق نمیگردند كارزار كنيد تا با كمال خوارى به دست خود جزيه دهند)۲۹(سوره توبه(خلاصه شده)
#قرآنی #باستانی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
✳️ قبل از هر بحث علمی پیرامون محتوای منشور کوروش باید ثابت کنیم متن زیر که به عنوان ترجمه ی منشور کوروش گاهاً در پوسترهای مختلف و کلیپ های ساخته شده جماعت کوروش دوست و باستان گرا دیده می شود به هیچ وجه ترجمه ی منشور کوروش نیست.
و در هیچ منبع معتبری ثبت نشده است بلکه این همان ترجمه ی جعلی است که در زمان پهلوی توسط اشرف و نهادهای فرهنگی آن زمان به چاپ رسید و با هزینه ای هنگفت به زبان های دیگر نیز ترجمه و در سایر کشورها نیز منتشر شد.
چگونه کوروش ادعا دارد که من بر آیین و رسوم ملتها احترام گذاشتم و بر ملتها آزادی دادم و حافظ مال و جان ملتها بودم؟
چگونه مدعی ست برده داری را از بین بردم و بر زنان و غلامان و کنیزان ارج نهادم؟!
چگونه مدعی ست تصاحب سرزمین ها را به آرامی و با صلح انجام دادم؟!
در صورتیکه تاریخ خلاف آن را نشان میدهد!!
✅ به گوشه ای از حقایق تاریخی در خصوص جنایات و افکار کوروش اشاره میکنیم:
🔸گزنفون آورده است که کوروش برای حمله و تسخیر شهر نینوا، روز عید را انتخاب کرد که مردم سرگرم جشن و شادی هستند. او به سپاهیان خود میگوید که خانههای مردم قابل احتراق است و ما میتوانیم با پشتیبانی خدا و با مشعلهای فراوانی که داریم، آنها را به آتش بکشیم تا ساکنان شهر در میان شعلههای آتش بسوزند.
🔸یکی دیگر از تمدنهایی که به دست کوروش بر افتاد و از بین رفت، تمدن کهن و درخشان لیدی بود. با اینکه اهالی لیدی در همان زمان کوشیدند تا از سلطه هخامنشیان رهایی یابند، اما این قیام که به رهبری پاکتیاس بر پا شد، به فرمان کوروش بزرگ و به خشنترین شکل ممکن سرکوب شد.
🔸کوروش همچنین فرمان داد تا خانههای بزرگان شهر را مصادره کنند و به سردارانی که مجاهدت بیشتری کرده بودند، واگذار شوند. او به مردان تحت امر خود اختیار داد تا اسیران جنگی را تحت مالکیت خود نگه دارند.
🔸 یکی دیگر از اعمالی که پس از تجاوز کوروش به بابل و تصرف آن کشور متداول شد، موظف کردن معابد و نیایشگاهها به تأمین مخارج دربار از قبل نذورات مردمی بود. معابد موظف بودهاند که مرتباً و بنا به نیاز، بخشی از مایحتاج و هزینههای کمرشکن خاندان سلطنتی و تشریفات دربار را که همواره بر دوش مردم سنگینی میکرده است، تأمین کنند.
🔸 برخی مدعی هستند که در بند بیست و ششم از استوانهی کورش بزرگ، بردهداری لغو شده است. اما حقیقت این است که در ترجمه ای (که در خاورمیانهی موزهی بریتانیا British Museum موجود هست) در ترجمهی استوانه، بند بیست و ششم را چنین بیان داشتند: «برای مردم بابل ........ که بر خلاف خوا[ست خدایان] یوغی بر آنان نهاده بود که شایستهشان نبود، خستگیهایشان را تسکین دادم (و) از بندها (؟) رهایشان کردم. مردوک، سرور بزرگ، از رفتار [نیک من] شادمان گشت.»
✅ روشن است که کوروش میگوید که یوغی بر مردم بابل نهاده شده بود و من آنها را از این یوغ آزاد ساختم. اما به راستی مردم بابل همگی برده بودند؟ واضح است که چنین نبود و منظور از یوغ، حکومت ستمگر بابل بود.
🔸 مشاهده میکنیم که برخی، چگونه «رهانیدن عده ای محدود از بیگاری» را به «برانداختن برده داری» تعبیر نمودند، و این برداشتی نادرست و احتمالاً مغرضانه است. از خود استوانه نیز به روشنی فهمیده میشود که منظور از آن یوغ، حکومت فرومایگان بر مردم (بند سوم)، گستاخی به خدایان و بتها (بند ششم) بود.
🔸گرچه بر هر منصفی روشن است که کوروشبزرگ، مردم بابل را از یوغ حاکمان بابلی خلاص نموده و آنان را زیر یوغ خود برد.
🔸آنان در حالیکه بانگ جشن و شادی در شهر پیچیده بود، وارد شهر شدند و هر آنکس را که میدیدند به ضرب تیغ از پای در میآوردند. گزنفون نقل کرده که: «کوروش به سواره نظام و سربازان خود فرمان داد هر کس را که در کوچهها یافتند، بکشند».
✳️ ﭼﻨﺪﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻌﺎﻧﺪﺍﻥ ﺩﺭ ﺷﺒﮑﻪ ﻫﺎﯼ ﺿﺪ ﺩﯾﻦ ﻭ ﻫﻢ ﭼﻨﯿﻦ ﺩﺭ ﻓﻀﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯﯼ ﻫﺠﻤﻪ ﺍﯼ ﺑﺎ ﻋﻨﻮﺍﻥ «ﺧﺸﻮﻧﺖ ﺩﺭ ﺍﺳﻼﻡ» ﺍﯾﺠﺎﺩ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ شبهه ی ﺑﺎﻻ ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺷﺒﻬﻪ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ، ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﯽ ﺍﺳﺎﺱ ﻭ ﭘﺎﯾﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﻣﺘﻮﻥ ﺣﺘﯽ ﺍﺯ ﺳﻄﺤﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﺩﺳﺘﻮﺭﺍﺕ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﻮﯾﯽ ﻧﺒﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ.
ﭼﻨﺪ ﻧﻜﺘﻪ ﭘﻴﺮﺍﻣﻮﻥ ﺭﺩ ﺷﺒﻬﺎﺕ ﻭﺍﺭﺩﻩ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺧﺸﻮﻧﺖ ﺩﺭ ﺍﺳﻼﻡ:
🔸ﺍﺳﻼﻡ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﺎﻳﺮ ﺍﺩﻳﺎﻥ ﺁﺳﻤﺎﻧﻲ ﺩﻳﻦ ﺻﻠﺢ ﺻﻔﺎ ﻭ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﺑﺸﺮﻱ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﺴﻂ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﺴﻴﺮ ﺟﺎﺫﺑﻪ ﻭ ﺩﺍﻓﻌﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻣﻴﺪﺍﻧﻴﻢ ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮ ﺣﻖ ﻭ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﺤﻜﻢ ﻭ ﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻪ ﻫﺪﻑ ﻣﻤﻜﻦ ﻧﻴﺴﺖ.
ﺍﯾﻦ ﺁﯾات ﺷﺮﯾﻔﻪ، ﺳﻪ ﻗﯿﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻨﮓ ﺫﮐﺮ ﻧﻤﻮﺩﻩ است؛
🔸 ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺑﺠﻨﮕﻨﺪ (ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻧﯿﺎﻃﻠﺒﯽ ﻭ ﻏﻨﯿﻤﺖﯾﺎﺑﯽ)!
🔸 ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺑﺎ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺑﺠﻨﮕﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﯿﮑﺎﺭ ﺑﺎ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺁﻣﺪﻩﺍﻧﺪ (ﻧﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺳﺮ ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ)!
🔸ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﺭﻭﺍ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﯾﻌﻨﯽ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﻭ ﭘﯿﺮﺍﻥ ﻭ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺍﻫﻞ ﺟﻨﮓ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﻣﺤﺘﺮﻡ ﺷﻤﺮﻧﺪ.
– ﺇِﻥْ ﺟَﻨَﺤُﻮﺍ ﻟِﻠﺴَّﻠْﻢِ ﻓَﺎﺟْﻨَﺢْ ﻟَﻬَﺎ ﻭَﺗَﻮَﻛَّﻞْ ﻋَﻠَﻰ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺇِﻧَّﻪُ ﻫُﻮَ ﺍﻟﺴَّﻤِﯿﻊُ ﺍﻟْﻌَﻠِﯿﻢُ؛ ﺍﮔﺮ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺑﻪ ﺻﻠﺢ ﺗﻤﺎﯾﻞ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﺗﻮ ﻧﯿﺰ ﺑﺪﺍﻥ ﻣﺘﻤﺎﯾﻞ ﺷﻮ ﻭ ﺑﺮ ﺧﺪﺍ ﺗﻮﮐّﻞ ﮐﻦ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺷﻨﻮﺍ ﻭ ﺩﺍﻧﺎ ﺍﺳﺖ. (ﺃﻧﻔﺎﻝ/ 61).
