eitaa logo
مهـــارت‌های نویسنــدگی
627 دنبال‌کننده
690 عکس
162 ویدیو
8 فایل
🌱اینجا یک دانشکده‌ است. دانشکده‌ی مهارت‌های جادویی. جادویی از جنس نوشتن! اینجا شما یاد می‌گیرید که چطور با کلمات داستانی سحرآمیز بنویسید. «ویژه دختران نوجوان» 🌱ادمین:
مشاهده در ایتا
دانلود
مطهره جان از بچه‌های فعال جوانه‌اس... میخواد با نمایشنامه صوتی‌ش غافلگیر مون کنه هرچند نصف غافلگیریش پرید چون فهمیدیم 😁 به‌به چشمم روشن پس محل ذخیره سازی نوشته‌هاتو گم کردی 🤨😁 آرزوی موفقیت 💪
تکبیررر✊... مرحبا
آخ جووون یک همراه پر انرژی جدید 🤩
به‌به بسیار عالی این یک تصمیم سرنوشت‌سازه حتما تاثیرش رو تا آخر سال خواهید دید👌
ان‌شاءالله موفق باشی این هم عالیه یک برنامه ساده و آسون که وقت کمی می گیره اما با نوشتن همراهه
اووووووه عالیه ان‌شاءالله این تلاش‌ها حاصل خوبی داشته باشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بریم برای نقد یک اثر 👇👇👇
شروع به خانه‌تکانی که میکنیم انگار دنیای جدیدی از زندگی به رویم باز میشود.احساس نو شدن ،روشن شدن، آفتابی شدن و دیدن شکوفه ها به من احساس شروع میدهد. اصلا برای من معنای عید در "آغاز" خلاصه میشود. همه رنگ عید را در عید دیدنی،عیدی و خانه تکانی میبینند اما من عید را در شروع تصمیماتی جدید،عادت هایی جدید و شکوفه هایی جدید در درون میبینم. وقتی شکوفه زدن درخت هارا میبینم احساس میکنم همراه با آنها نیز غنچه های دل من باز شده و تازه شده‌ام. حسِ بهار،حسِ شکوفایی و ساطع شدن عشق است. اصلا نمیشود بهار شود و دل ما بهار نشود. دلیل وجود بهار، دلیل وجود عید و دلیل "آغاز" سال جدید، آغاز ماست. اگرما شروع نکنیم و شکوفا نشویم، پس دلیل شکوفایی غنچه ها چیست؟ آنها برای یادآوری شکوفایی در ما باز شده‌اند و زیبایی را در شهر پخش میکنند. بعد از تحویل سال نو و یک شروع دیگر وقتی لبخند را بر لبان اطرافیانم میبینم در تفکراتم می‌اندیشم که آنها برای چه خوشحالند؟ و بعد جواب را می‌یابم: برای فرصتِ‌جدیدِ زندگی، که خداوند دوباره به آنها هدیه کرده. برای گل های رنگارنگی که که دوباره در قلبشان نقاشی کرده است. برای سرسبزی که به روحشان اضافه کرده است. برای یک زندگی جدید که میتوانند رشد کنند و شکوفا شوند. شاید آنها دلایلشان برای لبخند هایشان این نباشد اما من که به لبخند های آنها خیره میشوم با این برداشت ها لبخندم بیشتر شده میشود و چال گونه‌ام عمیق تر میشود. بیایید در این عید باهم پیمان ببندیم که در سال جدید تمام تلاش خودمان را برای شکوفایی خویش و دیگران خواهیم کرد. بیایید هنگام پرواز پرستوها بر فراز آسمان، ماهم پر بدهیم این بال های خاک خورده روح را بر فراز آسمان محبت🌱🌸 م.ج
مهـــارت‌های نویسنــدگی
شروع به خانه‌تکانی که میکنیم انگار دنیای جدیدی از زندگی به رویم باز میشود.احساس نو شدن ،روشن شدن، آف
ایشون از نوجوان های خوش ذوق مون هستن که برای خودشون کانال هم دارن...این نکته خیلی مهمی هست که شما جرٱت انتشار و اشتراک مطالب تون با دیگران رو داشته باشید و همینطور کمک تون می‌کنه تا از نظرات شون هم استفاده کنید. این نوشته قالب یک متن ادبی رو داره که البته حاوی پیام هم هست. در بند اول بهتر میشه اگر جملات کوتاه تر بشه یا ترکیب بشه. تکرار فعل و کلمه احساس و عشق هم زیاد دیده میشه خوبه که جایگزین براش انتخاب کنیم. در کل این دختر عزیزم بسیار خوب می‌نویسه. از قدرت کلمات در کنارهم به نحو احسن استفاده می‌کنه. 👏 موفق باشی👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نویسنده : حمیدرضا شاه آبادی ♨️داستان دوران ولایت عهدی امام رضا (علیه السلام) تدوین: نجمه سادات اصغری https://eitaa.com/Writingskills
