آه از آنان که واژه ها را بازیچه تغییر شرایط موجود میکنند. وای بر نان به نرخ روز خورانِ منفعت طلب !
#یکڪلام
وای بر آنان که اذهان عمومی را بازیچه سخنانِ تکیه بر جو روانی داده، میکنند. آنان که قله آمالشان غرب است و انگشت اتهامشان جز جمهوری اسلامی ایران نیست. وای بر آنان که ذهن جوانان را بر علیه حقیقت می شورانند و آنگاه با حفظ کج خندشان، تکیه بر صندلی لهستانیشان داده و قهوه فرانسویشان را میل کرده و روزنامه انگلیسی زبان را تورق میکنند. وای بر مردم فریبان.
#یکڪلام
وای بر آنان که دل نمیسوزانند، دامن میسوزانند. آن بر هم زنندگان اوضاع که دستانشان در پشت پرده است و واژه های فریب دهندهشان پشتِ تریبون. وای بر آشوبگرانی که در ظاهر دلسوز اند و در واقع دامن سوز !
#یکڪلام
آه از چَشمفروبستگانی که دهانشان خزانۀ واژه هایی است که عده ای با فریب در گوش هایشان چپانده اند و تا مغزشان هل داده اند. آنان که همراه با موج خود را به جریانی میسپارند که چونان سیل بر حقیقت یورش میبرد !
#یکڪلام
وای بر انسان زمانی که اسیر دنیایی شده که ذاتش تدریجی است. آه از تدریج و بی حواسی و نظاره گر نشستنِ گذر عمر. آه از آن روز که چشم میگشاید و میبیند کم آورده. وای بر تدریجی بودن این دنیای فانی !
#یکڪلام
وای بر کسانِ فریب خورده ای که فکر میکنند تفکرشان حاصل فکر کردن خودشان است و هیچگاه به این حقیقت پی نمیبرند که این سخنان زائیده تفکری است که عده ای با قصد عینا همان جمله بندی ها را در ذهن او و امثال او گنجانده اند. آمان از فریب خوردگانِ متعصب.
#یکڪلام
وای بر منتقدانِ روکشی که در پس روکشِ انتقاد، پتک را به قصد تخریب حواله سازه ها میکنند و در نهایت غبار را از شانه کتشان میتکانند. وای بر متنقدان روکشی که خیر خواه مردم نخواهند بود و سلاح به دست واژگان میدهند و آنها را به قصد برهم زدن اوضاعی که روبه سامان خواهد رفت، لشکر کشی میکنند. وای بر منتقدان روکشی و آه از بی بصیرتان
#یکڪلام
وای بر کسانی که گوش هایشان را بر روی گفتمان میبندند و با چشمان بسته تنها انعکاس صدای فریاد جوّ زدۀ خودشان را میشنوند مبنی بر عدم آزادی بیان. از یک سو اصرار مقامات به بیان اعتراضشان را ندیده میگیرند و از آن سو در کف صحنۀ دانشگاه پرچم را بر خاک میکشد. وای بر جاهلانی که چشمانشان را به روی اعمال خود بسته اند و از به کار رفتن لفظ جاهل برایشان، شاکی اند.
#یکڪلام
وای بر جاهلانی که تنها لباسشان را تعویض کرده اند. در عهد کهن سر تعظیم سوی بت ها فرود می آوردند و در عصر معاصر سر تعظیم سوی برجستگانِ غرب مدرن. آنان که اسلام را به حاشیه اجتماع می راندند و زندگی را جز در کوچه خیابان های باران زدۀ لندن نمیبینند. بماند که چشم بر حقیقت بسته اند و زندگی را چیزی جز انسانیت و اخلاق مداری می بینند. وای بر آنان که اندیشه هابز را سرلوحه کردارشان کرده اند و نظام اکوئیناس را حقوق اجتماعیشان. وای بر جهل زدگانِ بی بصر که قلاب ماکیاولی را بلعیده اند و حال خواهان زندگی مصلح هستند. امان از عقاید پوچِ تارعنکبوت بستهشان. مغزِ تارعنکبوت بسته عهد کهن با عصر معاصر چه فرقی دارد وقتی که تنها لباس سنت را به لباس تجدد تغییر داده است؟! امان از تسخیرکنندگان عقل و امان از جهل زدگانِ مدرن و امان از اسلام گریزانِ بی بصر (نُقطہ)
#یکڪلام
امان از انسان اسیر شده درجهان تدریجی. امان از تغافل ورزیدن نسبت به معرفت. امان از چشم های ناهوشیار و نطق هر دم باز. امان از انسانی که در گذر عمر فرسنگ ها از خویشتن گریخته و غرق در ضلالتِ بی نورِمعرفت شده. وای بر انسانی که ابایی ندارد از عدم پشیمانی. وای بر لحظه هایی که اسیرِ تدریج گشته.
#یکڪلام
امان از آنان که تاریخ را تَکرار میکنند بیآنکه تجربه آزموده باشند. امان از سناریوهای تکراری!
#یکڪلام
امان از افکار تقلیلگرایانه درباره انسان که خط بطلان بر قبول مسئولیت انسان میکشند. درحالی که ما نه تنها در قبال زیستِ عصر خودمان مسئولیم، بلکه در قبال نسلهای آتی نیز باید پاسخگو باشیم. انسان دو شانه دارد که بار مسئولیت را به دوش بکشد و تا غایتِ آمال بشری پیش رود. تقلیل گرایی آفتِ معرفت است.
#یکڪلام