eitaa logo
حفظ آثار شهدای دستجرد
590 دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
40 فایل
این کانال برای حفظ آثار و روایات و اطلاع رسانی از مراسمات و برنامه های فرهنگی شهدای دستجرد جرقویه اصفهان ایجاد گردید خادم کانال شهدا @Aalmas_shohada لینک پیج حفظ آثارشهدای دستجرد در روبینو https://rubika.ir/almas1397f
مشاهده در ایتا
دانلود
حفظ آثار شهدای دستجرد
من سه ماه به سه ماه به جبهه رفت و آمد داشتم. بعد از عملیات خیبر سه ماه در مرخصی بودم تا درسم را تمام کنم. بعد سه ماه تعطیلات را به جبهه رفتم. این بار ما به تیپ قمر نرفتیم. آقای حسین حیدری(میرزا) چون در بسیج خیلی فعال بود. یک کار خوبی که انجام داده بود این بود که رفته بود پرونده های ما را از مبارکه اصفهان گرفته بود و برده بود به بچه های سپاه در ناحیه اصفهان تحویل داده بود. بعد آقای حیدری به ما گفت: اگر خواستید این سری به جبهه بروید احتیاجی نیست به مبارکه اصفهان بروید از این پس از طریق بسیج روستای خودمان دستجرد ثبت نام کنید تااعزام شوید. چون بسیج دستجرد فعال بود قرار شده بود مسئولیت کل اعزام های منطقه با بسیج دستجرد باشد. ما دیگر برای اعزام مشکلی نداشتیم. هر زمان می خواستیم به جبهه برویم می آمدیم بسیج خودمان و یک سری فرم بود پر می کردیم بعد به تعداد نیروهای اعزامی یک یا دو ماشین اتوبوس یا مینی بوس خبر می کردند تا ما را به شهر اصفهان ببرند. بعد به خیابان کمال اسماعیل می رفتیم و آنجا یک ناهار ما را مهمان می کردند پس از ناهار مجدد سوار اتوبوس ها می شدیم تا ما را  به پادگان پانزده خرداد روبروی بیمارستان الزهراء "علیهاالسلام"اصفهان ببرند و آنجا پیاده کنند. پادگان پانزده خرداد مرکز اعزام  اصفهان بود. تمام نیروهای اعزامی از سراسر اصفهان در آنجا جمع می شدند تا به تفکیک شهرستانها چندین اتوبوس خبر می کردند و نیروها را به جبهه اعزام می کردند. ماهم در پادگان که پیاده می شدیم حالا یا یک شب می خوابیدیم یا همان وقت ماشین آماده بود و اعزام می شدیم. بچه های لشکر امام حسین "علیه السلام" اصفهان وقتی به جبهه اعزام می شدند به مقرشان در شهرک دارخوئین می رفتند. تهرانی ها به پادگان دوکوهه می رفتند. و همین طور شهرهای دیگر در گوشه گوشه جبهه ها یکی یک مقر داشتند تا هر کسی جا و مکانش مشخص باشد. سری دومی که به جبهه جنوب رفتیم دیگر عملیات نبود فقط می رفتیم که با حضورمان خط مقدم جبهه را حفظ کنیم. چون عراقی ها وقتی می دیدند نیروهای ایرانی یک جایی را تصرف کردند و تثیبت کردند دیگر حمله نمی کردند و فقط به حالت دفاعی موضع می گرفتند ولی ما چون قسمتی از خاک کشورمان دست دشمن بود باید حمله می کردیم تا خاک کشورمان را از دست دشمن آزاد کنیم. و نیروهایی که اعزام می شدند در قسمت پدافندی جبهه خدمت می کردند تا کم کم نوبت عملیات بعد شود. ما هم یک بار به شط علی رفتیم بار دیگر به هورالهویزه رفتیم و در پشتیبانی جبهه در قسمت تعاون خدمت می کردیم وقتی یک نفر در خط شهید می شد بیسیم می زدند که برویم پیکر شهید را به عقب منتقل کنیم. بعد به خط می رفتیم و پیکر پاک  شهدا را به معراج انتقال می دادیم و مشخصات فردی شهدا را می نوشتیم تا هر شهید به شهرهای خودشان فرستاده شوند. ما چون هنوز کم سن و سال بودیم رانندگی بلد بودیم ولی ماشین را دست ما نمی دادند. اما بودند بچه هایی که بزرگتر بودند و رانندگی بلد بودند، برای انتقال شهدا کمک می کردند. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398