شھدا #بامعرفتند
حاضرند تا پای جان♥️ بروند
تا تو جـان بگیری
#شھدا رفیقبازند
باورکن...
آنھا نیکو #رفیقانی برای ما راه گم کرده ها هستند ...
#شهید_محمودرضا_بیضایی
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
📌 محمودرضا ، امام زمان (عج) را خط کش زندگی معرفی میکرد
🔹️ همه رفقایش می دانستند که محمودرضا عاشق امام زمان(عج) ، منتظر واقعی و همواره زمینهساز حقیقی ظهور بود.
◇ امید غلامی، استاد دانشگاه ، دوست و همراه شهید بیضائی، انتظار را در سبک زندگی این شهید بزرگوار چنین شرح میدهد:
◇ «... کوچکترین و سادهترین مسائل برای محمودرضا با امام زمان(عج) گره میخورد، خاطرم هست زمانی که بحث رعایت بعضی نکات در مجالس عزاداری و هیئات پیش آمد، مثل برهنه نشدن برای سینه زنی و مقام معظم رهبری در این باره نکاتی را فرمودند و توصیههایی داشتند.
◇ شهید بیضایی یک روز آخر هیات برای متقاعد کردن دوستان به آنها گفت: «فرض کنید امام زمان(عج) اینجا حضور داشته باشند آیا شما مقابل ایشان هم همینطور عزاداری میکنید؟» و به همین بسنده کرد و اثرش را گذاشت.
◇ این یعنی، جزئیترین مسائل زندگیِ شهید بیضایی با انتظار و توجه به نظارت امام عصر(عج) عجین بود؛ ولی هیچ وقت (تاکید میکنم) هیچ وقت به کسی نشان نمیداد که مثلا من منتظر امام زمان(عج) هستم و فلان و بهمان... دنبال نشان دادن نبود بلکه رفتارش این انتظار را فریاد میکشید.
@مدافع_حرم
#شهید_محمودرضا_بیضایی
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
📌 روضه حضرت علی اکبر(ع) وقتی که پیکر محمود رضا در تابوت جا نشد
🔹️ شهید بیضایی قد بلندی داشت. پیکرش زخم های زیادی داشت و توی تابوتی که در معراج شهدا برای تشییع آماده شده بود جا نگرفت.
◇ رفتند تابوت دیگری بیاورند. رفقایش در این فاصله نشستند بالای سرش.
◇ یکی از بچه ها خواست که روضه بخواند. گفت: " محمودرضا دهه محرّم گاهی که کارش زیاد بود، همه ده شب را نمی توانست هیئت بیاید، اما شب روضه حضرت علی اکبر(ع) حتما می آمد و دمِ علی علی می گرفت."
◇ این را که گفت دیگر نتوانست ادامه بدهد و زد زیر گریه و یکی دیگر از رفقا شروع کرد به خواندن :
خیمه محشر شده، عمه مضطر شده در تب و تابم…
ای زینب بیا و ببین؛ که حسین بی علی اکبر شده
#مدافع_حرم
#شهید_محمودرضا_بیضایی
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
✍ #شوخی ( #از_خاطرات_شهید )
محمودرضا گاهی با اهلش بهقدری #شوخ بود که تا سر کار گذاشتن وحشتناک طرف پیش میرفت، من بهعنوان برادرش هیچوقت طرف شوخی او قرار نگرفتم. این از چیزهایی است که هنوز هم یادآوریاش مرا شرمنده میکند. محمودرضا #ادب بسیار زیادی با بزرگتر داشت و حق ادب را ادا میکرد. با هم زیاد میخندیدیم. خیلی پیش میآمد که چیزی از اتفاقات کارش یا مسائل روزمره یا حتی سر کار گذاشتن دوستانش تعریف میکرد و میخندیدیم اما هیچوقت نشد من طرف شوخی کوچکی از او قرار بگیرم.
🌷 #شهید_محمودرضا_بیضایی🌷
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398