#کمک_در_صحرا
#ازلسان_همسر_معزز
#شهید_دفاع_مقدس
#یدالله_احمدی
یدالله وقتی به مرخصی می آمد گاهی همراه پدر و مادرم به منزلشان به استقبالش می رفتیم و گاهی هم که قسمت نمی شد من به دیدارش بروم خود آقا یدالله به منزل ما می آمد. آقا یدالله زمان هایی که در منزل ما مهمان بود بقدری با محبت بود که بیکار نمی نشست و به صحرا می رفت تا در کار کشاورزی به پدرم کمک می کند و پدرم از اینکه یدالله اینقدر دلسوز و کاری و زرنگ بود از ایشان خیلی راضی بود.
#آرزوی_داشتن_فرزند
یک روز که با آقا یدالله بودیم برایم از آرزوهایش می گفت؛ از اینکه آرزو دارد دو فرزند بنام محمد و فاطمه داشته باشد؛ اما قسمتش نشد که بماند و فرزند دار شود ولی بعد از شهادتش برادر کوچکترش به خواستگاریم آمد و ما ازدواج کردیم و خداوند به ما سه فرزند دختر عطا کرد که نام یکی را به یاد شهیدمان فاطمه گذاشتیم.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398