✳️ ﺩﺭ ﺿﻤﻦ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺑﺎ ﻣﺸﺮﻛﻴﻦ ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﭼﻨﺪ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺁﺧﺮ ﺁﻥ ﺟﻨﮓ ﺍﺳﺖ . ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺁﺯﺍﺭ ﻭ ﺍﺫﯾﺖ ﻣﺸﺮﮐﯿﻦ ﭼﻬﺎﺭﺩﺳﺘﻮﺭ ﺑﻪ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ ﻭ ﻣﻮﻣﻨﯿﻦ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ؛
🔹 ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺑﻪ ﺻﺒﺮ « ﻓﺎﺻﺒﺮ ﻋﻠﯽ ﻣﺎ ﯾﻘﻮﻟﻮﻥ» ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯼ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﺪﮔﻮﺋﯽ ﻭ ﺯﺧﻢ ﺯﺑﺎﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﺻﺒﺮ ﭘﯿﺸﻪ ﮐﻦ ( ﻃﻪ / 130)
🔹 ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺑﻪ ﺑﺨﺸﺶ ﻭ ﻧﺎﺩﯾﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﺫﯾﺖ ﻭ ﺁﺯﺍﺭ «ﻓﺎﻋﻔﻮﺍ ﻭ ﺍﺻﻔﺤﻮﺍ» ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺪﯾﻬﺎﯼ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﻭ ﺍﺻﻼ ﻧﺎﺩﯾﺪﻩ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ( ﺑﻘﺮﻩ / 109 )
🔹ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺑﻪ ﺻﺒﺮ ﺩﺭ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﺧﻮﻥ ﺁﻧﺎﻥ «ﮐﻔﻮﺍ ﺍﯾﺪﯾﮑﻢ» ﯾﻌﻨﯽ ﺍﺯ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﺧﻮﻥ ﻣﺸﺮﮐﯿﻦ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﺪ ( ﻧﺴﺎﺀ /77 )
🔹 ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﺩ ﻭ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﺧﻮﻥ ﺁﻧﺎﻥ «ﺍﻗﺘﻠﻮﻫﻢ ﺣﯿﺚ ﺛﻘﻔﺘﻤﻮﻫﻢ» ﯾﻌﻨﯽ ﺑﮑﺸﯿﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻫﺮ ﺟﺎ ﮐﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﯾﺎﻓﺘﯿﺪ ( ﺑﻘﺮﻩ / 191)
ﺩﺳﺘﻮﺭ آخر ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﺻﺎﺩﺭ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﺸﺮﮐﯿﻦ ﻭ ﮐﻔﺎﺭ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﺋﯽ ﺭﺳﺎﻧﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻧﻮﻉ ﺁﺯﺍﺭ ﻭ ﺍﺫﯾﺘﯽ ﺩﺭ ﺣﻖ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺩﺭﯾﻎ ﻧﮑﺮﺩﻧﺪ ﻫﻤﭽﻨﺎﻧﮑﻪ ﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺁﯾﺎﺕ ﻗﺮﺍﻥ ﺍﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺩﯾﺪﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ.
✳️چرا پیامبر و امامان کنیز و غلام داشتند؟ آیا این بردهداری نیست؟
🔸درست است احکامى مانند احکام ازدواج با بردگان ، محرمیت با بردگان ،مکاتبه ( قرارداد براى آزادى بردگان )و.... که در قرآن ذکر شده است، اصل وجود بردگى را در زمان پیامبر (ص) و صدر اسلام اثبات مىکند. اما باید گفت که اسلام برنامه بسیار دقیق و زمانبندى شده ای براى آزادى بردگان دارد که در نتیجه همه آنها تدریجا آزاد مىشوند. در برخورد اسلام با این مسأله باید به این نکات توجه داشت که:
🔹 اسلام هرگز ابداع کننده برده دارى نبوده است.
🔹 اسلام به سرنوشت دردناک بردگان در گذشته به عنوان یک معضل بزرگ اجتماعی نگریسته است.
🔹اسلام براى آزادى بردگان طرح بسیار دقیق و حساب شده ای ارائه کرده است. زیرا گاه نیمى از جامعه را بردگان تشکیل مىدادند، که نه کسب و کار مستقلى داشتند، و نه وسیلهاى براى ادامه زندگى. اگر اسلام با یک فرمان عمومى دستور مىداد همه بردگان را آزاد کنند ، یا بیشتر آنها تلف مىشدند و یا این جمعیت عظیم بیکار و گرسنه ای که محرومیت به او فشار آورده به همه جا حملهور می شد و درگیرى و خونریزى به راه انداخته نظم جامعه را مختل می کرد.بنابراین اسلام طرح و برنامه حساب شده ای وضع کرد تا اینان تدریجا آزاد شده و جذب جامعه گردند.
✅این طرح مواد زیادى دارد که عبارتند از :
ماده اول - بستن سرچشمههاى بردگى
ماده دوم - گشودن دریچه آزادى
ماده سوم - احیاى شخصیت بردگان
ماده چهارم - رفتار انسانى با بردگان
ماده پنجم – اعلام انسانفروشى بعنوان بدترین کار !
✳️ پیشوایان اسلام اگر برده یا بردگانی در اختیار داشتند در قالب همین برنامه حساب شده و حکیمانه اسلام بوده است و معاشرت آنان با بردگان به گونه ای بود که در بسیاری از موارد وقتی برده ای را آزاد می کردند آن برده حاضر نمی شد منزل امام (ع) را ترک کند.
علاوه بر خورد و معاشرت رهبران دین با بردگان یک الگوی عملی برای مسلمانان در بر خورد با این مسأله بسیار مهم ، در جهت از بین بردن برده داری بوده است.
منبع: فرقان سایبری
https://tlgrm.me/pasokhgoyan
http://shayeaat.blogfa.com/post/205
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1622
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
برای اثبات خدا میگن چون هرچیزی خالقی داره پس این دنیا هم باید خلقی داشته باشه.
بعد از اون طرف میگن خدا خالقی نداره.
این تناقضه»اول میگه هرچیزی باید خالقی داشته باشه بعد میگه خدا خالق و افریننده نداره.
این تناقض چجوری رفع میشه؟!
#دینی #اثبات_خدا
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
ایت الله العظمی مکارم شیرازی چنین پاسخ میدهد:
"اساس این اشکال روی این مطلب است که "هر موجودی نیازمند علت وافریننده است"
❗️در حالیکه این قانون کلیت ندارد وتنها در مواردی صحیح است که چیزی سابقا معدوم بوده است وسپس جامه هستی به خود پوشانده است.
❗️توضیح این که:
موجوداتی هستند که سابقا وجود نداشته اند مانند منظومه شمسی وموجودات زنده اعم از گیاه وحیوان وانسان، تاریخچه آنها بخوبی گواهی میدهد که لباس هستی در تن اینها همیشگی وازلی نبوده است بلکه با تفاوتهایی که دارند در چند میلیون سال تا چند میلیارد سال پیش وجود خارجی نداشته اند وسپس به وجود آمده اند.
❗️مسلما برای پیدایش چنین موجوداتی علل وعواملی لازم است ولذا همواره دانشمندان برای پی جویی این عوامل در تلاش وکوششند واگر بنا باشد که پیدایش این موجودات هیچ علتی نداشته باشد دلیلی ندارد که دریک میلیون سال یا چند میلیارد سال پیش موجود شده باشند چرا در زمانی دو برابر این زمان یا نصف این زمان یافت نشدند.
انتخاب این زمان بهترین دلیل براین است که شرایط وعلل وجود آنها تنها درآن زمان تحقق یافته است.
❗️ولی اگر وجودی همیشگی وازلی باشد ( خواه این وجود ازلی را خدا بنامیم یا ماده) اینچنین وجود نیاز به هیچ علتی ندارد آفریننده وخدایی ندارد زیرا تاریخچه پیدایشی برای آن تنظیم نشده که درآن تاریخچه جای علت وافریننده خالی باشد
❗️خلاصه اینکه چیزی که همیشگی وازلی است وجودش از درون میجوشد نه از بیرون که محتاج به آفریننده باشد. نیازمند به آفریننده من وشما واسمان ومنظومه شمسی و...هستیم که وجود ما ازلی وهمیشگی نبوده واز درون ذات ما نیست، نه علت نخستین وعلت العلل که هستی او از خود اوست "
📚در جستجوی خدا،ص227
@Rahnamye_Behesht
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
#شبهه_1623
اعجاز ریاضی در شعر مبارکه اتل متل توتوله
پاسخ در👇👇👇
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
👆👆👆
#طنز_دینی
✅◀️پاسخ #شبهه_1623:▶️✅
@Wiki_Shobhe
دلایل اعجاز قرآن از جنبه های بسیاری قابل بررسی است اما امروزه پژوهش های مربوط به اعجاز عددی و ریاضی قرآن توسط برخی از انديشمندان اسلامی مورد نقد قرار گرفته و رد شده است.
