eitaa logo
أین بقیة الله...
133 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
407 ویدیو
18 فایل
سلام بر #صاحب_اختیارمان اینجا پایگاه مجازی #امام_زمان_عج است با #صلوات وارد شوید... #کپی برداری به هر نحوی #جایز است. کانال دوم ما مشاوره آنلاین @Hamdeli_313 #خادم کانال @Shahidane ارسال به ناشناس👇 https://harfeto.timefriend.net/16154425941110
مشاهده در ایتا
دانلود
أین بقیة الله...
👆👆👆 💞 #آخرین_عروس 💞 #حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود #قسمت2⃣ در داخل شهر قدم مى زنيم، تو از #زيبا
👆👆👆 💞 💞 ⃣ البته فكر نكنى كه (ع) اين را براى زندگى انتخاب كرده است، بلكه حكومت او را مجبور به اين كار ساخته است. وقتى به نگاه مى كنى مى بينى كه بيشتر آنها هستند. تعجّب مى كنى، اينجا كشورى است، پس اين همه اينجا چه مى كنند❓ خوب است از آن كه آنجا ايستاده است اين را بپرسيم: ــ پدر جان! چرا در اين شهر اين همه زندگى مى كنند❓ ــ مگر نمى دانى اصلاً اين براى آنها ساخته شده است❗️ ــ نه، ما خبر نداريم. ــ مأمون در خود به ها خيلى بها مى داد; امّا آنها به (ع) علاقه زيادى نشان مى دادند و همين باعث مشكلات زيادى در نهادهاى مى شد; براى همين بعد از ، عبّاسيان تصميم گرفتند از هاى كشور ـ كه بيشتر آنها بودند - استفاده كنند. آنها سربازان را استخدام كردند و به آوردند. ــ اگر اين ها به آورده شدند پس چرا حالا در هستند❓ ــ شهر گنجايش اين همه را نداشت. در ضمن ها در اين شهر به و مردم رحم نمى كردند😰 ديدند كه اگر اين وضع ادامه پيدا كند مردم خواهند كرد. براى همين آنها شهر را ساختند و نيروى خود را ـ كه همان ها بودند - به منتقل كردند و سپس خودِ هم به اينجا آمدند. ... ✨💟الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الفرج💟✨
أین بقیة الله...
👆👆👆 #آخرین_عروس💞 #حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود😘 #قسمت6⃣4⃣ تو را به داخل #خانه دعوت مى كنم. ببخ
👆👆👆 💞 ⃣4⃣ درِ را مى زنيم. در را باز مى كند، ما را در آغوش مى گيرد و به داخل دعوتمان مى كند. او براى ما نوشيدنى مى آورد، ظاهراً خودش است، سال 255 هجرى است و گرفتن در اين ماه ثواب زيادى دارد. از او سراغ (ع) را مى گيريم و حال آن را مى پرسيم؟ اشك در چشمان حلقه مى زند. او دارد گريه مى كند. چه شده است؟ بِشر براى ما مى گويد كه سرانجام مُعتَزّ، خليفه عبّاسى، (ع) را مظلومانه شهيد كرده است. اشك از چشمان ما جارى مى شود. هر چه زودتر دشمنان (ع) را نابود كند. در مورد (ع) سؤال مى كنيم. او براى ما مى گويد كه مُعتَزّ عبّاسى، آن را در شرايط بسيار سختى قرار داده است. هيچ كس حق ندارد به صورت علنى به خانه آن برود. فقط بعضى از افراد به صورت بسيار مخفيانه با آن حضرت ارتباط دارند. سؤال ديگر ما اين است: آيا خدا به (ع) فرزندى داده است؟ در جواب مى گويد: هنوز نه; ولى وعده هيچ گاه تخلّف ندارد. ما مى خواهيم به خانه امام برويم امّا ما را از اين كار نهى مى كند، مُعتَزّ، خيلفه خونريز به هيچ كس رحم نمى كند. او به خود هم رحم نكرد و او را به قتل رسانيد. ...
