#@ ضرورت تغییرات کمی وکیفی آموزش مدارس به سمت کسب وکاردرسن 15_14سالگی!
قطعا جایگاه هرکشوری را آموزش مدارس ودانشگاههای آن کشور به پیش می برند وظایف مدارس درکشور تربیت وپرورش نوجوانان برای اجتماعی شدن وجامعه پذیری ،آشنایی باکسب وکار و فهم وظایف ومسولیت هایی است که انها درآینده بایدبه عهده بگیرند دراین راستا برای رسیدن به چنین اهدافی درتربیت بچه ها؛
1_معمولا درسال های اولیه خواندن ونوشتن همراه ایجادانگیزه های مختلف مسئولیت پذیری،فداکاری،هم زیستی مسالمت آمیز،پیشرفت وترقی خواهی شخصی وملی رادر متون آنها برنامه ریزی میکنند
2_ ودرمرحله دوم برنامه ریزان مدارس اطلاعات ضروری ومهمی را که تمام مردم جامعه لازم دارندآموزش وتعلیم می دهند تا مدرک دیپلم رادریافت کنندبخش اعظم اطلاعات ومهارتهای مهم زندگی به امور کارآفرینی ،دانش مالی،حقوقی(قانون ومقررات بازرگانی ومدنی) بایدبرگردد چرا که 90درصدمسایل زندگی به شغل وکسب وکارو درامدافرادوابسته است نه به شعروداستان و...
بعدازمرحله دیپلم گرفتن اکثرافراد جامعه برای شروع زندگی مستقل احتیاج به درآمد وشغل و تناسب بین هزینه ها،مصارف وفراهم کردن منابع دارند وبایدوارد کسب وکارواقعی شوندلذا ادامه تحصیل آنها خصوصا اگرحوصله وتوان ذهنی لازم وامکانات مناسب آموزشی را نداشته باشند عقلانی نخواهدبود ودرصدی ازآنها که توان تحصیلات تخصصی وامکانات ان رادارندبه سمت دانشگاهها می رونداما درهیچ کشوری نه امکان آن هست ونه ضرورت آن که همه افرادجامعه تحصیلات دانشگاهی را ادامه دهندچرا که بیش از 70درصدمشاغل تولیدی وخدماتی ؛ ضرورتی به تخصص های دانشگاهی نیست زیرا هم چندسال ازوقت آنهاگرفته میشود وهم طی این چندسال به جای داشتن درآمدبایدهزینه زیادی پرداخت شودعلاوه برانها تحصیلات دانشگاهی وتخصصی به هوش واستعدادمضاعفی لازم است که اکثریت مردم ازآن برخوردارنیستند.
مقاطع تحصیلات دانشگاهی استانداردی جهانی داردنه بومی ومنطقه ای ...که بایدفراگرفته شودوالا مدرک کاغذی بدون کیفیت علمی جزهزینه وایجادتوقع کاذب فایده ای نخواهدداشت به قول سقراط اینکار احمق رااحمق تربارمی آورددوره لیسانس یاکارشناسی که درایران برگزارمیشودنباید باآلمان یاامریکا می گذراندفرقی داشته باشدچرا که تمام تئوری ها،نظریه هاو دانش آن رشته که درجهان وجودداردوقدرت تجزیه وتحلیل آن دانش رابایدبدست آورد تانام کارشناس برفردنهاد
باتوجه به مواردفوق آیادر دانشگاههای ایران چنین استانداردی رعایت میشود؟!
