•| مَلْجَأ |•
دلم میخواد الآن دهه ۶۰ باشه و با فانوس راه بیوفتم سمت حسینیه اندیمشک و تا خود صبح روضه حضرت زهرا (س
دلم میخواد تو پایگاه با رفیقم تکیمونو بدیم به هم و ساعت ها با روضۀ ترکیِ مهدی رسولی اشک بریزیم
•| مَلْجَأ |•
یارالی زهراءۜ
دلم میخواد بشینم کنار مزار شهید گمنامِ پادگان شهید زینالدین و ساعت ها عطر یاس رو استشمام کنم و با محدثه و فاطمه در سکوت به هم خیره بشیم و اشک بریزیم
•| مَلْجَأ |•
دلم میخواد بشینم کنار مزار شهید گمنامِ پادگان شهید زینالدین و ساعت ها عطر یاس رو استشمام کنم و با
دلم میخواد تو اتوبوس برگشت سرمو تکیه بدم به شیشه و بارونو تماشا کنم و چادرمو بکشم رو صورتمو و زمزمه کنم واژه های نوحه محمود کریمی رو
•| مَلْجَأ |•
دلم میخواد تو اتوبوس برگشت سرمو تکیه بدم به شیشه و بارونو تماشا کنم و چادرمو بکشم رو صورتمو و زمزمه
Gold Chador(1).mp3
3.47M
گُلِ چادرِ گُلدارت
تب دستای تَب دارت
آتیشم زده . .
•| مَلْجَأ |•
گُلِ چادرِ گُلدارت تب دستای تَب دارت آتیشم زده . .
دلم میخواد رو صندلی عقب ماشین بشینم و تمام مسیر رو به یک نوحه گوش بدم و رو شیشه سردِ بخار گرفته خطوط نامفهوم بکشم
هر وقت که به این جهان و سیاستبازی ها و آنارشیک بودن بین الملل و هرج و مرج بر سر قدرت ها و.... فکر میکنم، دلم میگیره از آدمیزاد. از انسانی که دچار غفلت شده و عهدی که روز ازل بسته رو به لقای دنیا بخشیده. اون وقت دلم میخواد رو دیوار به دیوار این جهانِ غفلت زده، بنویسم : دنیا نمانده بی ولی الله مردم ؛ فرزندِ زهراۜ میرسد از راه مردم !