#شفاگرفتن_از_آب_فرات
#راوی_ستوان_حسن_دوشن
#شهید_سرلشکر_خلبان
#عباس_بابایی
قبل انجام عملیات های نیروی هوایی وضعیت منطقه را با پای پیاده از نزدیک بررسی می کرد.
در پاتکی که عراق به منظور پس گرفتن جزایر مجنون انجام داد بابایی شیمیایی شد و سر ایشان پر از تاولهای ریزی که خارش داشت شده بود. تاولها دراثر خاراندن می ترکیدند واین امر موجب ناراحتی بابایی می شد. به ایشان اصرار کردم تا به بیمارستان برود ولی می گفت: که درشرایط فعلی اگر به بیمارستان بروم مرا بستری می کنند. و پیوسته نگران وضعیت جنگ بود. درهمان روزها که به طرف بیرون جزیره مجنون درحرکت بودیم به برکه آبی که پر از نیزار بود رسیدیم.
عباس لحظه ای ایستاد و به جریان آب دقت کرد سپس باحالتی خاص رو به من کرد وگفت: حسن میدانی این آب کدام آب است؟ گفتم: خب آبی مثل همه آبهاست. عباس گفت: اگر دقت کنی امام حسین(علیه السلام)وحضرت ابوالفضل(علیه السلام) درکربلا دستشان را به همین آب زدند. این آب تبرک است. سپس پیاده شد و سرش را با آن آب شست. معتقد بود که تاولهای سرش مداوا خواهد شد. چند روز ازاین ماجرا نگذشته بود که تمام تاولهای سر عباس مداوا شد.
صلی الله علیک یا اباعبدالله🌷
صلی الله علیک یا اباالفضل العباس🌷
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
دوباره نگاهی به حیاط کردیم، سایه از دیوار بالا می آمد. گفتم: حتماً خودشه. چند روز بود که شوهرم نمی توانست مدرسه را نظافت کند، کمرش درد می کرد. مدیر چند بار جلوی دانش آموزان شوهرم را تحقیر کرده بود. تهدید کرده بود که اخراجمان می کند و اثاثیه مان را بیرون می ریزد. فکر کردیم شب را بیدار بمانیم و ببینیم کار کیست؟
نزدیک صبح بود که سایه از دیوار بالا آمده بود و حیاط را جارو می زد. با شوهرم رفتیم توی حیاط. دانش آموز کوچک اندامی بود که چهره اش آشنا به نظر می رسید. وقتی ما را دید سرش را زیر انداخت و سلام کرد. گفتیم: اسمت چیه؟ جواب داد: عباس بابایی. گفتم: پدر و مادرت ناراحت می شوند اگر بفهمند که به جای درس خواندن، مدرسه را جارو می کنی. گفت: من که به شما کمک می کنم، خدا هم در خواندن درس هایم به من کمک خواهد کرد.
شهید #عباس_بابایی🕊🌹
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
🌷شهید عباس بابایی :
❤️ملیحه جان به خدا قسم مسلمان بودن تنها فقط به نماز و روزه نیست البته انسان باید نماز بخواند و روزه هم بگیرد . اما برگردیم سرحرف اول اگر دوستت تو را ناراحت کرد بعد پشیمان شد و به تو سلام کرد و از تو کمک خواست حتما به او کمک کن . تا میتونی به دوستانت کمک کن و به هر کسی که می شناسی و یا نمی شناسی خوبی کن. نگذار کسی از تو ناراحت بشه و برنجه.
هر کسی که به تو بدی می کند حتما از او کناره بگیر و اگر روزی از کار خودش پشیمون شد از او ناراحت نشو. هرگز بخاطر مال دنیا از کسی ناراحت نشو.
ملیحه جون در این دنیا فقط پاکی، صداقت ،ایمان ، محبت به مردم ، جان دادن در راه وطن ، عبادت باقی می ماند. تا می تونی به مردم کمک کن . حجاب ، حجاب را خیلی زیاد رعایت کن . اگه شده نان خشک بخور ولی دوستت ، فامیلت را که چیزی نداره، کسی که بیچاره است او را از بدبختی نجات بده. تا میتونی خیلی خیلی عمیق درباره چیزی فکر کن . همیشه سنگین باش. زود از کسی ناراحت نشو از او بپرس که مثلا چرا اینکار را کردی و بعد درباره آن فکر کن و تصمیم بگیر. . .