مشهورترین چهره مدعی کشف اعجاز عددی قرآن دکتر محمد خلیفه ( شیمی دان مصری ) بود.
منتقدان اعجاز عددی قرآن معتقدند قرآن کتاب هدایت و سعادت انسان است و نباید انتظار داشت همه ی مجهولات حوزه های مختلف بشری به کمک آن حل شده یا اسامی همه شهرها و مناطق و اشخاص و اشیاء در آن آمده باشد.
یکی از دلایل رد این نظریه این است که مدعيان برای اثبات این ادعا، همواره به دنبال توجیحات مختلف و فراوان بوده اند. بنابرین ادعای اعجاز عددی قرآن، ادعای محکمی نیست!
در همین زمینه، بخوانید مقاله ی "ارزیابی و نقد نظریه ی اعجاز عددی قرآن کریم" را در لینک زیر:
http://yon.ir/Lzz0
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1624
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
آیا صیغه باعث ذلت میشود؟؟؟
شیخ طوسی در کتاب تهذیب الاحکام ج3 ص143
روایتی را نقل میکند . ( لا تتمتع بالمومنه فتذلها
.یعنی با زن مومن متعه نکن چونکه این کار باعث میشود آن زن را ذلیل کند
و شیخ طوسی میگه اگر زن از خانواده ای با شرف بود نباید او را متعه کرد چون باعث ذلت او میشود و مایه عار آن خانواده است .
نتیجه حرف شیخ طوسی این است که صیغه برای زنان غیر مومن است که از خانواده های هستند که صاحب شرف نیستن .
شیخ طوسی همچنان در کتاب تهذیب الاحکام ج7 ص251 و حر عاملی روایتی با سند صحیح در جهت حرام بودن صیغه میاورند. . عن علی علیه السلام قال : حرم رسول الله صلی الله علیه و سلم یوم خیبر لحوم الحمر الاهلیه و نکاح المتعه . ( پیامبر در روز خیبر گوشت الاغ اهلی و ازدواج موقت را حرام کرد).
البته در اینجا شیخ طوسی چون نتوانست به سند روایت اشکال وارد کند مجبور شده بگوید که این حرف امام از روی تقیه بوده . و این نظر شخصی جناب طوسی است و ارزشی ندارد .
#دینی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
⤵️روايت مورد سؤال شما را مرحوم شيخ طوسي در كتاب 🔻تهذيب و استبصار🔻 اين گونه آورده اين است:
✍محمد بن يحيى عن أبي جعفر عن أبي الجوزا عن الحسين بن علوان عن عمرو بن خالد عن زيد بن علي عن آبائه عن علي عليهم السلام قال : حرم رسول الله صلى الله عليه وآله يوم خيبر لحوم الحمر الأهلية ونكاح المتعة.
🔸از علي عليه السلام نقل شده كه فرمود: رسول خدا صلي الله عليه وآله در روز خيبر گوشت الاغ اهلي و نكاح موقت را حرام كرد.
📚الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاى460هـ)، تهذيب الأحكام، ج 7، ص252، تحقيق: السيد حسن الموسوي الخرسان، ناشر: دار الكتب الإسلامية ـ طهران، الطبعة الرابعة،1365 ش .
💥متن روايت فوق از نظر علماي شيعه مورد قبول نيست؛ زيرا اين روايت از روي تقيه صادر شده است. از اين رو، هيچ يكي از علماي شيعه بر اساس آن فتوا نداده اند.
↩️مرحوم شيخ طوسي بعد از نقل اين روايت مي فرمايد:
✍فان هذه الرواية وردت مورد التقية وعلى ما يذهب إليه مخالفوا الشيعة ، والعلم حاصل لكل من سمع الاخبار ان من دين أئمتنا عليهم السلام إباحة المتعة فلا يحتاج إلى الاطناب فيه . وإذا أراد الانسان ان يتزوج متعة فعليه بالعفائف منهن العارفات دون من لا معرفة لها منهن.
🔸اين روايت از روي تقيه و بر طبق مذهب مخالفان شيعه وارد شده است. كساني كه روايات شيعه را شنيده اند، برايش علم حاصل مي شود كه جواز ازدواج موقت در تعاليم ائمه ما مي باشد؛ بنابراين نياز به بحث طولاني در اين زمينه نيست. وقتي انسان بخواهد ازدواج موقت كند، بايد با زنان عفيف و پاكدامن ازدواج كند نه با كساني كه نسبت به عفت شان شناختي ندارند.
📚الشيخ الطوسي، تهذيب الأحكام، ج 7، ص252
@brght_way313
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1625
⛔️سوال: ⛔️
@Wiki_Shobhe
فلسفه ازدواج موقت در اسلام چیست
#دینی
✅◀️ پاسخ : ▶️✅
@Wiki_Shobhe
👌بسیارى از مردم(به ویژه جوانان) به ازدواج دائم دسترسى ندارند، زیرا ازدواج دائم به طور معمول نیاز به مقدّمات⚠️ و هزینه ها💰 و قبول مسئولیّت هاى مختلفى دارد که آمادگى آن براى گروهى حاصل نیست، به عنوان مثال:
✅ بسیارى از جوانان در دوران تحصیل ـ به خصوص در عصر ما که زمان تحصیل طولانى شده ـ قادر به ازدواج دائم نیستند، زیرا نه شغلى🛠 دارند، نه مسکن🏠 مناسبى و نه هزینه هاى دیگر و هر قدر بخواهند مراسم👰🏻 خود را ساده برگزار کنند، باز وسایل لازم فراهم نیست.😔
✅ افرادى هستند که متأهّل مى باشند، ولى در سفرهاى خارج🇩🇪 که گاهى به طول مى انجامد، گرفتار محرومیّت شدید جنسى💔 مى شوند، نه همسران خود را مى توانند با خود ببرند🚁 و نه قدرت ازدواج مجدّد دائم در آن دیار دارند.😑
✅ کسانى هستند که همسران آنها گرفتار بیمارى هاى💊 مختلف و مشکلات دیگرى مى باشند و توان رفع نیاز جنسى همسران خود را ندارند.😑
✅ سربازانى هستند که به مأموریّت هاى طولانى، براى حفظ مرزها💪 و مانند آن مى روند و از خانواده هاى خود دورند و گرفتار مشکل جنسى هستند.😔
✅ گاه در دوران باردارى🏥 و شرایط خاصّ آن⚠️، مرد مجبور است با همسر باردارش روابط جنسى نداشته باشد و چه بسا جوان است و گرفتار مشکل محرومیّت.😁
😟این گونه ضرورت هاى اجتماعى و مشکلات، همیشه بوده و خواهد بود و مخصوص عصر پیغمبر اکرم«ص»🕋 نبوده است، بلکه در عصر ما با توجّه به عوامل مختلف تحریک، بسیار شدیدتر شده است.😁😁
🏩در این گونه مواقع افراد بر سر دو راهى قرار دارند:
1⃣ آلودگى به فحشا (العیاذ بالله) یا استفاده از نوعى ازدواج ساده و موقّت که مشکلات 💝ازدواج دائم💝 در آن نیست و به طور موقّت پاسخگوى نیازهاى جنسى مى باشد.👌
2⃣پیشنهاد پارسایى و چشم پوشى از هر دو، پیشنهاد خوبى است، ولى براى بسیارى قابل عمل نیست و حدّاقل براى عدّه اى جنبه خیالى دارد.😒
📌shiaspeech.blog.ir/1395/03/14/posts101
✅ @h4ghighat
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
#شبهه_1626
«همه در پیشگاه پروردگار برابرند.»
پاسخ در👇👇👇
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1626
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
«همه در پیشگاه پروردگار برابرند.»
تاکنون یاوه گویی از این بالاتر بر این کره خاکی دیده نشده است!
فریدریش نیچه
#اعتقادی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
✅ متأسفانه، یکی از مشکلات عصر جدید، این است که همه چیز را می خواهیم از زبان دانشمندان بشنویم و حال آن که در آن زمینه تخصص نداشته باشدد. اما باید دین را از عالِم دین پرسید و اخلاق را از عالم اخلاق. حال ثمره این اشتباه همین است که فلاسفه ای چون نیچه، تصور کودکانه ای نسبت به یکی از مفاهیم دینی پیدا می کنند و آن قدر اعتماد به نفس بالاست که آن را در هیچ متن دینی نمی جویند و فهم سقیم خود را حجت می دانند.
اما معنای صحیح این عبارت:
همه در پیشگاه خداوند برابرند، زیرا سیاه و سفید، ثروتمند و فقیر، شاهزاده و گدا و مانند آن همگی یکسان دیده می شوند و این تنها کارهای نیک است که آنان را بالا می برد. اما بُعد تکوینی انسان، همان طور که پیامبر اسلام (ص) هم فرمودند، مانند دندانه های یک شانه برابرند، زیرا هر آنچه که یک انسان می سازد، عمل اوست، نه صفات ظاهری او.
