#وصیت_نامه
#شهیدمدافع_حرم
#امیر_سیاوشی
همرزم شهید:
نشسته بودیم داشتیم کارهای عملیات را انجام میدادیم ، برگشت پرسید: مهدی شما وصیت نامه نوشتی؟
من گفتم: بله، پنج صفحه.
گفت: چه خبره؟ پنج صفحه؟
گفتم وصیته. بالاخره هر کسی به اندازه کارهایی که به قول گفتنی کرده، بدهی، چیزهایی که رو دینشه. و...
گفت:من هنوز وصیت ننوشتم.
گفتم: چرا ننوشتی؟ من یک برگهای دستم بود.
گفت: اون برگه رو میدی؟ دادم خدمت ایشون.
نوشت: بسم الله الرحمن الرحیم. وصیت نامه شهیدی به نام امیر سیاوشی . شروع کرد اون موردهایی که بود را نوشت. تهش نوشت. شهید امیر سیاوشی. لبیک یا زینب.
مادر شهید:
برگه مال جعبه فشنگ است. که این بچه برداشته اونجا وصیت نوشته.
روزی این وصیت رو میخونید که من اگر حضرت زینب علیهاسلام قبول کنه، برای دفاع از حرم این عزیز دفاع کردم و به درجه شهادت رسیدم. چند تا موضوع هست که میخوام بگم:
1- اگر جا برای من بود جسدم را در جوار امامزاده علی اکبر علیه السلام خاک کنید، چون خانوادهام و همسر عزیزم هر روز به دیدارم بیان.
2- برای تشییع جنازهام، خواهش میکنم همه با چادر باشند.
3- اگر تونستین هماهنگ کنید مداحی تشییع من حقیر حاج محمود کریمی قبول کنه.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398