eitaa logo
حفظ آثار شهدای دستجرد
583 دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
4هزار ویدیو
40 فایل
این کانال برای حفظ آثار و روایات و اطلاع رسانی از مراسمات و برنامه های فرهنگی شهدای دستجرد جرقویه اصفهان ایجاد گردید خادم کانال شهدا @Aalmas_shohada لینک پیج حفظ آثارشهدای دستجرد در روبینو https://rubika.ir/almas1397f
مشاهده در ایتا
دانلود
در شب یکی از عملیات های علیه تروریست های تکفیی داعش در شهر درعای سوریه ، ماموریت جهت جمع آوری از تعداد نفرات و ادوات داعش را به شهید محمد حمیدی سپرده و وی را برای این کار اعزام کردم. چند ساعت بعد که محمد از ماموریت شناسایی برگشت دیدم یک گونی بر پشتش انداخته و آرام و خرامان به سمت ما می آید. گفتم محمد این گونی چیست؟ با لبخند و خنده گفت ، رفتم براتون آوردم سردار. درب گونی را که باز کردم دیدم تعداد ۵ سر داعشی درون گونی است. گفتم اینها چیه دیگه تو مثلا برای شناسایی رفتی آخه!!! بازم خندید و گفت ، دیدم برای عملیات فردا هرچی تعداد این ها کمتر باشه راحت تر عمل می‌کنیم برای همین اینا رو برات کادو آوردم. ماشالله چه کادویی هم آورده بود!!!! شهید حمیدی انقدر و بود که در چهار سالی که در سوریه بود در عملیات های کمین متعدد توانسته بود بسیاری از اعضا و فرماندهان داعش را به واصل کند . تمام نیروهای داعش و موساد اسراییل و نیروهای معارض نیز از نام ایشان که ملقب به شده بود در سوریه وحشت داشتند. و نیروهای سپاه قدس و فاتحین و زینبیون و نیروهای دیگر به بودن کنار ایشان می کردند. ✍ :سردار امامقلی فرمانده شهید مدافع حرم محمد حمیدی در سوریه کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
: زین العابدین : فرمانده گروهان پیاده : ۱۳۴۲/۰۱/۰۳ : ۱۳۶۴/۱۱/۲۱ می‌گفت: «بابا! نمی‌دونی چقدر خوبه که پدر و پسر با هم بریم با دشمن بجنگیم. اینا رو که دشمن ببینه روحیه‌اش ضعیف می‌شه و باعث می‌شه شکست بخورن.» در عملیات خیبر با هم بودیم. قبلاً او در اطلاعات عملیات خدمت می‌کرد و منطقه عملیاتی را خوب می‌شناخت. شب‌‌ها از طریق ستاره‌ها جهت‌یابی را به ما یاد می‌داد. به او می‌کردم که برادر کوچکم و زیادی دارد. گفت: «اگه توی عملیات زخمی شدی، نباید منتظر باشی یه نفر با برانکارد یا آمبولانس بیاد دنبالت. اینجا منطقه جنگیه.» گفتم: «باید چه‌‌کار کنم؟» گفت: «تا می‌تونی بدو و اگه نتونستی، سینه‌خیر خودت رو به ایران نزدیک کن که دست عراقی‌ها اسیر نشی.» بعد از عملیات خیبر از گردان ما فقط شانزده نفر زنده ماندند. مرا که دید، در آغوشم گرفت و گفت: «اصلاً فکر نمی‌کردم دوباره زنده ببینمت.» ✍ :علی اصغر برادر شهید کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
(   ) بار آخر به من گفت مامان يك سؤال دارم از جوابم را بده. اگر زمان امام حسين بود و من مي خواستم بروم به ! تو چه مي گفتي؟! من هم گفتم: صد تا چون تو فداي امام حسين( ع). گفت من خودم راهم را انتخاب كردم، فردا نكند ناراضي شوي كه اين كار است. .. بعد شهادتم دلخوري نكن كار شيطان است... و رفت... . من هم به او مي كنم." 🌷 🌷 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398