پس خداوند به مثابه بسیاری از انسان های این دنیا عمل نمی کند که معیار برتری را ثروت، موقعیت سیاسی، نژاد و ... قرار دهد، بلکه از حیث خلقت اولیه، همه در برابر او یکسانند.
@shobhedini
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
#شبهه_1627
ای قادر مطلق ای الله مهربان گردنش را قطع کرده ای انگشتانش به چه کارت می آید
آیه 12 سوره انفال
پاسخ در👇👇
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
👆👆👆
✅◀️پاسخ #شبهه_1627:▶️✅
@Wiki_Shobhe
متن و ترجمه آیه به شرح ذیل میباشد:
« إِذْ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلآئِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُواْ الَّذِينَ آمَنُواْ سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُواْ الرَّعْبَ فَاضْرِبُواْ فَوْقَ الأَعْنَاقِ وَاضْرِبُواْ مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ » (الأنفال، 12)
ترجمه: آن هنگام را كه خداوند وحى كرد به ملائكه كه من با شمايم پس استوار بداريد كسانى را كه ايمان آوردند. بزودى در دلهاى آنان كه كافر شدند ترس و وحشت مىافكنم، پس شما بالاى گردنها را بزنيد، و از ايشان هر سرانگشت را قطع كنيد.
نکات مهم آیه:
الف – آیه خطاب به فرشتگان است و گواه بر این که ملائک جنود الهی هستند و در هر کاری نقش دارند.
بدیهی است که خداوند متعال برای تحقق مشیّتها و مقدرات خود در عالم هستی، نظامی را در عوالم مادی و غیر مادی استوار کرده است. به عنوان مثال: نور و انرژی را با خورشید میدهد و باران را با فرستادن ابرهای بارور نازل میکند و ابرها را با باد حرکت میدهد و ... .
این امور مادی نیز عوامل و مأموران غیر مادی و از سنخ فرشتگان دارند. چنان که وحی را با فرشته میفرستد – جان را با فرشته میگیرد – رزق را با فرشته توزیع میکند – انسان را با فرشتگان مأمور در هر امری حفظ میکند – اعمال را توسط آنها مکتوب و ثبت مینماید و ... .
پس در نزاع فکری، فرهنگی و جنگ میدانی نیز فرشتگان حضور دارند و مأمور به انجام وظایف خود هستند. چنان که متقابلاً شیاطین نیز حضور دارند و سعی در القا و وسوسه به وابستگان خود میکنند.
ب – در این آیه، به فرشتگان میفرماید: «من با شما هستم» - [چنان که به مؤمنین نیز چنین فرموده است] – و به آنها دستور میدهد که دلهای مؤمنان را استوار بدارید. پس معلوم میشود که ثبات ایمان و ثبات قدم، کاری نیست که ما انجام دهیم، بلکه خداوند سبحان انجام میدهد و توسط فرشتگان. چنان که آیات قبل نیز به همین امر دلالت دارد.
ج – فَاضْرِبُواْ فَوْقَ الأَعْنَاقِ - پس شما بالاى گردنها را بزنيد.
میتوانست بفرماید «گردن بزنید»، اما فرمود: «بالای گردنها را بزنید». خب بالای گردن چیست؟ سر. یعنی مغزی که نقشههای پلید را طراحی میکند – چشمی که با نظر سوء نگاه میکند تا راههای نفوذ و ضربه زدن را بیابد – گوشی که شنود میکند – دهانی که شعار میدهد، رجز میخواند و فریب میدهد.
کار ملائک:
مؤمنان (مجاهدان) میتوانند و باید که در جنگها با تمام نیرو، نفرات و سلاحهای ممکن، به دشمن حمله کنند، اما هیچ گاه نمیتوانند به فکر آنان نفوذ کنند تا بر اساس اطلاعات غلط، نقشههای غلط طراحی کنند و یا به قلبشان نفوذ کنند، تا رعب و ترس را بر دلشان بیاندازند. این کار خداست که عامل اجراییاش فرشتگان میباشند. چنان که عامل اجرایی ثبات ایمان و ثبات قدم را فرشتگان بیان داشت و به آنها دستور داد « فَثَبِّتُواْ الَّذِينَ آمَنُواْ – پس مؤمنین را تثبیت کنید».
د - وَاضْرِبُواْ مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ - و از ايشان هر سرانگشت را قطع كنيد.
خب میتوانست بفرماید که دستشان (از مچ، ساعد یا بازو) را قطع کنید، اما فرمود: «سرانگشتان برا بزنید». چرا و یعنی چه؟
کار دست، با انگشتان است و کار انگشتان نیز با سرانگشت. مثل این که ابزار با سرانگشت گرفته و برداشته میشوند؛ دگمه لباس نیز با سرانگشت بسته میشود ... هم چنین قلم با سرانگشت گرفته میشود و ماشهی اسلحه نیز با سرانگشت چکانده میگردد. دست قدرت، دست نفوذ، دست جنایت و ...، نیز سرانگشت نفوذ و قدرت و جنایت دارد.
کار ملائک:
فرض کنید که رزمندگان چه در گذشته که با شمشیر و نیزه میجنگیدند، چه امروزه که سلاحهای خودکار، بمبافکنها ... و حتی پهپادهای بدون سرنشین میجنگند، بخواهند که فقط "سر انگشتان دشمن" را نشانه بروند و بزنند! آیا چنین امری ممکن است؟!
پس این سر انگشت، صرفاً سرانگشت فیزیکی نمیباشد، بلکه سرانگشت نفوذ، خیانت، جنایت و ... باید قطع شود. اگر به دل مؤمنین افتاد که این آقا، یا این جبهه، یا این طرح و ... نفوذی است، از کجاست؟ چه کسی این الهام را کرده است و چگونه؟ حبّ و بغضها چگونه به دلها وارد میشود؟
کار مؤمنین:
سالهاست که به وسیله انواع و اقسام ابزار تبلیغاتی (سخنرانی، تحلیل، نقد، رسانه، جراید ...)، و در میادین گوناگون [مردم، دانشگاه ... و اکنون فضای مجازی]، ضد تبلیغ گستردهای راه انداختهاند که چرا اسلام و قرآن، به مؤمنین نمیگویند که اگر دشمن این طرف صورتتان را سیلی زد، طرف دیگر را بیاورید؟! چرا نمیگوید: اگر مالتان را قصد کرد، جانتان را در طبق اخلاص بگذارید، و اگر قصد جانتان را کرد، نوامیس معنوی و مادی خودت را پیش کش کنید؟! بلکه بالعکس، میفرماید که به شدت ایستادگی و مقابله کنید، بجنگید، بکشید، اسیر بگیرید و...؟ گاه چنان آیهای از قرآن را نیز دلیل میآورند که گویی ادعا و انتظار بر حقی دارند و حالا سندی رو کردهاند؟!
خب، حالا ببینیم که عقل سالم، در رویارویی با دشمن، چه حکمی میدهد؟ آیا میگوید: هر گاه دشمن به شما حمله کرد، شما لبخند بزنید، یک عکس یادگاری هم بگیرید؟! هر گاه قصد حمله نظامی کرد، شما به گفتمان و مذاکره دعوت کنید؟! هر گاه از هر طرف فشار آورد، شما کف و سوت بزنید؟!
پس چرا نوبت به اسلام و مسلمین که میرسد، میگویند: این دین خشن است، چون به اتباع خود میگوید، به هنگام جنگ، تمام قوای خود را جمع کنید و درست و حسابی بجنگید؟!
« وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ » (الأنفال، 60)
ترجمه: و هر چه در توان داريد از نيرو و اسبهاى آماده (تجهیزات) بسيج كنيد، تا با اين [تداركات]، دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] ديگرى را جز ايشان- كه شما نمىشناسيدشان و خدا آنان را مىشناسد- بترسانيد. و هر چيزى در راه خدا هزینه (و انفاق) كنيد، پاداشش به خود شما بازگردانيده مىشود و بر شما ستم نخواهد رفت.
تاکتیکها:
بله، مسلمانان نیز باید هنگام جنگ (جنگ نرم، جنگ تبلیغاتی، جنگ روانی، یا جنگ سخت در میادین)، فقط یک نگاه مادی (به نفر و سلاح) نداشته باشند، بلکه "گردن به بالای" دشمن را بزنند، یعنی اهداف را بزنند. به شاخ و برگها مشغول نگردیده و ریشه را بخشکانند. افکار و نقشهها و طرحها را هدف قرار دهند، به خصوص در جنگ نرم، مراقب «نفوذ» باشند، چشمها و گوشهای نفوذ و نفوذی را بزنند، دهان فریبنده، رجزخوان، تهدید کننده و دروغگو را ببندند و بالاخره آن که "سرانگشتان نفوذ" را قطع کنند، و البته اگر با اخلاص و برای خدا به میدان آیند، خداوند متعال جنودی از فرشتگان را به کمک آنها میفرستد. چنان که فرمود:
« ثُمَّ أَنَزلَ اللّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ » (التوبة، 26)
ترجمه: آن گاه خدا آرامش خود را بر فرستاده خود و بر مؤمنان فرود آورد، و سپاهيانى فرو فرستاد كه آنها را نمىديديد، و كسانى را كه كفر ورزيدند عذاب كرد، و سزاى كافران همين بود.