۱۵ مردادماه سالروز شهادت❣
شادی روح همه شهدا صلوات...❣
شهید#عباس_بابایی
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جوری زندگی کنید که پدرتون این طوری ازتون راضی باشه
بوسه پدر شهید عباس بابایی بر پای پسرش ...
شهید#عباس_بابایی🕊🌹
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
🕊شهید عباس بابایی در ۱۴ آذر ۱۳۲۹ شمسی در شهر قزوین چشم به جهان گشود.
با شروع جنگ تحمیلی، شهید بابایی آماده خدمت و جانبازی برای اسلام و میهن شد. اودر طول خدمت، به خاطر کاردانی و فعالیت شبانه روزی اش، در نهم مردادماه ۱۳۶۰ ضمن ارتقا به درجه سرهنگ دومی، به عنوان فرمانده پایگاه هوایی اصفهان منصوب شد. عباس ضمن فرماندهی پایگاه هوایی اصفهان، دست از خلبانی و پرواز نکشید و در بیشتر عملیاتهای برون مرزی شرکت داشت و با بیش از سه هزار پرواز، کارنامه درخشانی برای خود و میهنش به جا گذاشت.
عباس بابایی پس از ۶۰ مأموریت جنگی موفق، در صبح روز ۱۵ مرداد سال ۱۳۶۶، مصادف با روز عید قربان، همراه با سرهنگ علی محمد نادری به منظور شناسایی منطقه و تعیین راه کار صحیح اجرای عملیات، با یک فروند هواپیمای اف –۵ از پایگاه هوایی تبریز به پرواز درآمدند و وارد آسمان عراق شدند. بابایی و نادری پس از انجام دادن مأموریت، به هنگام بازگشت، در منطقه عملیاتی سردشت در ۱۵ مرداد ۱۳۶۶ مورد هدف شلیک توپ ضدهوایی شیلکا ۲۳ میلیمتری پدافند سپاه پاسداران قرار گرفتند و بابایی که در کابین عقب حضور داشت از ناحیه سر مجروح و بلافاصله شهیدشد. وی در این هنگام ۳۷ سال داشت. پیکر وی در گلزار شهدا در جنوب شاهزاده حسین قزوین به خاک سپرده شد
شادی روح همه شهدا صلوات...❣
شهید#عباس_بابایی🕊🌹
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
قهربودیم درحال نمازخوندن بود.
نمازش که تموم شد هنوز پشت به اون نشسته بودم.
کتاب شعرش رو برداشت و با یه لحن دلنشین شروع کرد به خوندن
ولی من بازباهاش قهربودم!
کتابو گذاشت کنار بهم نگاه کرد و گفت:
غزل تمام،نمازش تمام، دنیا مات
سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد!
بازهم بهش نگاه نکردم
اینبارپرسید: عاشقمی؟
سکوت کردم..
گفت:
#عاشقم_گر_نیستی_لطفی_بکن_نفرت_بورز
#بی_تفاوت_بودنت_هرلحظه_آبم_میکند
دوباره با لبخند پرسید: عاشقمی مگه نه؟
گفتم:نه
گفت:
#لبت_نه_گوید_و_پیداست_میگوید_دلت_آری....
#که_اینسان_دشمنی_یعنی_که_خیلی_دوستم_داری
زدم زیرخنده، و روبروش نشستم
دیگه نتونستم بهش نگم که وجودش چقد آرامش بخشه...
بهش نگاه کردم و ازته دل گفتم.. خداروشکرکه هستی ..
(روایت عاشقانه از همسر شهید عباس بابایی)
شهید#عباس_بابایی🕊🌹
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
سال 1366 مصادف با روز #عید قربان همراه یکی از خلبانان نیروی هوایی (سرهنگ نادری) به منظور شناسایی منطقه و تعیین راه کار اجرای عملیات، با یک فروند هواپیمای آموزشی اف-۵ از پایگاه هوایی تبریز به پرواز درآمد و وارد آسمان عراق شد.
وی پس از انجام دادن مأموریت، به هنگام بازگشت، در آسمان خطوط مرزی، هدف گلولههای تیربار ضد هوایی قرار گرفت و از ناحیه سر مجروح شد و بلافاصله به #شهادت رسید.
یادو خاطره این دلاور مرد بزرگ گرامیباد
شهید#عباس_بابایی🕊🌹
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
☀️ سفارش سرلشگر خلبان شهید عباس بابایی ، قبل از شهادت
مواظب آقای خامنه ای باش ۰۰۰
این سید اولاد پیغمبر را تنها نگذار ۰۰۰
سالروز شهادت 🕊🌹
شهید #عباس_بابایی
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398