اگرنیست
پس چه لزومی دارد دولت سعی کندکه همه افرادجامعه این راه بیهوده وباطلی که هزینه وفرصت زیادی را می طلبدرا طی کنند؟
برای رسیدن به کیفیت استانداردجهانی سه رکن اساسی آموزش بایدرعایت شود؛
1_کیفیت منابع وبرنامه ومحتوای آموزشی
2_سطح استاندارد مربیان واساتید آموزش
3_امکانات وابزارهای پیشرفته آموزشی
_3رکن اساسی اموزش درمدارس ایران؛
1_کیفیت منابع ومحتوای آموزشی درمدارس ایران آنقدر غیرمرتبط است که دانش اموزان بعد12سال تحصیل وکسب دیپلم ؛الفبای کسب وکاروتجارت وتولیدوکارآفرینی ،درآمدیاقوانین حقوقی آنهارا نمی دانندچنین فردی درسن 18 و19سالگی (علاوه برخدمت سربازی ) چگونه وارد حوزه کارواشتغال شده وزندگی مستقلی برای خودتشکیل دهد؟
درکجای برنامه های پرورشی وعملی ؛انگیزه ترقی خواهی،استقلال طلبی ،نواوری وتحمل ابهام و ....تقویت میشود؟
2_کیفیت مربیان ومعلمان اموزشی که ازکمترین حقوق ودستمزد واز ضعیف ترین فارغ التحصیلان انتخاب میشوند...وقتی معلمان مسافرکشی الگوی دانش اموزان باشندچه انتظاری از شاگردانشان می رود؟
3_وقتی دغدغه مسولان مدارس به قطعی آب وبرق و...است مدل هاوابزارهای پیشرفته که بایددراختیاراموزش باشدحرف زدن ندارد...!!
_وضع دانشگاههای کشور ازمدارس تاسفبارتراست حداقل همت وجدیتی در آموزش واستانداردی در مدارس وجوددار داما نوددرصددانشگاهها حتی 20درصد حجم استانداردکمی آموزش را فرانمی گیرند...مراکزی رامیشناسم که به اسم دانشگاه درخانه اجاره ای بدون کلاس وکارگاه وازمایشگاه دردههارشته مهندسی وتربیت بدنی سالانه چندهزارنفررابانمرات بالا فارغ التحصیل میکنند!!!
بااین وصف چرا دههامیلیون دانش اموزبایددوازده سال ازعمرخودرا صرف گرفتن دیپلم کنند؟!
بااین وضعیت مدارس ودانشگاه کشورنه تنهافاصله مابا جهان کمترنمی شودبلکه فاصله ها روزبروزبیشترخواهدشد
اگرقرارباشدوضعیت کشورتغییرکندباید80درصدمحتوای اموزشی مدارس درجهت کارآفرینی ومدیریت،دانش مالی وبازاروقوانین حقوقی تغییرکند دردبیرستان های آمریکا درسی بنام مدیریت سهام دربورس دارندکه ازکارشناس های بازرگانی ما باسوادتر میشوند...
وهم 50درصدباید به محتوای برنامه هاافزایش یابد وامورتربیتی وپرورشی درزمینه انگیزه ترقی خواهی ،استقلال طلبی ،سخت کوشی ،صداقت ،پذیرش مسئولیت شخصی واچتماعی سنگ تمام بگذارند.
#مدارس
حکومت سازی_پاکزادیان .م
پژوهشگرمسائل کلان
https://eitaa.com/YAD_PAKZAD
بخش دوم ضرورت تغییرات ...وگرفتن دیپلم در14_15سالگی...
برای دیپلم گرفتن 8تا9سال هم کفایت می کندچرا که بحث مقاطع تادیپلم امادگی خواندن
_نوشتن واطلاعات عمومی است بابالارفتن سطح اطلاعات خانواده ها و...نیازی به 12سال تحصیل برای دیپلم نیست واگرقرارباشدفاصله ماباجهان اول کمترشودبایدراههای میانبروکارامدتری پیش بینی شودکه مبتنی بربلوغ دینی هم باشدسن بلوغ دینی وپذیرش مسولیت اجتماعی براساس احکام اسلامی 15سال است لذا اموزش 6تا14 سالگی همراه چند دوره کوتاه مدت فنی وحرفه ای وبالابردن کیفیت ومحتوای اموزشی بهترین وبهینه ترین راهکاری است که باکم شدن سال های آموزش میتوان مقداری دربودجه مدارس صرفه جویی شده که البته برای اموزش باکیفیت کافی نیست وبایدبودجه مدارس کشوررا حداقل چندبرابرکندتانتیجه ان رادرصنعت وتولیدواشتغال بدست اوردبرای ایجاداشتغال بیشتربعدازفارغ التحصیلی چه بهترکه بودجه های ایجادمشاغل را دراموزش پیشرفته ترو اثربخش ترصرف کردودانش اموزی که باسیستم آموزشی حساب شده و فوق پیشرفته پرورش یابد نه تنها اشتغال خودش راحل میکندبلکه دههانفردیگررا میتواندجذب کارآفرینی خودش کند...