آيه ١٢سوره انفال (مبنی بر زدن سرها و سرانگشتان) را توضیح دهید
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7114.htm
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
👆👆👆
✅◀️پاسخ دوم #شبهه_1627:▶️✅
@Wiki_Shobhe
إِذْ يوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلَائِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِينَ آمَنُوا سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ(الأنفال/12)
هنگامي که پروردگارت به فرشتگان وحي ميکرد که من با شما هستم پس کساني را که ايمان آوردهاند ثابتقدم بداريد به زودي در دل کافران وحشت خواهم افکند پس فراز گردنها را بزنيد و همه سرانگشتانشان را قلم کنيد
کلیک کنید تا بازشود...
مرحوم علامه طباطبايي در توضيح آيه شريفه مي فرمايند :
"مراد از اينكه فرمود بالاي گردنها را بزنيد اين است كه سرها را بزنيد ، و مراد از كل بنان جميع اطراف بدن است ، يعني دو دست و دو پا و يا انگشتان دستهايشان را بزنيد تا قادر به حمل سلاح و به دست گرفتن آن نباشند .
ممكن هم هست خطاب در فاضربوا ... به ملائكه باشد و اتفاقا همين مطلب هم به ذهن ميرسد ، و آن وقت زدن بالاي گردنها و زدن همه بنان همان معناي ظاهريش مقصود باشد ، و يا كنايه است از ذليل كردن ايشان و اينكه با ارعاب ، قوه و نيروي امساك را از دستهاي ايشان سلب كنند ، و نيز ممكن است خطاب به مؤمنين باشد و غرض تشجيع ايشان عليه دشمنان باشد و خواسته است قدمهاي ايشان را ثابتتر و دلهايشان را محكمتر نموده و ايشان را بر عليه مشركين تحريك كنند . "(1)
لذا مرحوم علامه در اين فراز آيه چند احتمال را مطرح مي كنند :
1- زدن گردن و دستان و پاهاي كفار توسط مومنين تا قادر به حمل سلاح نباشند
2- زدن گردن و دستان و پاهاي كفار توسط ملائكه
3- اين امر به گردن زدن و قطع دست و پا ، كنايه از ذليل كردن كفار است و ايجاد ترس و ارعاب تا بواسطه تسلط اين ترس ، قوت و قدرتشان سلب شود .
4- خطاب به مومنين است براي تشجيع آنها و محكم كردن قدمهايشان و تحريك آنها عليه كفار و مشركين .
(1)- الميزان ، ج 9، ص25
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1628
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد، عن القاسم بن يحيى، عن جده الحسن ابن راشد، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: من عطس ثم وضع يده على قصبة أنفه ثم قال: " الحمد لله رب العالمين [الحمد لله] حمدا كثيرا كما هو أهله وصلى الله على محمد النبي وآله وسلم " خرج من منخره الأيسر طائر أصغر من الجراد وأكبر من الذباب حتى يسير تحت العرض يستغفر الله له إلى يوم القيامة.
📚منبع:
اصول کافی ج ۲ ص ۶۵۷ چاپ دارالکتب اسلامیه تهران
اصول کافی ج ۲ ص ۳۶۴ باب العطاس و التسمیت شماره روایت۲۲ چاپ منشورات فجر بیروت
ترجمه : امام صادق گفت : هرکس عطسه کند سپس دستش را بر تیغه بینی خود بگذارد و بگوید : الحمد الله... از سوراخ چپ بینی او پرنده ای کوچکتر از ملخ و بزرگتر از مگس(مانند خرمگس) بیرون می آید و برود به عرش و تا روز قیامت برای او استغفار کند.
#احادیث
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
باید توجه داشته باشید که چنان نیست که هر روایتی در مجامع روایی ما موجود باشد بگوییم روایتی صحیح است بلکه برای شناخت روایت صحیح از غیر صحیح راه هایی است که از جمله انها بررسی سند روایت است
❗️روایتی که ان کانال مورد استناد قرار داده است روایت ضعیف وغیر قابل استدلال است
❗️علامه مجلسی در کتاب مراه العقول خودش که شرحی بر کافی است ذیل روایت مورد استدلال می اورد:
❗️الحدیث العشرون والثانی : ضعیف
❗️این حدیث ضعیف و غیر قابل استدلال است
📚مراه العقول ج12 ص558
❗️ در سند روایت قاسم بن یحیی است که مجهول است
📚مشایخ الثقات ص128
❗️واحمد بن محمد که ضعیف است
📚المفید معجم رجال الحدیث ص23
@Rahnamye_Behesht
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1629
⛔️ شبهه ⛔️
@Wiki_Shobhe
چرا مسلمانان هر روز پس رفت می کنند و کفار هر روز گوی سبقت را از دیگران می ربایند؟ چرا مسلمانان از آخر اول اند و گوی سبقت را تنها در عقب ماندگی از دیگران ربوده اند؟ اما کفار همیشه پیشتازند و در پیشرفت و تکامل جلودار جامعه جهانی اند؟
آیا نمی توان گفت که کلید پیشرفت کفار, بی اعتقادی آنان و کفر به خدا است؟ آیا دلیل عقب ماندگی مسلمانان, همین اعتقادات آنان و پذیرش اسلام نیست؟
قرآن می گوید
وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِِ وَ لكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا یَكْسِبُون. (سوره اعراف, آیه 96)؛ «و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان مى آوردند و تقوا پیشه مى كردند، بركات آسمان و زمین را بر آنها مى گشودیم. ولى (آنها حق را) تكذیب كردند. ما هم آنان را به كیفر اعمالشان مجازات كردیم.»پس چرا مسلمانان در نکبت و بدبختی زندگی می کنند و برعکس کفار و بی دین ها در خوشبختی و نعمت به سر می برند؟
❇️ پاسخ ❇️
🆔 @wiki_shobhe
1⃣حدود هزار سال جلوداری در عرصه علم و فرهنگ و فن آوری نشانگر آن است که مسلمانان اکثر عمر اجتماعی خود را در قله پیشرفت بوده اند و دیگران در قعر عقب ماندگی. در این دوران طولانی, تمدن اسلامی در زمینه علم و دانش و فن آوری سرآمد است و گوی سبقت را از دیگران ربوده است. دورانی که بوعلی سیناها را در خود پرورانده و امثال جابر بن حیان و زکریای رازی و غیاث الدین جمشید کاشانی و ابن هیثم را تربیت کرده است.
2⃣سلیم الحسنی استاد دانشگاه منچستر در سال 2006 در یک اثر پژوهشی با عنوان «1001 نوآوری میراث مسلمانان در جهان ما» به بررسی دستاوردهای علمی مسلمانان در سال های 600 تا 1600 میلادی پرداخته است.
3⃣او نشان می دهد که چگونه دانشمندان مسلمان در علومی چون ستاره شناسی، جبر و مثلثات، نظریه اعداد، هندسه، فیزیک، جغرافیا، شیمی، پزشکی، داروسازی، مهندسی، هنر، ادبیات و حتی آموزش و پرورش در گستره ای از اسپانیا تا نزدیکی های چین سرآمد این رشتهها بوده اند
تاریخ گویای این است که که آنها دانش امروزشان را بر زمین غصبی دنیای شرق و به خصوص جهان اسلام بنا کرده اند. پیشرفت ستودنی دنیای غرب با استفاده از مواد اولیه دانشمندان مسلمانی است که در هزاره نخست پیدایش اسلام به این بالندگی دست یافته بودند.
4⃣ بسیاری از اختراعات و اکتشافات مهمی که افتخارش به نام دانشمندان غربی زده شده, سالها پیش توسط دانشمندان مسلمان اختراع و یا کشف گردیده است. پس می توان گفت که غرب بزرگترین سرقت علمی دنیا را رقم زده است و با این دزدی آشکار ثروت چشم گیری را دست و پا نموده است.
6⃣قرآن رشد و کمال انسان را در سایه «ایمان و تقوا» معرفی کرده است, نه بر پایه «ادعای مسلمانی». اینکه تنها مسلمانی مسلمانان در مدارک شخصی شان پدیدار باشد و بس, دردی را دوا نمی کند.
متاسفانه مسلمانان سالها است که از این تعالیم دور مانده اند و غیر مسلمانان در عمل به آن پیشتازاند. تعالیمی همچون نظم, صداقت, تلاش, امانت داری, اتحاد و کسب علم را در جوامع غربی بیشتر می توان یافت.
7⃣هر که به این نسخه شفابخش عمل کند به همان اندازه پیشرفت خواهد کرد و هر که آن را به گوشه ای وانهد, حتی اگر گذشته ای درخشان داشته باشد, عقب خواهد افتاد.
توجه به آیه مورد بحث, این نکته را هویدا می کند که ماندگاری نعمتها تنها برای پرهیزکاران و دینداران است. به بیان دیگر این آیه نمی خواهد بگوید که دیگران به رفاه و پیشرفت دست نخواهند یافت. بلکه سخن پیرامون ماندگاری نعمت ها است.
