تـابہحـالبہاینفڪرکردے؛!
اگہامـامحسینونداشٺۍ،
قیامتمیخاسٺۍچیڪارکنی..؟!
#تویۍاونۍکہقیامٺبدردمنمیخورۍ✋🏻
#دلنوشتہ
@YaraneMooud_313
کربلا مارا به سوی خود
فرا می خواند
و ارواح مشتاق ما
بی تابانه،
همچون کبوتران حرم،
به سوی کربلا بال می گشایند.
#کربلا،
آغوشت رابگشا،
حزبالله به سوی تومیآید...
#امام_زمان
#شهید_مرتضی_آوینی 🌷
@YaraneMooud_313
📱استوری
بر محمد و آل محمد صلوات..🌹
#میلاد_پیامبر_اکرم
#میلاد_امام_جعفر_صادق
#هفته_وحدت
@YaraneMooud_313
ابراهیم رئیسی با بیان اینکه باید برای همراهان بیماران در شهرهای دیگر اسکان ایجاد کنیم، باعث محرومیت مردم از تنفس در هوای آزاد شده است 😉🤣
@YaraneMooud_313
یاران موعود
••📚🔗 [ #داستان_توبه] #قسمت_پنجم روابط ما عمیق تر و عمیق تر میشد و من از آدمی که بودم دور تر و دور
••📚🔗
[ #داستان_توبه]
#قسمت_ششم
با تعجب گفت سید خبریه؟؟؟
داری دوماد میشی نکنه؟!!!!
یهو به خودم اومدم ... چی گفته بودم!!!🤦🏻♂
حالا باید چه طور جمعش میکردم؟!
اول گفتم دروغ میگم بهش ولی حسام بچه تیزی بود
تعصبی هم نبود! پایه بود و با مرام 😎
گفتم والا هنوز نه ولی با یه دختر خانمی آشنا شدم که شاید اگر سهم هم باشیم دوماد شم
حسام زد رو شونم و گفت منظورت اینه اگر خدا بخواد دیگه؟ هوم؟ خب حالا کجا باهم اشنا شدین؟خواستگاری رفتی که؟
بهش گفتم نه خواستگاری نرفتیم توی اپ(...) باهم اشنا شدیم
حسام چشماش از این گرد تر نمیشد😳
با تعجب و صدایی متعجب گفت جااانم؟؟؟
کجا آشنا شدین؟؟؟؟؟؟؟
خواستم از زیرش در برم ولی حسام دیگه اجازه نمیداد و بی خیالش نمیشد...😕
منم ک خیلی وقت بود دلم میخواست برا یکی حرف بزنم شروع کردم از اول اولش تعریف کردم
#رمان
🔘#ادامه_دارد...
━━═━━⊰❀♢❀⊱━━═━
@YaraneMooud_313
━━═━━⊰❀♢❀⊱━━═━