این یک حقیقت است که 70الی 80درصدمشاغل (اصل شایستگی پست باشاغل ؛ اشخاص نبایدازنظر توان وتحصیلات فاصله زیادی (چه کمتروچه بیشتر)با پست موردنظرداشته باشند) درکشورها احتیاجی به تحصیلات دانشگاهی ندارد لذا اگر این نسبت اضافه تر باشدنه تنها منافع نداردبلکه غیراز هزینه اموزش اضافی وهزینه فرصت زمانی ، خسارت زیادتری که به سیستم وفرد تحمیل می کند اصل اور سایزبودن شاغل نسبت به پست است (افرادی که ازپست موردنظرخود شایسته تر،توانمندترو...باشندوشغل نسبت به شاغل فقیرترباشد شاغل انگیزه برای انجام کارندارد .لذا همچنان که کمبودمتخصص به شغل ضربه می زندتخصص وتوانمندی زیادترازشغل هم زیان اوراست مثل این است که سرلشگری را نگهبان شرکتی کنید...
پس تحصیلات دانشگاهی بیشترازحدلازم هم نه تنهابرای کشور مفیدنیست بلکه غیرازهزینه داربودن بشدت مخرب است.پدیده مخربی که دراین باره درکشورما بوجودامده این است که ؛کسانی که بابدون مشقت وسختی زیاددرس خوان بوده اندحوصله وتحمل خیلی ازکارهای بی هویت وغیرمنطقی راندارندودرعوض کسانی که مدرک بدون زحمت گرفته اندچون توقع انهاخیلی کمتراست با چاپلوسی و تسلیم برابررفتارغیرمنطقی جایگاه متخصصان راگرفته اندو افرادلایق اکثرا ازپست های ادارات دولتی چه مستقیم وچه داوطلبانه اخراج شده اندومهاجرت تنهاراه نجات انهاشده است...
لذا برای حذف این مشکلات اولا استاندارد سفت وسختی برای دانشگاههاخصوصاغیردولتی هاوضع کرده تا هجوم داوطلبان به دانشگاههاکاهش یابد
دومادولت چرابایدهزینه اضافی تحصیلات بالاترازنیازاداره رابپذیردتابرای کسب مدرک بالاتر همه کارمندان باانواع حیله ها وترفندها دنبال مدارک تقلبی باشند
استانداردجهانی نسبت تحصیلات 20به 80درصداست یعنی 20درصددیپلم هابه تحصیلات دانشگاهی احتیاج دارندوازبین فارغ التحصیلان کارشناسی 20درصدبه تحصیلات ارشد راه پیداکنندو...
با 8ساله شدن دوران ابتدایی ودبیرستان و شروع ان از6سالگی باعث میشوددوره دبیرستان درسن 14یا15سالگی پایان یابدوکسانی که به دانشگاه راه یابند باپیش دانشگاهی جبرانی وکارشناسی در18 یا19سالگی کارشناس میشوندواگربحث سربازی پسران به نوعی با تحصیلات هماهنگ شود چون دوسال وقفه بعدازتحصیلات 90درصدعلم وانگیزه انهارا می بلعد وبهتراست به جای نظامی گری همه خصوصا تحصیل کرده ها افرادداوطلب سرباز های حرفه ای راجایگزین وضعیت اجباری شودبااین کار جوانان کشور اقتصادایران را به عرش می رسانند...
#آموزش وپرورش #مدارس
حکومت سازی_پاکزادیان .م
پژوهشگرمسائل کلان ملی
https://eitaa.com/YAD_PAKZAD
#