8⃣تاریخ نشانگر آن است که اقوام گنهکار و ظالمی که با عذاب الهی نابود شده اند و دیگر اثری از آنان باقی نمانده دارای زندگی مرفه و تمدن پیشرفته ای بوده اند. برای نمونه قوم عاد از چنان پیشرفتی برخوردار بود که درون سازه های مرتفع می زیست. همچنین چنان در ناز و نعمت قرار داشت که به تعبیر قرآن در هیچ شهری همانند باغهای پرطراوت و سرزمین سرسبز و خرم آنان, وجود نداشت. (سوره فجر, آیه 7 و 8)
اگر چرخی میان ثروتمندان جوامع مختلف جهان بزنیم و مشکلات روحی و روانی آنان را ببینیم, دیگر پول را عامل اصلی برای خوشبختی نخواهیم دید.
9⃣آمارها نشان میدهند که خودکشی؛پوچ گرایی در کشورهای دیندار, بسیارکمتر از دیگر کشورها است. چرا که دنیای امروز با وجود پیشرفت های فراوان علمی و تکامل در تکنولوژی از نیاز به معنویت غافل مانده است. آرامش, موفقیت و زندگی سالم هر جامعه ای در گروی برطرف شدن این نوع نیازها اما به شکل صحیح آن است که دین ـ مخصوصا دین مبین و متکامل اسلام ـ پاسخگوی آن است.
📲 کانال ✅ ویکی شبهه ✅ در ایتا👇
🆔 https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
📲کانال 🇮🇷 ویکےشبهہ 🇮🇷 در تلگرام:👇
https://telegram.me/Wiki_Shobhe
◀️شبهه #شماره_1629
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
علل عقب ماندگی مسلمانان؟!
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe:
1⃣اندک توجهی به آیه مورد بحث این نکته را هویدا می کند که ماندگاری نعمتها تنها برای پرهیزکاران و دینداران است. به بیان دیگر این آیه نمی خواهد بگوید که دیگران به رفاه و پیشرفت دست نخواهند یافت. بلکه سخن پیرامون ماندگاری نعمت ها است.
2⃣برکت به معنای ثبات و استقرار است و به هر نعمت و موهبتى كه پایدار بماند اطلاق مى گردد. بنابراین اگر حکومت و ملتی زندگی خود را بر اساس تقوا و ایمان پایه ریزی کرد, مسلما به پیشرفت و نعمتی دست خواهد یافت که ماندگار است و تمام ناشدنی. در مقابل ممکن است جوامع بی ایمان نیز در دورانی از تاریخ به پیشرفت های قابل ملاحظه ای دست یابند. اما چون شرط اساسی ماندگاری را ندارند پس از چندی به تاریخ خواهند پیوست و نابود خواهند شد.
3⃣تاریخ نشانگر آن است که اقوام گنهکار و ظالمی که با عذاب الهی نابود شده اند و دیگر اثری از آنان باقی نمانده دارای زندگی مرفه و تمدن پیشرفته ای بوده اند. برای نمونه قوم عاد از چنان پیشرفت فوق العاده ای برخوردار بود که درون سازه های مرتفع می زیست. همچنین چنان در ناز و نعمت قرار داشت که به تعبیر قرآن در هیچ شهری همانند باغهای پرطراوت و سرزمین سرسبز و خرم آنان, وجود نداشت. (سوره فجر, آیه 7 و 8)
4⃣عقب ماندگی امروز مسلمین هم اگر به همین اندازه که می گویند, حقیقت داشته باشد و یک شعار تبلیغاتی برای تلقین به پس رفت نباشد, ریشه در تنبلی و نخوت برخی از مسلمین, بی عرضگی سردمداران آنها و همچنین استثمار غرب و خوی استکباری آن دارد
5⃣به نظر شما خوشبختی به چیست و چه چیزهایی انسان ها را خوشبخت می کند؟ به گمان بسیاری از مردم, تنها ثروت و امکانات رفاهی است که خوشبختی آور است و نبود آنها انسان ها را به نکبت و بدبختی می کشاند.
اما اگر چرخی در میان ثروتمندان جوامع مختلف جهان بزنیم و مشکلات فراوان روحی و روانی آنان را ببینیم, دیگر پول را عامل اصلی برای خوشبختی نخواهیم دید. مشکلات روحی و روانی چنان در جوامع صنعتی جهان موج می زند که خوشبختی مالی و پیشرفت صنعتی را تحت الشعاع خود قرار داده است.
6⃣آمارها نشان دهنده آن است که خودکشی و پوچ گرایی در کشورهای دیندار, بسیار کمتر از دیگر کشورها است. چرا که دنیای امروز با وجود پیشرفت های فراوان علمی و تکامل در تکنولوژی از مهمترین نیاز بشر یعنی نیاز به معنویت غافل مانده است. آرامش, موفقیت و زندگی سالم هر جامعه ای در گروی برطرف شدن این نوع نیازها اما به شکل صحیح آن است که دین ـ مخصوصا دین مبین و متکامل اسلام ـ پاسخگوی آن است.
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1630
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
آیا می توان وجود امام زمان (عج) را فقط با عقل اثبات کرد؟
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
✅ بسیاری از امور را نمی توان با دلایل عقلی محض اثبات نمود. این نقص و ضعفی در خصوص آن عقیده به حساب نمی آید، زیرا حوزه استدلالات و براهین عقلی حوزه محدود ومشخصی است.
مثلا آیا می توان به طور عقلی ثابت کرد که مردم ایران عاطفی و دین دار هستند یا برای اثبات این امر نیاز به مقدمات تجربی و آماری است؟ البته در هر استنتاج و نتیجه گیری جمع بندی و سامان دادن به یک فکر و نظر به وسیله عقل انجام می پذیرد اما به معنی عقلانی محض بودن هر عقیده ای نیست.
اساس تفکر مهدویت و حتی امامت به عنوان یکی از مستقلات عقلی که بتوان بر فقدان آن دلیل و استحاله عقلی اقامه کرد، محسوب نمی شود؛ در حقیقت اگر نبود ساختار مشخص و معین تاریخی و اجتماعی که بر دین اسلام و مراحل رشد و تکامل و تداوم آن عارض شد، شاید اصلا ضرورتی تحت عنوان مهدویت و وجود امام غایب آن هم با عمر طولانی به وجود نمی آمد؛ اما شرایط به گونه ای رقم خورد که این مساله به عنوان حقیقتی دینی در شاکله تفکرات اسلامی مطرح شد.
استاد جعفر سبحانی در این باره می گوید: «مبانی کلامی مهدویت گاهی مبانی نقلی و گاهی مبانی عقلی است... امّا مبانی کلامی عقلانی؛ می دانید که عقل نمی تواند هیچ وقت فرد مشخصی را برساند. نمی توانیم روی فرد برهان عقلی اقامه کنیم. یکی از مبانی برهان عقلی این است که نبوت و امامت یک فیض معنوی است... مسلمانان هم می گویند که این فیض تا وجود پیامبر اکرم(ص) باقی است.
اهل سنت می گویند که این فیض معنوی که در لباس نبوت و امامت بود، با فوت پیامبر(ص) قطع شد. پس ارتباط بشر با عالَم بالا قطع شد. مگر خَلَف بدتر از سَلَف است؟ آیا خلف از نظر کمالات، از سلف کمتر است؟ چرا خدا چنین فیضی را به آن ها داده، اما این فیض را به ما نداده است؟ مگر ما از آن ها کم تر هستیم؟
شیعه امامیه این مشکل را حل کرده است. ارتباط به صورت نبوت نیست، که رسالت، تکالیف و دین جدیدی باشد، بلکه فیض الهی به واسطه انسان کاملی برقرار است و از طریق انسان کامل به بشر می رسد، و امروزه آن واسطه حضرت حجّت (عج) است».
این برهان را علامه طباطبایی برای پروفسور کربُن بیان داشته است.(۱)
در خصوص مسئله وجود امام زمان(ع) چون مربوط به شخص خاصی است، از دلایل عقلی محض که مربوط به کلیات است، نمی توان بهره گرفت، اما در آن از دلایل ترکیبی عقلی و نقلی می توان سود جست. همچنین می توان برای اصل امامت به دلایلی عقلی تمسک کرد، آن گاه آن را در زمان حاضر بر امام زمان منطبق دانست.
یکی از این دلایل، لزوم وجود انسان کامل و ولی معصوم (ع) و حجت الهی در هر عصر و زمان است. بنابر دلایل امامت که معتقد به خاتمیت و لزوم وجود امام (ع) بعد از پیامبر هستیم، وجود امام در زمان حاضر نیز باید پذیرفته شود. هم چنین طبق آیه ای که خداوند با آفرینش انسان او را خلیفه و جانشین خود روی زمین دانسته ، باید این جانشین (که انسان کامل و معصوم است) در هر عصر و زمانی وجود داشته باشد. کسی که واسطه فیض الهی روی زمین است.