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«گاهی فکر میکنم تنها عضو ثابت بهارچند سال اخیرمان، همان هفت تا سین وسط سفره است. غیر از آن هر سال خیلی چیزها نسبت به سال قبل تغییر میکند. این را حتی میشود از باریکه نور پنجره که هر سال باریک تر از سال قبل میشود هم فهمید. گمانم بهار برایم تبدیل به واژه ای انتزاعی شده. از آن واژه هایی که در ذهنم هزار و یک تعبیر شاعرانه برایش دست و پا میکنم و در واقعیت اما، خبری از هیچکدامشان نیست. سفره را میچینم..مثل همیشه..دقیقه نودی و هول هولکی...سبزه میگذارم به نیابت از جنگل های گیلان ...سکه میگذارم به امید پیدا شدن گنج در بساط زباله گرد ها، سیب میگذارم، به یاد نفس تنگی دختران دانش آموز، سنجد میگذارم به امید سلامت عقل فلانی و فلانی و فلانی ها. دست نگه میدارم. امسال سفره چیدن برایم بی معناست. دیگر حتی شکایتی از جنگ و زلزله و  سیل ندارم. گمانم حقمان است. آرام غبار روی قرآن را میزدایم و آنقدر منتطر میمانم تا در دل شب بهار پاورچین پاورچین از راه برسد. به خیالم او هم خجالت زده است. بماند به یادگار، از سالی که چهار فصلش پاییز بود‌.» ✍ز. هاشمی https://eitaa.com/Writingskills
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«به دنبال سکه کل اتاقم را زیر و رو میکنم، چه کسی میتوانست باور کند همین چند سال پیش همه در کیف پول هایشان حداقل چند عددی سکه یافت میشد چقدر زمان گذشته بود... حتی همین حالا که من در حال نوشتن هستم و خودم را برای سال تحویل آماده میکنم او در همه چیز دخیل است. زمان چیزی غیر منتظره و شگفت انگیز است می‌تواند تو را با خود همراه کند یا تو را درون سیاه چاله ای گیر بیندازد اما این بار انگار زمان برایم متوقف شده بود تمام اعضای خانواده که به دنبال چیدن سفره ی هفت سین بودند سر جاهایشان بی حرکت شده بودند و ساعت در دقیقه ی اخر سکوت کرد! شاید او هم از ورود به سالی جدید می‌ترسید یا شاید هم هراس از "تحول" کلمه ی مناسب تری باشد. به هر حال هر چه که بود هر دو به خوبی می‌دانستیم که باید دست از این سکون برداریم من باید در این ثانیه های آخر سکه ها را برمی‌داشتم و در ظرف سنتی‌ میان سفره می‌گذاشتم و او هم باید سالی جدید را فریاد می‌کشید.» ✍ مهرانا کاتب https://eitaa.com/Writingskills
بهار... در حال اتصال... بزودی...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سال نو تون مبارررررررررررک 🥳🥳🎉🎊 فقط ایشون نمی‌دونم چرا عصبانیه ؟! خبر نداره بهار شده!!!😁
عیدتون مبارک باشه امیدوارم امسال براتون پر از برکت های نوشتنی و خوندنی باشه. قلم تون سبز 🍀 https://eitaa.com/Writingskills
هدایت شده از نویسندگان جریان
شعار امسال...🍀مهار تورم، رشد تولید🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از نویسندگان جریان
☘ای نائب منجی بشریت... می‌شود این بار که آمدی، پرچمت را سر دست بگیری تا زیر سایه آن غرور و افتخار ا تجربه کنیم؟ می‌شود که عَلَم برداری و عباس‌وار بگردی دور حرم و همرزم بخواهی؟! تا پروانه‌وار دورت بگردیم و سپاهت بشویم، مرزها را درنوردیم، دل دشمن را بشکافیم و خود را به سرزمین موعود برسانیم... برسیم به آن لحظه آفرینش هستی. برسیم به ‌زمان، در آن مکان وعده داده شده...» «اللهم عجل لولیک فرج » ✍ انصاری زاده @jaryaniha