❖✨ بسم الله الرّحمن الرّحيم ✨❖ ✿ نمونه‌اي از عملكرد تربيت شدگان مكتب (علیهم السلام) به هر حال (علیهم السلام) اصول كرم هستند و در آستانشان كريماني تربيت مي‌شوند. از مرحوم صاحب كتاب ، كه از بزرگان فقهاي است، نقل شده : من يك شب در خانه‌ام نشسته بودم كه صداي كوبه‌ي در را شنيدم. پشت در رفتم. ديدم خادم مرحوم (ره)است، آن مرد بزرگي كه توفيق تشرّف به حضور -_فَرَجَهُ_الشَّريفَ را داشته است. گفت: آقا منتظر شما هستند. من تعجّب كردم كه در اين موقع شب براي چه مرا احضار كرده‌اند؟! فوراً شرفياب حضورشان شدم. تا مرا ديدند با لحني عتاب‌آميز فرمودند: از خدا نمي‌ترسي، حيا نمي‌كني؟! گفتم: اقا مگر چه شده است؟ فرمودند: همسايه‌ي ديوار به ديوار تو يك هفته است كه غذايش منحصر به خرماي بوده كه پست‌ترين نوع خرماست. هر روز از مغازه‌اي مقداري خرما براي غذاي خود و عائله‌اش مي‌آورده است. امروز كه رفته از همان بقال بگيرد، او گفته: آقا بدهي شما به اين مبلغ رسيده است او خجالت كشيده كه باز از او خرما بگيرد، دست خالي برگشته و امشب آن بي‌شام مانده‌اند و تو از حال بي‌خبري؟! گفتم: آقا! به قسم اصلاً خبر نداشتم. فرمودند: بله، اگر خبر داشتي و به آنها نمي‌ رسيدي كه در حكم يهودي بودي.مي‌گويم چرا از حال همسايه‌ات تفحّص{تفحّص: جستجو} نكردي كه ببيني زندگی اش را چگونه مي‌گذراند؟ حالا بیا، اين سيني غذا را من برمي ‌دارد و همراه تو مي‌‌آيد؛ كنار در خانه‌ي او مي‌گذارد و بر مي‌گردد. خودت در بزن، وقتي آمد، بگو من دوست دارم امشب شام را با شما صرف كنم و نگو از طرف چه كسي است. داخل خانه كه رفتي و نشستي، اين كيسه‌ي پول را هم زير فرشش بگذار و آنجا بنشين تا خودش و افراد خانواده‌اش غذا بخورند و سير بشوند. ظرفها را هم برنگردان؛ من منتظرم، شام نمي‌خورم تا تو برگردي و به من بگويي كه آنها شام خورده و سير شده‌اند. مي‌گويد: خادم آقا سيني غذا را برداشت و همراه من آمد كنار در خانه‌ي او گذاشت و برگشت. در زدم، پشت در آمد، سلام كردم و گفتم: آقا! من دوست دارم امشب با شما شام بخورم. اجازه مي‌فرماييد؟! با كمال مرا به داخل خانه بُرد و نگاه به غذا كرد و گفت: اين از كجاست؟! شما عرب هستيد و اين طبخ عرب نيست. تا نگويي از كجاست، من نمي‌خورم. ناچار گفتم فرستاده‌اند. تا فهميد گفت: عجب! خدا شاهد است كه هيچ كس از حال من با خبر نبوده كه يك هفته غذاي من خرماي بوده و امروز رفتم و بقّال نداده است. احدي از اين جريان آگاه نبود. معلوم مي‌شود سيّد از راه كه دارد با خبر شده است. اين نيز نمونه ‌و از حقيقت كرم است كه پرتويي از نور خاندان (علیهم السلام) است. ❥❁اللهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❁❥ http://eitaa.com/joinchat/590872596C9c436fad07