بر اساس همین ضرورت وجود انسان معصوم و حجت الهی بر زمین می توان بر اثبات زنده بودن امام زمان (ع) هم برهان اقامه کرد. اگر لزوم وجود امام زنده ثابت شد و از طرف دیگر ثابت گشت که امام قبلی از دنیا نرفته ،بلکه به دلایل گوناگون نقلی، حیات اعجاز گونه وی به ما رسیده، می توان به این باور رسید که امام دوازدهم ما شیعیان همچنان زنده است ؛ در واقع ادله تاریخی و روائی بیانگر ولادت و حیات حضرت مهدی(ع) است. از طرف دیگر دلیلی بر رحلت ایشان در دست نیست. به دلایل گوناگون نقلی ثابت شده که ایشان عمری متفاوت از عمر عادی انسان ها خواهند داشت ، پس اثبات می شود که در این زمان حضرت(عج) تنها واسطه فیض الهی است و زنده هم می باشد.(۲)
البته اصل حیات طولانی حضرت که از موارد اعجاز و عنایات ویژه خداوند است ، همانند هر معجزه و امر خارق العاده ای قابل اثبات و استدلال عقلی نیست . تنها کمک عقل در این زمینه آن است که بدانیم عقل برانکار آن دلیلی اقامه نمی کند. اصل این امر از نظر عقل محال و ناممکن نیست. با اثبات این حقیقت می توان گفت از نظر عقل عمر طولانی حضرت ناممکن ومحال نیست. در نتیجه اگر دلیل دیگری بر اثبات این عمر طولانی اقامه شود، می تواند به کمک این دلیل عقلی مورد پذیرش و قبول قرار گیرد.
پی نوشت ها :
۱. فصلنامة انتظار، ج۱، ص ۶۶ - ۷۰.
۲. برخی از پژوهشگران بیش از صد نفر از دانشمندان اهل سنت را نام برده اند که در تألیفات شان ولادت امام مهدی(عج) را متذکر شده اند.
🌎 کانال رسمی مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
@pasokhgoo1 👈
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1630
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
آیا می توان وجود امام زمان (عج) را فقط با عقل اثبات کرد؟
✅◀️ پاسخ دوم شبهه: ▶️✅
📢 تابلوی راهنمایی که حضرت امام جواد (ع) در این زمینه معرفی فرموده اند چیست؟
yon.ir/8nll
@mahdawiat
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1631
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
خرافه عیدالزهرا نهم ربیع
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
"یک آقای بزرگواری که به دست عوامل #ریگی گرفتار شده بود، ولی به برکت توسّل به حضرت صدیقه طاهره (س) و خواندن آیه و حدیث برای ايشان، یکی از آنها کمی به ایشان تمایل پیدا کرده و ایشان را نجات داده بود ميگفت:
آنها یک مجموعه بزرگی از شیعیان را از هر طرف دزدیده بودند؛ در آنجا شکنجه و شلاق برقرار بود و با فاصلههایی یک #نوار_سخنراني را که #لعن و #سبّ کرده بود پخش میکردند، خونشان به جوش میآمد و بعد، سر یک نفر از شیعهها را میبریدند.
خُب ثوابش برای آن آقایی که سخنرانی کرد و آنهایی که پای منبر #خندیدند و #کف زدند!
آنهایی که تشویق کردند، آنهایی که دعوت کردند، ثوابش به آنها هم میرسد!!
همین یک حادثه کافی است، هرچند که صد نمونه از این دست شنیدهایم که مثلاً یک نفر به خودش بمب میبندد و میرود داخل یک مسجد تا صد نفر، دویست نفر شیعه را تکّه پاره کند.
این کار صدها عامل دارد! #آمریکا هست، #صهيونيست هست، #عربستان سعودی هم هست، من هم با آن منبر و اظهاراتم یک عامل هستم که کمک ميكنم، لااقل من نکنم.
حالا جاهاي ديگر هم هنوز اين كار را ميكنند، من اين كار را نكنم.
من به قتل عام شیعيان کمک نکنم!"
" آیتالله جاودان "(برگرفته از کانال رسمی ایشان)
@Javedan
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1632
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
منصور هاشمی خراسانی کیست!!؟
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
🔴 به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فتن٬ کتابی با نام #بازگشت به اسلام” در برخی از مساجد و مراکز علمی و فرهنگی به شکل رایگان پخش شده که مطالب مطرح شده در این کتاب و همچنین تفکرات نادرست نویسنده، ما را بر آن داشت که شناختی کوتاه از کتاب و مولف آن تدوین کرده و در اختیار اساتید و پژوهشگران و عموم مردمی که آن را مطالعه کرده اند قرار دهیم تا مقدمه ای باشد برای نقد و پاسخ به #شبهاتی که توسط نویسنده یا نویسندگان کتاب مذکور مطرح شده است.
👤 مولف (منصور هاشمی خراسانی)
🔴 در سایت های رسمی و غیر رسمی و حتی در سایت منسوب به خود این شخص، هیچ گونه تصویر یا بیوگرافی از وی منتشر نشده است.
⚫️ این احتمال وجود دارد که نویسنده -یا نویسندگان- از نام مستعار استفاده کرده باشد.
⚫️ با توجه به این که از الفاظ رایج حوزوی مانند: آیت الله، حجت الاسلام و… در معرفی نویسنده استفاده نشده و تنها به عنوان «حضرت» و «علامه» بسنده کرده اند، احتمال می رود که این شخص تحصیلات حوزوی نداشته یا اینکه مکلی -غیر معمم- می باشد.
🔴 در صفحه ی 125 کتاب، خود را شخصی حنیف -برگرفته از حضرت ابراهیم (ع)- و حق گرا و فارغ از تسنن و تشیع معرفی می کند و می نویسد: «همچنانکه من به طور حتم، یک شیعه یا سنی به معنای مصطلح نیستم ولی نمونه ای از یک مسلمان حق گرایم…»
🔵 بنابر ادعای نویسنده، نوشتن این کتاب در سواحل جیحون صورت گرفته یا پایان یافته است. با توجه به مکان چاپ (بَدَخشان، پامیر) و نام نویسنده (خراسانی) این احتمال وجود دارد که نویسنده ساکن افغانستان باشد.
📚(در قرون وسطی افغانستان، به نام خراسان شهرت داشت . دائره المعارف جهان اسلام، ج 1 ص 72 : ظاهرا اخیرترین و جامع ترین نام این سرزمین -افغانستان- همانا خراسان بوده است)
⚫️ ظهور خراسانی از علایم غیر حتمی ظهور محسوب می شود و بنابر برخی روایات، خراسانی از بنی هاشم و هاشمی می باشد؛ منصور نیز از صفات حضرت ولی عصر (ارواحنا الفداه) شمرده شده است.
🔵اگر این نام را به عنوان نامی مستعار در نظر بگیریم، می توان ادعا کرد که نویسنده خود را همان "سیدخراسانی" می داند چنانکه در بخشی از خاتمه کتاب می نویسد: « …شنیدم که ندایی به باطل در غرب بلند شده است، پس خواستم که ندایی به حق در شرق بلند شود… چرا که حکومت تنها برای خداوند است و آن را به هرکس از بندگانش که خواهد، می سپارد و او کسی جز مهدی فاطمی را نخواسته…»
🔴همچنین در طراحی صفحه ی سایت وی از پرچم های سیاه استفاده شده که بنابر روایات پرچم خراسانی می باشد و در گوشه ی سمت راست صفحه نیز شعار (البیعه لله) قرار داده شده که شعار حضرت ولی عصر(عج) هنگام ظهور است. خوانندگان گرامی می توانند با مراجعه به روایات در باب ظهور خراسانی به سر مطالب گفته شده پی ببرند.
@entzaryar313 ↩️
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1633
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
مگر انتخاب دین آزاد نیست!!؟ پس چرا مرتد را اعدام می کنند!؟!!
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
به محض اینکه مسلمانی مرتد شد، اعدام نمیشود، همانطور که دست دزد با 10 شرط قطع می گردد نه در همه موارد. امام خمینی (ره) می فرماید: «حكم مرتد حقيقي، تنها در برخي مواردِ خاص، بسيار سخت بوده و اعدام است» (خمينى، سيد روح اللَّه موسوى، تحرير الوسيلة، مؤسسه دار العلم، قم، ج 1، ص 118) اما نه هر انکار و تشکیکی در دین اسلام ارتداد محسوب میشود و نه هر فردی به صرف تغییر دین، خونش مباح شده، اعدام میشود.
✅ درست است که در روایات آمده که «مرتدّ باید اعدام شود» اما آیا میتوان بدون اجتهاد به یک روایت عمل نمود؟ اگر این طور بود که نیازی به فقیه نداشتیم و هر کسی هر روایتی می دید بدان عمل میکرد! کار فقیه اجتهاد است و احکام الهی را بر اساس قواعد فقهی و اصولی از روایات استنباط میکند، استفاده خام از روایت بدون اجتهاد صحیح نیست.
