حفظ آثار شهدای دستجرد
#غذای_حضرتی
#راوی_یکی_از_اقوام
#جانباز_شهید
#غلامحسین_مهدی_زاده
زمانی که به سفرمشهد رفته بودیم حاج غلامحسین می گفت: من از غذای حضرتی امام رضا" علیه السلام" می خواهم؛ بعد برای زیارت به حرم رفتیم. روز دوم یا سوم بود که حاج غلامحسین رفت پیش خادمای امام
رضا" علیه السلام" اما دست خالی برگشت.
گفت: اشکال ندارد؛ برا کپسول اکسیژنم این اطراف هیچ جا پر نمی کنند باید بروم بنیاد جانبازان پر کنم ببینم یه نامه ای چیزی اگر شد برای مهمانسرای حضرت می گیرم. روزیمون باشه درست میشه؛ فردا صبح آنروز رفت و نزدیک یک بعدازظهر به منزل برگشت. وقتی آمد گفت: یه دعوتنامه مهمانسرا گرفتم و رفتم حرم و غذا رو تحویل گرفتم تا بیاورم منزل و شما هم از این غذای بهشتی نوش جان کنید. باهم رفتیم رستوران هتل آنجا سر میز غذا که نشستیم غذای با برکت حضرتی را بین ما چهار نفر تقسیم کرد. یادم هست برنج و قرمه سبزی بود. بعداز صرف ناهار باهم رفتیم چند تیکه سوغاتی خریدیم. و روز حرکت برای اینکه در فرودگاه در قسمت بازرسی مشکلی پیش نیاد. حاج غلامحسین کپسول اکسیژنی را که همراه داشت خالی کرد و در چمدان گذاشت. برگشتنی از مشهد به اصفهان بلیط پروازمون برای شب بود. سوار هواپیما که شدیم در مسیر پرواز حاج غلامحسین حالش بد شد و ریه هایش که شیمیایی بود احتیاج به کپسول اکسیژن هوا داشت؛ نفس کم آورده بود. پرسنل هواپیما رو صدا زدیم آنها کپسول اکسیژن هواپیما را چک نکرده بودند و از شانس حاج غلامحسین خالی بود. بنده خدا تا اصفهان کلی اذیت شد. اما به لطف خدا اونشب بخیر گذشت. و بسلامت به اصفهان رسیدیم و حال حاج غلامحسین در اصفهان بهتر شد. راه مشهد را
حاج غلامحسین به ما یاد داد و حالا الحمدلله سالی یکی دوبار به پابوس امام رضا "علیه السلام" می رویم و ما هر زمان مشهد می رویم همیشه یاد اولین سفری می افتیم که با جانباز شهید والامقام حاج غلامحسین مهدی زاده رفتیم و هر قدمی که بر میداریم ایشان نیز شریک ثوابش هستند. یادش گرامی باد.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398