eitaa logo
حفظ آثار شهدای دستجرد
567 دنبال‌کننده
24.2هزار عکس
5.7هزار ویدیو
47 فایل
این کانال برای حفظ آثار و روایات و اطلاع رسانی از مراسمات و برنامه های فرهنگی شهدای دستجرد جرقویه اصفهان ایجاد گردید خادم کانال شهدا @Aalmas_shohada لینک پیج حفظ آثارشهدای دستجرد در روبینو https://rubika.ir/almas1397f
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 نفس های آخر اردیبهشت خونین با غیرت مردان امنیت کم کم به اتمام می رسد . 🔹 اردیبهشتی که در آن با شهادت مرزبان غیور کشورم در استان کردستان شروع شد. ◇ جانباز سرو قامت فراجا که در هفتم اردیبهشت در استان قم به یاران شهیدش پیوست. ◇ ترور ناجوانمردانه رئیس پلیس شهرستان و که داغ سنگینی در دل مردم ایران در دهمین روز ماه اردیبهشت به جای گذاشت. ◇ درگیری با شروری که چهاردهم اردیبهشت در اصفهان منجر به شهادت گردید و بچه های انتظامی را داغدار نمود. ◇ قاتل مسلحی که در خوزستان در شانزدهم اردیبهشت ماه نفس گرم را گرفت و خانواده باز چشم انتظار شدند. ◇ هجدهم ماه بود که از اعماق آب های خلیج فارس خبر رسید که دریادل مرزبان در هرمزگان با دل دریایش به شهادت رسید . ◇ و اما شوتی هایی که جان یک انسان برایشان مهم نبود و پلیس امنیت اقتصادی کشور را دراستان زنجان در نوزدهم ماه به شهادت رساندند. ◇ امان از سوداگران مرگ که باز در بیست یکم ماه در دام پلیس گرفتار شدند و یکی از مردان نظم امنیت کشور را با هدف شوم خود به شهادت رساند و او کسی نبود جز پلیس ◇ و باز در ۲۴ ماه ، مردی از دیار حاج قاسم سلیمانی در برابر اشرار مسلح ایستادگی کرد تا خونی از دماغ کسی نریزد و امنیت خدشه دار نشود آری او کسی نبود جز جانشین پلیس اطلاعات شهرستان خاش پلیس 🩸 رفیق یادت باشه امنیت که داری اتفاقی نیست و این امنیت را مدیون مردانی هستی که تو کشور امام زمان عج الله هستند از شمال تا جنوب از شرق تا غرب شبانه روز برای دفاع از ناموس غیرت و حجاب مردانه پای آرمانها ایستاده اند تا کسی نگاه چپ به ناموس من و شما نکنه 🌷 مردان با غیرت خدا زبان قاصر است از شهامت‌ها و دلیری‌های شما، . کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
میگفت: توۍوصیت‌نامہ‌اش‌برایم‌نوشتہ‌بود:‌ - اگربھشت‌نصیبم‌شد؛ منتظر‌ت‌می‌مانم‌باهم‌برویم....🤍 همینقدرعاشقانھ . . .🙂🍃 🌷 🌷 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
پنج شنبه شب بود همسرش ساعت های آخر دوران حاملگی خود را طی می کرد و درد زایمان داشت. محمد رضا وسایل خود را در ساکش می گذاشت و آماده رفتن به بود رو به من کرد و گفت: مادر من می خواهم به جبهه بروم. گفتم: مادر! وضعیت همسرت را که می بینی زنگ بزن بگو همسرم تنهاست نمی توانم بیایم و مرخصی بگیر. گفت: نه مادر باید بروم عملیاتی در پیش داریم و باید حضور داشته باشم. نیمه های شب بود که فرزندش به دنیا آمد نامش را گذاشت. خیلی خوشحال بود و هزار بار او را بوسید. صبح آماده رفتن شد، قبل از رفتن به من گفت: مادر! تخم مرغ محلی برایم درست کن، برایش درست کردم یک لقمه خود می خورد و یک لقمه به می داد. دلم نمی خواست محمد رضا برود دوباره به او گفتم: ! تو را به جان امام حسین (علیه السلام) نرو، او گفت: مادر نگران نباش من می روم و بعد از 19 روز می آيم تو هم مواظب زن و پسرم باش از ما خداحافظی کرد پسرش را بوسید و رفت. او رفت و بعد از 19 روز آمد اما این بار فقط جسمش آمد و روحش به پیوست. ✍ :مادر شهید 🌷 🌷 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398