✅ فقیه می داند که حکم «جاهل قاصر» با «جاهل مقصّر» متفاوت است؛ (جاهل قاصر و مقصّر، با اینکه هر دو «بايد بدانند و نمىدانند»، امّا يكى در حدّ امكان و طاقت خود تلاش كرده و ندانسته است، و ديگرى بى زحمت و بدون تلاش نمى داند. آن كه تلاش كرده و ندانسته و نرسيده است، قاصر است ولى مقصّر نيست، و چون مقصر نيست شايسته عقوبت نيست. امّا آن كه تلاش نكرده ندانسته و نرسيده، مقصّر و مجرم است و مستحق عقوبت به جرم كوتاهى و سستى است)، فقیه می داند که «مستضعف فکری» معذور و یا تخفیف حکم دارد، فقیه عالم است به اینکه حکم «غافل» با حکم غیر غافل یکی نیست و هر کدام حکم مجزایی دارند لذا این طور نیست که حکم همه این ها اعدام باشد.
✅ آیة الله سبحانی می فرماید: صرف دست شستن از اصول دين، بدون آن كه به ابراز و اظهار برسد، موجب ارتداد نيست. بالاتر آن كه، حتّى در صورت ابراز و اظهار عقيده الحادى، چنين نيست كه اظهار كننده بىدرنگ مرتد خوانده شود و ريختن خون او بر همگان مباح گردد. حكم به ارتداد كردن، محتاج محكمه اى صالح است كه پس از طى مراحل خاص و احراز شرايط ويژه اى صورت مى پذيرد». (مسائل جديد كلامى، شيخ جعفر سبحاني، جلد 1، صفحه 323)
✅ امّا در مورد کسی كه نهايت تلاش علمى خود را بكار برده و روشمندانه و عالمانه طىّ طريق كرده امّا از رسيدن به هدف «قاصر» بوده است، چنين فردى گرچه در فضاى انديشه خود «مرتد» شده و به لحاظ كلامى (علم كلام) مرتد محسوب مىشود، امّا عقوبت و مجازات مرتد شامل او نخواهد شد، نه عقوبت دنيوى كه مجازات اعدام است و نه عقوبت اخروى كه عذاب دوزخ است. (جعفر سبحانی، مقاله ارتداد و آزادی اندیشه)
✅ اگر فردی فقط در فضاى انديشه خود مرتد شده و آن را اظهار ننموده، به لحاظ فقهى مرتد شمرده نمىشود. چرا كه قبلاً اظهار اسلام كرده و هنوز هم در ظاهر، اظهار انكار اسلام ننموده است. لذا اين فرد در جامعه مسلمين هنوز مسلمان خوانده مىشود، گرچه در واقع ديگر مسلمان نيست.
✅ ارتداد در صورت اظهار و عناد و موضع گیری در مقابل اسلام مطرح میشود که دیگر مسئله ای فردی نیست یعنی اگر فردى در خانواده مسلمان تشخیص داد که دین اسلام بر حق نیست، مىتواند دین دیگر را انتخاب کند، اما در جامعه حق ندارد در برابر دین و اعتقادات موضع گیرى نموده و درصدد تخریب آن ها باشد؛ زیرا آثار نامطلوب در اجتماع ایجاد خواهد کرد و باعث تزلزل ارکان اجتماعى خواهد شد پس از آن جهت مرتد اعدام میشود که قصد فتنه و عناد دارد نه صرف روی گرداندن از دین.
منبع: پایگاه تخصصی شبهات اعتقادی
Https://tlgrm.me/AskEtegadi
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1633
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
چرا در اسلام ارتدا حکمش اعدام است .آیا در آیین مسیحیت نیز این حکم است
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
❗️«مرتد» یعنى کسى که اسلام را پذیرفته و سپس از آن باز گشته است .
🔷«مرتد» بر دو قسم است: «مرتد فطرى» و «مرتد ملى».
❗️«مرتد فطرى» به کسى گفته مى شود که: از پدر و یا مادر مسلمان تولد یافته و یا به قول بعضى در حالى که نطفه او منعقد شده پدر و یا مادرش مسلمان بوده اند و سپس او اسلام را پذیرفته و بعداً از آن برگشته است.
🔷ولى «مرتد ملى» به کسى گفته مى شود که: از پدر و مادر مسلمان تولد نیافته بلکه خود بعد از بلوغ،اسلام را پذیرفته و سپس از آن باز گشته است.
❗️توبه مرتد ملى پذیرفته مى شود و در حقیقت مجازات او خفیف است؛ زیرا او مسلمان زاده نیست ولى در مورد «مرتد فطرى» حکم از این شدیدتر و سخت تر است یعنى اگرارتداد او در دادگاه اسلام ثابت شود، محکوم به اعدام خواهد شد و اموال او به عنوان ارث به ورثه مسلمان او مى رسد و همسر او از او جدا خواهد شد و حتى توبه کردن او نمى تواند جلو این احکام شدید را بگیرد، گر چه اگر واقعاً توبه کند در پیشگاه خداوند قبول مى شود و براى جهان آخرت او مفید است.
🔴باید توجه داشت این سختگیرى تنها در مورد مرتد فطرى آن هم در صورتى است که مرد باشد.ممکن است کسانى از این سختگیرى تعجب کنند و آن را یک نوع خشونت شدید غیر قابل انعطاف، بدانند که با روح اسلام سازگار نیست.
👌ولى این حکم یک فلسفه اساسى دارد و آن حفظ جبهه داخلى کشور اسلامى و جلوگیرى از متلاشى شدن آن و نفوذ بیگانگان و منافقان است؛
❗️زیرا ارتداد در واقع یک نوع قیام بر ضد رژیم کشور اسلامى است که در بسیارى از قوانین دنیاى امروز، نیز مجازات آن اعدام است.
🔷اگر به افراد اجازه داده شود، هر روز مایل بودند خود را مسلمان معرفى کنند، و هر روز مایل نبودند استعفا دهند به زودى جبهه داخلى اسلام از هم متلاشى خواهد شد، و راه نفوذ دشمنان و عوامل و ایادى آنها باز خواهد شد، و هرج و مرج شدیدى در سراسر جامعه اسلامى پدید خواهد آمد.
❗️بنابراین، حکم مزبور، در واقع یک حکم سیاسى است که براى حفظ حکومت و جامعه اسلامى و مبارزه با ایادى و عوامل بیگانه ضرورى است.
❗️از این گذشته، کسى که آیینى همچون اسلام را بعد از تحقیق و پذیرش رها کند، و به سوى آیین هاى دیگرى برود معمولاً انگیزه صحیح و موجهى ندارد، و بنابراین، درخور مجازات هاى سنگین است
❗️ اگر مى بینیم این حکم، درباره زنان خفیف تر است به خاطر این است که همه مجازات ها در مورد آنها تخفیف مى یابد.
🗯بنا براین روشن می شود که این احکام مربوط به کسی نیست که اعتقادی در درون دارد و در مقام اظهار آن بر نیامده است بلکه تنها کسی را شامل میشود که به اظهار یا تبلیغ آن بپردازد و در حقیقت قیام بر ضد رژیم موجود جامعه کند.
❗️قرآن نقل می کند که اهل کتاب چنین می گفتند:
«بروید در ظاهر اظهار اسلام و ایمان کنید و در پایان روز کافر شوید تا آنان در آیین خود سست شوند و از آیین شما تبعیت کنند»
🔷ال عمران 72
❗️اسلام با جعل حکم مرتد سعی بر آن دارد تا جبهه داخلی اسلام در برابر جاسوسان و دشمنان بهم نریزد تا در اندک زمانی هرج و مرج شدیدی در جامعه اسلامی ایجاد شود بنا براین این حکم صرفا یک حکم سیاسی است که شبیه آن در بسیاری از کشورها وجود دارد
📚تفسیر نمونه ج11 ص426
❗️اما در مورد حکم ارتداد در مسیحیت که انان فراوان در این رابطه به اسلام اشکال می گیرند:
🗯حکم ارتداد در آیین مسیحیت نیز وجود دارد.
🔷«اگر برادرت یا پسر یا دختر تو گوید که برویم خدایان غیر را که تو و پدرت نشناخته اید عبادت کنیم او را قبول مکن و به حرف او گوش مده و او را به قتل برسان و او را به سنگ سنگسار نما تا بمیرد »
📚تثنیه فصل 6؛11-13
❗️«اگر اهل یک شهر مرتد شوند باید همه اهالی شهر از کوچک و بزرگ و حتی گاو و گوسفند از دم کشته شوند و اجسادشان نیز با آتش سوزانده شود»
📚تثنیه فصل 12 ؛ 13-17
❗️اگر بشنود«مرد یا زنی بت یا خورشید و ماه و ستارگان را که من پرستش آن را ممنوع کرده ام عبادت کند آن مرد یا زن را به بیرون شهر ببرید و سنگسارشان کنید تا بمیرد»
📚تثنیه فصل17؛ 2-7
🗯پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg