✍ #خاطره_ای_از_شهید_مدافع_حرم_محمد_حمیدی
#یه_گونی_پر_از_کادو
در شب یکی از عملیات های علیه تروریست های تکفیی داعش در شهر درعای سوریه ، ماموریت جهت جمع آوری #اطلاعات از تعداد نفرات و ادوات داعش را به شهید محمد حمیدی سپرده و وی را برای این کار اعزام کردم.
چند ساعت بعد که محمد از ماموریت شناسایی برگشت دیدم یک گونی بر پشتش انداخته و آرام و خرامان به سمت ما می آید. گفتم محمد این گونی چیست؟ با لبخند و خنده گفت ، رفتم براتون #کادو آوردم سردار. درب گونی را که باز کردم دیدم تعداد ۵ سر داعشی درون گونی است. گفتم اینها چیه دیگه تو مثلا برای شناسایی رفتی آخه!!! بازم خندید و گفت ، دیدم برای عملیات فردا هرچی تعداد این ها کمتر باشه راحت تر عمل میکنیم برای همین اینا رو برات کادو آوردم. ماشالله چه کادویی هم آورده بود!!!!
شهید حمیدی انقدر #نترس و #با_جسارت بود که در چهار سالی که در سوریه بود در عملیات های کمین متعدد توانسته بود بسیاری از اعضا و فرماندهان داعش را به #درک واصل کند . تمام نیروهای داعش و موساد اسراییل و نیروهای معارض نیز از نام ایشان که ملقب به #ابوزینب شده بود در سوریه وحشت داشتند. و نیروهای سپاه قدس و فاتحین و زینبیون و نیروهای دیگر به بودن کنار ایشان #افتخار می کردند.
✍ #راوی:سردار امامقلی فرمانده شهید مدافع حرم محمد حمیدی در سوریه
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
✍ #خاطره_ای_از_شهید
#شهید_محمدحسین_هراتی
#نام_پدر: زین العابدین
#مسئولیت: فرمانده گروهان پیاده
#تاریخ_تولد: ۱۳۴۲/۰۱/۰۳
#تاریخ_شهادت: ۱۳۶۴/۱۱/۲۱
میگفت: «بابا! نمیدونی چقدر خوبه که پدر و پسر با هم بریم با دشمن بجنگیم. اینا رو که دشمن ببینه روحیهاش ضعیف میشه و باعث میشه شکست بخورن.»
در عملیات خیبر با هم بودیم. قبلاً او در اطلاعات عملیات خدمت میکرد و منطقه عملیاتی را خوب میشناخت. شبها از طریق ستارهها جهتیابی را به ما یاد میداد. به او #افتخار میکردم که برادر کوچکم #هوش و #ذکاوت زیادی دارد.
گفت: «اگه توی عملیات زخمی شدی، نباید منتظر باشی یه نفر با برانکارد یا آمبولانس بیاد دنبالت. اینجا منطقه جنگیه.»
گفتم: «باید چهکار کنم؟»
گفت: «تا میتونی بدو و اگه نتونستی، سینهخیر خودت رو به ایران نزدیک کن که دست عراقیها اسیر نشی.»
بعد از عملیات خیبر از گردان ما فقط شانزده نفر زنده ماندند. مرا که دید، در آغوشم گرفت و گفت: «اصلاً فکر نمیکردم دوباره زنده ببینمت.»
✍ #راوی:علی اصغر برادر شهید
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
✍ #بعد_شهادتم_دلخوري_نكن ( #از_خاطرات_شهید )
بار آخر به من گفت مامان يك سؤال دارم از #ته_دلت جوابم را بده.
اگر زمان امام حسين بود و من مي خواستم بروم به #سپاه_امام_حسين ! تو چه مي گفتي؟! من هم گفتم: صد تا چون تو فداي امام حسين( ع).
گفت من خودم راهم را انتخاب كردم، فردا نكند ناراضي شوي كه اين كار #شيطان است.
.. بعد شهادتم دلخوري نكن كار شيطان است... و رفت... . من هم به او #افتخار مي كنم."
🌷 #شهید_مدافع_حرم_مهدی_عزیزی🌷
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398